confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
نخست، مرحلهای که برده بنیشیبان بوده و سپس دورهای که به آزادی دستیافت. در دوره بردگی هر چند تحت تکفّل بنی شیبان قرار داشته و برای تأمین مخارج خویش نیاز به حرفهای معین نداشته است؛ ولی بردگان درصورتیکه توان و لیاقتی داشتند آن را به کار میگرفتند و با کار خویش به اربابانشان خدمت میکردند و چهبسا پس از آزادی همان حرفه و کار را منبع درآمد خویش قرار میدادند. | نخست، مرحلهای که برده بنیشیبان بوده و سپس دورهای که به آزادی دستیافت. در دوره بردگی هر چند تحت تکفّل بنی شیبان قرار داشته و برای تأمین مخارج خویش نیاز به حرفهای معین نداشته است؛ ولی بردگان درصورتیکه توان و لیاقتی داشتند آن را به کار میگرفتند و با کار خویش به اربابانشان خدمت میکردند و چهبسا پس از آزادی همان حرفه و کار را منبع درآمد خویش قرار میدادند. | ||
آنچه درباره حرفه اَعْیَن و فعّالیت اجتماعی او گفتهاند این است که وی تعلیم قرآن میداده است | آنچه درباره حرفه اَعْیَن و فعّالیت اجتماعی او گفتهاند این است که وی تعلیم قرآن میداده است<ref>فهرست شیخ طوسی، ص ۷۴ ؛ فهرست ابنندیم ص ۳۰۸؛ معجمالرجال خوئی ج ۷ ص۲۱۹٫.</ref> اشتغال اَعْیَن به تعلیم قرآن میرساند که اَعْیَن استعدادی سرشار داشته است. | ||
اَعْیَن، با آن که بردهای زرخرید بود، امّا بنیشیبان با مشاهده استعداد علمی او، وی را تحت تعلیموتربیت قرار دادند و زمینه رشد علمی او را فراهم آوردند. اَعْیَن بهزودی اثبات کرد که لیاقت علمآموزی را دارد و استعداد خود را در فراگیری قرآن و ادبیات آشکار ساخت | اَعْیَن، با آن که بردهای زرخرید بود، امّا بنیشیبان با مشاهده استعداد علمی او، وی را تحت تعلیموتربیت قرار دادند و زمینه رشد علمی او را فراهم آوردند. اَعْیَن بهزودی اثبات کرد که لیاقت علمآموزی را دارد و استعداد خود را در فراگیری قرآن و ادبیات آشکار ساخت<ref>رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰.</ref> | ||
بنی شیبان در پرتو روح علمدوستی و علاقه به مکتب اسلام، پس از رشد علمی اَعْین او را آزاد کردند تا راه رشد علمی و معنوی او را هموار سازند. | بنی شیبان در پرتو روح علمدوستی و علاقه به مکتب اسلام، پس از رشد علمی اَعْین او را آزاد کردند تا راه رشد علمی و معنوی او را هموار سازند. | ||
پس از آزادی اَعْین، بنیشیبان به او پیشنهاد کردند که به نسب آنان درآید؛ ولی اَعْین نپذیرفت و درخواست کرد که بر پیمان ولاء باقی بماند | پس از آزادی اَعْین، بنیشیبان به او پیشنهاد کردند که به نسب آنان درآید؛ ولی اَعْین نپذیرفت و درخواست کرد که بر پیمان ولاء باقی بماند<ref>فهرست شیخ طوسی ص ۷۴- فهرست ابن ندیم ص۳۰۸- رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰- معجمالرجال خوئی ج ۷ ص۲۱۹٫</ref> و بنیشیبان این پیشنهاد را پذیرفتند. | ||
از این روست که هرجا در کتب رجال، نامی از خاندان اَعْین به میان آمده، کلمه ‹‹ مولی بنیشیبان›› را به آن افزودهاند. این نکته حکایت از وجود پیمان ولاء میان خاندان اَعْین و بنیشیبان دارد. | از این روست که هرجا در کتب رجال، نامی از خاندان اَعْین به میان آمده، کلمه ‹‹ مولی بنیشیبان›› را به آن افزودهاند. این نکته حکایت از وجود پیمان ولاء میان خاندان اَعْین و بنیشیبان دارد. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در این ارتباطات علمی بود که آنان با برخی شاگردان مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) آشنا شده و بهسوی ائمه (علیهمالسلام) راه یافتند. | در این ارتباطات علمی بود که آنان با برخی شاگردان مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) آشنا شده و بهسوی ائمه (علیهمالسلام) راه یافتند. | ||
خاندان اَعْین بهحکم جریان عمومی محیط خویش نخست بر مذهب عامّه بودند و از طریق کسانی چون ابو خالد کابلی، صالح بن میثم با مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) آشنا شدند. | خاندان اَعْین بهحکم جریان عمومی محیط خویش نخست بر مذهب عامّه بودند و از طریق کسانی چون ابو خالد کابلی، صالح بن میثم با مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) آشنا شدند. | ||
برخی میگویند نخست‹‹ امالاسود›› دختر اَعْین با راهنمایی ابوخالد کابلی مستبصر شد <ref>رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰ .</ref>. | برخی میگویند نخست‹‹ امالاسود›› دختر اَعْین با راهنمایی ابوخالد کابلی مستبصر شد<ref>رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰ .</ref>. | ||
و برخی دیگر معتقدند ابتدا عبدالملک بن اَعْین، بهوسیله صالح بن میثم با مذهب اهلبیت (علیهمالسلام) آشنا شد و پس از آن، حمران از طریق ابوخالد کابلی به امامت معصومین (علیهمالسلام) گروید | و برخی دیگر معتقدند ابتدا عبدالملک بن اَعْین، بهوسیله صالح بن میثم با مذهب اهلبیت (علیهمالسلام) آشنا شد و پس از آن، حمران از طریق ابوخالد کابلی به امامت معصومین (علیهمالسلام) گروید<ref>رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳1 .</ref> <br>. | ||
روایت شده که زراره مردی خوشچهره، تنومند و سفیدرنگ بود. برای نمازجمعه در حالی خارج میشد که روی سرش عرق چینی سیاهرنگ بود، در پیشانی و بین دو چشمش اثر سجده نمایان بود و در دستش عصایی بود و مردم در حال سکوت برای دیدن و نظاره به حسن و زیبایی و هیبت و جمال او میایستادند به صورتی که گاهی مجبور به بازگشت میشد<ref>رسالة فی آل اعین، ص 28.</ref> | روایت شده که زراره مردی خوشچهره، تنومند و سفیدرنگ بود. برای نمازجمعه در حالی خارج میشد که روی سرش عرق چینی سیاهرنگ بود، در پیشانی و بین دو چشمش اثر سجده نمایان بود و در دستش عصایی بود و مردم در حال سکوت برای دیدن و نظاره به حسن و زیبایی و هیبت و جمال او میایستادند به صورتی که گاهی مجبور به بازگشت میشد<ref>رسالة فی آل اعین، ص 28.</ref> | ||
== خاندان اعین؛ ال سُنسُن == | == خاندان اعین؛ ال سُنسُن == | ||
زراره فرزندانی به نامهای عبیدالله، عبدالله، حسن، حسین، یحیی و رومی داشت. | زراره فرزندانی به نامهای عبیدالله، عبدالله، حسن، حسین، یحیی و رومی داشت. |