confirmed، مدیران
۱۸٬۹۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت [[حضرت آدم|حضرت آدم(علیهالسلام)]] مشابه دانسته است<ref>سوره آل عمران، آیه ۵۲</ref>. از این جهت که او نیز همچون حضرت آدم (علیهالسلام) بدون پدر متولد شد<ref>المیزان، ج۳، ص۲۱۲</ref>. | قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت [[حضرت آدم|حضرت آدم(علیهالسلام)]] مشابه دانسته است<ref>سوره آل عمران، آیه ۵۲</ref>. از این جهت که او نیز همچون حضرت آدم (علیهالسلام) بدون پدر متولد شد<ref>المیزان، ج۳، ص۲۱۲</ref>. | ||
== تاریخ تولد | == تاریخ تولد == | ||
در ابتدا چنین به نظر میرسد که تاریخ تولد حضرت عیسی کاملا روشن است، چرا که خود مبدأ تاریخ گردیده و سایر حوادث تاریخی را با میلاد وی میسنجند، اما واقعیت این است که این [[تاریخ میلادی|تاریخ میلادی]] در ارتباط با تولد حضرت عیسی دقیق نیست. | در ابتدا چنین به نظر میرسد که تاریخ تولد حضرت عیسی کاملا روشن است، چرا که خود مبدأ تاریخ گردیده و سایر حوادث تاریخی را با میلاد وی میسنجند، اما واقعیت این است که این [[تاریخ میلادی|تاریخ میلادی]] در ارتباط با تولد حضرت عیسی دقیق نیست. | ||
به نظر عجیب میآید اگر بگوییم که عیسی در سال 4 قبل از میلاد، یا یکی دو سال قبل از آن متولد شده باشد، در این وقت <big>هرودس کبیر</big> همچنان بر تخت سلطنت یهود نشسته بود و این معنا به ضمیمهی قراینی چند، از جمله عبارت [[لوقا]] در [[انجیل]] که میگوید: عیسی در سال یازدهم سلطنت<big>تیبریوس قیصر</big> متولد شد، ما را ناگزیر میسازد که تاریخ میلاد واقعی او را چند سال به عقب ببریم<ref>جان بی. ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 582</ref>. | به نظر عجیب میآید اگر بگوییم که عیسی در سال 4 قبل از میلاد، یا یکی دو سال قبل از آن متولد شده باشد، در این وقت <big>هرودس کبیر</big> همچنان بر تخت سلطنت یهود نشسته بود و این معنا به ضمیمهی قراینی چند، از جمله عبارت [[لوقا]] در [[انجیل]] که میگوید: عیسی در سال یازدهم سلطنت<big>تیبریوس قیصر</big> متولد شد، ما را ناگزیر میسازد که تاریخ میلاد واقعی او را چند سال به عقب ببریم<ref>جان بی. ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 582.</ref>. | ||
هم چنین گزارش متی در مورد بازگشت [[حضرت یوسف|یوسف]] و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس<ref>انجیل متی، 2: 22</ref> با مدارک تاریخی منطبق نیست و او پس از هرودس به سلطنت نرسید<ref>جلالالدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 147</ref>. | هم چنین گزارش متی در مورد بازگشت [[حضرت یوسف|یوسف]] و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس<ref>انجیل متی، 2: 22</ref> با مدارک تاریخی منطبق نیست و او پس از هرودس به سلطنت نرسید<ref>جلالالدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 147.</ref>. | ||
به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخی است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندی در دست نیست و آن چه سنت [[مسیحی]] بر آن قرار گرفته است (که روز 25 دسامبر تاریخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصمیم کلیساهای [[روم]] و غرب در سال 354 [[میلادی]] است و بیشتر جنبه سیاسی دارد: | به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخی است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندی در دست نیست و آن چه سنت [[مسیحی]] بر آن قرار گرفته است (که روز 25 دسامبر تاریخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصمیم کلیساهای [[روم]] و غرب در سال 354 [[میلادی]] است و بیشتر جنبه سیاسی دارد: | ||
در پارهای از کشورهای اروپایی به ویژه [[روم]]، آیین مهرپرستی<ref>Mithraism</ref> بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلی آیین مهرپرستی، یعنی <big>روز زایش آفتاب شکست ناپذیر</big> بود. در چنین روزی جشنهای بسیاری بر پا میشد و گرایندگان بسیاری به انجام مراسم و شعایری میپرداختند. [[کشیشان|کشیشان]] و [[کلیسا|کلیسا]] از این موقعیت استفاده کردند و بدون توجه به مخالفتهای بسیار که ابراز شد<ref>مسیحیان ابتدا ششم ژانویه را به عنوان تولد مسیح جشن میگرفتند و کلیسای شرق، کلیسای غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محکوم و به خورشیدپرستی متهم کرد. همان، ص 148</ref>، این روز را روز تولد عیسی اعلام، و بدین