confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
هیئت اسرائیلی شرکتکننده در مذاکرات عبارت بودند از: مناخیم بگین، نخستوزیر؛ موشه دایان، وزیر خارجه؛ عزر وایزمن، وزیر دفاع؛ و آهارون پاراک، دادستان کل اسرائیل. | هیئت اسرائیلی شرکتکننده در مذاکرات عبارت بودند از: مناخیم بگین، نخستوزیر؛ موشه دایان، وزیر خارجه؛ عزر وایزمن، وزیر دفاع؛ و آهارون پاراک، دادستان کل اسرائیل. | ||
پس از امضای قرارداد کمپدیوید، سفیر رژیم پهلوی در آمریکا، اردشیر زاهدی، به طرفین تبریک گفت و «[[حسنی مبارک]]»، وزیر دفاع مصر، برای ارائهی گزارشی از این قرارداد به شاه [[ایران]]، وارد [[تهران]] شد. | پس از امضای قرارداد کمپدیوید، سفیر رژیم پهلوی در آمریکا، اردشیر زاهدی، به طرفین تبریک گفت و «[[حسنی مبارک]]»، وزیر دفاع مصر، برای ارائهی گزارشی از این قرارداد به شاه [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]]، وارد [[تهران]] شد. | ||
طرف آمریکایی نیز عبارت بودند از: جیمی کارتر، رئیسجمهور آمریکا؛ سایروس ونس، وزیر امور خارجه؛ هارولد ساندرز، معاون وزیر خارجه؛ روی آثرتون و برژینسکی. کنفرانس در 4 سپتامبر در کمپدیوید آغاز به کار کرد و تا 17 سپتامبر به مدت 12 روز به طول انجامید. نخستین کار اجلاس کمپدیوید انتشار یک بیانیه دربارهی خود اجلاس بود که طی آن از کلیهی ادیان میخواست که ملتمسانه از درگاه خداوند بخواهند تا نتیجهی اجلاس کمپدیوید را برقراری صلح و عدالت قرار دهد. | طرف آمریکایی نیز عبارت بودند از: جیمی کارتر، رئیسجمهور آمریکا؛ سایروس ونس، وزیر امور خارجه؛ هارولد ساندرز، معاون وزیر خارجه؛ روی آثرتون و برژینسکی. کنفرانس در 4 سپتامبر در کمپدیوید آغاز به کار کرد و تا 17 سپتامبر به مدت 12 روز به طول انجامید. نخستین کار اجلاس کمپدیوید انتشار یک بیانیه دربارهی خود اجلاس بود که طی آن از کلیهی [[دین|ادیان]] میخواست که ملتمسانه از درگاه [[خدا|خداوند]] بخواهند تا نتیجهی اجلاس کمپدیوید را برقراری صلح و عدالت قرار دهد. | ||
سه طرف مذاکرهکننده در آغاز مذاکرات جلسهی عمومی با یکدیگر تشکیل دادند. در این جلسه آنان پیشنهادهای خود را ارائه دادند که به کلی با همدیگر متفاوت بود. کارتر تصمیم گرفت با سادات و بگین جداگانه به مذاکره پردازد و خودش نقش میانجی را ایفا کند. در میان 3 هیئت نمایندگی در اشتیاق به حصول توافق نیز تفاوت وجود داشت. این عامل مهم مذاکرات به شمار میرفت، زیرا هر قدر یک طرف معین برای انعقاد موافقتنامه شتاب به خرج میداد، موقعیت سیاسیاش تضعیف میشد. | سه طرف مذاکرهکننده در آغاز مذاکرات جلسهی عمومی با یکدیگر تشکیل دادند. در این جلسه آنان پیشنهادهای خود را ارائه دادند که به کلی با همدیگر متفاوت بود. کارتر تصمیم گرفت با سادات و بگین جداگانه به مذاکره پردازد و خودش نقش میانجی را ایفا کند. در میان 3 هیئت نمایندگی در اشتیاق به حصول توافق نیز تفاوت وجود داشت. این عامل مهم مذاکرات به شمار میرفت، زیرا هر قدر یک طرف معین برای انعقاد موافقتنامه شتاب به خرج میداد، موقعیت سیاسیاش تضعیف میشد. