confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
{{متن قرآن |و ما أرسلناک إلا رحمه للعالمین«،<ref>(الأنبیاء۱۰۷)</ref>. | {{متن قرآن |و ما أرسلناک إلا رحمه للعالمین«،<ref>(الأنبیاء۱۰۷)</ref>. | ||
«ما تو را جز به عنوان رحمت برای جهانیان نفرستاده ایم» | «ما تو را جز به عنوان رحمت برای جهانیان نفرستاده ایم» | ||
{{متن قرآن |تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین | {{متن قرآن |تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا |سوره = فرقان |آیه =۱ }} | ||
جاوید و والا مقام کسی است که قرآن (یعنی جدا سازنده حق از باطل) را بر بنده خود نازل کرده است تا اینکه جهانیان را بیم دهد | جاوید و والا مقام کسی است که قرآن (یعنی جدا سازنده حق از باطل) را بر بنده خود نازل کرده است تا اینکه جهانیان را بیم دهد. | ||
براستی که قرآن کریم مبدأ و مقصد این سفر را، در نخستین آیه سورهای که به اسم سفر نامیده میشود(سوره اسراء)، به صراحت بیان نموده آنجا که میفرماید: | براستی که قرآن کریم مبدأ و مقصد این سفر را، در نخستین آیه سورهای که به اسم سفر نامیده میشود(سوره اسراء)، به صراحت بیان نموده آنجا که میفرماید: | ||
{{متن قرآن |سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجدالحرام إلی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله لنریه من | {{متن قرآن |سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجدالحرام إلی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا |سوره = أسراء |آیه = ۱ }} | ||
تسبیح و تقدیس خدایی را سزاست که بنده خود را در شبی از مسجدالحرام به مسجدالأقصی برد، که اطرافش را پربرکت ساخته ایم، تا برخی از نشانههای (عظمت و قدرت) خود را بدو بنمایانیم. | تسبیح و تقدیس خدایی را سزاست که بنده خود را در شبی از مسجدالحرام به مسجدالأقصی برد، که اطرافش را پربرکت ساخته ایم، تا برخی از نشانههای (عظمت و قدرت) خود را بدو بنمایانیم. | ||
این آیه المسجدالحرام را ـ با وجود برکات و بزرگی هایش ـ توصیف نکرده است؛ ولی با وجمله «جایی که دور و برش را پر برکت ساخته ایم» به توصیف مسجدالاقصی پرداخته است. و قتی که اطرافش و حومه اش با برکت باشد، پس به یقین خود مبارک و با برکت است. | این آیه المسجدالحرام را ـ با وجود برکات و بزرگی هایش ـ توصیف نکرده است؛ ولی با وجمله «جایی که دور و برش را پر برکت ساخته ایم» به توصیف مسجدالاقصی پرداخته است. و قتی که اطرافش و حومه اش با برکت باشد، پس به یقین خود مبارک و با برکت است. | ||
قصه اسرا و معراج، سرشار از اسرار و | قصه اسرا و معراج، سرشار از اسرار و دلالتهایی است که حاکی از اهمیت این مکان مبارک است، همان مکانی که [[جبرئیل]] براق را در آن بست ـ همان چهار پای عجیبی که وسیله نقلیه بین مکه و قدس بود ـ جبرئیل آنرا به صخره بست تا از سفر دیگری که از قدس یا مسجدالاقصی به مقصد آسمانهای بالا، به مقصد «[[سدره المنتهی]]» آغاز شد بازگردد، و از اینجا بود که خاطراتی مثل صخره و دیوار براق، از این سفر، برای مسلمانان به یادگار ماند. | ||
اگر قدس در این سفر مد نظر نمیبود خیلی راحت میتوانست معراج از مکه، | اگر قدس در این سفر مد نظر نمیبود خیلی راحت میتوانست معراج از مکه، یکسره به آسمان صورت گیرد؛ ولی گذشتن از این ایستگاه قدسی مخصوصا مد نظر بوده است، چنانچه [[قرآن|قرآن کریم]] و احادیث گهربار این را میرساند. | ||
یکی از ثمرات سفر اسرا برقراری ارتباط بین آغاز و پایان اسرا یعنی مسجدالاقصی است. و این ارتباط تأثیر و دلا لت خاصی در بینش، و وجدان و باطن انسان مسلمان دارد، به طوری که قدسیت و پاکی هر یک از این دو مسجد از دیگری جدا نشدنی است و هر کس در قبال یکی از این دو کوتاهی کند گویی که در قبال دیگری کوتاهی نموده است. | یکی از ثمرات سفر اسرا برقراری ارتباط بین آغاز و پایان اسرا یعنی مسجدالاقصی است. و این ارتباط تأثیر و دلا لت خاصی در بینش، و وجدان و باطن انسان [[مسلمان]] دارد، به طوری که قدسیت و پاکی هر یک از این دو مسجد از دیگری جدا نشدنی است و هر کس در قبال یکی از این دو کوتاهی کند گویی که در قبال دیگری کوتاهی نموده است. | ||
=== سوم === | === سوم === |