confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
قطعاً ذکر ناووسی در مورد ابان صحیح نیست. در بعضی از نسخ بهجای آن قادسیة آمده است؛ مثلاً محقق اردبیلی در مجمع البرهان در کتاب کفالت اینگونه تعبیر کرده است. در چاپ اول رجال کشّی نیز که بین چند نسخ جمع کرده است هم آمده است: کان من الناووسیه و کان من القادسیه.<br> | قطعاً ذکر ناووسی در مورد ابان صحیح نیست. در بعضی از نسخ بهجای آن قادسیة آمده است؛ مثلاً محقق اردبیلی در مجمع البرهان در کتاب کفالت اینگونه تعبیر کرده است. در چاپ اول رجال کشّی نیز که بین چند نسخ جمع کرده است هم آمده است: کان من الناووسیه و کان من القادسیه.<br> | ||
=== نظر آیت الله شبیری زنجانی === | === نظر آیت الله شبیری زنجانی === | ||
بههرحال ناووسیه چه تصحیف قادسیه باشد یا غیر آن بههرحال یقیناً ناووسیه غلط است. ناووسیه کسانی بودند که امام صادق علیهالسلام را امام آخر میدانستند و قائل بودند که او وفات نکرده است و امام هفتمی بعد از او نیست. این عده قائل به الوهیت امام صادق علیهالسلام بوده جزء غلات محسوب میشدند. | بههرحال ناووسیه چه تصحیف قادسیه باشد یا غیر آن بههرحال یقیناً ناووسیه غلط است. ناووسیه کسانی بودند که امام صادق (علیهالسلام) را امام آخر میدانستند و قائل بودند که او وفات نکرده است و امام هفتمی بعد از او نیست. این عده قائل به الوهیت امام صادق (علیهالسلام) بوده جزء غلات محسوب میشدند. | ||
ابان بن عثمان هرگز جزء این دسته نبوده است؛ زیرا: | ابان بن عثمان هرگز جزء این دسته نبوده است؛ زیرا: | ||
* حتی در یک مورد از مواردی که شیخ در تهذیب و استبصار از ابان نقل میکند در روایت او خدشه نکرده است؛ | * حتی در یک مورد از مواردی که شیخ در تهذیب و استبصار از ابان نقل میکند در روایت او خدشه نکرده است؛ | ||
* همچنین در فهرست و رجال شیخ در مورد او جرحی مبنی بر اینکه او ناووسی بوده باشد وجود ندارد؛ | * همچنین در فهرست و رجال شیخ در مورد او جرحی مبنی بر اینکه او ناووسی بوده باشد وجود ندارد؛ | ||
* صدوق در فقیه نسبت به او چیزی نمیگوید؛ | * صدوق در فقیه نسبت به او چیزی نمیگوید؛ | ||
* ابن ابی عمیر هنگام برشمردن مشایخ خود، ابان بن عثمان را در صدر مشایخ خود ذکر میکند.پس بعید است اگر او قائل به الوهیت امام صادق علیهالسلام باشد این نکته در جایی منعکس نشده باشد.<br> | * ابن ابی عمیر هنگام برشمردن مشایخ خود، ابان بن عثمان را در صدر مشایخ خود ذکر میکند.پس بعید است اگر او قائل به الوهیت امام صادق (علیهالسلام) باشد این نکته در جایی منعکس نشده باشد.<br> | ||
* از دیگر سو نجاشی و شیخ در مورد او گفتهاند که او از ابا الحسن علیهالسلام روایت نقل کرده است و روایت او از امام علیهالسلام از باب مخالفت و احتجاج با امام علیهالسلام نبوده است؛ بلکه روایتی است که نشان میدهد او در مقام استفاده از امام علیهالسلام بوده است. | * از دیگر سو نجاشی و شیخ در مورد او گفتهاند که او از ابا الحسن (علیهالسلام) روایت نقل کرده است و روایت او از امام (علیهالسلام) از باب مخالفت و احتجاج با امام (علیهالسلام) نبوده است؛ بلکه روایتی است که نشان میدهد او در مقام استفاده از امام (علیهالسلام) بوده است. | ||
بااینحال، قاموس الرجال میگوید که ما برخورد نکردیم که او از ابوالحسن علیهالسلام روایت کرده باشد و آیتالله خوئی نیز به چنین روایتی از او اشاره نمیکند.<br> | بااینحال، قاموس الرجال میگوید که ما برخورد نکردیم که او از ابوالحسن (علیهالسلام) روایت کرده باشد و آیتالله خوئی نیز به چنین روایتی از او اشاره نمیکند.<br> | ||
بااینحال ما به سه روایت دست یافتیم: | بااینحال ما به سه روایت دست یافتیم: | ||