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در میان 3 رهبر اصلی، شاید کارتر، چه از نظر شخصی و چه از نظر سیاسی، بیشترین علاقه را به حصول توافق نشان میداد. پس از او سادات قرار داشت که قویاً خواستار توافق بود تا لزوم سفر خود را به بیتالمقدس در نوامبر 1977 به ثبوت برساند و بسیار تمایل داشت دوستی خود را با کارتر و ایالات متحدهی آمریکا، که به تازگی ایجاد شده بود، حفظ کند. هرچند اسرائیلیها از نظر اصولی مایل به انعقاد قراردادی با مصر بودند که یک بار و برای همیشه مصر را از ائتلاف خط مقدم جبهه خارج سازد، ولی بگین به خوبی میتوانست بدون امضای موافقتنامه به سرزمینهای اشغالی بازگردد، چون این کار فقط وضع موجود را ادامه میداد که اسرائیل آن را نسبتاً خوب و شاید به نفع خود میدانست. | در میان 3 رهبر اصلی، شاید کارتر، چه از نظر شخصی و چه از نظر سیاسی، بیشترین علاقه را به حصول توافق نشان میداد. پس از او سادات قرار داشت که قویاً خواستار توافق بود تا لزوم سفر خود را به بیتالمقدس در نوامبر 1977 به ثبوت برساند و بسیار تمایل داشت دوستی خود را با کارتر و ایالات متحدهی آمریکا، که به تازگی ایجاد شده بود، حفظ کند. هرچند اسرائیلیها از نظر اصولی مایل به انعقاد قراردادی با مصر بودند که یک بار و برای همیشه مصر را از ائتلاف خط مقدم جبهه خارج سازد، ولی بگین به خوبی میتوانست بدون امضای موافقتنامه به سرزمینهای اشغالی بازگردد، چون این کار فقط وضع موجود را ادامه میداد که اسرائیل آن را نسبتاً خوب و شاید به نفع خود میدانست. | ||
در مورد مذاکرات، 3 دسته پیشنهادهای مشخص وجود داشت: آمریکایی، مصری و اسرائیلی. پیشنهادهای اولیهی آمریکا به پیروی از نظریات کارتر گرایش داشت که از بدو ریاست جمهوری او شکل گرفته بود. قطعنامهی 242 سازمان ملل متحد میبایست پایه و اساس کل توافقها قرار گیرد. هدف کارتر برقراری صلحی فراگیر بود که هم شامل مصر و هم کرانهی غربی [[اردن]] و | در مورد مذاکرات، 3 دسته پیشنهادهای مشخص وجود داشت: آمریکایی، مصری و اسرائیلی. پیشنهادهای اولیهی آمریکا به پیروی از نظریات کارتر گرایش داشت که از بدو ریاست جمهوری او شکل گرفته بود. قطعنامهی 242 سازمان ملل متحد میبایست پایه و اساس کل توافقها قرار گیرد. هدف کارتر برقراری صلحی فراگیر بود که هم شامل [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و هم کرانهی غربی [[اردن]] و [[نوار غزه]] شود. او عادی کردن روابط دیپلماتیک، بازرگانی و فرهنگی بین اسرائیل و مصر را پیشبینی میکرد. | ||
