confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==علت فتح مکه== | ==علت فتح مکه== | ||
نقض صلح حدیبیه از طرف قریشیان، می تواند علت اصلی فتح مکه باشد. داستان صلح حدیبیه از این قرار بود که در سال ششم هجری قمری پس از | نقض صلح حدیبیه از طرف قریشیان، می تواند علت اصلی فتح مکه باشد. داستان صلح حدیبیه از این قرار بود که در سال ششم هجری قمری پس از | ||
خط ۲۵: | خط ۲۴: | ||
برخی از مورخان و سیرهنگاران، تاریخ فتح مکه را در روز سیزدهم رمضان ذکر کردهاند،<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۲۶</ref> ولی اکثر علمای شیعه و اهل سنت، ۲۰ رمضان را روز فتح مکه میدانند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۴۳</ref> شعار مسلمانان در روز فتح مکه این بود: «نحن عباد اللَّه حقا حقا»؛ ما حقیقتاً بندگان شایسته خداوندیم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷</ref> | برخی از مورخان و سیرهنگاران، تاریخ فتح مکه را در روز سیزدهم رمضان ذکر کردهاند،<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۲۶</ref> ولی اکثر علمای شیعه و اهل سنت، ۲۰ رمضان را روز فتح مکه میدانند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۴۳</ref> شعار مسلمانان در روز فتح مکه این بود: «نحن عباد اللَّه حقا حقا»؛ ما حقیقتاً بندگان شایسته خداوندیم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷</ref> | ||
== | ==وقایع بعد از فتح مکه== | ||
روز فتح مکه پیامبر با هزار نفر از لشکریانش که زره پوشیده بودند وارد این شهر شدند در این زمان سعد بن عباده در حالی که پرچم روسل الله را به همراه داشت هنگامی که از جلو ابو سفیان عبور می کرد فریاد کشید ای ابوسفیان امروز روزی است که خون ها باید ریخته شود امروز خدا قریش را خوار و ذلیل خواهد کرد ابوسفیان به پیامبر رو کرد و گفت این دستور شما است که خون قبیله است را بریزند؟ تو را به خدا قسم می دهم در باره قبیله ات که مهربان ترین پیامبر ص در پاسخ ابوسفیان فرمود آری امروز روز رحمت و مهربانی است امروز روزی است که خداوند خواسته است که قریش عزیز و با ایمان باشند.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۲۲</ref> | روز فتح مکه پیامبر با هزار نفر از لشکریانش که زره پوشیده بودند وارد این شهر شدند در این زمان سعد بن عباده در حالی که پرچم روسل الله را به همراه داشت هنگامی که از جلو ابو سفیان عبور می کرد فریاد کشید ای ابوسفیان امروز روزی است که خون ها باید ریخته شود امروز خدا قریش را خوار و ذلیل خواهد کرد ابوسفیان به پیامبر رو کرد و گفت این دستور شما است که خون قبیله است را بریزند؟ تو را به خدا قسم می دهم در باره قبیله ات که مهربان ترین پیامبر ص در پاسخ ابوسفیان فرمود آری امروز روز رحمت و مهربانی است امروز روزی است که خداوند خواسته است که قریش عزیز و با ایمان باشند.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۲۲</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۶: | ||
چون مکه با استفاده از نیروی نظامی تصرف شد، به همین دلیل اهالی این شهر که سابقه دیرینه در دشمنی و جنگ با پیامبر را داشتند به عنوان اسیر شناخته می شدند و تصمیم گیری در باره ایشان در اختیار رسول خدا ص بود بنا بر این حضرت بعد از عفو عمومی آن ها را به حال خود واگذاشت و فرمود:اذهبوا فأنتم الطلقاء <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۳، ص ۵۱۲ و ۵۱۳، ح ۲، دارالکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.</ref> | چون مکه با استفاده از نیروی نظامی تصرف شد، به همین دلیل اهالی این شهر که سابقه دیرینه در دشمنی و جنگ با پیامبر را داشتند به عنوان اسیر شناخته می شدند و تصمیم گیری در باره ایشان در اختیار رسول خدا ص بود بنا بر این حضرت بعد از عفو عمومی آن ها را به حال خود واگذاشت و فرمود:اذهبوا فأنتم الطلقاء <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۳، ص ۵۱۲ و ۵۱۳، ح ۲، دارالکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.</ref> | ||
یعنی بروید شما آزاد هستید. از این جهت کلمه «طلقاء» به عنوان یک اصطلاح | یعنی بروید شما آزاد هستید. از این جهت کلمه «طلقاء» که به معنای اسیر آزاد شده است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۲۲۷.</ref> به عنوان یک اصطلاح در باره مخالفان و دشمنان پیامبر ساکن در مکه به کار گرفته شد.از جمله دشمنان شاخص حضرت که در گروه طلقا قرار گرفتند، ابو سفیان و فرزندش معاویه بودند. | ||
==شکستن بت ها== | |||
از جمله دیگر اقدامات پیامبر ص بعد از فتح مکه شکستن بت ها بود حضرت به امام علی پیشنهاد کرد تا روی شانه های پیامبر بایستد و بت ها را یکی پس از دیگر شکسته به زمین بیندازد. <ref>ابن طاوس،االطرائف، ج۱، ص۸۰</ref> پس از شکستن بتها آیه «قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ و بگو حق آمد و باطل نابود شد آری باطل همواره نابودشدنی است» سورهاسراء، آیه۸۱ نازل شد.<ref>الطرائف، پیشین،همان</ref> | |||
داستان ایستادن امام علی(ع)بر شانههای رسول خدا ص را بسیاری از بزرگان اهل سنت در کتاب های خود روایت کردهاند از جمله: احمد بن حنبل، ابو یعلی موصلی، ابو بکر خطیب در تاریخ بغداد، محمد بن صباغ زعفرانی در «الفضائل»، حافظ ابو بکر بیهقی، قاضی ابو عمر و عثمان بن احمد در کتابهای خودشان، ثعلبی در تفسیرش، ابن مردویه در «المناقب»، ابن منده در کتاب «المعرفة»، طبری در «الخصائص»، خطیب خوارزمی در «الاربعین» و ابو احمد جرجانی در «التاریخ» روایت کردهاند.<ref>الطرائف پیشین، همان، ص۸۱</ref> همچنین «ابو عبداللَّه جعل» و «ابو القاسم حسکانی» و «ابوالحسن شاذان» تالیفاتی را در اثبات این قضیه انجام داده اند.<ref>الطرائف، ابن طاوس، ج۱، ص۸۱</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |