۸۷٬۸۶۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''أنس بن مالک بن النضر بن ضمضم''' ملقّب به ابوحمزه در [[مدینه]] به دنیا آمد و جزو انصار و [[صحابه]] پیامبر اکرم (ص) محسوب میشود که در سنین کودکی به آن حضرت پیوست و او را در جنگهای بسیاری از جمله [[غزوه بدر]] همراهی کرد. <ref>اسدالغابه، ج 1، ص 151.</ref> | '''أنس بن مالک بن النضر بن ضمضم''' ملقّب به ابوحمزه در [[مدینه]] به دنیا آمد و جزو انصار و [[صحابه]] پیامبر اکرم (ص) محسوب میشود که در سنین کودکی به آن حضرت پیوست و او را در جنگهای بسیاری از جمله [[غزوه بدر]] همراهی کرد. <ref>اسدالغابه، ج 1، ص 151.</ref> | ||
=انس خادم رسول الله (ص)= | == انس خادم رسول الله (ص) == | ||
او ده سال قبل از هجرت به دنیا آمده بود و وقتی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(ص)]] به مدینه هجرت کرد مادر انس نزد پیامبر (ص) رفته و عرض کرد: این انس غلام شما باشد و به شما خدمت کند و پیامبر نیز پذیرفت و این گونه انس در ده سالگی خادم رسول الله شد و خود را همیشه خادم پیامبر(ص) مینامید و به این امر افتخار میکرد. <ref>الإصابة، ج 1،ص 276.</ref> | او ده سال قبل از هجرت به دنیا آمده بود و وقتی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(ص)]] به مدینه هجرت کرد مادر انس نزد پیامبر (ص) رفته و عرض کرد: این انس غلام شما باشد و به شما خدمت کند و پیامبر نیز پذیرفت و این گونه انس در ده سالگی خادم رسول الله شد و خود را همیشه خادم پیامبر(ص) مینامید و به این امر افتخار میکرد. <ref>الإصابة، ج 1،ص 276.</ref> | ||
انس از جمله افرادی بود که احادیث بسیاری نقل کرده است. | انس از جمله افرادی بود که احادیث بسیاری نقل کرده است. | ||
او احادیثی را از پیامبر اکرم(ص)، [[ابوذر]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت زهرا(س)]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب]] و. . . نقل کرده است. | او احادیثی را از پیامبر اکرم(ص)، [[ابوذر]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت زهرا(س)]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب]] و. . . نقل کرده است. | ||
از او یک صد و هشتاد حدیث در دو کتاب [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] نقل شده است که نشان از روایات بسیاری است که [[اهل سنت]] از او نقل کردهاند. <ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج 1، ص 49.</ref> | از او یک صد و هشتاد حدیث در دو کتاب [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] نقل شده است که نشان از روایات بسیاری است که [[اهل سنت]] از او نقل کردهاند. <ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج 1، ص 49.</ref> | ||
=همراهی جنگهای پیامبر(ص)= | == همراهی جنگهای پیامبر(ص) == | ||
وی در بیشتر جنگهای پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حضور داشت و حتی برخی همچون الجزری قائلند وی در جنگ بدر نیز بوده است. <ref>[http://lib.eshia.ir/40157/1/151/%D8%A3%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%AA ابن الاثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۱۵۱.]</ref> | وی در بیشتر جنگهای پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حضور داشت و حتی برخی همچون الجزری قائلند وی در جنگ بدر نیز بوده است. <ref>[http://lib.eshia.ir/40157/1/151/%D8%A3%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%AA ابن الاثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۱۵۱.]</ref> | ||
البته در منابع تاریخی کسی به غیر از الجزری به آن اشاره نکرده است. | البته در منابع تاریخی کسی به غیر از الجزری به آن اشاره نکرده است. | ||