پیشنهادهای آمریکا در مورد | پیشنهادهای آمریکا در مورد کرانه غربی (فلسطینیها)، برقراری مجدد مرزهای 1967 با جرح و تعدیلهای جزئی، عدم استقرار بیشتر مهاجرنشینهای [[آیین یهودیت|یهودی]]، پیشبینی [[بیت المقدس|بیتالمقدس]] تقسیمنشده با آزادی دستیابی به اماکن مقدسهی 3 مذهب ([[آیین یهودیت|یهودی]]، [[مسیحی]] و [[مسلمان]])، تفاوت قائل شدن میان مرزهایی که حاکمیت را محدود میکرد با مرزهایی که برای برقراری امنیت ایجاد شده بود (و در نتیجه نوعی حضور اسرائیل را در کرانهی غربی ایجاب میکرد)، خودمختاری فلسطینیها (ولی نه تأسیس یک کشور فلسطینی)، مشارکت فلسطینیها در تعیین سرنوشت خود، برقراری دورهی 5 سالهی انتقالی، ترتیب بازگشت آوارگان و ایجاد رابطه بین فلسطینیها و اردن بود. | ||
مصر در پیشنهادهای خود خواستار عقبنشینی کامل نیروهای اسرائیلی از | مصر در پیشنهادهای خود خواستار عقبنشینی کامل نیروهای اسرائیلی از [[صحرای سینا]]، برچیده شدن مهاجرنشینهای یهودی (که قبلاً در بخش شرقی سینا در مثلث رفحـالعریشـشرمالشیخ احداث شده بودند) و پرداخت غرامت از سوی اسرائیل بابت اشغال چاههای سینا بود. در عوض با شناسایی دیپلماتیک کامل و عادی کردن مسالمتآمیز روابط با اسرائیل موافقت داشت. پیشنهادهای سادات دربارهی کرانهی غربی و نوار غزه، مانند پیشنهادهای آمریکا و اسرائیل، شامل جزئیات نمیشد، ولی هدفش نوعی خودمختاری فلسطین بود. | ||
پیشنهادهای اسرائیل این گونه بود: ارتش مصر میبایست تنها در غربیترین بخش سینا مستقر شود و | پیشنهادهای اسرائیل این گونه بود: ارتش مصر میبایست تنها در غربیترین بخش سینا مستقر شود و بقیه خاک سینا تا مرز سرزمینهای اشغالی غیرنظامی باشد؛ اسرائیل فرودگاههای موجود خود در شبهجزیره و نیز شهرکهای یهودینشینی را که احداث کرده است همچنان حفظ کند (با پشتیبانی نظامی مناسب)؛ اسرائیل از آزادی کشتیرانی در [[کانال سوئز]] و تنگهی تیران برخوردار شود و تضمین بگیرد که نفت سینا در اختیارش قرار خواهد گرفت. | ||
در مورد | در مورد [[کرانه باختری|کرانه غربی]] و [[غزه]]، اسرائیل حکومت نظامی خود را برمیچیند، ولی مسئول حفظ امنیت و نظم عمومی باقی میماند. به اعراب فلسطینی خودگردانی اداری (و نه خودمختاری کامل) اعطا خواهد شد؛ دورهی انتقالی 5 سالهای در نظر گرفته خواهد شد و پس از آن اعراب فلسطینی حق خواهند داشت بین تابعیت اسرائیل یا اردن یکی را انتخاب کنند. ضمناً اسرائیلیها حق خرید و مالکیت زمین در [[کرانه باختری|کرانه غربی]] را خواهند داشت. | ||
افزون بر همهی اینها، پیمان صلح با مصر میبایست در | افزون بر همهی اینها، پیمان صلح با مصر میبایست در مرحله نخست و پیمان مربوط به کرانه غربی در مرحلهی بعدی امضا شود. برنامه اسرائیل هیچ اشاره خاصی به بیتالمقدس و مهاجرنشینهای یهودی نمیکرد<ref>جورج لنچافسکی، پیشین، ص 259</ref>. | ||
سرانجام در 17 سپتامبر موافقتنامه آماده شد. سادات و بگین آن را امضا کردند و کارتر نیز به عنوان گواه رسمی امضای خود را پای آن گذاشت. موافقتنامه از 2 سند اصلی تشکیل میشد. | سرانجام در 17 سپتامبر موافقتنامه آماده شد. سادات و بگین آن را امضا کردند و کارتر نیز به عنوان گواه رسمی امضای خود را پای آن گذاشت. موافقتنامه از 2 سند اصلی تشکیل میشد. | ||
