confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
ایشان هنگامی که اشکالی در فهم درس برایش پیش میآمد چنین میکرد! به اضافهٔ شببیداریهایی که برای پیگیری سخن شارحان کتابی که مشغول به مطالعهٔ آن بود تحمل میکرد تا آنکه به تمام اقوالی که در مورد یک مساله یا یک باب از علم گفته شده بود احاطه یابد. | ایشان هنگامی که اشکالی در فهم درس برایش پیش میآمد چنین میکرد! به اضافهٔ شببیداریهایی که برای پیگیری سخن شارحان کتابی که مشغول به مطالعهٔ آن بود تحمل میکرد تا آنکه به تمام اقوالی که در مورد یک مساله یا یک باب از علم گفته شده بود احاطه یابد. | ||
= | == وسعت اطلاعات و علم شیخ == | ||
خداوند متعال هوش بسیار و حافظهای نادر و همتی بلند به شیخ شنقیطی عطا کرده بود و وی همهٔ این موهبتها را در تحصیل علم و جمعآوری علوم و فنون مختلف از جمله عقیده و تفسیر و حدیث و اصول و لغت صرف مینمود. | [[خدا|خداوند]] متعال هوش بسیار و حافظهای نادر و همتی بلند به شیخ شنقیطی عطا کرده بود و وی همهٔ این موهبتها را در تحصیل علم و جمعآوری علوم و فنون مختلف از جمله عقیده و تفسیر و حدیث و اصول و لغت صرف مینمود. | ||
سخن وی در علم، توجه هر شنوندهای را به خود جلب مینمود تا آن جا که شنونده گمان میبرد او همهٔ عمرش را فقط صرف همین یک علم نموده و جز آن در علم دیگری مهارت ندارد! | سخن وی در علم، توجه هر شنوندهای را به خود جلب مینمود تا آن جا که شنونده گمان میبرد او همهٔ عمرش را فقط صرف همین یک علم نموده و جز آن در علم دیگری مهارت ندارد! | ||
در این سخن هیچ مبالغهای نیست؛ هر کس کتاب «الرحله» وی را مطالعه کند یا چیزی از سخنرانیها و دروس وی را چه در [[مدینه |مدینه نبوی]] یا آنچه در سفرهای وی به همراه هیات دانشگاه اسلامی [[مدینه]] به کشورهای آفریقایی ضبط شده است، شنیده باشد، شاهد بر صحت این مدعا است. | |||
وی بسیار راست گفته است آنجا که میگوید: «هیچ آیهای در [[قرآن]] نیست مگر آنکه آن را به طور جداگانه مورد پژوهش قرار دادهام» و در جای دیگری میگوید: «در مورد هر آیهای پیشینیان چیزی گفته باشند سخنشان نزد من هست!» | |||
بیان و تقریر مسائل اعتقاد تنها به دروس علمی ایشان که در مسجد نبوی شریف برگزار میکردند محدود نیست بلکه آن را در کتابهای ایشان به ویژه «أضواء البیان» نیز مییابیم. | هنگامی که یکی از اشخاص به او گفت: «[[سلیمان الجمل]] ـ صاحب حاشیهٔ جمل بر تفسیر جلالین ـ چنین چیزی نگفته است» گفت: «به [[خدا|خداوند]] [[قسم|سوگند]] که من در کتاب خداوند از سلیمان الجمل آگاهترم زیرا من مصحف را از اول تا پایان آن فراگرفتهام و هیچ آیهای نمانده است مگر آنکه سخنان علما را دربارهٔ آن دنبال کردهام و دانستهام دربارهٔ آن چه گفتهاند». | ||
چیرگی و توانایی شیخ تنها محدود به اعتقاد | وی هزاران هزار از اشعار عرب و مثالهای شعری را از بر داشت چنانکه بیشتر احادیث صحیحین و «الفیهٔ ابن مالک» و «مراقی السعود» و «الفیهٔ عراقی» و دیگر منظومهها در سیره نبوی و غزوات و انساب و الفاظ متشابه قرآن و برخی از متون منظوم و منثور فقه را از حفظ داشت. عقیدهٔ وی: | ||
