۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
شایان ذکر است که شیخ ابوبکر بن سالم به احترام شیخ عمر المحضار و از باب تبرک و تیمن یکی از پسرانش را عمر المحضار نامید که آل المحضار به او برمیگردند.<ref> جمل اللیل, یوسف بن عبدالله (1423 هـ). الشجرة الزکیة فی الأنساب وسیر آل بیت النبوة. الجزء الأول. الریاض، المملکة العربیة السعودیة: مکتبة جل المعرفة.</ref> | شایان ذکر است که شیخ ابوبکر بن سالم به احترام شیخ عمر المحضار و از باب تبرک و تیمن یکی از پسرانش را عمر المحضار نامید که آل المحضار به او برمیگردند.<ref> جمل اللیل, یوسف بن عبدالله (1423 هـ). الشجرة الزکیة فی الأنساب وسیر آل بیت النبوة. الجزء الأول. الریاض، المملکة العربیة السعودیة: مکتبة جل المعرفة.</ref> | ||
==نسب== | == نسب == | ||
عمر بن عبدالرحمن السَقّاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی | عمر بن عبدالرحمن السَقّاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن [[علی بن ابی طالب|علی بن أبیطالب]]، و علی همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] بنت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلی الله علیه وآله است. | ||
او بیست و یکمین نوه از نسل پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است. | او بیست و یکمین نوه از نسل پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است. | ||
==تولد و تربیت== | == تولد و تربیت == | ||
او در تریم حضرموت به دنیا آمد و با برادرانش تحت سرپرستی پدرش عبدالرحمن السَقّاف بزرگ شد و قرآن را حفظ کرد و به علوم زمان خود با تمام سطوح دانشی که در آن زمان در گردش بود دست یافت. سپس به نقاط بسیاری در حضرموت، یمن و حجاز به دنبال دانش و استفاده از دانشمندان رفت. اولین بروز و ظهور او از طریق تلاشهای بسیار بود که به آن شناخته شد و پس از آن تدریس زودهنگام و جمع شدن علما و فقها برای شنیدن سخنان او بود.<ref>الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 192.</ref> | او در تریم حضرموت به دنیا آمد و با برادرانش تحت سرپرستی پدرش عبدالرحمن السَقّاف بزرگ شد و قرآن را حفظ کرد و به علوم زمان خود با تمام سطوح دانشی که در آن زمان در گردش بود دست یافت. سپس به نقاط بسیاری در حضرموت، یمن و حجاز به دنبال دانش و استفاده از دانشمندان رفت. اولین بروز و ظهور او از طریق تلاشهای بسیار بود که به آن شناخته شد و پس از آن تدریس زودهنگام و جمع شدن علما و فقها برای شنیدن سخنان او بود.<ref>الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 192.</ref> | ||
==اساتید== | == اساتید == | ||
او از محضر علما و اساتید متعددی در تریم، الشحر، یمن و حجاز و غیر آن بهره برد، از جمله ایشان عبارتند از:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1072.</ref> | او از محضر علما و اساتید متعددی در تریم، الشحر، یمن و حجاز و غیر آن بهره برد، از جمله ایشان عبارتند از:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1072.</ref> | ||
* پدرش عبدالرحمن بن محمد السَقّاف | * پدرش عبدالرحمن بن محمد السَقّاف | ||
خط ۴۱: | خط ۴۰: | ||
* جعفر بن عبدالله الکثیری | * جعفر بن عبدالله الکثیری | ||
==شاگردان== | == شاگردان == | ||
دایره شاگردان شیخ عمر المحضار گسترده بود و صدها نفر از علمای بزرگ از شهرهای مختلف از محضر وی بهره بردند، از جمله بزرگان شاگردان او عبارتند از:<ref>الشلی, محمد بن أبی بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 525. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.</ref> | دایره شاگردان شیخ عمر المحضار گسترده بود و صدها نفر از علمای بزرگ از شهرهای مختلف از محضر وی بهره بردند، از جمله بزرگان شاگردان او عبارتند از:<ref>الشلی, محمد بن أبی بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 525. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.</ref> | ||
* پسر برادرش عبدالله بن أبیبکر العیدروس | * پسر برادرش عبدالله بن أبیبکر العیدروس | ||
خط ۵۵: | خط ۵۴: | ||
* أبوبکر بافتیل | * أبوبکر بافتیل | ||
==تولیت نقابت== | == تولیت نقابت == | ||
