confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
== مقابله با فطحیه == | == مقابله با فطحیه == | ||
در ۱۴۸ ق به دنبال وفات امام جعفر صادق (علیهالسلام)، فرزند ارشد او موسوم به عبدالله دعوی امامت کرد و پیروان او که «فطحیه» نامیده میشدند، در مقابل گروهی از شیعیان قرار داشتند که بلاواسطه پس از امام صادق (علیهالسلام) به امامت امام کاظم (علیهالسلام) قائل بودند. وقوع این بحران با سالهای پایانی عمر ابوبصیر اسدی مصادف بود و موضعگیری او در مقابل فطحیه از وی چهرهای وجیه نزد پیروان امام کاظم (علیهالسلام) ترسیم نمود؛ چنانکه در روایات آنان ابوبصیر در زمرۀ گروهی از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) شمرده شده است که از آغاز به عبدالله پشت کرده، به امام کاظم (علیهالسلام) روی آوردند <ref>(نک: کلینی، ۱ / ۳۵۱-۳۵۲؛ کشی، ۲۸۲-۲۸۴).</ref> در منابع گوناگون مطالبی از طریق علی بن ابیحمزه روایت شده است که بیان میدارد ابوبصیر (اسدی) اندکی پس از وفات امام صادق (علیهالسلام) درحالیکه [[عبدالله افطح]] هنوز زنده بود، برای گزاردن حج به حجاز رفته و ضمن دیدار با امام کاظم (علیهالسلام) مراتب وفاداری خود را به امام اعلام کرده است <ref>(نک: حمری، ۱۴۶؛ کلینی، ۱ / ۲۸۵، ۲ / ۱۲۴؛ مسعودی، ۱۶۷- ۱۶۸؛ دلائل الامامة، ۱۶۳، ۱۹۳).</ref> | در ۱۴۸ ق به دنبال وفات امام جعفر صادق (علیهالسلام)، فرزند ارشد او موسوم به عبدالله دعوی امامت کرد و پیروان او که «فطحیه» نامیده میشدند، در مقابل گروهی از شیعیان قرار داشتند که بلاواسطه پس از امام صادق (علیهالسلام) به امامت امام کاظم (علیهالسلام) قائل بودند. وقوع این بحران با سالهای پایانی عمر ابوبصیر اسدی مصادف بود و موضعگیری او در مقابل فطحیه از وی چهرهای وجیه نزد پیروان امام کاظم (علیهالسلام) ترسیم نمود؛ چنانکه در روایات آنان ابوبصیر در زمرۀ گروهی از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) شمرده شده است که از آغاز به عبدالله پشت کرده، به امام کاظم (علیهالسلام) روی آوردند<ref>(نک: کلینی، ۱ / ۳۵۱-۳۵۲؛ کشی، ۲۸۲-۲۸۴).</ref>. | ||
در روایاتی که پیروان [[امام کاظم]] (علیهالسلام) از زبان ابوبصیر نقل کردهاند، وی پایههای عقیدتی فطحیه دربارۀ امامت را مورد حمله قرار داده است <ref>(نک: ابن بابویه، علی، ۴۹، ۷۴؛ مسعودی، ۱۶۱).</ref> اگرچه در روایات مذکور تصریح نشده که کدام ابوبصیر موردنظر بوده است، ولی حرمت ویژۀ ابوبصیر مرادی نزد فطحیان، این احتمال را که وی ابوبصیر اسدی باشد، مرجح میسازد. شاید به سبب همین شخصیت ضدفطحی ابوبصیر اسدی بوده باشد که ابن فضال، رجالشناس نامی فطحیه، در نقد رجالی ابوبصیر اسدی، او را «مخلّط» قلمداد کرده است <ref>(نک: کشی، ۱۷۳، ۴۷۶).</ref> | |||