# در معانی الاخبار عن أبان الأحمر (که همان ابان بن عثمان است.) قال سأل بعض أصحابنا أبا الحسن | # در معانی الاخبار عن أبان الأحمر (که همان ابان بن عثمان است.) قال سأل بعض أصحابنا أبا الحسن(علیهالسلام)عن الطاعون يقع في بلدة و أنا فيها (و من هم در آن بودن) أتحول عنها (از آن شهر باید خارج شوم؟) قال نعم قال ففي القرية و أنا فيها أتحول عنها قال نعم قال ففي الدار و أنا فيها أتحول عنها قال نعم قلت (ابان میگوید که من خدمت حضرت عرض کردم) و إنا نتحدث أن رسولالله ص قال الفرار من الطاعون كالفرار من الزحف (مانند فرار از جنگ است که نباید از آن فرار کرد.) قال إن رسولالله (صلیالله علیه وآله وسلّم) إنما قال هذا في قوم كانوا يكونون في الثغور في نحو العدو فيقع الطاعون فيخلون أماكنهم و يفرون منها فقال رسولالله ص ذلك فيهم (یعنی افرادی در نقاط حساس بودند و مرزها در مخاطره بوده که بعضی به سبب احتمال طاعون آن اماکن را ترک میکردند که رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) از آن نهی فرمود.) <ref>معاني الأخبار، الشيخ الصدوق، ج 1، ص 254.</ref> از روایت فوق استفاده میشود که ابان در محضر امام (علیهالسلام) حضور داشته است. اگر او امامت ابی الحسن (علیهالسلام) را قبول نداشت روایت رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) را برای او نقل نمی کرد تا جواب را از امام (علیهالسلام) دریافت کند. | ||
# در جای دیگر از معانی الاخبار | # در جای دیگر از معانی الاخبار میخوانیم: فضالة عن أبان قال ذكر بعضهم عند أبي الحسن (علیهالسلام) فقال بلغنا أن رجلا هلك على عهد رسولالله (صلیالله علیه وآله وسلّم) و ترك دينارين فقال رسولالله (صلیالله علیه وآله وسلّم) ترك كثيرا قال إن ذلك كان رجلا يأتي أهل الصفة فيسألهم فمات و ترك دينارين. (یعنی در مقابل اهل صفة که هیچ نداشتند، دو دینار مال کثیر محسوب میشود.) <ref>معاني الأخبار، الشيخ الصدوق، ج 1، ص 153.</ref> ظاهر این روایت این است که ابان در محضر امام ابوالحسن (علیهالسلام) بوده است و این سؤال را مطرح کرده و امام (علیهالسلام) جواب داده است. حتی اگر او در خود جلسه حضور نداشته باشد؛ ولی نقل عبارت فوق حاکی از این است که او به کلام حضرت اعتماد داشته است و این با انکار حضرت سازگار نیست. | ||
# عن أبان قال سئل أبو الحسن | # عن أبان قال سئل أبو الحسن(علیهالسلام)عن رجل يقتل الحية (ماری را کشت) و قال له السائل إنه بلغنا أن رسولالله (صلیالله علیه وآله وسلّم) قال من تركها تخوفا من تبعتها فليس مني (اگر کسی ماری را ببیند و بترسد که مار او را دنبال کند و در عین حال او را نکشد از من نیست.) قال إن رسولالله (صلیالله علیه وآله وسلّم) قال و من تركها تخوفا من تبعتها فليس مني فأما حية لا تطلبك و لا بأس بتركها. <ref>معاني الأخبار، الشيخ الصدوق، ج 1، ص 173.</ref> این روایت نیز مانند روایات سابق است که یا ابان در مجلس بوده است و سؤال کرده است و یا اینکه اگر در مجلس نبوده است به عبارت حضرت اعتماد داشته است. | ||
بههرحال وقتی دیده | بههرحال وقتی دیده میشود که اجلاء اصحاب از ابان روایت های بسیاری نقل کردهاند که حاکی از آن است که آنها نزد ابان تلمذ کردهاند بسیار بعید است که او ناووسی بوده باشد. | ||
حتی در عده ی شیخ آمده است که اصحاب نسبت به غلات به هیچ یک از روایات آن عمل نمیکردند حتی اگر ثقه بوده باشند؛ اما راجع به غیر امامی میگوید که اگر ثقه باشد اصحاب به روایات آنها عمل میکردند. اما اگر کسی غلات باشد هرگز به روایات او عمل نمیشده است. ازاینرو وقتی اجلاء بسیار از ابان بن عثمان روایت میکنند علامت آن است که او هرگز اهل غلو نبوده است. | حتی در عده ی شیخ آمده است که اصحاب نسبت به غلات به هیچ یک از روایات آن عمل نمیکردند حتی اگر ثقه بوده باشند؛ اما راجع به غیر امامی میگوید که اگر ثقه باشد اصحاب به روایات آنها عمل میکردند. اما اگر کسی غلات باشد هرگز به روایات او عمل نمیشده است. ازاینرو وقتی اجلاء بسیار از ابان بن عثمان روایت میکنند علامت آن است که او هرگز اهل غلو نبوده است. | ||
