۸۷٬۷۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی' به '[[حسن بن علی (مجتبی)') برچسب: برگرداندهشده |
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)' به '[[حسن بن علی (مجتبی)') برچسب: واگردانی دستی |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
# وقتی به [[عراق]] آمد و حاضر شد که در اداره مملکت اسلامی از دیگران استفاده کند، در کنار هر یک از آنها، یک شیعه قرار داد. | # وقتی به [[عراق]] آمد و حاضر شد که در اداره مملکت اسلامی از دیگران استفاده کند، در کنار هر یک از آنها، یک شیعه قرار داد. | ||
# در سال 211 رسماً اعلام کرد که امام علی (علیهالسلام) برترین [[اصحاب]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] است. | # در سال 211 رسماً اعلام کرد که امام علی (علیهالسلام) برترین [[اصحاب]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] است. | ||
# زنی که برای گرفتن حق خود نزد مأمون آمد ضمن شعری به حق [[نبی اکرم|نبی]]، [[علی بن ابی طالب|وصی]]، حق [[حسن بن علی | # زنی که برای گرفتن حق خود نزد مأمون آمد ضمن شعری به حق [[نبی اکرم|نبی]]، [[علی بن ابی طالب|وصی]]، حق [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]]، و حق کسانی که حقشان غصب شده و حق [[اصحاب کسا|اهل کساء]] قسم داد. این امر تشیع مامون را نشان میدهد<ref>تاریخ تشیع در ایران، ص280</ref>. | ||
ولی در عین حال همه این تظاهرها و ریاکاریها برای نگه داشتن پایههای حکومت بود. مأمون وقتی کثرت [[شیعه]] را دید و دانست که [[علی بن ابی طالب بن موسی الرضا|حضرت رضا (علیهالسلام)]] مورد توجه و محبوب مردم است و مردم از پدر او (هارون) ناراضی هستند و نسبت به حکومتهای قبلی بنی عباس اظهار دشمنی میکنند، روش دوستی با [[علویان]] را برگزید و بدین طریق افکار عمومی را متوجّه خود ساخت، و از دَرِ نفاق و ریا اظهار [[تشیع]] نمود و از خلافت، حقانیت، و برتری علی (علیهالسلام) بر [[ابوبکر]] و [[عمر]] دفاع میکرد، وقتی مسأله ی واگذاری خلافت و سپس ولایتعهدی را مطرح نمود، در حقیقت او هدفی جز حفظ قدرت و تثبیت موقعیت خود نداشت<ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی. چ سوّم، 83، ص48.. </ref>. | ولی در عین حال همه این تظاهرها و ریاکاریها برای نگه داشتن پایههای حکومت بود. مأمون وقتی کثرت [[شیعه]] را دید و دانست که [[علی بن ابی طالب بن موسی الرضا|حضرت رضا (علیهالسلام)]] مورد توجه و محبوب مردم است و مردم از پدر او (هارون) ناراضی هستند و نسبت به حکومتهای قبلی بنی عباس اظهار دشمنی میکنند، روش دوستی با [[علویان]] را برگزید و بدین طریق افکار عمومی را متوجّه خود ساخت، و از دَرِ نفاق و ریا اظهار [[تشیع]] نمود و از خلافت، حقانیت، و برتری علی (علیهالسلام) بر [[ابوبکر]] و [[عمر]] دفاع میکرد، وقتی مسأله ی واگذاری خلافت و سپس ولایتعهدی را مطرح نمود، در حقیقت او هدفی جز حفظ قدرت و تثبیت موقعیت خود نداشت<ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی. چ سوّم، 83، ص48.. </ref>. |