confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
بدین ترتیب گروهی از شیعیان سالها پس از درگذشت امام موسی بن جعفر علیهالسلام بر امامت آن حضرت توقف کردند. البته شبهه سن امام پیش از درگذشت امام رضا علیهالسلام نیز در میان اصحاب ایشان مطرح بود و امام به سؤالات ایشان در این باب پاسخ میگفت.<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 2، (قم، اسلامیه، 1364ش)، ص 353؛ محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج 2، ص 106.</ref> بااینحال، این امر مانع از گرایش افرادی به واقفیه نگردید. | بدین ترتیب گروهی از شیعیان سالها پس از درگذشت امام موسی بن جعفر علیهالسلام بر امامت آن حضرت توقف کردند. البته شبهه سن امام پیش از درگذشت امام رضا علیهالسلام نیز در میان اصحاب ایشان مطرح بود و امام به سؤالات ایشان در این باب پاسخ میگفت.<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 2، (قم، اسلامیه، 1364ش)، ص 353؛ محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج 2، ص 106.</ref> بااینحال، این امر مانع از گرایش افرادی به واقفیه نگردید. | ||
===== 2. مسئله غسل امام ===== | |||
یکی از دلایل قطعی در نزد برخی از واقفیان روایاتی بود که اظهار میداشتند امام معصوم را پس از وفاتش فقط امام معصوم دیگر غسل میدهد. ازاینرو چون موسی بن جعفر علیهالسلام سالها در زندان بود و به هنگام وفاتش حضرت رضا علیهالسلام حضور نداشت تا جنازه وی را غسل دهد پس علی بن موسی علیهالسلام نمیتواند امام معصوم و جانشین موسی بن جعفر علیهالسلام باشد. روایاتی به این مضمون - انّ الامام لا یغسله الّا الامام - به طور متعددی در منابع روایی ذکر شدهاند.<ref>محمد بن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 3، (بیروت، دارالاضواء، 1412)، ص 324؛ محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ص 224 - 225.</ref> شیخ صدوق برخی از این اخبار را در کتاب عیون اخبار الرضا به نقل از امام هشتم آورده و سپس درباره بطلان عقیده و استدلال واقفیه میگوید: «این اخبار را در این کتاب بهمنظور ردّ عقیده واقفیه موسی بن جعفر علیهالسلام آوردم که میپندارند او زنده است و امام رضا علیهالسلام و امامان پس از او را انکار میکنند. صحّت وفات موسی بن جعفر برای ابطال عقیده ایشان کافی است. آنها درباره این روایات سخنانی دارند و میگویند امام صادق علیهالسلام فرموده امام را جز امام غسل نمیدهد، و اگر علی بن موسیالرضا امام بود باید او بدن موسی بن جعفر را غسل میداد. البته در این که کس دیگری بدن موسی بن جعفر را غسل داد دلیل و حجتی برای آنها وجود ندارد، زیرا امام صادق علیهالسلام نهی کرده است که بدن امام را کسی جز امام بعدی غسل ندهد و اگر شخص دیگری در غسل امام متوفی دخالت کرد امامت امام بعدی باطل نمیشود و آن حضرت نفرموده: امام نیست مگر کسی که جنازه امام قبلی را غسل داده باشد، پس استدلال آنها به این اخبار باطل است. علاوه بر این، در برخی اخبار نقل شده که علی بن موسی بدن پدرش موسی بن جعفر را بهگونهای که بر حاضران پوشیده ماند، غسل داد».<ref>محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، (بیروت، الاعلمی، 1404)، ص 105.