به روایت دیگری منقول از انس، مربوط به غزوات نخستین مسلمانان - که ممکن است دالّ بر حضور او در آن جنگها تلقی شود - باید با کمال دقت و احتیاط نگریست، مانند سخن گفتن او درباره جنگ احد، <ref>[http://lib.eshia.ir/40503/1/320/%D8%A3%D9%8E%D9%86%D9%8E%D8%B3%D9%90 بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۰.]</ref> اما با این وصف، او در غزوات حدیبیه، فتح [[مکه]]، [[حنین]] و [[جنگ خیبر|خیبر]] حضور داشت و در رکاب پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جنگید. | به روایت دیگری منقول از انس، مربوط به غزوات نخستین مسلمانان - که ممکن است دالّ بر حضور او در آن جنگها تلقی شود - باید با کمال دقت و احتیاط نگریست، مانند سخن گفتن او درباره جنگ احد، <ref>[http://lib.eshia.ir/40503/1/320/%D8%A3%D9%8E%D9%86%D9%8E%D8%B3%D9%90 بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۰.]</ref> اما با این وصف، او در غزوات حدیبیه، فتح [[مکه]]، [[حنین]] و [[جنگ خیبر|خیبر]] حضور داشت و در رکاب پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جنگید. | ||
البته میتوان حضور او را در جنگ بدر این طور توجیه کرد که وی به دلیل سن کم جنگجو نبوده، لیکن همراه با سپاهیان و در خدمت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است. <ref>[http://lib.eshia.ir/22014/9/361/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85 ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۹، ص۳۶۱.]</ref> | البته میتوان حضور او را در جنگ بدر این طور توجیه کرد که وی به دلیل سن کم جنگجو نبوده، لیکن همراه با سپاهیان و در خدمت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است. <ref>[http://lib.eshia.ir/22014/9/361/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85 ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۹، ص۳۶۱.]</ref> | ||
پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای انس دعا کرد و لذا او دارای مال و فرزند فراوان و طول عمر شد و علتش دعای پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حقش بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/44786/12/17/%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AF%D8%B1%D9%8A%D9%8A%D9%86 مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و امتاع، ج۱۲، ص۱۷.]</ref> | پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای انس دعا کرد و لذا او دارای مال و فرزند فراوان و طول عمر شد و علتش دعای پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حقش بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/44786/12/17/%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AF%D8%B1%D9%8A%D9%8A%D9%86 مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و امتاع، ج۱۲، ص۱۷.]</ref> | ||
=انس و خلفا= | == انس و خلفا == | ||
در دوران خلافت ابوبکر، انس به عنوان جمع کننده خراج از طرف خلیفه به [[بحرین]] رفت و بعد از ستاندن صدقات به [[مدینه]] بازگشت. در واقع ابوبکر او را با مشورت عمر به بحرین فرستاد و انس نیز وقتی به مدینه برگشت ابوبکر وفات کرده بود، لذا اموال را به عمر تحویل داد و با او بیعت کرد. عمر نیز آن مبالغ را که چهار هزار درهم بود به انس بخشید. <ref>[http://lib.eshia.ir/40071/6/293/%D9%84%D9%8A%D9%88%D8%AC%D9%91%D9%87%D9%87 ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۶، ص۲۹۳.]</ref> | در دوران خلافت ابوبکر، انس به عنوان جمع کننده خراج از طرف خلیفه به [[بحرین]] رفت و بعد از ستاندن صدقات به [[مدینه]] بازگشت. در واقع ابوبکر او را با مشورت عمر به بحرین فرستاد و انس نیز وقتی به مدینه برگشت ابوبکر وفات کرده بود، لذا اموال را به عمر تحویل داد و با او بیعت کرد. عمر نیز آن مبالغ را که چهار هزار درهم بود به انس بخشید. <ref>[http://lib.eshia.ir/40071/6/293/%D9%84%D9%8A%D9%88%D8%AC%D9%91%D9%87%D9%87 ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۶، ص۲۹۳.]</ref> | ||