وسیله، از جریانی مخالف جلوگیری کردند<ref>هاشم رضی، ادیان بزرگ جهان، ص 471</ref>. | در پارهای از کشورهای اروپایی به ویژه [[روم]]، آیین مهرپرستی<ref>Mithraism</ref> بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلی آیین مهرپرستی، یعنی <big>روز زایش آفتاب شکست ناپذیر</big> بود. در چنین روزی جشنهای بسیاری بر پا میشد و گرایندگان بسیاری به انجام مراسم و شعایری میپرداختند. [[کشیشان|کشیشان]] و [[کلیسا|کلیسا]] از این موقعیت استفاده کردند و بدون توجه به مخالفتهای بسیار که ابراز شد<ref>مسیحیان ابتدا ششم ژانویه را به عنوان تولد مسیح جشن میگرفتند و کلیسای شرق، کلیسای غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محکوم و به خورشیدپرستی متهم کرد. همان، ص 148</ref>، این روز را روز تولد عیسی اعلام، و بدین وسیله، از جریانی مخالف جلوگیری کردند<ref>هاشم رضی، ادیان بزرگ جهان، ص 471.</ref>. | ||
== نسب | == نسب== | ||
از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به [[حضرت سلیمان]] و از طریق ایشان به [[حضرت یعقوب]] (علیهالسلام) میرسد<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۱۳</ref>. حضرت عیسی (علیهالسلام) نیز از انبیاء [[بنی اسرائیل]] (فرزندان حضرت یعقوب (علیهالسلام) محسوب میشود. | از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به [[حضرت سلیمان]] و از طریق ایشان به [[حضرت یعقوب]] (علیهالسلام) میرسد<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۱۳</ref>. حضرت عیسی (علیهالسلام) نیز از انبیاء [[بنی اسرائیل]] (فرزندان حضرت یعقوب (علیهالسلام) محسوب میشود. | ||
== محل تولد و زندگی | == محل تولد و زندگی == | ||
از عهد جدید برمیآید که حضرت مریم در شهری به نام ناصره در استان جلیل از [[ملائکه|فرشتهی]] [[وحی]] باردار شد، ولی فرزندش را در [[بیت لحم|بیتلحم]] به دنیا آورد: | از عهد جدید برمیآید که حضرت مریم در شهری به نام ناصره در استان جلیل از [[ملائکه|فرشتهی]] [[وحی]] باردار شد، ولی فرزندش را در [[بیت لحم|بیتلحم]] به دنیا آورد: | ||
در ماه ششم [[جبرائیل|جبرائیل]] فرشته از جانب خدا به شهری به نام ناصره که در استان جلیل واقع است به نزد دختری که در عقد مردی به نام یوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... ای کسی که مورد لطف هستی، خدا با تو است... . ای مریم; نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زایید و نام او را عیسی خواهی گذارد...<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 32</ref>. | در ماه ششم [[جبرائیل|جبرائیل]] فرشته از جانب خدا به شهری به نام ناصره که در استان جلیل واقع است به نزد دختری که در عقد مردی به نام یوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... ای کسی که مورد لطف هستی، خدا با تو است... . ای مریم; نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زایید و نام او را عیسی خواهی گذارد...<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 32.</ref>. | ||
در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای مردم، فرمانی از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتی دور اول این سرشماری انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل [[سوریه|سوریه]] بود. پس برای سرشماری هر کس به شهر خود میرفت و یوسف نیز از شهر ناصره جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داود که بیتلحم نام داشت، نام نویسی کند، زیرا او از خاندان داود بود. او مریم را که در این موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامی که در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسید و مریم اولین فرزند خود را که پسر بود به دنیا آورد. اورا در قنداق پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایی برای آنان نبود<ref>انجیل لوقا، 2: 1 | در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای مردم، فرمانی از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتی دور اول این سرشماری انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل [[سوریه|سوریه]] بود. پس برای سرشماری هر کس به شهر خود میرفت و یوسف نیز از شهر ناصره جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داود که بیتلحم نام داشت، نام نویسی کند، زیرا او از خاندان داود بود. او مریم را که در این موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامی که در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسید و مریم اولین فرزند خود را که پسر بود به دنیا آورد. اورا در قنداق پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایی برای آنان نبود<ref>انجیل لوقا، 2: 1 . </ref>. | ||
