۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[محمد بن علی (باقر العلوم) (ع)' به '[[محمد بن علی (باقر العلوم)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''ّعبدالرحمن | '''ّعبدالرحمن سَقّاف''' (۷۳۹ - ۸۱۹ هجری قمری) شیخی ثروتمند، راهنمای اجتماعی و شخصیتی برجسته در میان مردم زمان خود در [[حضرموت]] بود. کشاورزی میکرد و کارهای خیریه و مجاهدتهای عارفانه از جمله مسجد سازی، تلاوت قرآن و مجالس ذکر داشت. مجلس معروف به حضرت سَقّاف را به او نسبت میدهند. ملقب به «السَقّاف» شد، زیرا در زمان خود مانند سقفی بالای سر دوستان و پیروان خود بود و نیز از همه برتر بود. همه آل سَقّاف علویون به او برمیگردند.<ref>المقحفی, إبراهیم أحمد (1422 هـ). معجم البلدان والقبائل الیمنیة. الجزء الأول. صنعاء، الیمن: دار الکلمة. صفحة 796.</ref> | ||
==نسب== | ==نسب== | ||
عبدالرحمن بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن [[علی بن ابی طالب|علی بن أبیطالب]]، و علی همسر [[فاطمه]] دختر [[محمد]] صلی الله علیه و آله است. | عبدالرحمن بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن [[علی بن ابی طالب|علی بن أبیطالب]]، و علی همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلی الله علیه و آله است. | ||
وی بیستمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | وی بیستمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
==حالات و عبادات== | ==حالات و عبادات== | ||
در کتابهای زندگینامه علما از مجاهدتهای او در آغاز | در کتابهای زندگینامه علما از مجاهدتهای او در آغاز زندگیاش آمده است که در حفظ اوقات و بهرهگیری کم حتی از حلال و زیادی روزه و عبادات فراوان و نیز از ذکرهای آخر شب و قرآن خواندن | ||
او در نماز که گفته شده هنگامی که برای تهجد به شعب النعیر میرفت، در شبانه روز دو بار قرآن را در نمازهایش ختم میکرد. بعد از آن به جایی رسید که چهار بار در روز و چهار بار در شب ختم میکرد. شاگردش علی بن محمد دربارهاش گفت: شیخ عبدالرحمن این هشت ختم را به این صورت انجام میداد که دو ختم را بعد از نماز صبح تا ظهر انجام میداد و یک ختم را بین ظهر و عصر در دو رکعت نماز و یک ختم دیگر را بعد از نماز عصر انجام میداد. در شب نیز قامت او چون کمان دیده میشد از زیادی ایستادن. او به شدت از شهرت بیزار بود و میل به گوشهنشینی و دوری از مردم داشت. گاهی به شعب نبیالله هود میرفت و کتابها و ذکرهایش و اندکی غذا را با خود میبرد و یک ماه یا بیشتر در آنجا میماند.<ref> الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 741.</ref> | او در نماز که گفته شده هنگامی که برای تهجد به شعب النعیر میرفت، در شبانه روز دو بار قرآن را در نمازهایش ختم میکرد. بعد از آن به جایی رسید که چهار بار در روز و چهار بار در شب ختم میکرد. شاگردش علی بن محمد دربارهاش گفت: شیخ عبدالرحمن این هشت ختم را به این صورت انجام میداد که دو ختم را بعد از نماز صبح تا ظهر انجام میداد و یک ختم را بین ظهر و عصر در دو رکعت نماز و یک ختم دیگر را بعد از نماز عصر انجام میداد. در شب نیز قامت او چون کمان دیده میشد از زیادی ایستادن. او به شدت از شهرت بیزار بود و میل به گوشهنشینی و دوری از مردم داشت. گاهی به شعب نبیالله هود میرفت و کتابها و ذکرهایش و اندکی غذا را با خود میبرد و یک ماه یا بیشتر در آنجا میماند.<ref> الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 741.</ref> | ||