در دوران خلافت [[عمر بن خطاب]] وی در جنگ شوشتر حضور داشت. در این جنگ او به همراه برادر خود از فرماندهان [[ابوموسی اشعری]] به شمار میرفت و فرماندهی سواره نظام را برعهده داشت. در واقع این همان جنگی بود که انس، برادر خود براء را از دست داد. <ref>[http://lib.efatwa.ir/40011/1/130/%D8%AC%D9%85%D9%8A%D8%B9 دینوری، ابوحنیفه، اخبار الطوال، ص۱۳۰.]</ref> | در دوران خلافت [[عمر بن خطاب]] وی در جنگ شوشتر حضور داشت. در این جنگ او به همراه برادر خود از فرماندهان [[ابوموسی اشعری]] به شمار میرفت و فرماندهی سواره نظام را برعهده داشت. در واقع این همان جنگی بود که انس، برادر خود براء را از دست داد. <ref>[http://lib.efatwa.ir/40011/1/130/%D8%AC%D9%85%D9%8A%D8%B9 دینوری، ابوحنیفه، اخبار الطوال، ص۱۳۰.]</ref> | ||
او هرمزان، سردار ایرانی را به مدینه نزد عمر آورد و در واقع با فتوایش جان هرمزان را نجات داد. <ref>[http://lib.efatwa.ir/40069/2/552/%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2%D8%A7%D9%86 ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۵۵۲.]</ref> بعد از این جنگ، عمر ابوموسی را والی بصره کرد و طبق درخواست ابوموسی، وی سی نفر از صحابه پیامبر(ص) را به [[بصره]] برای یاری ابوموسی فرستاد که یکی از آنان انس بن مالک بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/22009/3/183/%D8%A3%D9%86%D8%B3 طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۸۳.]</ref> | او هرمزان، سردار ایرانی را به مدینه نزد عمر آورد و در واقع با فتوایش جان هرمزان را نجات داد. <ref>[http://lib.efatwa.ir/40069/2/552/%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2%D8%A7%D9%86 ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۵۵۲.]</ref> بعد از این جنگ، عمر ابوموسی را والی بصره کرد و طبق درخواست ابوموسی، وی سی نفر از صحابه پیامبر(ص) را به [[بصره]] برای یاری ابوموسی فرستاد که یکی از آنان انس بن مالک بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/22009/3/183/%D8%A3%D9%86%D8%B3 طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۸۳.]</ref> | ||
از خصوصیات انس در این دوره این بود که وی انگشتری داشت که بر آن نقش گرگ یا روباه بود و علت آن این بوده که عمر بن خطاب نهی کرد که بر نگین انگشتری چیزی به زبان عربی بنویسند. اما بعد از مرگ عمر، بر روی انگشترش «محمد رسول الله» را نقش کرده بود و هرگاه به توالت میرفت آن را درمیآورد. <ref>[http://lib.eshia.ir/40238/7/22/%D8%A3%D9%8E%D9%86%D9%8E%D8%B3%D9%8E ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۲.]</ref> انس فردی با تقوی و مستجاب الدعوه بود. این مطلب را میتوان از ماجرایی که در طبقات آمده فهمید. ابن سعد در کتابش آورده: یکی از سرپرستان زمینهای انس بن مالک از خشکی و بی آبی زمین پیش او شکوه کرد. گوید: انس نماز گزارد و دعا کرد ابری پدید آمد و زمین او را پوشاند و چندان بارید که استخر از آب آکنده شد. | از خصوصیات انس در این دوره این بود که وی انگشتری داشت که بر آن نقش گرگ یا روباه بود و علت آن این بوده که عمر بن خطاب نهی کرد که بر نگین انگشتری چیزی به زبان عربی بنویسند. اما بعد از مرگ عمر، بر روی انگشترش «محمد رسول الله» را نقش کرده بود و هرگاه به توالت میرفت آن را درمیآورد. <ref>[http://lib.eshia.ir/40238/7/22/%D8%A3%D9%8E%D9%86%D9%8E%D8%B3%D9%8E ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۲.]</ref> انس فردی با تقوی و مستجاب الدعوه بود. این مطلب را میتوان از ماجرایی که در طبقات آمده فهمید. ابن سعد در کتابش آورده: یکی از سرپرستان زمینهای انس بن مالک از خشکی و بی آبی زمین پیش او شکوه کرد. گوید: انس نماز گزارد و دعا کرد ابری پدید آمد و زمین او را پوشاند و چندان بارید که استخر از آب آکنده شد. | ||