در زمان افتراق بعدی امامیه و تقسیم پیروان امام کاظم (علیهالسلام) به واقفه (منکران وفات وی و قائلان به مهدویت آن حضرت) و قطعیه (قائلان به جانشینی امام رضا (علیهالسلام))، سالها از وفات ابوبصیر اسدی میگذشت و همین امر موجب آن بود که هر دو دسته در شخصیت ابوبصیر اسدی با دیدۀ احترام بنگرند. علی بن ابی حمزۀ بطائنی که درگذشته از شاگردان خاص ابوبصیر اسدی بود و اکنون از سران واقفه بهشمار میرفت، با نقشی که در انتقال آثار ابوبصیر و روایات او به آیندگان ایفا کرد، موجب شد که حتی در آثار قطعیه (در دورههای بعد اثناعشریه) بهعنوان راوی درجۀ اول ابوبصیر اسدی شناخته شود <ref>(نک: ابنبابویه، محمد، «مشیخة»، ۱۸؛ طوسی، الفهرست، همانجا؛ نجاشی، ۴۴۱).</ref> | در منابع گوناگون مطالبی از طریق علی بن ابیحمزه روایت شده است که بیان میدارد ابوبصیر (اسدی) اندکی پس از وفات امام صادق (علیهالسلام) درحالیکه [[عبدالله افطح]] هنوز زنده بود، برای گزاردن حج به حجاز رفته و ضمن دیدار با امام کاظم (علیهالسلام) مراتب وفاداری خود را به امام اعلام کرده است<ref>(نک: حمری، ۱۴۶؛ کلینی، ۱ / ۲۸۵، ۲ / ۱۲۴؛ مسعودی، ۱۶۷- ۱۶۸؛ دلائل الامامة، ۱۶۳، ۱۹۳).</ref>. | ||
علی بن ابی حمزه و فرزندش حسن که او هم مذهب واقفی داشت، در آثار خود بسیار بیش از دیگر اصحاب ائمه، از روایات ابوبصیر بهره گرفتهاند <ref>(نک: همو، ۲۵۰، به نقل از تفسیر علی بن ابیحمزه؛ ابن بابویه، محمد، ثواب الاعمال، ۱۳۰ به بعد، به نقل از فضائل القرآن حسن بن علی؛ قس: نجاشی، ۳۷).</ref> بهعلاوه در منابع واقفی، برخی روایات در اثبات باورهای مذهب واقفه از زبان ابوبصیر (اسدی) نقل شده است <ref>(نک: علوی، شم ۲۱، ۲۳، ۳۳؛ کشی، ۴۷۴-۴۷۶).</ref> از سوی دیگر قطعیه، ابوبصیر اسدی را بهعنوان یک راوی «وجیه و ثقه» میشناختند، همان تعبیری که نجاشی دربارۀ او به کار برده است <ref>(ص ۴۴۱).</ref> | |||
همچنین در منابع اثناعشری به روایت حدیثی از ابوبصیر برخورد میکنیم که به «حدیث لوح» شهرت دارد و در آن اعتقاد به امامان دوازدهگانه با تفصیل نسبی مطرح شده است <ref>(نک: کلینی، ۱ / ۵۲۷- ۵۲۸؛ نعمانی، ۴۲-۴۴؛ ابن بابویه، محمد، کمالالدین، ۱ / ۳۰۸-۳۱۱)</ref> و به قرینۀ همراهی عبدالرحمن بن سالم (راوی این حدیث) با [[علی بن ابی حمزه]] در روایت از ابوبصیر در برخی از اسانید میتوان بهاحتمال قویتر ابوبصیر اسدی را موردنـظر در این حدیث دانـست <ref>(نک: طوسی، تهذیب، ۱ / ۴۴۳، الاستبصار، ۱ / ۲۰۳).</ref>. | در روایاتی که پیروان [[امام کاظم]] (علیهالسلام) از زبان ابوبصیر نقل کردهاند، وی پایههای عقیدتی فطحیه دربارۀ امامت را مورد حمله قرار داده است<ref>(نک: ابن بابویه، علی، ۴۹، ۷۴؛ مسعودی، ۱۶۱).