۸۷٬۶۴۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[امام علی' به '[[علی بن ابی طالب') |
جز (جایگزینی متن - '[[امام صادق' به '[[جعفر بن محمد (صادق)') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
1. سخن [[علی بن ابی طالب علیهالسلام]] در پاسخ معترض یهودی که در مذمت مسلمانان اظهار داشت: هنوز پیامبرتان را دفن ننموده بودید که با یکدیگر به اختلاف و نزاع برخواستید و حضرت در پاسخ فرمود: «إنّما اختلفنا عنه لا فیه»: ما در اصل رسالت پیامبر صلیاللهعلیه و آله اختلاف نکردیم، بلکه در اینکه آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای خویش جانشینی برگزیده است اختلاف نمودیم. در حالیکه شما هنوز پاهایتان از دریایی که از آن عبور کردید خشک نشده بود که به پیامبرتان گفتید: {اجعل لنا إلها کما لهم آلهة قال إنّکم قوم تجهلون} (در این هنگام، بنیاسرائیل به موسی گفتند): «تو هم برای ما معبودی قرار ده، همانگونه که آنها معبودان (و خدایانی) دارند!» گفت: «شما جمعیّتی جاهل و نادان هستید!<ref>سوره اعراف: 138</ref>.و<ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 75.</ref> | 1. سخن [[علی بن ابی طالب علیهالسلام]] در پاسخ معترض یهودی که در مذمت مسلمانان اظهار داشت: هنوز پیامبرتان را دفن ننموده بودید که با یکدیگر به اختلاف و نزاع برخواستید و حضرت در پاسخ فرمود: «إنّما اختلفنا عنه لا فیه»: ما در اصل رسالت پیامبر صلیاللهعلیه و آله اختلاف نکردیم، بلکه در اینکه آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای خویش جانشینی برگزیده است اختلاف نمودیم. در حالیکه شما هنوز پاهایتان از دریایی که از آن عبور کردید خشک نشده بود که به پیامبرتان گفتید: {اجعل لنا إلها کما لهم آلهة قال إنّکم قوم تجهلون} (در این هنگام، بنیاسرائیل به موسی گفتند): «تو هم برای ما معبودی قرار ده، همانگونه که آنها معبودان (و خدایانی) دارند!» گفت: «شما جمعیّتی جاهل و نادان هستید!<ref>سوره اعراف: 138</ref>.و<ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 75.</ref> | ||
این سخن حضرت که محور اصلی اختلافات بین تشیّع و تسنّن را بیان میکند، تبیین کننده مسأله مهمی است که مسلمانان کنونی جهان لازم است از آن عبرت گیرند و آن این است که اختلافات بین مسلمانان در مذاهب کنونی، اختلافات فرعی است نه اصلی و تقریب مذاهب برترین روشی است که منادی این اندیشه بس بلند در جهان اسلام میباشد. | این سخن حضرت که محور اصلی اختلافات بین تشیّع و تسنّن را بیان میکند، تبیین کننده مسأله مهمی است که مسلمانان کنونی جهان لازم است از آن عبرت گیرند و آن این است که اختلافات بین مسلمانان در مذاهب کنونی، اختلافات فرعی است نه اصلی و تقریب مذاهب برترین روشی است که منادی این اندیشه بس بلند در جهان اسلام میباشد. | ||
ب) سیره [[ | ب) سیره [[جعفر بن محمد (صادق) علیهالسلام]] در تعامل با مذاهب و فرقههای اسلامی یکی از زیباترین نمونههای تاریخی است که میتواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر ـ برخلاف اعتقادشان به مذاهب گوناگون ـ قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشههای مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها میپرداخت، چنانکه [[ابوحنیفه]] که خود از شاگردان امام علیهالسلام شمرده میشود، آن حضرت را عالمترین شخص دانسته و میگفت: «والله ما رأیت أفقه من جعفربنمحمد»<ref>الموسوعة الفقهیة المیسره، الشیخ محمد علی الأنصاری، ج 1، ص 34.</ref> | ||
حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق علیهالسلام گواهی است بر اینکه تقریبمذاهب، ریشه در قرآن و سیره اهلبیت علیهمالسلام داشته و مخالفت با آن، عدول از این دو منبع عظیم اسلامیخواهد بود. | حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق علیهالسلام گواهی است بر اینکه تقریبمذاهب، ریشه در قرآن و سیره اهلبیت علیهمالسلام داشته و مخالفت با آن، عدول از این دو منبع عظیم اسلامیخواهد بود. | ||
4. امر دیگری که ضرورت تقریب مذاهب را در عصر کنونی مضاعف میکند، سلطه بیگانگان و کفّار بر جهاناسلام و کشورهای اسلامی است. سلطهای که آثار شومش را هر روز در نقاط مختلف ممالک اسلامی شاهدیم. شکی نیست که عامل اصلی پیدایش چنین پدیده شومی، تفرقه و تشتّت بین مسلمانان و عدم قدرت تحمل آنان در برابر اندیشه یکدیگر است. تقریب بین مذاهب در صدد آن است که ظرفیت مسلمانان را در تحمل عقاید و رفتار یکدیگر بالا برده و آنان را از ستیزهای مذهبی و طایفهای بازدارد. بدیهی است در پرتو چنین تفکری، زمینه سلطه بیگانگان از جوامع اسلامی از بین خواهد رفت. | 4. امر دیگری که ضرورت تقریب مذاهب را در عصر کنونی مضاعف میکند، سلطه بیگانگان و کفّار بر جهاناسلام و کشورهای اسلامی است. سلطهای که آثار شومش را هر روز در نقاط مختلف ممالک اسلامی شاهدیم. شکی نیست که عامل اصلی پیدایش چنین پدیده شومی، تفرقه و تشتّت بین مسلمانان و عدم قدرت تحمل آنان در برابر اندیشه یکدیگر است. تقریب بین مذاهب در صدد آن است که ظرفیت مسلمانان را در تحمل عقاید و رفتار یکدیگر بالا برده و آنان را از ستیزهای مذهبی و طایفهای بازدارد. بدیهی است در پرتو چنین تفکری، زمینه سلطه بیگانگان از جوامع اسلامی از بین خواهد رفت. |