از جمله امور بارزی که توجه شنوندهٔ دروس شیخ را به خود جلب میکند شدت اهمیت و تقریر عقیده [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] و جماعت در همهٔ ابواب اعتقاد ـ به ویژه اسماء و صفات ـ توسط ایشان است. وی با عباراتی واضح بر اساس قواعدی راسخ و با آوردن ادلهٔ فراوان نقلی و عقلی به تقریر اعتقاد اهلسنت میپردازد تا آن جا که شنونده گمان میکند ایشان جز در این باب علم، باب دیگری را به خوبی نمیداند. با وجود آنکه شیخ بسیار به تقریر این مسائل میپرداخت و بسیار برای آن اقامهٔ دلیل مینمود اما باز از تکرار آن در هر مناسبتی خسته نمیشد. مثلا میبینیم که ایشان دربارهٔ اصول سه گانهای که اعتقاد صحیح در مسالهٔ اسماء و صفات به آن بستگی دارد در هشت جایگاه از دروس ایشان که به ما رسیده است سخن گفته است. هینطور دربارهٔ موضوع قانونگذاری و حُکم بغَیر ما أنزَلَ الله (حکم راندن بر غیر آنچه خداوند نازل نموده است) و همینطور در هنگام بیان اختصاص علم غیب برای خداوند متعال. کما اینکه رد بر قدریه را در هفت جایگاه در کتابهای وی مییابیم. همچنین در هنگام گزارش مناظرهٔ میان اسفراینی و قاضی عبدالجبار در مورد تقدیر و در شش موضع در هنگام تقریر عقیدهٔ استواء و همینطور گفتگوی میان مرد بدوی و عمرو بن عبید دربارهٔ تقدیر و دیگر موارد مربوط به عقیده که بسیار در دروس مبارک ایشان تکرار میشود. | |||
بیان و تقریر مسائل اعتقاد تنها به دروس علمی ایشان که در [[مسجد النبى|مسجد نبوی]] شریف برگزار میکردند محدود نیست بلکه آن را در کتابهای ایشان به ویژه «أضواء البیان» نیز مییابیم. | |||
چیرگی و توانایی شیخ تنها محدود به اعتقاد اهلسنت و جماعت نبود بلکه ایشان در شناخت مذاهب متکلمان و وجوه بُطلان آن نیز چیره بود و این به وضوح در آنچه در دروس و کتابهای خود تقریر نموده است، نمایان است. شنقیطی در هنگام تفسیر آیهٔ ۵۴ [[سوره اعراف]] {{متن قرآن |إِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ…|سوره = اعراف |آیه = ۵۴ }} پس از تقریر اعتقاد صحیح در باب اسماء و صفات و بیان بطلان مذهب متکلمین در این مورد، میگوید: | |||
«ما این را به شما میگوییم و مذهب سلف را در روشنای قرآن عظیم تقریر میکنیم، با وجود آنکه در علومیمانند کلام و منطق و آنچه هر طائفه به واسطهٔ آن برخی از صفات خداوند را نفی میکند پژوهشی بسیار داشتهایم و بر همهٔ ادله یا ترکیب آنها که به واسطهٔ آن برخی از صفات نفی شده است اطلاع داریم و میدانیم چگونهاین بطلان آمده و از چه وجهی وارد شده است و نام دلیلی که آن را رد میکند چیست، اما بیان چنین مواردی شایستهٔ این مجلس علم نیست؛ زیرا اینگونه مباحث را جز خواص مردم نمیشناسند. بنابراین پس از نگاهی طولانی در علم کلام و آنچه طوائف متکلمان به آن استدلال میکنند و ادلهای که هر گروه در رد دیگری بیان میکنند و قیاسهای منطقی که به واسطهٔ آن برخی از صفات را نفی کردهاند