او به کار و فعالیت بدنی و کشاورزی طبق روش خانواده و گذشتگانش علاقه داشت و نخل زیادی در تریم و المسیلة و غیر آن داشت. و هنگام کاشت نخل سوره یاسین را میخواند، اما در یکی از زمینهایش به نام «باحبیشی» پس از پایان نهال کاری یک ختم کامل قرآن میخواند و آن را به عنوان صدقه برای فرزندانش قرار میداد، مشروط به اینکه به عدد معین قرآن بخوانند و تهلیل و تسبیح کنند و بعد از مرگش ثواب آن را به روح او هدیه کنند. | او به کار و فعالیت بدنی و کشاورزی طبق روش خانواده و گذشتگانش علاقه داشت و نخل زیادی در تریم و المسیلة و غیر آن داشت. و هنگام کاشت نخل سوره یاسین را میخواند، اما در یکی از زمینهایش به نام «باحبیشی» پس از پایان نهال کاری یک ختم کامل قرآن میخواند و آن را به عنوان صدقه برای فرزندانش قرار میداد، مشروط به اینکه به عدد معین قرآن بخوانند و تهلیل و تسبیح کنند و بعد از مرگش ثواب آن را به روح او هدیه کنند. | ||
و به سبب مال فراوان، سخاوتمندانه به نیازمندان انفاق میکرد و پول فراوان میبخشید و در نقاط مختلف حضرموت ده مسجد بنا کرد و بر هر مسجدی که از نظر واقعی استحقاقش را داشت، ملک و زمین قرار داد. هنوز از مساجد او مسجد او به نام (مسجد | و به سبب مال فراوان، سخاوتمندانه به نیازمندان انفاق میکرد و پول فراوان میبخشید و در نقاط مختلف حضرموت ده مسجد بنا کرد و بر هر مسجدی که از نظر واقعی استحقاقش را داشت، ملک و زمین قرار داد. هنوز از مساجد او مسجد او به نام (مسجد السَقّاف) در تریم است که اولین مسجدی است که در سال 768 هجری قمری ساخته است و در آن مراسم هفتگی منسوب به او و جلسات حفظ قرآن کریم برگزار میشود. محمد بن علوی العیدروس معروف به سعد یکی از امامان جماعت مسجد و متولیان سابق آن بوده است. | ||
یکی از کارهای او در سالهای پایانی عمرش این بود که در تحکیم مدرسه حضرموت و منحصر به فرد بودن مکتب حضرموت به همان سبکی که فقیه مقدم برگزیده بود، تلاش کرد تا علم و کار و آداب و عبادت را در دل پیروان با رغبت به وجود آورد؛ به همین دلیل او را «المقدم الثانی» نامیدند. | یکی از کارهای او در سالهای پایانی عمرش این بود که در تحکیم مدرسه حضرموت و منحصر به فرد بودن مکتب حضرموت به همان سبکی که فقیه مقدم برگزیده بود، تلاش کرد تا علم و کار و آداب و عبادت را در دل پیروان با رغبت به وجود آورد؛ به همین دلیل او را «المقدم الثانی» نامیدند. | ||
==مجلس (الحضرة) | ==مجلس (الحضرة) سَقّاف== | ||
نزد شیوخ صوفیه مشهور است که «الحضرة» یکی از مجالس ذکر است که مشتمل بر حرکت مشتاقان و حاضران با وجدان و ذوق است که بر حسب استعدادهایشان آنان را از عادت معمول فطرت انسان بیرون میآورد و آن راحت بخشی به روح و غرق شدن در ذکر است. در این مجلس شبهای پنجشنبه و دوشنبه سید عبدالرحمن | نزد شیوخ صوفیه مشهور است که «الحضرة» یکی از مجالس ذکر است که مشتمل بر حرکت مشتاقان و حاضران با وجدان و ذوق است که بر حسب استعدادهایشان آنان را از عادت معمول فطرت انسان بیرون میآورد و آن راحت بخشی به روح و غرق شدن در ذکر است. در این مجلس شبهای پنجشنبه و دوشنبه سید عبدالرحمن السَقّاف بعد