در دوران عثمان، در پی حمله به عثمان و شورش مردم برعلیه او، انس از جمله کسانی بود که به حمایت از عثمان پرداخت و در بصره در حمایت عثمان سخنرانی کرد. او در زمان خلافت عثمان، سیرین پدر [[محمد بن سیرین]] و برادرانش؛ یعنی یحیی بن سیرین و انس بن سیرین و معبدبن سیرین بزرگترین این برادران، از جمله آن اسیران بودند که اینان را انس بن مالک انصاری آزاد کرد. <ref>[http://lib.eshia.ir/40120/1/244/%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%8A بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۲۴۴.]</ref> | در دوران عثمان، در پی حمله به عثمان و شورش مردم برعلیه او، انس از جمله کسانی بود که به حمایت از عثمان پرداخت و در بصره در حمایت عثمان سخنرانی کرد. او در زمان خلافت عثمان، سیرین پدر [[محمد بن سیرین]] و برادرانش؛ یعنی یحیی بن سیرین و انس بن سیرین و معبدبن سیرین بزرگترین این برادران، از جمله آن اسیران بودند که اینان را انس بن مالک انصاری آزاد کرد. <ref>[http://lib.eshia.ir/40120/1/244/%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%8A بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۲۴۴.]</ref> | ||
=نفرین امام علی(ع)= | == نفرین امام علی(ع) == | ||
او پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با ابوبکر بیعت کرد و در مورد امام علی(علیهالسّلام) ابتدا سکوت کرد، لکن بعدها به نقل فضایل و مناقب آن حضرت پرداخت. از جمله روایتها این است: انس بن مالک گفت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمود فردای قیامت هفتاد هزار نفر از پیروان من بدون حساب به بهشت وارد میشوند، سپس به طرف علی(علیهالسّلام) التفات کرده فرمود آنها شیعه تواند و تو امام آنهائی. <ref>[http://lib.eshia.ir/27035/1/42/%D8%A3%D9%86%D8%B3 مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ص۳۰.]</ref> | او پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با ابوبکر بیعت کرد و در مورد امام علی(علیهالسّلام) ابتدا سکوت کرد، لکن بعدها به نقل فضایل و مناقب آن حضرت پرداخت. از جمله روایتها این است: انس بن مالک گفت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمود فردای قیامت هفتاد هزار نفر از پیروان من بدون حساب به بهشت وارد میشوند، سپس به طرف علی(علیهالسّلام) التفات کرده فرمود آنها شیعه تواند و تو امام آنهائی. <ref>[http://lib.eshia.ir/27035/1/42/%D8%A3%D9%86%D8%B3 مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ص۳۰.]</ref> | ||
[[ابن ابی الحدید]] در شرح خود، علت سکوت انس بن مالک را رسیدن به مال دنیا و یاری دشمنان آن حضرت دانست. <ref>[http://lib.eshia.ir/15335/4/74/%D9%88%D8%A3%D9%86%D8%B3 ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهجالبلاغه، ج۴، ص۷۴.]</ref> | [[ابن ابی الحدید]] در شرح خود، علت سکوت انس بن مالک را رسیدن به مال دنیا و یاری دشمنان آن حضرت دانست. <ref>[http://lib.eshia.ir/15335/4/74/%D9%88%D8%A3%D9%86%D8%B3 ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهجالبلاغه، ج۴، ص۷۴.]</ref> | ||
در بسیاری از منابع آمده است که وی مورد نفرین امام علی (علیهالسّلام) قرار گرفت. علت آن در ارشاد چنین ذکر شده: انس بن مالک هم که در [[غدیر|روز غدیر]] حضور داشته و اتفاقا آن روز هم در میان این عده انصار بود صحبت فرموده، علی(علیهالسّلام) را گواهی ننمود، علی(علیهالسّلام) به او متوجه شده فرمود ای انس تو چرا شهادت ندادی و گفته مرا تصدیق نکردی با اینکه تو هم مانند دیگران فرموده پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را استماع کرده بودی، انس با اینکه حدود 50 سال سن داشت عرض کرد یا علی من اکنون پیر شدهام و از