confirmed، مدیران
۳۷٬۴۲۱
ویرایش
(←تحزب) |
|||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
# دیگری اینکه بستری برای تربیت و آموزش امت برای امر حکومت داری و مدیریت است. | # دیگری اینکه بستری برای تربیت و آموزش امت برای امر حکومت داری و مدیریت است. | ||
== سکولاریسم یا اسلامگرایی == | === سکولاریسم یا اسلامگرایی === | ||
گفتیم که در کنار دیکتاتوری حکام مستبد سکولاریسم نیز از جمله دلمشغولیهای راشد الغنوشی بوده که اساسا یکی از دلایل اصلی رویکرد اسلامگرایی را پاسخی به این دو پدیده عنوان میکند که بعد از انقلاب با برطرف شدن این دو مسئله دیگر توجیهی برای اسلام سیاسی نیست اتفاقی که باعث حذف این پسوند در کنگره دهم شد. با گذشت زمان نحوه تعریف سکولاریسم و نوع مواجهه با آن در جنبش النهضه دچار تغییرات اساسی شده است. | گفتیم که در کنار دیکتاتوری حکام مستبد [[سکولاریسم]] نیز از جمله دلمشغولیهای راشد الغنوشی بوده که اساسا یکی از دلایل اصلی رویکرد [[اسلامگرایی]] را پاسخی به این دو پدیده عنوان میکند که بعد از انقلاب با برطرف شدن این دو مسئله دیگر توجیهی برای اسلام سیاسی نیست اتفاقی که باعث حذف این پسوند در کنگره دهم شد. با گذشت زمان نحوه تعریف سکولاریسم و نوع مواجهه با آن در [[جنبش النهضه]] دچار تغییرات اساسی شده است. | ||
الغنوشی سکولاریسمی را که بتوان ضدیت با دین توسط دولت تعریف کرد تقبیح میکند که لزوما طرف مقابل آن دولت دینی قرار ننمیگیرد وی پس از انقلاب به صراحت اعلام کرد که دولت باید انعکاس کلی جامعه باشد نه اینکه به نمایندگی از دین بر آن ولایت داشته باشد او تاکید کرد که نهاد دولت باید نسبت به دین بی طرف باشد یعنی نه موضع ضدیت و نه موضع حمایت به خود بگیرد | الغنوشی سکولاریسمی را که بتوان ضدیت با دین توسط دولت تعریف کرد تقبیح میکند که لزوما طرف مقابل آن دولت دینی قرار ننمیگیرد وی پس از انقلاب به صراحت اعلام کرد که دولت باید انعکاس کلی جامعه باشد نه اینکه به نمایندگی از دین بر آن ولایت داشته باشد او تاکید کرد که نهاد دولت باید نسبت به دین بی طرف باشد یعنی نه موضع ضدیت و نه موضع حمایت به خود بگیرد | ||
او در همین زمینه در یک مصاحبه ضمن انتقاد از سکولاریسم | او در همین زمینه در یک مصاحبه ضمن انتقاد از [[سکولاریسم]] [[حبیب بورقیبه]] از دیکتاتورهای تونس میگوید: | ||
«بورقیبه یک سکولار افراطی بود نه یک سکولار میانه رو. زیرا سکولاریسم الزاما به این معنا نیست که ضد دین باشد، بلکه در بسیاری از مواقع با آن همزیستی دارد. کما اینکه در فرهنگ انگلوساکسونی برای مثال وجود دارد. اما زمینههای فرانسوی سکولاریسم آن را فرهنگی ضد دینی معرفی میکند. یعنی به گونهای که دیگر بی طرف نیست. در این برداشت دولت دیگر در برابر دین بی طرف نیست بلکه با آن جنگ دارد. از این رو برای مثال میبینیم که مشکل حجاب و تحریم آن در سنتهای سکولاریسم غربی به جز فرانسه دیده نمیشود. در انگلستان حتی نحوه پوشش اسلامی پلیسهای مسلمان را جدا کردند. به همین دلیل میگویم سکولاریسم بورقیبه افراطی و حتی فاشیستی بود. مکتبی که نه تنها به دموکراسی اعتقادی نداشت بلکه طرفدار تسلط دولت بر کل جامعه بود و قصد داشت بنیانهای دینی جامعه را متلاشی کرده و از نو بسازد. به جای اینکه دولت نماینده جامعه باشد اراده خودش را تحمیل میکرد و این کاملا با آن