</ref> اگرچه در روایات مذکور تصریح نشده که کدام ابوبصیر موردنظر بوده است، ولی حرمت ویژۀ ابوبصیر مرادی نزد فطحیان، این احتمال را که وی ابوبصیر اسدی باشد، مرجح میسازد. شاید به سبب همین شخصیت ضدفطحی ابوبصیر اسدی بوده باشد که ابن فضال، رجالشناس نامی فطحیه، در نقد رجالی ابوبصیر اسدی، او را «مخلّط» قلمداد کرده است<ref>(نک: کشی، ۱۷۳، ۴۷۶).</ref> | ||
در زمان افتراق بعدی امامیه و تقسیم پیروان امام کاظم (علیهالسلام) به [[واقفه]] (منکران وفات وی و قائلان به مهدویت آن حضرت) و قطعیه (قائلان به جانشینی امام رضا (علیهالسلام))، سالها از وفات ابوبصیر اسدی میگذشت و همین امر موجب آن بود که هر دو دسته در شخصیت ابوبصیر اسدی با دیدۀ احترام بنگرند. | |||
علی بن ابی حمزۀ بطائنی که درگذشته از شاگردان خاص ابوبصیر اسدی بود و اکنون از سران واقفه بهشمار میرفت، با نقشی که در انتقال آثار ابوبصیر و روایات او به آیندگان ایفا کرد، موجب شد که حتی در آثار قطعیه (در دورههای بعد اثناعشریه) بهعنوان راوی درجۀ اول ابوبصیر اسدی شناخته شود<ref>(نک: ابنبابویه، محمد، «مشیخة»، ۱۸؛ طوسی، الفهرست، همانجا؛ نجاشی، ۴۴۱).</ref> | |||
علی بن ابی حمزه و فرزندش حسن که او هم مذهب واقفی داشت، در آثار خود بسیار بیش از دیگر اصحاب ائمه، از روایات ابوبصیر بهره گرفتهاند<ref>(نک: همو، ۲۵۰، به نقل از تفسیر علی بن ابیحمزه؛ ابن بابویه، محمد، ثواب الاعمال، ۱۳۰ به بعد، به نقل از فضائل القرآن حسن بن علی؛ قس: نجاشی، ۳۷).</ref> بهعلاوه در منابع واقفی، برخی روایات در اثبات باورهای مذهب واقفه از زبان ابوبصیر (اسدی) نقل شده است<ref>(نک: علوی، شم ۲۱، ۲۳، ۳۳؛ کشی، ۴۷۴-۴۷۶).</ref> از سوی دیگر قطعیه، ابوبصیر اسدی را بهعنوان یک راوی «وجیه و ثقه» میشناختند، همان تعبیری که نجاشی دربارۀ او به کار برده است<ref>(ص ۴۴۱).</ref> | |||
همچنین در منابع اثناعشری به روایت حدیثی از ابوبصیر برخورد میکنیم که به «حدیث لوح» شهرت دارد و در آن اعتقاد به امامان دوازدهگانه با تفصیل نسبی مطرح شده است<ref>(نک: کلینی، ۱ / ۵۲۷- ۵۲۸؛ نعمانی، ۴۲-۴۴؛ ابن بابویه، محمد، کمالالدین، ۱ / ۳۰۸-۳۱۱)</ref> و به قرینۀ همراهی عبدالرحمن بن سالم (راوی این حدیث) با [[علی بن ابی حمزه]] در روایت از ابوبصیر در برخی از اسانید میتوان بهاحتمال قویتر ابوبصیر اسدی را موردنـظر در این حدیث دانـست <ref>(نک: طوسی، تهذیب، ۱ / ۴۴۳، الاستبصار، ۱ / ۲۰۳).</ref>. | |||
== علت واقفی نامیدن وی == | == علت واقفی نامیدن وی == | ||
