confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در تفسیر خود نقل کرده زمانی که حضرت یوسف از دنیا رفت، مردم [[جمهوری عربی مصر|مصر]] به نزاع برخاسته و هر طایفه ای میخواست جنازه یوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگیشان باشد. سرانجام تصمیم بر آن شد که پیکر یوسف پیامبر را در [[رود نیل]] دفن کنند تا آب نیل از روی آن بگذرد و به همه شهر برسد تا مردم در این بهره یکسان باشند و برکت آن حضرت به طور مساوی به همه مردم برسد بنابراین پس از مرگ حضرت یوسف، او را در تابوتی از سنگ مرمر نهاده و میان [[رود نیل]] دفن کردند<ref>مجمع البیان، ج 5، ص 266262</ref>. | [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در تفسیر خود نقل کرده زمانی که حضرت یوسف از دنیا رفت، مردم [[جمهوری عربی مصر|مصر]] به نزاع برخاسته و هر طایفه ای میخواست جنازه یوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگیشان باشد. سرانجام تصمیم بر آن شد که پیکر یوسف پیامبر را در [[رود نیل]] دفن کنند تا آب نیل از روی آن بگذرد و به همه شهر برسد تا مردم در این بهره یکسان باشند و برکت آن حضرت به طور مساوی به همه مردم برسد بنابراین پس از مرگ حضرت یوسف، او را در تابوتی از سنگ مرمر نهاده و میان [[رود نیل]] دفن کردند<ref>مجمع البیان، ج 5، ص 266262</ref>. | ||
=ماجرای جابجایی مقبره حضرت یوسف و محل فعلی آن= | == ماجرای جابجایی مقبره حضرت یوسف و محل فعلی آن == | ||
پیکر حضرت یوسف تا مدتها در رود نیل دفن بود، تا اینکه مدتی ماه (بر اثر ابرهای متراکم) بر [[بنی اسرائیل]] طلوع نکرد، خداوند به [[حضرت موسی]] (علیه السلام) [[وحی]] نمود که استخوانهای یوسف را از قبر بیرون آورد تا ماه را بر آنها طالع سازد. | |||
پیکر حضرت یوسف تا | |||
موسی (علیه السلام) از مردم پرسید که چه کسی از محل دفن حضرت یوسف با خبر است؟ گفتند:پیرزنی آگاهی دارد. موسی (علیه السلام) دستور داد که آن پیرزن را که از پیری، فرتوت و نابینا شده بود، نزدش آوردند. حضرت موسی (علیه السلام) به او فرمود:«آیا قبر یوسف را میشناسی؟» پیرزن عرض کرد: آری. حضرت موسی (علیه السلام) فرمود:ما را به آن اطّلاع بده. او گفت: اطلاع نمیدهم مگر آن که چهار حاجتم را بر آوری: | موسی (علیه السلام) از مردم پرسید که چه کسی از محل دفن حضرت یوسف با خبر است؟ گفتند:پیرزنی آگاهی دارد. موسی (علیه السلام) دستور داد که آن پیرزن را که از پیری، فرتوت و نابینا شده بود، نزدش آوردند. حضرت موسی (علیه السلام) به او فرمود:«آیا قبر یوسف را میشناسی؟» پیرزن عرض کرد: آری. حضرت موسی (علیه السلام) فرمود:ما را به آن اطّلاع بده. او گفت: اطلاع نمیدهم مگر آن که چهار حاجتم را بر آوری: | ||
اول: این که پاهایم را درست کنی. | * اول: این که پاهایم را درست کنی. | ||
* دوم: اینکه از پیری برگردم و جوان شوم. | |||
دوم: اینکه از پیری برگردم و جوان شوم. | * سوم: آن که چشمم را بینا کنی. | ||
* چهارم: آن که مرا با خود به [[بهشت]] ببری. | |||
سوم: آن که چشمم را بینا کنی. | |||
چهارم: آن که مرا با خود به [[بهشت]] ببری. | |||
از طرف خدا به موسی (علیه السلام) [[وحی]] شد، حوائج او را برآور. حوائج پیر زن برآورده شد. آنگاه او مکان قبر یوسف (علیه السلام) را نشان داد. موسی (علیه السلام) در میان رود نیل جنازه یوسف (علیه السلام) را که در میان تابوتی از مرمر بود بیرون آورد و آنگاه ماه طلوع کرد | از طرف خدا به موسی (علیه السلام) [[وحی]] شد، حوائج او را برآور. حوائج پیر زن برآورده شد. آنگاه او مکان [[قبر]] یوسف (علیه السلام) را نشان داد. موسی (علیه السلام) در میان رود نیل جنازه یوسف (علیه السلام) را که در میان تابوتی از مرمر بود بیرون آورد و آنگاه ماه طلوع کرد<ref>علل الشرایع، ص 107 بحار، ج 13، ص 127</ref>. | ||
به گفته [[یاقوت حموی|یاقوت حَمَوی]] تاریخ نویس قرن ششم و هفتم قمری، حضرت موسی پیکر حضرت یوسف را در [[فلسطین]] دفن کرد | به گفته [[یاقوت حموی|یاقوت حَمَوی]] تاریخ نویس قرن ششم و هفتم قمری، حضرت موسی پیکر حضرت یوسف را در [[فلسطین]] دفن کرد<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 1995م، ج1، ص478</ref>. | ||
آرامگاه حضرت یوسف نبی(علیه السلام) اکنون در نزدیکی شهر [[نابلس]] از شهرهای فلسطین و در شش فرسخی [[بیتالمقدس]]، در مکانی به نام [[قدس خلیل]] است. | آرامگاه حضرت یوسف نبی(علیه السلام) اکنون در نزدیکی شهر [[نابلس]] از شهرهای فلسطین و در شش فرسخی [[بیتالمقدس]]، در مکانی به نام [[قدس خلیل]] است. | ||