چیزی که گفته میشود دولت باید در قبال دین بی طرف باشد تناقض دارد.» | «بورقیبه یک سکولار افراطی بود نه یک سکولار میانه رو. زیرا سکولاریسم الزاما به این معنا نیست که ضد دین باشد، بلکه در بسیاری از مواقع با آن همزیستی دارد. کما اینکه در فرهنگ انگلوساکسونی برای مثال وجود دارد. اما زمینههای فرانسوی سکولاریسم آن را فرهنگی ضد دینی معرفی میکند. یعنی به گونهای که دیگر بی طرف نیست. در این برداشت دولت دیگر در برابر دین بی طرف نیست بلکه با آن [[جنگ]] دارد. از این رو برای مثال میبینیم که مشکل [[حجاب]] و تحریم آن در سنتهای سکولاریسم غربی به جز [[فرانسه]] دیده نمیشود. در [[بریتانیا|انگلستان]] حتی نحوه پوشش اسلامی پلیسهای [[مسلمان]] را جدا کردند. به همین دلیل میگویم سکولاریسم بورقیبه افراطی و حتی فاشیستی بود. مکتبی که نه تنها به دموکراسی اعتقادی نداشت بلکه طرفدار تسلط دولت بر کل جامعه بود و قصد داشت بنیانهای دینی جامعه را متلاشی کرده و از نو بسازد. به جای اینکه دولت نماینده جامعه باشد اراده خودش را تحمیل میکرد و این کاملا با آن چیزی که گفته میشود دولت باید در قبال دین بی طرف باشد تناقض دارد.» | ||
الغنوشی رویکرد اسلامگرایی خود را با هدف مقابله با دشمنی حکام مستبد تونس با دین تعریف کرد که لزوما معنایش تلاش برای ایجاد دولت دینی نیست. این سیر تغییرات در کنگره دهم به اوج خودش رسید که به صورت علنی النهضه اعلام کرد که از یک حزب تبلیغی به یک حزب سیاسی تبدیل میشود و بعد دینی را از بعد سیاسی جدا میکند. | الغنوشی رویکرد اسلامگرایی خود را با هدف مقابله با دشمنی حکام مستبد تونس با دین تعریف کرد که لزوما معنایش تلاش برای ایجاد دولت دینی نیست. این سیر تغییرات در کنگره دهم به اوج خودش رسید که به صورت علنی النهضه اعلام کرد که از یک حزب تبلیغی به یک حزب سیاسی تبدیل میشود و بعد دینی را از بعد سیاسی جدا میکند. | ||
البته به ادعای غنوشی حزب النهضه هنوز هم از ارزشهای اسلامی الهام نمیگیرد و به تعالی احکام الهی نسبت به قوانین بشری اعتقاد داد اما معتقد است که نباید این احکام به مردم تحمیل شوند بلکه باید مانند هر اعتقاد | البته به ادعای غنوشی حزب النهضه هنوز هم از ارزشهای اسلامی الهام نمیگیرد و به تعالی احکام الهی نسبت به قوانین بشری اعتقاد داد اما معتقد است که نباید این احکام به مردم تحمیل شوند بلکه باید مانند هر اعتقاد دیگر در معرض انتخاب مردم قرار بگیرند و اگر مورد پذیرش واقع شدند میتوانند تبدیل به قانون شوند. از نظر راشد الغنوشی اگر مردم از قوانین شرع خوششان نیاید نباید این احکام را بر آنان جاری کرد به عنوان مثال حجاب یا حدود و مجازاتهای اسلامی زمانی باید تبدیل به قانون کلی جامعه شوند که مورد پذیرش عموم جامعه قرار گیرند و دموکراسی دقیقا در اینجا به معنای اعتلای احکام اسلامی تعبیر میشود. | ||
در مجموع میتوان گفت که جنبش النهضه و راشد الغنوشی سکولاریسم علمی را هرگز نپذیرفتند اما به سکولاریسم عینی تن در دادند یعنی در بازنویسی قانون اساسی پذیرفتند که شریعت از منابع قانونگذاری نباشد | در مجموع میتوان گفت که جنبش النهضه و راشد الغنوشی سکولاریسم علمی را هرگز نپذیرفتند اما به سکولاریسم عینی تن در دادند یعنی در بازنویسی قانون اساسی پذیرفتند که [[شریعت]] از منابع قانونگذاری نباشد. | ||
== آزادی == | == آزادی == |