</ref> | یکی از دلایل قطعی در نزد برخی از واقفیان روایاتی بود که اظهار میداشتند امام معصوم را پس از وفاتش فقط امام معصوم دیگر غسل میدهد. ازاینرو چون موسی بن جعفر علیهالسلام سالها در زندان بود و به هنگام وفاتش حضرت رضا علیهالسلام حضور نداشت تا جنازه وی را غسل دهد پس علی بن موسی علیهالسلام نمیتواند امام معصوم و جانشین موسی بن جعفر علیهالسلام باشد. روایاتی به این مضمون - انّ الامام لا یغسله الّا الامام - به طور متعددی در منابع روایی ذکر شدهاند.<ref>محمد بن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 3، (بیروت، دارالاضواء، 1412)، ص 324؛ محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ص 224 - 225.</ref> شیخ صدوق برخی از این اخبار را در کتاب عیون اخبار الرضا به نقل از امام هشتم آورده و سپس درباره بطلان عقیده و استدلال واقفیه میگوید: «این اخبار را در این کتاب بهمنظور ردّ عقیده واقفیه موسی بن جعفر علیهالسلام آوردم که میپندارند او زنده است و امام رضا علیهالسلام و امامان پس از او را انکار میکنند. صحّت وفات موسی بن جعفر برای ابطال عقیده ایشان کافی است. آنها درباره این روایات سخنانی دارند و میگویند امام صادق علیهالسلام فرموده امام را جز امام غسل نمیدهد، و اگر علی بن موسیالرضا امام بود باید او بدن موسی بن جعفر را غسل میداد. البته در این که کس دیگری بدن موسی بن جعفر را غسل داد دلیل و حجتی برای آنها وجود ندارد، زیرا امام صادق علیهالسلام نهی کرده است که بدن امام را کسی جز امام بعدی غسل ندهد و اگر شخص دیگری در غسل امام متوفی دخالت کرد امامت امام بعدی باطل نمیشود و آن حضرت نفرموده: امام نیست مگر کسی که جنازه امام قبلی را غسل داده باشد، پس استدلال آنها به این اخبار باطل است. علاوه بر این، در برخی اخبار نقل شده که علی بن موسی بدن پدرش موسی بن جعفر را بهگونهای که بر حاضران پوشیده ماند، غسل داد».<ref>محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، (بیروت، الاعلمی، 1404)، ص 105.</ref> | ||
هم چنین احتمال میرود که این روایات ساختهوپرداخته سران واقفیه باشد که بهمنظور مستند جلوهدادن اقوال خویش دست به این کار زده باشند، چنان که در خصوص روایاتی که تأکید میکنند موسی بن جعفر علیهالسلام همان مهدی قائم است شاهد این گونه جعل و تحریفها هستیم. گذشته از اینها، شیخ صدوق احتمال دیگری را مطرح میکند مبنی بر این که روایات مذکور در این باب که از امام صادق علیهالسلام نقل شدهاند صرفاً در خصوص وفات اسماعیل پسر آن حضرت و برای نشاندادن این که او در مرتبه امامت نبوده، از ایشان صادر شده است. <ref>محمد بن علی بن بابویه صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، پیشین، ج 1، ص 71.</ref> شیخ مفید هم در این باره گفتاری دارد که در آن اشاره میکند روایات وارده دراینخصوص ناظر به شرایط عادی و طبیعی است نه در حالت ضروری و اضطرار؛ <ref>محمد بن محمد بن نعمان، مفید، پیشین، ص 249.</ref> مانند موقعیت سخت و دشواری که عباسیان بر امام هفتم علیهالسلام تحمیل کرده بودند و امکان حضور حضرت رضا علیهالسلام بر بالین پدرش و غسل بدن وی وجود نداشت. | هم چنین احتمال میرود که این روایات ساختهوپرداخته سران واقفیه باشد که بهمنظور مستند جلوهدادن اقوال خویش دست به این کار زده باشند، چنان که در خصوص روایاتی که تأکید میکنند موسی بن جعفر علیهالسلام همان مهدی قائم است شاهد این گونه جعل و تحریفها هستیم. گذشته از اینها، شیخ صدوق احتمال دیگری را مطرح میکند مبنی بر این که روایات مذکور در این باب که از امام صادق علیهالسلام نقل شدهاند صرفاً در خصوص وفات اسماعیل پسر آن حضرت و برای نشاندادن این که او در مرتبه امامت نبوده، از ایشان صادر شده است. <ref>محمد بن علی بن بابویه صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، پیشین، ج 1، ص 71.