مخصوصاً که کتاب کشّی اولاً دارای اغلاط کثیره است و ثانیاً نسخههای مختلفی از آن وجود دارد؛ بنابراین هرگز نمیتوان به ادعای کشّی مبنی بر اینکه او ناووسی بوده است اعتماد کرد. | مخصوصاً که کتاب کشّی اولاً دارای اغلاط کثیره است و ثانیاً نسخههای مختلفی از آن وجود دارد؛ بنابراین هرگز نمیتوان به ادعای کشّی مبنی بر اینکه او ناووسی بوده است اعتماد کرد. | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۷: | ||
* حسنزاده آملی، حسن، اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال، پدیدآوران محمودی، محمدکاظم ، مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر قم ، 1376. | * حسنزاده آملی، حسن، اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال، پدیدآوران محمودی، محمدکاظم ، مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر قم ، 1376. | ||
* امین، سید محسن، أعيان الشيعة (53 جلدی) مکان نشر بیروت - لبنان. | * امین، سید محسن، أعيان الشيعة (53 جلدی) مکان نشر بیروت - لبنان. | ||
* شبستری، عبدالحسین، أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الکاظم علیهالسلام المؤتمر العالمی للإمام الرضا(ع) ، مشهد،1369 . | * شبستری، عبدالحسین، أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الکاظم (علیهالسلام) المؤتمر العالمی للإمام الرضا(ع) ، مشهد،1369 . | ||
* ابان بن عثمان احمر، المبعث و المغازی و الوفاه و السقیفه و الرده، گردآورنده: رسول جعفریان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375. | * ابان بن عثمان احمر، المبعث و المغازی و الوفاه و السقیفه و الرده، گردآورنده: رسول جعفریان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375. | ||
* زرکلی، خیرالدین، الأعلام، قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دار العلم للملايين، بیروت ، 1989 م. | * زرکلی، خیرالدین، الأعلام، قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دار العلم للملايين، بیروت ، 1989 م. | ||
خط ۲۸۲: | خط ۲۸۲: | ||
* طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، جامع المقال فیما یتعلق بأحوال الحدیث و الرجال، طریحی، محمدکاظم کتابفروشی جعفری تبريزی (بوذرجمهری)، تهران. | * طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، جامع المقال فیما یتعلق بأحوال الحدیث و الرجال، طریحی، محمدکاظم کتابفروشی جعفری تبريزی (بوذرجمهری)، تهران. | ||
* ابن ابیطی، یحیی بن حمید، الحاوي في رجال الشيعة الإمامية، جعفریان، رسول، 1379 ش. | * ابن ابیطی، یحیی بن حمید، الحاوي في رجال الشيعة الإمامية، جعفریان، رسول، 1379 ش. | ||
* کلباسی، ابوالهدی، سماء المقال في علم الرجال، حسينی قزوينی، محمد، مؤسسة ولي العصر علیهالسلام للدراسات الإسلامية، قم،1419 ق. | * کلباسی، ابوالهدی، سماء المقال في علم الرجال، حسينی قزوينی، محمد، مؤسسة ولي العصر (علیهالسلام) للدراسات الإسلامية، قم،1419 ق. | ||
* عباسی زنجانی، موسی الجامع في الرجال، حسینی قزوینی، سید محمد، مؤسسة ولي العصر عليهالسلام للدراسات الإسلامية قم،1436ق. | * عباسی زنجانی، موسی الجامع في الرجال، حسینی قزوینی، سید محمد، مؤسسة ولي العصر عليهالسلام للدراسات الإسلامية قم،1436ق. | ||
* ابن قولویه قمی ، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، انتشارات مؤسسه دارالحجة للثقافة قم،۱۳۷۵ ش | * ابن قولویه قمی ، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، انتشارات مؤسسه دارالحجة للثقافة قم،۱۳۷۵ ش |