برخی از رجالشناسان متأخر امامیه همچون علامۀ حلّی <ref>(ص ۲۶۴)</ref> در اثر آشفتگی موجود در عبارات کشی <ref>(ص ۴۷۴-۴۷۶)،</ref> شخصیت ابوبصیر یحیی بن ابیالقاسم اسدی را با یحیی بن قاسم حذّاء واقفی یکی دانسته و بر این پایه به واقفی بودن ابوبصیر اسدی حکم راندهاند، که باتوجه به وفات وی در ۱۵۰ ق و آغاز افتراق واقفه در ۱۸۳ ق، واقفی بودن وی منتفی است، البته [[واقفیه]] تعابیر مختلفی دارد. | برخی از رجالشناسان متأخر امامیه همچون علامۀ حلّی<ref>(ص ۲۶۴)</ref> در اثر آشفتگی موجود در عبارات کشی<ref>(ص ۴۷۴-۴۷۶)،</ref> شخصیت ابوبصیر یحیی بن ابیالقاسم اسدی را با یحیی بن قاسم حذّاء واقفی یکی دانسته و بر این پایه به واقفی بودن ابوبصیر اسدی حکم راندهاند، که باتوجه به وفات وی در ۱۵۰ ق و آغاز افتراق واقفه در ۱۸۳ ق، واقفی بودن وی منتفی است، البته [[واقفیه]] تعابیر مختلفی دارد. | ||
== ابو بصیر اسدی در نگاه رجالیون == | == ابو بصیر اسدی در نگاه رجالیون == | ||
شیخ طوسی وی را واقفی خوانده است<ref>رجال الطوسی: ص 346 الرقم 5172</ref> ، کشی هم با وی هم نظر است <ref>رجال الكشّی: ص 474 الرقم 901.</ref> | شیخ طوسی وی را واقفی خوانده است<ref>رجال الطوسی: ص 346 الرقم 5172</ref> ، کشی هم با وی هم نظر است<ref>رجال الكشّی: ص 474 الرقم 901.</ref> . | ||
گفت خیر ولی مخلّط (واقفی) است <ref>رجال الكشّی: ص 476 الرقم 903</ref>. | |||
نجاشی وی را ثقه و وجیه دانسته و او را ناقل روایت از صادقین (علیهماالسلام) دانسته است و گفته شده که از امام کاظم (علیهالسلام) هم نقل روایت داشته است | کشی گفته از محمّد بن مسعود پرسیدم ابو بصیر غالی است؟ | ||
گفت خیر ولی مخلّط (واقفی) است<ref>رجال الكشّی: ص 476 الرقم 903</ref>. | |||
نجاشی وی را ثقه و وجیه دانسته و او را ناقل روایت از صادقین (علیهماالسلام) دانسته است و گفته شده که از امام کاظم (علیهالسلام) هم نقل روایت داشته است<ref>رجال النجاشی: ص 441 الرقم 1187 و زبده الاقوال فى خلاصه الرجال ؛ ص413.</ref>. | |||
برخی از بزرگان مثل علامه حلی (ره) در خیلی جاها روایت ابوبصیر را ردّ میكنند ایشان میگوید: «ابوبصیر در این سند، مشترك بین ثقه و ضعیف است و نتیجه، تابع أخسّ مقدمتین است و لذا روایت ضعیف است». | برخی از بزرگان مثل علامه حلی (ره) در خیلی جاها روایت ابوبصیر را ردّ میكنند ایشان میگوید: «ابوبصیر در این سند، مشترك بین ثقه و ضعیف است و نتیجه، تابع أخسّ مقدمتین است و لذا روایت ضعیف است». | ||