مسیحیان، بر اساس تعالیم [[کتاب مقدس]]، اصرار دارند که محل تولد عیسی را بیتلحم، و محل پرورش او را ناصره، بدانند زیرا میخواهند بشارات و پیشگوییها در مورد رهبر بنی اسرائیل و مسیح موعود را بر حضرت عیسی تطبیق نمایند. | مسیحیان، بر اساس تعالیم [[کتاب مقدس]]، اصرار دارند که محل تولد عیسی را بیتلحم، و محل پرورش او را ناصره، بدانند زیرا میخواهند بشارات و پیشگوییها در مورد رهبر بنی اسرائیل و مسیح موعود را بر حضرت عیسی تطبیق نمایند. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
[[انجیل متی|انجیل متی]] وقتی که از سکونت عیسی و والدینش در ناصره خبر میدهد، اضافه میکند: | [[انجیل متی|انجیل متی]] وقتی که از سکونت عیسی و والدینش در ناصره خبر میدهد، اضافه میکند: | ||
باز در اینجا پیشگویی [[انبیا|انبیا]] جامه عمل پوشید که: او ناصری خوانده خواهد شد<ref>انجیل متی، 23</ref>. | باز در اینجا پیشگویی [[انبیا|انبیا]] جامه عمل پوشید که: او ناصری خوانده خواهد شد<ref>انجیل متی، 23.</ref>. | ||
لکن تطبیق آن اخبار [[بنی اسرائیل]] بر حضرت عیسی دشوار مینماید، زیرا: | لکن تطبیق آن اخبار [[بنی اسرائیل]] بر حضرت عیسی دشوار مینماید، زیرا: | ||
<big>اولاً</big>، [[مجوسیان|مجوسیان]] یا [[زرتشتیان|زرتشتیان]] پارسی، آدمپرست نبودند تا برای پرستش کودکی از شرق به بیتلحم سفر کنند. این در حالی است که متی مینویسد: | <big>اولاً</big>، [[مجوسیان|مجوسیان]] یا [[زرتشتیان|زرتشتیان]] پارسی، آدمپرست نبودند تا برای پرستش کودکی از شرق به بیتلحم سفر کنند. این در حالی است که متی مینویسد: | ||
چند مجوس ستارهشناس از مشرق زمین به [[اورشلیم|اورشلیم]] آمده پرسیدند: کجاست کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره او را در سرزمینهای دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم<ref>انجیل متی، 2</ref>. | چند مجوس ستارهشناس از مشرق زمین به [[اورشلیم|اورشلیم]] آمده پرسیدند: کجاست کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره او را در سرزمینهای دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم<ref>انجیل متی، 2.</ref>. | ||
<big>ثانیاً</big>، مشخص نیست هنگامی که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره حواریون آن حضرت قرار گرفتند. | <big>ثانیاً</big>، مشخص نیست هنگامی که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره حواریون آن حضرت قرار گرفتند. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
<big>ثانیاً</big>، اصلا شهری به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه کوچکی (که به هیچ وجه نمیتوان آن را شهر نامید) وجود داشته که از قرن چهارم میلادی [[زیارتگاه|زیارتگاه]] مسیحیان شده است. | <big>ثانیاً</big>، اصلا شهری به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه کوچکی (که به هیچ وجه نمیتوان آن را شهر نامید) وجود داشته که از قرن چهارم میلادی [[زیارتگاه|زیارتگاه]] مسیحیان شده است. | ||
<big>ثالثاً</big>، احتمالاً مراد از پیشگوییها، <big>ناضری</big> بودن به معنای <big>نذر و وقف خدا بودن</big> یا به معنای «مواظب بر اجرای دقیق مراسم دینی بودن» است، نه ناصری به معنای انتساب به شهر ناصره<ref>جلالالدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 151 و نیز ر. ک: محمدر ضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 47</ref>. | <big>ثالثاً</big>، احتمالاً مراد از پیشگوییها، <big>ناضری</big> بودن به معنای <big>نذر و وقف خدا بودن</big> یا به معنای «مواظب بر اجرای دقیق مراسم دینی بودن» است، نه ناصری به معنای انتساب به شهر ناصره<ref>جلالالدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 151 و نیز ر. ک: محمدر ضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص .47</ref>. | ||
== نام حضرت | == نام حضرت == | ||
در اقرب الموارد گوید: | در اقرب الموارد گوید: | ||
عیسی لفظی است عبرانی یا سریانی. به قولی آن مقلوب یسوع است که آن نیز عبرانی است<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۸۲</ref>. | عیسی لفظی است عبرانی یا سریانی. به قولی آن مقلوب یسوع است که آن نیز عبرانی است<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۸۲.</ref>. | ||