در میان 3 رهبر اصلی، شاید کارتر، چه از نظر شخصی و چه از نظر سیاسی، بیشترین علاقه را به حصول توافق نشان میداد. پس از او، سادات قرار داشت که قویاً خواستار توافق بود تا لزوم سفر خود را به بیتالمقدس در نوامبر 1977 به ثبوت برساند و بسیار تمایل داشت دوستی خود را با کارتر و ایالات متحد آمریکا، که به تازگی ایجاد شده بود، حفظ کند. | در میان 3 رهبر اصلی، شاید کارتر، چه از نظر شخصی و چه از نظر سیاسی، بیشترین علاقه را به حصول توافق نشان میداد. پس از او، سادات قرار داشت که قویاً خواستار توافق بود تا لزوم سفر خود را به بیتالمقدس در نوامبر 1977 به ثبوت برساند و بسیار تمایل داشت دوستی خود را با کارتر و ایالات متحد آمریکا، که به تازگی ایجاد شده بود، حفظ کند. | ||
یک چارچوب برای صلح در خاورمیانه و یک چارچوب دیگر برای انعقاد پیمان صلح میان مصر و اسرائیل که به [[پیمان کمپ دیوید|پیمان کمپدیوید]] مشهور شد و شامل موارد زیر بود: | |||
# مقررات صلح در فاصلهی 2 تا 3 سال پس از امضای آن باید به مرحلهی اجرا درآید؛ | |||
# مصر حاکمیت کامل خود را بر سراسر شبهجزیرهی سینا بازیابد؛ | |||
# فرودگاههایی که اسرائیل در العریش، رفح، رأسالنقب و شرمالشیخ باقی میگذارد فقط برای مقاصد غیرنظامی به کار برده شود؛ | |||
# آزادی کشتیرانی و پرواز هواپیماها در کانال سوئز، خلیج سوئز، تنگهی تیران و خلیج عقبه برای اسرائیل تأمین شود و 2 مورد یادشده در آخر آبراههای بینالمللی اعلام گردد؛ | |||
# بزرگراهی احداث شود که سینا را از راه خاک اسرائیل به اردن متصل سازد و اسرائیلیها حق عبور آزاد در آن داشته باشند. | |||
ترتیبات خاص نظامی به شرح زیر برقرار شود: | |||
* احداکثر یک لشکر از نیروهای مصری در محدودهی 50 کیلومتری شرق کانال سوئز و خلیج سوئز مستقر گردد؛ | |||
* بقیهی شبهجزیره سینا غیرنظامی شود و فقط نیروی پاسدار صلح ملل متحد در این بخش وجود داشته باشد؛ | |||
* اسرائیل نیروهایش را در 3 کیلومتری شرق سرحد مصر به 4 گردان پیاده کاهش دهد؛ | |||
* 3 گردان پیاده دیگر در ناحیهای که مشمول ترتیبات فوق نیستند برای حفظ انتظامات به پلیس غیرنظامی کمک کند؛ | |||
* نیروی پاسدار صلح ملل متحد در ناحیهی مرزی اسرائیل در شرمالشیخ مستقر شود. نیروی مزبور فقط با تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد برچیده خواهد شد؛ | |||
* نیروهای اسرائیلی در 2 مرحله سینا را تخلیه خواهند کرد: مرحلهی نخست از 3 تا 9 ماه پس از امضای پیمان صلح به خطی که از شرق العریش تا رأس محمد امتداد دارد و مرحلهی دوم به مرز بینالمللی. | |||
به دنبال انعقاد پیمان صلح، بین مصر و اسرائیل مناسبات عادی برقرار خواهد شد<ref>جورج لنچافسکی، پیشین، صص263 و 264</ref> | |||
مصر با امضای این پیمان و موافقت با اصول آن از جبههی مبارزه با اسرائیل خارج شد و این اقدام مصر واکنشهایی را در جهان عرب و اسلام برانگیخت. | مصر با امضای این پیمان و موافقت با اصول آن از جبههی مبارزه با اسرائیل خارج شد و این اقدام مصر واکنشهایی را در جهان عرب و اسلام برانگیخت. | ||