و با شناختی که به وحی و همینطور علم کلام و پژوهشها و مناظرهها داریم که چگونهاین ادله را باطل میکند و اینکه اشتباه این طوائف از کجا آمده است، پس از همهٔ اینها به این نتیجه رسیدیم که سلامت و همهٔ خیر و نیکی در پیروی از نور این قرآن بزرگ و هدایت یافتن از این پیامبر بزرگوار است…» | «ما این را به شما میگوییم و مذهب سلف را در روشنای قرآن عظیم تقریر میکنیم، با وجود آنکه در علومیمانند کلام و منطق و آنچه هر طائفه به واسطهٔ آن برخی از صفات خداوند را نفی میکند پژوهشی بسیار داشتهایم و بر همهٔ ادله یا ترکیب آنها که به واسطهٔ آن برخی از صفات نفی شده است اطلاع داریم و میدانیم چگونهاین بطلان آمده و از چه وجهی وارد شده است و نام دلیلی که آن را رد میکند چیست، اما بیان چنین مواردی شایستهٔ این مجلس علم نیست؛ زیرا اینگونه مباحث را جز خواص مردم نمیشناسند. بنابراین پس از نگاهی طولانی در علم کلام و آنچه طوائف متکلمان به آن استدلال میکنند و ادلهای که هر گروه در رد دیگری بیان میکنند و قیاسهای منطقی که به واسطهٔ آن برخی از صفات را نفی کردهاند و با شناختی که به وحی و همینطور علم کلام و پژوهشها و مناظرهها داریم که چگونهاین ادله را باطل میکند و اینکه اشتباه این طوائف از کجا آمده است، پس از همهٔ اینها به این نتیجه رسیدیم که سلامت و همهٔ خیر و نیکی در پیروی از نور این قرآن بزرگ و هدایت یافتن از این پیامبر بزرگوار است…» | ||
در پایان این مبحث باید یادآور شد که شیخ شنقیطی چنین رسوخ علمی در این باب را در اواخر زندگی خود حاصل ننموده است بلکه میتوان آن را در برخی از نوشتههای قدیمی وی، پیش از استقرار در سرزمین حرام نیز یافت، برای مثال ایشان در کتاب خود «رحلة الحج إلی بیت الله الحرام» (سفر حج به | در پایان این مبحث باید یادآور شد که شیخ شنقیطی چنین رسوخ علمی در این باب را در اواخر زندگی خود حاصل ننموده است بلکه میتوان آن را در برخی از نوشتههای قدیمی وی، پیش از استقرار در سرزمین حرام نیز یافت، برای مثال ایشان در کتاب خود «رحلة الحج إلی بیت الله الحرام» (سفر [[حج]] به خانه خدا) در پاسخ به سوالی که از وی دربارهٔ مذهب اهلسنت در صفات شده بود به همان روشی که در پایان زندگی خود مذهب سلف را تقریر مینمود، پاسخ میدهد. | ||
== مسئولیتها و کارهایی که ایشان در سرزمین خود بر عهده داشتند == | == مسئولیتها و کارهایی که ایشان در سرزمین خود بر عهده داشتند == | ||
شیخ شنقیطی تدریس و فتوا را در سرزمین خود عهدهدار بود و همینطور به قضاوت نیز شهره بود. روش وی در قضاوت چنین بود که دو طرف دعوا هر دو رغبت خود را در قضاوت شیخ و قبول هر رایی که از سوی وی صادر میشد مینوشتند و سپس مدعی دعوای خود را مینوشت و پاسخ مدعی علیه نیز در پایین دعوای مدعی نوشته میشد، سپس شیخ حکم خود را به همراه دعوای مدعی و پاسخ مدعی علیه به یکی از مشایخ یا حکام میفرستاد تا مورد تایید و اجرا قرار گیرد. | شیخ شنقیطی تدریس و فتوا را در سرزمین خود عهدهدار بود و همینطور به قضاوت نیز شهره بود. روش وی در قضاوت چنین بود که دو طرف دعوا هر دو رغبت خود را در قضاوت شیخ و قبول هر رایی که از سوی وی صادر میشد مینوشتند و سپس مدعی دعوای خود را مینوشت و پاسخ مدعی علیه نیز در پایین دعوای مدعی نوشته میشد، سپس شیخ حکم خود را به همراه دعوای مدعی و پاسخ مدعی علیه به یکی از مشایخ یا حکام میفرستاد تا مورد تایید و اجرا قرار گیرد. