confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
ایشان پس از پایان ده سالگی حفظ [[قرآن|قرآن کریم]] را نزد دایی خود عبدالله بن محمد مختار بن ابراهیم بن احمد نوح به پایان رساند. | ایشان پس از پایان ده سالگی حفظ [[قرآن|قرآن کریم]] را نزد دایی خود عبدالله بن محمد مختار بن ابراهیم بن احمد نوح به پایان رساند. | ||
=طلب علم= | == طلب علم == | ||
پس از حفظ قرآن، رسم مصحف عثمانی را نزد پسر دایی خود سیدی محمد بن احمد بن محمد مختار آموخت، چنانکه تجوید را بر اساس قرائت نافع به روایت وَرش از طریق ابویعقوب ازرق، و قرائت قالون را به روایت ابونشیط فراگرفت و سند آن را تا [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا | پس از حفظ قرآن، رسم مصحف عثمانی را نزد پسر دایی خود سیدی محمد بن احمد بن محمد مختار آموخت، چنانکه تجوید را بر اساس قرائت نافع به روایت وَرش از طریق ابویعقوب ازرق، و قرائت قالون را به روایت ابونشیط فراگرفت و سند آن را تا [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)]] به دست آورد، در حالی که تنها شانزده سال داشت. | ||
همچنین در این اثنا به قرائت برخی از متون مختصر در فقه مذهب امام مالک مانند «رجز ابن عاشر» پرداخت و | |||
وی | همچنین در این اثنا به قرائت برخی از متون مختصر در فقه مذهب [[مالک بن انس]] امام مالک مانند «رجز ابن عاشر» پرداخت و همینطور نزد همسر دایی خود ادبیات عرب را به همراه کتب اساسی نحو مانند اجرومیه به همراه برخی تمارین فراگرفت. هچنین نزد ایشان انساب عرب و سیرهٔ نبوی و «نظم الغزوات» احمد بدوی شنقیطی که بالغ بر پانصد بیت است به همراه شرح آن توسط خواهرزادهٔ مولفِ آن و نظم «عمود النسب» از همان نویسنده که هزاران بیت میباشد به همراه شرح آن توسط خواهرزادهٔ مولف که «القدر المتعلق بالعدنانیین» نام دارد را آموخت. | ||
وی | |||
شیخ دربارهٔ آغاز طلب علم خود میگوید: «پس از آنکه قرآن را حفظ کردم و | وی همه این علوم را در خانهٔ داییهای خود فراگرفت! و از دیگران نیز فقه [[مذهب مالکی|مالکی]] را از مختصر خلیل و نحو را از الفیهٔ ابن مالک و دیگر کتب، و صرف و [[اصول فقه|اصول]] و بلاغت و کمی [[حدیث]] و [[تفسیر]] آموخت. | ||
وی همینطور [[منطق|علم منطق]] و آداب بحث و مناظره را از طریق مطالعه حاصل نمود. | |||
شیخ دربارهٔ آغاز طلب علم خود میگوید: «پس از آنکه قرآن را حفظ کردم و رسم عثمانی را آموختم و از همقطاران خود پیشی گرفتم مادر و داییهایم اهمیت فراوانی به تعلیم من روا داشتند و عزم بر این نمودند که مرا برای تحصیل دیگر علوم و فنون بفرستند. مادرم دو شتر برای من آماده کرد که بر یکی کتابها و قلمهایم بود و بر دیگری خرجی و توشهٔ سفرم، و یک خدمتکار و چند گاو نیز به همراه من فرستاد و به سبب شادی و سروری که داشت و برای آنکه در طلب علم راغب شوم مَرکب مرا به بهترین وجه آماده ساخت و بهترین لباسها را برایم گذاشت. اینگونه بود که راه طلب علم و تحصیل دانش را در پی گرفتم». | |||
=همت وی در طلب علم= | =همت وی در طلب علم= | ||
شیخ شنقیطی در طلب علم از همت والایی برخوردار بود و هیچ مسالهٔ علمی را بدون درک کامل و فراگیر رها نمیکرد حتی اگر وقت و تلاش بسیاری را از وی میگرفت. با هم خاطرهای از شیخ را مرور میکنیم که نشانگر این ویژگی ایشان است. وی میگوید: | شیخ شنقیطی در طلب علم از همت والایی برخوردار بود و هیچ مسالهٔ علمی را بدون درک کامل و فراگیر رها نمیکرد حتی اگر وقت و تلاش بسیاری را از وی میگرفت. با هم خاطرهای از شیخ را مرور میکنیم که نشانگر این ویژگی ایشان است. وی میگوید: |