از سوی دیگر مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی خویی (ره) درباره ابو بصیر فرموده: «هرجا كه ابو بصیر، بهصورت مطلق بیاید ـ برخلاف جایی كه ابو بصیر المكبوب و یا ابو بصیر المرادی و یا بصری و یا هر پسوندی باشد و مقید باشد ـ مراد از او یحیی بن أبی القاسم است كه وثاقتش اتفاقی است و یا مراد از او لیث بن بَختری است كه او هم وثاقتش اتفاقی است». پس ابو بصیر مطلق را مشكلی نداریم چرا كه «كلاهما ثقتان و التردد و الإشتراك بین الثقات لا یضر بإعتبار الراوي» | |||
از سوی دیگر مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی خویی (ره) درباره ابو بصیر فرموده: «هرجا كه ابو بصیر، بهصورت مطلق بیاید ـ برخلاف جایی كه ابو بصیر المكبوب و یا ابو بصیر المرادی و یا بصری و یا هر پسوندی باشد و مقید باشد ـ مراد از او یحیی بن أبی القاسم است كه وثاقتش اتفاقی است و یا مراد از او لیث بن بَختری است كه او هم وثاقتش اتفاقی است». پس ابو بصیر مطلق را مشكلی نداریم چرا كه «كلاهما ثقتان و التردد و الإشتراك بین الثقات لا یضر بإعتبار الراوي»<ref>درس خارج فقه مقارن استاد حسینی قزوینی88/07/08</ref>. | |||
== مصاحبت با معصوم == | == مصاحبت با معصوم == | ||
ابوبصیر اسدی چندی در صحبت امام محمدباقر (علیهالسلام) (امامت: ۹۵-۱۱۴ ق) بود و پس از آن در جرگۀ اصحاب امام جعفر صادق (علیهالسلام) (امامت: ۱۱۴- شوال ۱۴۸) درآمد. انبوهی از روایات برجایماندهٔ اعتقادی و فقهی در کتب حدیث امامیه که از طریق ابوبصیر از آن امام روایت شده است، نشان از میزان این بهرهگیری دارد <ref>(نیز نک: برقی، الرجال، ۱۱، ۱۷؛ طوسی، همان، ۱۴۰، ۳۳۳؛ نجاشی، همانجا).</ref> طوسی (همان، ۳۶۴) وی را در شمار اصحاب امام موسی کاظم (علیهالسلام) (امامت: ۱۴۸-۱۸۳ ق) نیز آورده است <ref>(قس: نجاشی، همانجا)</ref>، ولی باید در نظر داشت که وی تنها حدود ۲ سال از امامت آن حضرت را درک کرده و شمار روایات موجود به نقل ابوبصیر (بدون قید) از امام کاظم (علیهالسلام) بسیار اندک است. | ابوبصیر اسدی چندی در صحبت امام محمدباقر (علیهالسلام) (امامت: ۹۵-۱۱۴ ق) بود و پس از آن در جرگۀ اصحاب امام جعفر صادق (علیهالسلام) (امامت: ۱۱۴- شوال ۱۴۸) درآمد. انبوهی از روایات برجایماندهٔ اعتقادی و فقهی در کتب حدیث امامیه که از طریق ابوبصیر از آن امام روایت شده است، نشان از میزان این بهرهگیری دارد<ref>(نیز نک: برقی، الرجال، ۱۱، ۱۷؛ طوسی، همان، ۱۴۰، ۳۳۳؛ نجاشی، همانجا).</ref> طوسی (همان، ۳۶۴) وی را در شمار اصحاب امام موسی کاظم (علیهالسلام) (امامت: ۱۴۸-۱۸۳ ق) نیز آورده است<ref>(قس: نجاشی، همانجا)</ref>، ولی باید در نظر داشت که وی تنها حدود ۲ سال از امامت آن حضرت را درک کرده و شمار روایات موجود به نقل ابوبصیر (بدون قید) از امام کاظم (علیهالسلام) بسیار اندک است. | ||
== مشایخ و راویان == | == مشایخ و راویان == | ||
=== مشایخ === | === مشایخ === |