</ref> شیخ مفید هم در این باره گفتاری دارد که در آن اشاره میکند روایات وارده دراینخصوص ناظر به شرایط عادی و طبیعی است نه در حالت ضروری و اضطرار؛ <ref>محمد بن محمد بن نعمان، مفید، پیشین، ص 249.</ref> مانند موقعیت سخت و دشواری که عباسیان بر امام هفتم علیهالسلام تحمیل کرده بودند و امکان حضور حضرت رضا علیهالسلام بر بالین پدرش و غسل بدن وی وجود نداشت. | ||
===== 3. مسئله فرزند امام رضا علیهالسلام ===== | |||
از اعتقادات ضروری شیعه این است که امامت با نص الهی از امامی به امام بعد که یکی از فرزندان وی است انتقال مییابد. این قید آخری ازاینجهت بود که امامت در دو برادر - به جز امام حسن و امام حسین علیهالسلام - جایز نبود. مشکلی که در زمان امام رضا علیهالسلام پیش آمد این بود که آن حضرت تا مدتها فرزندی نداشت این امر بهانهای در دست واقفیان شده بود، آنان که در امامت حضرت رضا علیهالسلام شک داشتند، به حضرت رضا علیهالسلام اعتراض میکردند که چگونه دعوی امامت میکند درحالیکه جانشینی ندارد. یکی از سران واقفیه به نام ابن قیاما واسطی در نامهای خطاب به امام رضا علیهالسلام نوشت: «چگونه تو امام هستی درحالیکه فرزندی نداری؟» امام در جواب او نوشت: «تو چه خبر داری که من فرزندی ندارم، خداوند شب و روز را به پایان نخواهد برد - کنایه از پایان دنیا است - تا اینکه پسری به من ارزانی دارد که میان حق و باطل جدایی اندازد» <ref>محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج 1، ص 320 و مفید، الارشاد، پیشین، ص 298.</ref> همین ابن قیاما میگوید زمانی که ابوجعفر - امام جواد علیهالسلام - به دنیا آمد نزد امام رضا علیهالسلام رفت و حضرت به او فرمود: «خداوند به من فرزندی بخشید که از من و آل داوود ارث ببرد». <ref>محمد بن حسن الصفار، بصایر الدرجات، (قم، کتابخانه مرعشی، 1404)، ص 138.</ref> | از اعتقادات ضروری شیعه این است که امامت با نص الهی از امامی به امام بعد که یکی از فرزندان وی است انتقال مییابد. این قید آخری ازاینجهت بود که امامت در دو برادر - به جز امام حسن و امام حسین علیهالسلام - جایز نبود. مشکلی که در زمان امام رضا علیهالسلام پیش آمد این بود که آن حضرت تا مدتها فرزندی نداشت این امر بهانهای در دست واقفیان شده بود، آنان که در امامت حضرت رضا علیهالسلام شک داشتند، به حضرت رضا علیهالسلام اعتراض میکردند که چگونه دعوی امامت میکند درحالیکه جانشینی ندارد. یکی از سران واقفیه به نام ابن قیاما واسطی در نامهای خطاب به امام رضا علیهالسلام نوشت: «چگونه تو امام هستی درحالیکه فرزندی نداری؟» امام در جواب او نوشت: «تو چه خبر داری که من فرزندی ندارم، خداوند شب و روز را به پایان نخواهد برد - کنایه از پایان دنیا است - تا اینکه پسری به من ارزانی دارد که میان حق و باطل جدایی اندازد» <ref>محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج 1، ص 320 و مفید، الارشاد، پیشین، ص 298.</ref> همین ابن قیاما میگوید زمانی که ابوجعفر - امام جواد علیهالسلام - به دنیا آمد نزد امام رضا علیهالسلام رفت و حضرت به او فرمود: «خداوند به من فرزندی بخشید که از من و آل داوود ارث ببرد». <ref>محمد بن حسن الصفار، بصایر الدرجات، (قم، کتابخانه مرعشی، 1404)، ص 138.</ref> |