۸۸٬۰۰۹
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== زبیر کیست == | == زبیر کیست == | ||
زبیر بن عوام با کنیه ابوعبدالله، برادرزاده [[حضرت خدیجه]]<ref>المقدسی٬ البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة٬ ج۵ ٬ ص ۸۳</ref> است. پدرش عوّام (برادر حضرت خدیجه) در [[جنگ فجار]] کشته شد<ref>ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۱۹</ref>. مادرش صفیه دختر [[عبدالمطلب]] یعنی عمه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد( صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیهالسلام)]] بود<ref>مقدسی، البدء والتاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۸۳</ref>. برخی | زبیر بن عوام با کنیه ابوعبدالله، برادرزاده [[حضرت خدیجه]]<ref>المقدسی٬ البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة٬ ج۵ ٬ ص ۸۳</ref> است. پدرش عوّام (برادر حضرت خدیجه) در [[جنگ فجار]] کشته شد<ref>ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۱۹</ref>. مادرش صفیه دختر [[عبدالمطلب]] یعنی عمه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد( صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیهالسلام)]] بود<ref>مقدسی، البدء والتاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۸۳</ref>. برخی آل زبیر را مصری تبار دانسته و انتساب ایشان به خاندان اصیل [[قریش]] را نمیپذیرند، این گروه به روایتی استناد میکنند که بر اساس آن خویلد بن اسد در سفر [[مصر]]، عوام را با خود به [[مکه]] آورد و در واقع عوام پسرخوانده اوست<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۶۷</ref>. زبیر با اسماء دختر [[ابوبکر]] ازدواج کرد<ref>سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱، ص۲۱۷، تحقیق عبدالرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ط الأولی، ۱۳۸۲/۱۹۶۲.</ref>. | ||
== مسلمان شدن زبیر == | == مسلمان شدن زبیر == | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=== پیمان برادری === | === پیمان برادری === | ||
یکی از اقداماتی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) پس از [[هجرت]] به [[مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مسلمانان]] بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵</ref>. در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و | یکی از اقداماتی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) پس از [[هجرت]] به [[مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مسلمانان]] بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵</ref>. در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و سَلَمَه بن سَلامَه بن وَقش یاد شده است<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳</ref>. | ||
== حضور در غزوهها == | == حضور در غزوهها == | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== کشته شدن زبیر == | == کشته شدن زبیر == | ||
در [[کتاب طبقات الکبری]] آمده است: بعد از آنکه [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] [[حدیث]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم)]] را به یاد زبیر آورد؛ آن حدیثی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) به زبیر فرموده بود: «ای زبیر، تو به زودی با علی(علیهالسلام) پیکار میکنی، درحالی که تو بر او ستمگری». | در [[طبقات الکبری (کتاب)|کتاب طبقات الکبری]] آمده است: بعد از آنکه [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] [[حدیث]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم)]] را به یاد زبیر آورد؛ آن حدیثی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) به زبیر فرموده بود: «ای زبیر، تو به زودی با علی(علیهالسلام) پیکار میکنی، درحالی که تو بر او ستمگری». | ||
زبیر صحنه جنگ را ترک کرد و به قصد مدینه فرار کرد<ref>دانش نامه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، محمد محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم، 1386، ج5،ص 167</ref>. | زبیر صحنه جنگ را ترک کرد و به قصد مدینه فرار کرد<ref>دانش نامه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، محمد محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم، 1386، ج5،ص 167</ref>. | ||
پس از کنارهگیری زبیر، عَمرو بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام وادی السِّباع او را غافلگیرانه کشت<ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱</ref>. وی سپس نزد [[علی بن ابی طالب|حضرت علی]] رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش [[جهنم]] را به او بده<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴</ref>. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱</ref>. | پس از کنارهگیری زبیر، عَمرو بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام وادی السِّباع او را غافلگیرانه کشت<ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱</ref>. وی سپس نزد [[علی بن ابی طالب|حضرت علی]] رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش [[جهنم]] را به او بده<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴</ref>. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱</ref>. | ||
امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام فرمود: این شمشیر بارها اندوه را از چهره | امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام فرمود: این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا زدود<ref>ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص ۷۸</ref>. | ||
== ساخت مسجد و بنا بر روی قبر == | == ساخت مسجد و بنا بر روی قبر == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:صحابه]] | |||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده: | [[رده:شخصیتهای تاریخی]] |