یکی از کارهای بزرگ او گرد هم آوردن برادرانش، سادات بنی علوی و ایجاد تشکیلات منظم برای تاسیس انجمن نقابة سادات علوی در سال ذ821 هجری قمری است. آنها سندی کتبی، رسمی و دولتی امضا کردند که متشکل از همبستگی و همکاری مشترک در بالابردن کلام حق، سرکوب بنیاد باطل، امر به معروف، نهی از منکر و یاری رساندن به مظلوم بود. با این سند جامع، فعالیت شیخ عمر شروع شد و در جامعه گسترش یافت و انجمن نقابة سادات علوی وارد مرحله جدیدی از نفوذ علمی و عملی در همه خانوادههای علوی و گروههای اجتماعی دیگر شد. | یکی از کارهای بزرگ او گرد هم آوردن برادرانش، سادات بنی علوی و ایجاد تشکیلات منظم برای تاسیس انجمن نقابة سادات علوی در سال ذ821 هجری قمری است. آنها سندی کتبی، رسمی و دولتی امضا کردند که متشکل از همبستگی و همکاری مشترک در بالابردن کلام حق، سرکوب بنیاد باطل، امر به معروف، نهی از منکر و یاری رساندن به مظلوم بود. با این سند جامع، فعالیت شیخ عمر شروع شد و در جامعه گسترش یافت و انجمن نقابة سادات علوی وارد مرحله جدیدی از نفوذ علمی و عملی در همه خانوادههای علوی و گروههای اجتماعی دیگر شد. | ||
==آثار== | == آثار == | ||
بر اساس آنچه در زندگینامهها آمده است، شیخ عمر المحضار در زمان خودش از میان سادت علوی ثروتمندترین بود و زمینهای فراوان داشت که همه آنها را کشت میکرد و باغ ایجاد میکرد و با دقت پیگیر محصولات و میوههای آنها بود و در منطقه ساحل تعدادی کشتی برای کار در ماهیگیری تهیه کرده بود که درآمد حاصل از آن به منافع علم، تبلیغ و دعوت به اسلام و کمک به فقرا و نیازمندان صرف میشد. از این رو در همه جا مشهور و معروف شده بود و دارای جایگاه اجتماعی بالایی شد. و برای او اموال فراوانی جهت تقسیم بین فقرا، بیوهها و یتیمان برای او ارسال میشد. بهترین غذاها را به نیازمندان میخورانید و به گروههای مسافر و زایرین اکرام میکرد. او همچنین مراقب اوضاع طلاب علم و دانشجویان و علاقهمندان به تدریس بود و به تدریس و معیشت آنها رسیدگی میکرد و سفره او برای غریبههایی که از خارج کشور میآمدند گسترده بود. | بر اساس آنچه در زندگینامهها آمده است، شیخ عمر المحضار در زمان خودش از میان سادت علوی ثروتمندترین بود و زمینهای فراوان داشت که همه آنها را کشت میکرد و باغ ایجاد میکرد و با دقت پیگیر محصولات و میوههای آنها بود و در منطقه ساحل تعدادی کشتی برای کار در ماهیگیری تهیه کرده بود که درآمد حاصل از آن به منافع علم، تبلیغ و دعوت به اسلام و کمک به فقرا و نیازمندان صرف میشد. از این رو در همه جا مشهور و معروف شده بود و دارای جایگاه اجتماعی بالایی شد. و برای او اموال فراوانی جهت تقسیم بین فقرا، بیوهها و یتیمان برای او ارسال میشد. بهترین غذاها را به نیازمندان میخورانید و به گروههای مسافر و زایرین اکرام میکرد. او همچنین مراقب اوضاع طلاب علم و دانشجویان و علاقهمندان به تدریس بود و به تدریس و معیشت آنها رسیدگی میکرد و سفره او برای غریبههایی که از خارج کشور میآمدند گسترده بود. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۴: | ||
از جمله فعالیتهای او این بود که از سلطان جعفر بن عبدالله بن علی بن عمر الکثیری خواست که به دلیل حسن نیت و نظر خوب، حاکمیت را در دست گیرد، اگرچه جعفر، به دور از سیاست، مشغول تجارت و برقراری ارتباط با مردان صاحب فضل بود؛ اما تشویق شیخ عمر برای پذیرفتن زمامداری شهر بور تأثیر گذاشت و پس از آن سلطانی را در دست گرفت. | از جمله فعالیتهای او این بود که از سلطان جعفر بن عبدالله بن علی بن عمر الکثیری خواست که به دلیل حسن نیت و نظر خوب، حاکمیت را در دست گیرد، اگرچه جعفر، به دور از سیاست، مشغول تجارت و برقراری ارتباط با مردان صاحب فضل بود؛ اما تشویق شیخ عمر برای پذیرفتن زمامداری شهر بور تأثیر گذاشت و پس از آن سلطانی را در دست گرفت. | ||
==فرزندان== | == فرزندان == | ||
از او چهار دختر به نامهای عایشه، فاطمه، مریم و علویه به جای ماند و پسری نداشت.<ref> خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 261، 549.</ref> | از او چهار دختر به نامهای عایشه، فاطمه، مریم و علویه به جای ماند و پسری نداشت.<ref> خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 261، 549.</ref> | ||
==وفات== | == وفات == | ||
وی در دوشنبه دوم ذی القعده در سال ۸۳۳ ه. ق در حال سجده نماز ظهر درگذشت و در قبرستان زنبل در کنار خانواده و اجدادش به خاک سپرده شد.<ref> الشرجی, أحمد بن أحمد (1406 هـ). طبقات الخواص أهل الصدق والإخلاص. صنعاء، الیمن: الدار الیمنیة. صفحة 223.</ref> | وی در دوشنبه دوم ذی القعده در سال ۸۳۳ ه. ق در حال سجده نماز ظهر درگذشت و در قبرستان زنبل در کنار خانواده و اجدادش به خاک سپرده شد.<ref> الشرجی, أحمد بن أحمد (1406 هـ). طبقات الخواص أهل الصدق والإخلاص. صنعاء، الیمن: الدار الیمنیة. صفحة 223.</ref> | ||