در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)]] در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسی یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کردهاند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۹۴</ref>. | در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)]] در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسی یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کردهاند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۹۴.</ref>. | ||
نام دیگری که برای عیسی (علیهالسلام) در قرآن آمده [[مسیح]] است. | نام دیگری که برای عیسی (علیهالسلام) در قرآن آمده [[مسیح]] است. | ||
طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۱۷۴</ref>. همانگونه که خود گفت: {{متن قرآن |وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ |سوره = مریم |آیه = ۳۱ }}. | طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۱۷۴.</ref>. همانگونه که خود گفت: {{متن قرآن |وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ |سوره = مریم |آیه = ۳۱ }}. | ||
== نبوت == | == نبوت == | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
*{{متن قرآن |إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ |سوره = آل عمران |آیه = ۴۵ }}: یاد کن هنگامیرا که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به کلمهای از جانب خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است مژده میدهد، در حالی که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است. | *{{متن قرآن |إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ |سوره = آل عمران |آیه = ۴۵ }}: یاد کن هنگامیرا که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به کلمهای از جانب خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است مژده میدهد، در حالی که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است. | ||
*{{متن قرآن |وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَیٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ |سوره = انعام |آیه = ۸۵ }}: و زکریا و | *{{متن قرآن |وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَیٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ |سوره = انعام |آیه = ۸۵ }}: و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را یاد کن که جملگی از شایستگان بودند. | ||
*{{متن قرآن |إِنَّ مَثَلَ عِیسَیٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ |سوره = آل عمران |آیه = ۵۹ }}: در واقع مثل عیسی نزد خدا همچون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت. | *{{متن قرآن |إِنَّ مَثَلَ عِیسَیٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ |سوره = آل عمران |آیه = ۵۹ }}: در واقع مثل عیسی نزد خدا همچون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت. | ||
== حضرت عیسی در روایات == | == حضرت عیسی در روایات == | ||
# [[جعفر بن محمد (صادق)]]: بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است<ref> الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶</ref>. | # [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (علیهالسلام)]]: بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است<ref> الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶</ref>. | ||
# [[علی بن ابی طالب]] در وصف عیسی (علیهالسلام): و اگر خواهی، از عیسی بن مریم (علیهالسلام) برایت بگویم. او سنگ را بالش خود میکرد و جامه خشن میپوشید و نان خشک و گلوآزار میخورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتاب گیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان میرویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او<ref> سیره نبوی «منطق عملی»، مصطفی دلشاد تهرانی، ج۱، ص۲۹۲</ref>! | # [[علی بن ابی طالب|علی بن ابی طالب (علیهالسلام)]] در وصف عیسی (علیهالسلام): و اگر خواهی، از عیسی بن مریم (علیهالسلام) برایت بگویم. او سنگ را بالش خود میکرد و جامه خشن میپوشید و نان خشک و گلوآزار میخورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتاب گیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان میرویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او<ref> سیره نبوی «منطق عملی»، مصطفی دلشاد تهرانی، ج۱، ص۲۹۲</ref>! | ||
# پیامبر خدا (صلی الله علیه): ای ام ایمن، مگر نمیدانی که برادرم عیسی شامی را برای صبحانه نگه نمیداشت و صبحانهای را برای شام؟ از برگ درختان تغذیه میکرد و از آب باران میآشامید، پلاس میپوشید و هر جا شب میرسید همان جا بیتوته میکرد و میگفت: هر روزی، روزی خود را میآورد<ref>حکم النبی الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم (محمدی ری شهری)، ج۲، ص۲۸۱</ref>. | # پیامبر خدا (صلی الله علیه): ای ام ایمن، مگر نمیدانی که برادرم عیسی شامی را برای صبحانه نگه نمیداشت و صبحانهای را برای شام؟ از برگ درختان تغذیه میکرد و از آب باران میآشامید، پلاس میپوشید و هر جا شب میرسید همان جا بیتوته میکرد و میگفت: هر روزی، روزی خود را میآورد<ref>حکم النبی الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم (محمدی ری شهری)، ج۲، ص۲۸۱</ref>. | ||
# سخنان نجواآمیز خدای تعالی با (علیهالسلام): ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش میکنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی میدهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با | # سخنان نجواآمیز خدای تعالی با (علیهالسلام): ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش میکنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی میدهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با نافله<nowiki/>ها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها میگذارم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۸۹</ref>. | ||
# امام صادق (علیهالسلام): یکی از روشهای عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی (علیهالسلام) همراهی میکرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی (علیهالسلام) از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی (علیهالسلام) رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید<ref>بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۵۴</ref>. | # امام صادق (علیهالسلام): یکی از روشهای عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی (علیهالسلام) همراهی میکرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی (علیهالسلام) از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی (علیهالسلام) رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید<ref>بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۵۴</ref>. | ||
# [[پیامبر خدا(ص)|پیامبر خدا( | # [[پیامبر خدا(ص)|پیامبر خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)]]: عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب میکشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمیشود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب میشد و امسال که از آن میگذرم دیگر عذاب نمیکشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روحالله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم<ref> البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانی)، ج۳، ص۷۱۱</ref>. | ||
# به عیسی بن مریم (علیهالسلام) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۳۲۶</ref>. | # به عیسی بن مریم (علیهالسلام) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۳۲۶</ref>. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
قدیمیترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی(علیهالسلام) [[انجیل|کتاب عهد جدید]] است. در رسالههای پولس و انجیل مرقس که نخستین نوشتههای مسیحیاند سخنی از اصل و نسب آن حضرت نیست، که این مطلب میتواند دلیلی بر ناآشنایی این دو نویسنده با گذشته تاریخی وی باشد. | قدیمیترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی(علیهالسلام) [[انجیل|کتاب عهد جدید]] است. در رسالههای پولس و انجیل مرقس که نخستین نوشتههای مسیحیاند سخنی از اصل و نسب آن حضرت نیست، که این مطلب میتواند دلیلی بر ناآشنایی این دو نویسنده با گذشته تاریخی وی باشد. | ||
در نامههای پولس، عیسی(علیهالسلام) نه یک بشر، بلکه خداوندی است که برای آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از | در نامههای پولس، عیسی(علیهالسلام) نه یک بشر، بلکه خداوندی است که برای آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از مصلوب شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراین او نیازی به تاریخ و گذشته و خانواده ندارد. | ||
اما نویسندگان اناجیل متی و لوقا برای پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجرهنامهای از حضرت عیسی ذکر میکنند<ref>انجیل متی، 1: 1 ـ 18; انجیل لوقا، 3: 23 ـ 28</ref>. | اما نویسندگان اناجیل متی و لوقا برای پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجرهنامهای از حضرت عیسی ذکر میکنند<ref>انجیل متی، 1: 1 ـ 18; انجیل لوقا، 3: 23 ـ 28</ref>. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
== عروج == | == عروج == | ||
گرایش روزافزون مردم و [[یهودیان]] به دین حضرت عیسی (علیهالسلام)، وحشت و نگرانی رؤسای یهود را برانگیخت و به قصد کشتن عیسی ( | گرایش روزافزون مردم و [[یهودیان]] به دین حضرت عیسی (علیهالسلام)، وحشت و نگرانی رؤسای یهود را برانگیخت و به قصد کشتن عیسی (علیهالسلام) امپراطور روم را با خود همراه کردند، ولی با مشیّت و قدرت الهی نقشه قتل آنان به سرانجام نرسید، بلکه به اشتباه به جای حضرت عیسی (علیهالسّلام) شخصی بنام <big>یهودا اسخر یوطی</big> را به قتل رساندند. <ref>پورمیر، میر جلال، داستانهائی از پیامبران (۶)، حضرت عیسی (علیهالسّلام)، ص۳۸</ref> | ||
== عروج حضرت عیسی به روایت قرآن == | == عروج حضرت عیسی به روایت قرآن == | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
== عروج حضرت عیسی به روایت حدیث == | == عروج حضرت عیسی به روایت حدیث == | ||
حدیث موثقی از [[علی بن موسی (رضا)]] منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از پیغمبران و حجتهای خدا بر مردم به غیر از عیسی بن مریم که او را زنده از زمین بالا بردند و روحش را در میان آسمان و زمین قبض کردند و چون به آسمان رسید حق تعالی روحش را به بدنش باز گردانید...» <ref> مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصههای قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۹۳</ref> | حدیث موثقی از [[علی بن موسی (رضا)|علی بن موسی (علیهالسلام)]] منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از پیغمبران و حجتهای خدا بر مردم به غیر از عیسی بن مریم که او را زنده از زمین بالا بردند و روحش را در میان آسمان و زمین قبض کردند و چون به آسمان رسید حق تعالی روحش را به بدنش باز گردانید...» <ref> مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصههای قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۹۳</ref> | ||
== چگونگی وفات == | |||
نسبت به وفات حضرت عیسی (علیهالسلام) اختلاف نظر وجود دارد و لذا مرحوم [[علامه مجلسی]]<ref>ر. ک:مقاله علامه مجلسی</ref> بعد از ذکر آیه ۵۵ سوره آل عمران <ref> آل عمران/سوره۳، آیه۵۵</ref> که درباره حضرت عیسی (علیهالسلام) <big>توّفی</big> به کار برده شده میفرماید: | نسبت به وفات حضرت عیسی (علیهالسلام) اختلاف نظر وجود دارد و لذا مرحوم [[علامه مجلسی]]<ref>ر. ک:مقاله علامه مجلسی</ref> بعد از ذکر آیه ۵۵ سوره آل عمران <ref> آل عمران/سوره۳، آیه۵۵</ref> که درباره حضرت عیسی (علیهالسلام) <big>توّفی</big> به کار برده شده میفرماید: | ||
در تفسیر این آیه بعضی گفتهاند <big>توّفی</big> به معنی مرگ است و خداوند اول او را میمیراند و بعد از سه ساعت او را زنده کرده و به آسمان میبرد و بعضی گفتهاند که مردن آن حضرت بعد از آمدن به زمین در آخرالزمان خواهد بود. <ref>مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصههای قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۸۷</ref> | در تفسیر این آیه بعضی گفتهاند <big>توّفی</big> به معنی مرگ است و خداوند اول او را میمیراند و بعد از سه ساعت او را زنده کرده و به آسمان میبرد و بعضی گفتهاند که مردن آن حضرت بعد از آمدن به زمین در آخرالزمان خواهد بود. <ref>مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصههای قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۸۷</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[قرآن]] | |||
* [[انجیل]] | |||
* [[یهودیان]] | |||
* [[مسیحیت]] | |||
* [[روح القدس|روحالقدس]] | |||
* [[علی بن ابی طالب|محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]] | |||
== پانویس == | == پانویس == |