چنین سخنی که میگوئی و از من گواهی میطلبی چیزی به یاد ندارم. علی(علیهالسّلام) از سخن آن انس بن مالک متاثر شده او را اینگونه نفرین کرد: پروردگارا اگر این بیچاره دروغ میگوید وی را به پیسی مبتلا کن که هیچ گاه عمامه آن را مستور نکند. <ref>ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، ج 4، ص 75</ref> | در بسیاری از منابع آمده است که وی مورد نفرین امام علی (علیهالسّلام) قرار گرفت. علت آن در ارشاد چنین ذکر شده: انس بن مالک هم که در [[غدیر|روز غدیر]] حضور داشته و اتفاقا آن روز هم در میان این عده انصار بود صحبت فرموده، علی(علیهالسّلام) را گواهی ننمود، علی(علیهالسّلام) به او متوجه شده فرمود ای انس تو چرا شهادت ندادی و گفته مرا تصدیق نکردی با اینکه تو هم مانند دیگران فرموده پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را استماع کرده بودی، انس با اینکه حدود 50 سال سن داشت عرض کرد یا علی من اکنون پیر شدهام و از چنین سخنی که میگوئی و از من گواهی میطلبی چیزی به یاد ندارم. علی(علیهالسّلام) از سخن آن انس بن مالک متاثر شده او را اینگونه نفرین کرد: پروردگارا اگر این بیچاره دروغ میگوید وی را به پیسی مبتلا کن که هیچ گاه عمامه آن را مستور نکند. <ref>ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، ج 4، ص 75</ref> | ||
[[طلحه]] گفته خدا گواه است پس از این، میان دو چشم او را دیدم که لکه پیسی فراگرفته بود و این لکه تا آخر عمر در میان دو چشمانش نمایان بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/27035/1/351/%D9%88%D8%A3%D9%86%D8%B3 مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ص۳۵۱.]</ref> | [[طلحه]] گفته خدا گواه است پس از این، میان دو چشم او را دیدم که لکه پیسی فراگرفته بود و این لکه تا آخر عمر در میان دو چشمانش نمایان بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/27035/1/351/%D9%88%D8%A3%D9%86%D8%B3 مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ص۳۵۱.]</ref> | ||
البته در تاریخ الفی ماجرای نفرین امام علی(ع) را اینچنین نقل میکند: در زمان [[جنگ جمل]]، امام انس را ماموریت داد تا نزد [[عایشه]] و طلحه و [[زبیر]] برود و سخنانی را که امام بیان نمود برساند؛ اما انس هیچ یک از سخنان امام را به آنان نگفت و به همین سبب امام او را نفرین کرد. <ref>تتوی، قاضی احمد، تاریخ الفی، ج۱، ص۳۰۰.</ref> | البته در تاریخ الفی ماجرای نفرین امام علی(ع) را اینچنین نقل میکند: در زمان [[جنگ جمل]]، امام انس را ماموریت داد تا نزد [[عایشه]] و طلحه و [[زبیر]] برود و سخنانی را که امام بیان نمود برساند؛ اما انس هیچ یک از سخنان امام را به آنان نگفت و به همین سبب امام او را نفرین کرد. <ref>تتوی، قاضی احمد، تاریخ الفی، ج۱، ص۳۰۰.</ref> | ||
=روایت امام صادق(ع)= | == روایت امام صادق(ع) == | ||
برپایه سخنی از [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)(ع)]] انس از کسانیست که به پیامبر(ص) نسبت دروغ میدادند. <ref>الخصال، ص190.</ref> | برپایه سخنی از [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)(ع)]] انس از کسانیست که به پیامبر(ص) نسبت دروغ میدادند. <ref>الخصال، ص190.</ref> | ||
به نقل از [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر(ع)]] رواج شکنجه متهمان و مجرمان در دربار اموی، در پی گزارش دروغی است که انس به رسول خدا(ص) نسبت داده که ایشان دست مردی را به دیوار میخکوب کرد. <ref>علل الشرایع، ج2، ص541.</ref> | به نقل از [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر(ع)]] رواج شکنجه متهمان و مجرمان در دربار اموی، در پی گزارش دروغی است که انس به رسول خدا(ص) نسبت داده که ایشان دست مردی را به دیوار میخکوب کرد. <ref>علل الشرایع، ج2، ص541.</ref> | ||