از نماز عشاء در مسجدش مینشست و این شبها الراتب نامیده میشوند. مجلس الحضرة با خواندن سوره الفاتحه شروع میشود. پس از آن تهلیل (لا اله الا الله) به تعداد معین گفته میشود. سپس ﴿سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ180وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ181وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ182﴾ [37:180—182]، ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا﴾خوانده میشود. بعد از آن دوباره فاتحه خوانده میشود. در نهایت قصیدههای گذشتگان به ترتیب متعارف خوانده میشود. | ||
بیشتر اشعار خوانده شده به سبک حمینی و ساده است و شنونده را به مقامات اولیای صالح و شیوخ طریقت وصل میکند. سید عبدالرحمن ترتیب و اشعار دیگری برای فرزندانش و برای برخی از اهل ذوق اضافه کرد. عبدالرحمن بن محمد المشهور، تمام ترتیبهای مجلس الحضرة را در کتاب مخصوصی به نام «المنهل العجیب الصاف فی فضل وکیفیة حضرة الشیخ عبدالرحمن | بیشتر اشعار خوانده شده به سبک حمینی و ساده است و شنونده را به مقامات اولیای صالح و شیوخ طریقت وصل میکند. سید عبدالرحمن ترتیب و اشعار دیگری برای فرزندانش و برای برخی از اهل ذوق اضافه کرد. عبدالرحمن بن محمد المشهور، تمام ترتیبهای مجلس الحضرة را در کتاب مخصوصی به نام «المنهل العجیب الصاف فی فضل وکیفیة حضرة الشیخ عبدالرحمن السَقّاف» گردآوری کرده است.<ref>بلفقیه, علوی بن محمد بن أحمد (1415 هـ). من أعقاب البضعة المحمدیة الطاهرة. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 69.</ref> | ||
==سخنان او== | ==سخنان او== | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
سید عبدالرحمن با چهار زن ازدواج کرد. او کثرت ازدواج را موجب رهایی ذهن از دغدغههای جسمی میداند و به انسان مجال رسیدگی به مسایل روحی میدهد. زنان او هم از تریم و هم از خارج تریم بودند. او سیزده پسر و هفت دختر به جای گذاشت. دختران عبارتند از: مریم، فاطمه، بهیة، اسماء، عایشه، علویه السوم و علویه القاره. و پسران: عمرالمحضار و محمد و احمد و جعفر و حسن و شیخ که این پسران اولادشان منقرض شدهاند و نسل شیخ عبدالرحمن | سید عبدالرحمن با چهار زن ازدواج کرد. او کثرت ازدواج را موجب رهایی ذهن از دغدغههای جسمی میداند و به انسان مجال رسیدگی به مسایل روحی میدهد. زنان او هم از تریم و هم از خارج تریم بودند. او سیزده پسر و هفت دختر به جای گذاشت. دختران عبارتند از: مریم، فاطمه، بهیة، اسماء، عایشه، علویه السوم و علویه القاره. و پسران: عمرالمحضار و محمد و احمد و جعفر و حسن و شیخ که این پسران اولادشان منقرض شدهاند و نسل شیخ عبدالرحمن سَقّاف از هفت پسر دیگر اوست: ابوبکر السکران، علی، علوی، عبدالله، عقیل، ابراهیم و حسین.<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 83. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 23 نوفمبر 2020.</ref> | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
المشهور, أبوبکر بن علی (1422 هـ). الإمام الشیخ عبدالرحمن | المشهور, أبوبکر بن علی (1422 هـ). الإمام الشیخ عبدالرحمن السَقّاف سلسلة أعلام حضرموت 9 (PDF). عدن، الیمن: مرکز الإبداع الثقافی للدراسات وخدمة التراث. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:صوفیه]] |