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۶: | ||
هنگامی که شیخ تدریس در مسجد نبوی را آغاز کرد و با عموم مردم و خواص همنشین شد، کسانی را از هر چهار مذهب یافت که در آن به بحث میپرداختند و در پی دلیل بودند. همچنین دریافت که تدریس و پژوهش در مسجد نبوی تنها به یک مذهب معین محدود نیست، بنابراین برای کسی که در چنین محیطی به تدریس میپردازد لازم است در مورد دیگر مذاهب نیز اطلاع داشته و به اقوال علما در مورد یک مساله واقف باشد، و همینطور نسبت به علوم کتاب و سنت آگاهی کافی داشته باشد. بنابراین شنقیطی در راه تحصیل این علوم تلاش نمود و چیرگی وی در علوم پایه او را در این مهم یاری داد. | هنگامی که شیخ تدریس در مسجد نبوی را آغاز کرد و با عموم مردم و خواص همنشین شد، کسانی را از هر چهار مذهب یافت که در آن به بحث میپرداختند و در پی دلیل بودند. همچنین دریافت که تدریس و پژوهش در مسجد نبوی تنها به یک مذهب معین محدود نیست، بنابراین برای کسی که در چنین محیطی به تدریس میپردازد لازم است در مورد دیگر مذاهب نیز اطلاع داشته و به اقوال علما در مورد یک مساله واقف باشد، و همینطور نسبت به علوم کتاب و سنت آگاهی کافی داشته باشد. بنابراین شنقیطی در راه تحصیل این علوم تلاش نمود و چیرگی وی در علوم پایه او را در این مهم یاری داد. | ||
تاثیر این عامل را میتوان به طور آشکار در کتاب وی «أضواء البَیان» در هنگام بررسی مسائل فقهی مشاهده کرد. | تاثیر این عامل را میتوان به طور آشکار در کتاب وی «أضواء البَیان» در هنگام بررسی مسائل فقهی مشاهده کرد. | ||
=وظایف و مسئولیتها= | =وظایف و مسئولیتها= | ||
۱- تفسیر قرآن کریم در مسجد نبوی: وی ـ چنانکه خود در یکی از دروسش میگوید ـ همهٔ تفسیر قرآن را در این دروس به پایان رساند سپس برای بار دیگر آن را آغاز کرد. اما بار دوم تفسیر ایشان به آخر نرسید و پیش از پایان سورهٔ توبه جان به جان آفرین تسلیم کرد. آنچه از نوارهای ضبط شده در این مجالس به جای مانده است بر روی کاغذ پیاده شده و تحت عنوان «العذب النمیر من مجالس الشنقیطی فی التفسیر» در پنج جلد به چاپ رسیده است. | ۱- تفسیر قرآن کریم در مسجد نبوی: وی ـ چنانکه خود در یکی از دروسش میگوید ـ همهٔ تفسیر قرآن را در این دروس به پایان رساند سپس برای بار دیگر آن را آغاز کرد. اما بار دوم تفسیر ایشان به آخر نرسید و پیش از پایان سورهٔ توبه جان به جان آفرین تسلیم کرد. آنچه از نوارهای ضبط شده در این مجالس به جای مانده است بر روی کاغذ پیاده شده و تحت عنوان «العذب النمیر من مجالس الشنقیطی فی التفسیر» در پنج جلد به چاپ رسیده است. |