به گفته برخی رجالیان، گروهی از جاعلان حدیث، روایتهای جعلی خود را به او نسبت دادهاند. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص396.</ref> | به گفته برخی رجالیان، گروهی از جاعلان حدیث، روایتهای جعلی خود را به او نسبت دادهاند. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص396.</ref> | ||
از دیگر روایتهای مشهور انس، روایت معراج و نیز شَقّ صدر (شکافته شدن سینه مبارک پیامبر(ص) به دست جبرئیل برای شستوشو و پاک کردن آن) است، <ref>جامع البیان، ج15، ص5؛ سنن الترمذی، ج12، ص217</ref> که بسیاری از پژوهشگران آن را افسانهای بیش نمیدانند؛ هرچند در کتابهای حدیثی معتبر اهل سنت گزارش شده است. | از دیگر روایتهای مشهور انس، روایت معراج و نیز شَقّ صدر (شکافته شدن سینه مبارک پیامبر(ص) به دست جبرئیل برای شستوشو و پاک کردن آن) است، <ref>جامع البیان، ج15، ص5؛ سنن الترمذی، ج12، ص217</ref> که بسیاری از پژوهشگران آن را افسانهای بیش نمیدانند؛ هرچند در کتابهای حدیثی معتبر اهل سنت گزارش شده است. | ||
=انس و واقعه کربلا= | == انس و واقعه کربلا == | ||
انس بن مالک به علت عمر طولانی که داشت، در بسیاری از وقایع تاریخی زنده بود. | انس بن مالک به علت عمر طولانی که داشت، در بسیاری از وقایع تاریخی زنده بود. | ||
در دوران [[یزید بن معاویه]]، در مجلس [[ابن زیاد]] حضور داشت تا این که سر مبارک [[حسین بن علی | در دوران [[یزید بن معاویه]]، در مجلس [[ابن زیاد]] حضور داشت تا این که سر مبارک [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (ع)]] را به مجلس ابن زیادآوردند و ابن زیاد با چوب به دندانهای آن حضرت میزد، پس انس به گریه افتاد و گفت، او شبیهترین مردم به رسول الله(ص) بود. <ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج 1، ص 51.</ref> | ||
در اینباره اینچنین نیز روایت شده است: او در برابر اهانتهای عبیدالله به سر مبارک امام، اعتراض کرد و با یادآوری شباهت امام حسین(ع) به پیامبر(ص) گفت که رسول خدا همان لب و دندانی را پیاپی میبوسیده که عبیدالله آن را با چوبدستی میزند. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص222-223</ref> | در اینباره اینچنین نیز روایت شده است: او در برابر اهانتهای عبیدالله به سر مبارک امام، اعتراض کرد و با یادآوری شباهت امام حسین(ع) به پیامبر(ص) گفت که رسول خدا همان لب و دندانی را پیاپی میبوسیده که عبیدالله آن را با چوبدستی میزند. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص222-223</ref> | ||
=وفات= | == وفات == | ||
در تاریخ مرگ انس بین مورخین اختلاف است. برخی وفات او را سال نود و یک نوشته و برخی سال نود را سال وفاتش عنوان کردهاند. برخی دیگر سال نود و سه را تاریخ مرگ انس دانستند. <ref>[http://lib.eshia.ir/40157/1/152/%D9%88%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%87 ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۱۵۲.]</ref> | در تاریخ مرگ انس بین مورخین اختلاف است. برخی وفات او را سال نود و یک نوشته و برخی سال نود را سال وفاتش عنوان کردهاند. برخی دیگر سال نود و سه را تاریخ مرگ انس دانستند. <ref>[http://lib.eshia.ir/40157/1/152/%D9%88%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%87 ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۱۵۲.]</ref> | ||
ظاهرا وی آخرین صحابی در بصره بود که درگذشت و پیش از مرگ از خود صد و بیست فرزند نرینه بر جای گذاشته بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/40018/5/117/%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%B4 مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۱۷.]</ref> به قول جاحظ از میان فرزندان او، عدهای در فقه و زهد و خطابه به مقامی شامخ رسیدند. <ref>[http://lib.eshia.ir/40885/1/126/%D9%88%D9%88%D9%84%D8%AF جاحظ، عمرو، البرصان و العرجان، ج۱، ص۱۲۶.]</ref> | ظاهرا وی آخرین صحابی در بصره بود که درگذشت و پیش از مرگ از خود صد و بیست فرزند نرینه بر جای گذاشته بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/40018/5/117/%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%B4 مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۱۷.]</ref> به قول جاحظ از میان فرزندان او، عدهای در فقه و زهد و خطابه به مقامی شامخ رسیدند. <ref>[http://lib.eshia.ir/40885/1/126/%D9%88%D9%88%D9%84%D8%AF جاحظ، عمرو، البرصان و العرجان، ج۱، ص۱۲۶.]</ref> | ||
