۸۷٬۷۷۵
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) جز (Mohsenmadani صفحهٔ شبهه سهو النبی(ص) را به شبهه سهو النبی (ص) منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
حدثنا عبدالله بن عامر بن زراره ثنا علی بن مسهر عن الاعمش عن ابراهیم عن علقمه عن عبدالله قال صلی رسول الله صلی الله علیه و سلم فزاد او نقص ( قال ابراهیم : والوهم منی ) فقیل له : یا رسول الله ! ازید فی الصلاه شی ؟ قال انما انا بشر انسی کما تنسون فاذا نسی احدکم فلیسجد سجدتین و هو جالس ثم تحول النبی صلی الله علیه و سلم فسجد سجدتین . ( قزوینی ،ج۱، ص ۳۸۰ ) | حدثنا عبدالله بن عامر بن زراره ثنا علی بن مسهر عن الاعمش عن ابراهیم عن علقمه عن عبدالله قال صلی رسول الله صلی الله علیه و سلم فزاد او نقص ( قال ابراهیم : والوهم منی ) فقیل له : یا رسول الله ! ازید فی الصلاه شی ؟ قال انما انا بشر انسی کما تنسون فاذا نسی احدکم فلیسجد سجدتین و هو جالس ثم تحول النبی صلی الله علیه و سلم فسجد سجدتین . ( قزوینی ،ج۱، ص ۳۸۰ ) | ||
این دو روایت نیز با وجود سند یکسان دارای متنی متفاوتند . | این دو روایت نیز با وجود سند یکسان دارای متنی متفاوتند . | ||
عبدالله بن یوسف قال اخبرنا مالک عن یحیی بن سعید عن عبدالرحمان الاعرج عن عبدالله ابن بحینه رضی الله عنه قال ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قام من اثنتین من الظهر لم یجلس بینهما فلما قضی صلاته سجد سجدتین ثم سلم بعد ذلک . ( بخاری، ج۲، ص ۶۵) | |||
حدثنا ابوالربیع الزهرانی حدثنا حماد حدثنا یحیی بن سعید عن عبدالرحمان الاعرج عن عبدالله بن مالک ابن بحینه الازدی ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قام فی الشفع الذی یرید ان یجلس فی صلاته فمضی فی صلاته فلما کان آخر الصلاه سجد قبل ان یسلم ثم سلم . ( مسلم، ج ۲، ص۸۳) | حدثنا ابوالربیع الزهرانی حدثنا حماد حدثنا یحیی بن سعید عن عبدالرحمان الاعرج عن عبدالله بن مالک ابن بحینه الازدی ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قام فی الشفع الذی یرید ان یجلس فی صلاته فمضی فی صلاته فلما کان آخر الصلاه سجد قبل ان یسلم ثم سلم . ( مسلم، ج ۲، ص۸۳) | ||
این دو روایت نیز با وجود سندی یکسان تفاوت مطلق متنی دارند که به هیچ وجه قابل توجیه نیست و می توان گفت روایت اول به نوعی دارای تدلیس است و با استفاده از سند مشابه در روایات به ذکر متنی متفاوت پرداخته است . | این دو روایت نیز با وجود سندی یکسان تفاوت مطلق متنی دارند که به هیچ وجه قابل توجیه نیست و می توان گفت روایت اول به نوعی دارای تدلیس است و با استفاده از سند مشابه در روایات به ذکر متنی متفاوت پرداخته است . | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
۴۹ – نسائی، سنن النسائی، شرح : جلال الدین السیوطی، چاپ اول، ناشر : دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع بیروت، سال ۱۳۴۸٫ | ۴۹ – نسائی، سنن النسائی، شرح : جلال الدین السیوطی، چاپ اول، ناشر : دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع بیروت، سال ۱۳۴۸٫ | ||
۵۰ – نووی، صحیح مسلم بشرح نووی، ناشر : دار الکتاب العربی بیروت، ۱۴۰۷ق. | ۵۰ – نووی، صحیح مسلم بشرح نووی، ناشر : دار الکتاب العربی بیروت، ۱۴۰۷ق. | ||
[[رده: مقاله]] | |||
[[رده: پاسخ به شبهات]] |