confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
وهب در خدمت جریر بن عبداللّه به حضور امیرالمؤمنین على (ع) رسیده و از حضرت تقاضا کرده که مرا از مولایم، جریر، خریدارى بفرمایید، تا پیوسته و هماره در خدمت و همراه شما باشم. امیرالمؤمنین، خریدار غلام شد و مولاى وى که با حضرت یکدل و یکرنگ نبود، در پاسخ آن سرور گفت: این برده آزاد است. من او را از قید بردگى آزاد کردهام. | وهب در خدمت جریر بن عبداللّه به حضور امیرالمؤمنین على (ع) رسیده و از حضرت تقاضا کرده که مرا از مولایم، جریر، خریدارى بفرمایید، تا پیوسته و هماره در خدمت و همراه شما باشم. امیرالمؤمنین، خریدار غلام شد و مولاى وى که با حضرت یکدل و یکرنگ نبود، در پاسخ آن سرور گفت: این برده آزاد است. من او را از قید بردگى آزاد کردهام. | ||
چون نتوانست حرفِ خود را پس بگیرد، آزادى غلام قطعى شد و وی به امیرالمؤمنین پیوست، ولى ولاء عتق، یعنى وابستگى قانونى او به جریر بن عبداللّه بجلى، برقرار ماند و نسل وى، بهعنوان مولاى بجلیه و مولاى جریر، معروف شدند. | چون نتوانست حرفِ خود را پس بگیرد، آزادى غلام قطعى شد و وی به امیرالمؤمنین پیوست، ولى ولاء عتق، یعنى وابستگى قانونى او به جریر بن عبداللّه بجلى، برقرار ماند و نسل وى، بهعنوان مولاى بجلیه و مولاى جریر، معروف شدند. | ||
حسن بن محبوب از لحاظ ظاهری، گندمگون و تیره رنگ بوده و دو سوى پیشانى وى، مو نداشته، موهاى سرش صاف و موهاى صورت او، کم پُشت بوده است. از نظر استخوانبندى بدن، چهارشانه و از سمت راست، مىلنگیده است.<ref>اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشى)، شیخ طوسى/584، شماره 1094، دانشگاه مشهد.</ref> | |||
وهب، استاد زرهبافى بوده و به (سرّاد) و یا (زرّاد) لقب گرفته و این لقب بر تمام نسل وى گفته میشده است، ولی در کتب رجالی به اینکه شغل او مانند جدّش وهب سندی زرهسازی بوده است، اشارهای نشده است. پدرش محبوب شترهایی داشته که آنها را کرایه میداده است. از او نقل شده که: زمانی که ساکن مدینه بودم، خدمت امام موسی بن جعفر(ع) رسیدم و از شتران خود با حضرت سخن گفتم. حضرت فرمود: مگر نمیدانی شتر سختیهای فراوان دارد. از آن پس شترانم را کرایه دادم و به همراه غلامانم به کوفه فرستادم<ref>بحارالانوار، ج64، ص135.</ref>. | وهب، استاد زرهبافى بوده و به (سرّاد) و یا (زرّاد) لقب گرفته و این لقب بر تمام نسل وى گفته میشده است، ولی در کتب رجالی به اینکه شغل او مانند جدّش وهب سندی زرهسازی بوده است، اشارهای نشده است. پدرش محبوب شترهایی داشته که آنها را کرایه میداده است. از او نقل شده که: زمانی که ساکن مدینه بودم، خدمت امام موسی بن جعفر(ع) رسیدم و از شتران خود با حضرت سخن گفتم. حضرت فرمود: مگر نمیدانی شتر سختیهای فراوان دارد. از آن پس شترانم را کرایه دادم و به همراه غلامانم به کوفه فرستادم<ref>بحارالانوار، ج64، ص135.</ref>. | ||
در مورد شغل خود ابن محبوب مطلبی در کتب رجالی نیامده است. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه، هنگام نقل روایتی می گوید: «بعضی از گچکاران نقل کرده اند.» <ref>المکاسب المحرمة، شیخ انصاری، چاپ دوم، تبریز، 1375ه.، ص14.</ref> این روایت را فقط ابن محبوب از امام رضا(ع) نقل کرده است <ref>کافی، کلینی، بیروت، دارالاضواء، 1405ه.، ج3، ص33.</ref>. | در مورد شغل خود ابن محبوب مطلبی در کتب رجالی نیامده است. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه، هنگام نقل روایتی می گوید: «بعضی از گچکاران نقل کرده اند.» <ref>المکاسب المحرمة، شیخ انصاری، چاپ دوم، تبریز، 1375ه.، ص14.</ref> این روایت را فقط ابن محبوب از امام رضا(ع) نقل کرده است <ref>کافی، کلینی، بیروت، دارالاضواء، 1405ه.، ج3، ص33.</ref>. |