خود وی گفته بود که غیر من کسی نمانده است که به دو قبله نماز خوانده باشد. <ref>[http://lib.eshia.ir/40173/1/276/%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A8%D9%84%D8%AA%D9%8A%D9%86 عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۲۷۶.]</ref> | خود وی گفته بود که غیر من کسی نمانده است که به دو قبله نماز خوانده باشد. <ref>[http://lib.eshia.ir/40173/1/276/%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A8%D9%84%D8%AA%D9%8A%D9%86 عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۲۷۶.]</ref> | ||
در زمان مرگش وصیت کرده بود که یادگاری که از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) داشته را با او دفن کنند. <ref>[http://lib.eshia.ir/40157/1/152/%D8%AA%D8%AF%D9%81%D9%86 ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۱۵۲.]</ref> | در زمان مرگش وصیت کرده بود که یادگاری که از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) داشته را با او دفن کنند. <ref>[http://lib.eshia.ir/40157/1/152/%D8%AA%D8%AF%D9%81%D9%86 ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۱۵۲.]</ref> | ||
در میزان سن او در هنگام وفات نیز اختلاف است برخی سن او را نود و نه، برخی صد و برخی صد و سه سال دانستند. در الاعلام نیز سن او را نود و سه سال نوشته است. <ref>[http://lib.eshia.ir/40175/2/24/93 زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۲، ص۲۴.]</ref> | در میزان سن او در هنگام وفات نیز اختلاف است برخی سن او را نود و نه، برخی صد و برخی صد و سه سال دانستند. در الاعلام نیز سن او را نود و سه سال نوشته است. <ref>[http://lib.eshia.ir/40175/2/24/93 زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۲، ص۲۴.]</ref> | ||
در اواخر عمر او، بیماری گریبانگیرش شد به طوری که یک سال پیش از مردن از روزه گرفتن ناتوان بود و نمیتوانست روزه بگیرد. چون مرگ انس بن مالک فرا رسید وصیت کرد که محمد بن سیرین جنازهاش را بشوید و بر او نماز بگزارد. محمد بن سیرین در آن هنگام زندانی بود. مردم پیش حکمران بصره که مردی از خاندان اسید بود رفتند و او به محمد بن سیرین اجازه داد. محمد از زندان بیرون آمد و پیکر انس را شست و کفن کرد و در قصر انس که در جانب صحرا بود بر پیکرش نماز گزارد. قبر او در نزدیکی وادی السباع، منطقهای در بصره است. <ref>[http://lib.eshia.ir/40560/1/143/%D8%A8%D9%82%D8%B1%D8%A8 ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۱۴۳.]</ref> | در اواخر عمر او، بیماری گریبانگیرش شد به طوری که یک سال پیش از مردن از روزه گرفتن ناتوان بود و نمیتوانست روزه بگیرد. چون مرگ انس بن مالک فرا رسید وصیت کرد که محمد بن سیرین جنازهاش را بشوید و بر او نماز بگزارد. محمد بن سیرین در آن هنگام زندانی بود. مردم پیش حکمران بصره که مردی از خاندان اسید بود رفتند و او به محمد بن سیرین اجازه داد. محمد از زندان بیرون آمد و پیکر انس را شست و کفن کرد و در قصر انس که در جانب صحرا بود بر پیکرش نماز گزارد. قبر او در نزدیکی وادی السباع، منطقهای در بصره است. <ref>[http://lib.eshia.ir/40560/1/143/%D8%A8%D9%82%D8%B1%D8%A8 ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۱۴۳.]</ref> | ||