پرش به محتوا

مولا: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۰: خط ۳۰:
== معنای مولی در لغت عربی ==  
== معنای مولی در لغت عربی ==  
* اصل معنای ماده «ولی» قرب است <ref>جمهرة اللغة ؛ ج‏1 ؛ ص246؛ تهذيب اللغة ؛ ج‏15 ؛ ص321؛ الصحاح ؛ ج‏6 ؛ ص2528؛
* اصل معنای ماده «ولی» قرب است <ref>جمهرة اللغة ؛ ج‏1 ؛ ص246؛ تهذيب اللغة ؛ ج‏15 ؛ ص321؛ الصحاح ؛ ج‏6 ؛ ص2528؛
* الصحاح، ج‏6، ص: 2530؛ معجم مقاييس اللغه ؛ ج‏6 ؛ ص141؛ معجم مقاييس اللغه، ج‏6، ص: 142؛ مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص885؛ المحكم و المحيط الأعظم ؛ ج‏10 ؛ ص457؛ لسان العرب، ج‏15، ص: 411؛ تاج العروس ؛ ج‏20 ؛ ص310.</ref> و این قرب می تواند از حیث مکان، نسبت، دین، صداقت، نصرت و یا اعتقاد باشد<ref>مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص885.</ref>.
* الصحاح، ج‏6، ص: 2530؛ معجم مقاييس اللغه ؛ ج‏6 ؛ ص141؛ معجم مقاييس اللغه، ج‏6، ص: 142؛ مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص885؛ المحكم و المحيط الأعظم ؛ ج‏10 ؛ ص457؛ لسان العرب، ج‏15، ص: 411؛ تاج العروس ؛ ج‏20 ؛ ص310.</ref> و این قرب می‌تواند از حیث مکان، نسبت، دین، صداقت، نصرت و یا اعتقاد باشد<ref>مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص885.</ref>.
* و شاید ریشه اصلی آن قرار گرفتن دو چیز یا بیشتر در کنار هم باشد به گونه‌ای که چیزی که از آنها نیست بین آنها قرار نگیرد:  أن يَحْصُلَ شيئان فصاعدا حصولا ليس بينهما ما ليس منهما<ref>مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص885.</ref>.
* شاید ریشه اصلی آن قرار گرفتن دو چیز یا بیشتر در کنار هم باشد به گونه‌ای که چیزی که از آنها نیست بین آنها قرار نگیرد:  أن يَحْصُلَ شيئان فصاعدا حصولا ليس بينهما ما ليس منهما<ref>مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص885.</ref>.
* برخی هم معتقدند که اصل ولی قراردادن چیزی بعد از اولی بون هیچ فاصلی است : أصل الولي جعل الثاني بعد الأول من غير فصل من قولهم هذا يلي ذلك وليا<ref>الفروق في اللغة ؛ ص278.</ref>.
* برخی هم معتقدند که اصل «ولی» قراردادن چیزی بعد از اولی بدون هیچ فاصلی است : أصل الولي جعل الثاني بعد الأول من غير فصل من قولهم هذا يلي ذلك وليا<ref>الفروق في اللغة ؛ ص278.</ref>.
=== دیدگاه لغت‌‌شناسان ===
* صاحب العین معتقد است که موالی عمو زادگان هستند و عمو زادگان از اهل بیت کسانی هستند که صدقه واجبه بر انان حرام است و مَوْلَى‏ به معتق و حليف و ولي گفته می شود <ref>كتاب العين ؛ ج‏8 ؛ ص365.</ref>.
* صاحب العین معتقد است که موالی عمو زادگان هستند و عمو زادگان از اهل بیت کسانی هستند که صدقه واجبه بر انان حرام است و مَوْلَى‏ به معتق و حليف و ولي گفته می شود <ref>كتاب العين ؛ ج‏8 ؛ ص365.</ref>.
* ابن دريد «ولی» را مخالف دشمن دانسته و وَلْي را همجواری و همسایگی دانسته است <ref>جمهرة اللغة ؛ ج‏1 ؛ ص246.</ref>.
* ابن دريد «ولی» را مخالف دشمن دانسته و وَلْي را همجواری و همسایگی دانسته است <ref>جمهرة اللغة ؛ ج‏1 ؛ ص246.</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۶:
* صحاح ولایت را به معنای  مدیریت و سیات کردن دیگران هم ذکر کرده است <ref>الصحاح، ج‏6، ص: 2529.</ref> و ولی را ضد دشمن و مولی را مُعْتِق، مُعْتَق، پسرعمو، ناصر و همسایه معنی کرده است <ref>الصحاح، ج‏6، ص: 2529.</ref>
* صحاح ولایت را به معنای  مدیریت و سیات کردن دیگران هم ذکر کرده است <ref>الصحاح، ج‏6، ص: 2529.</ref> و ولی را ضد دشمن و مولی را مُعْتِق، مُعْتَق، پسرعمو، ناصر و همسایه معنی کرده است <ref>الصحاح، ج‏6، ص: 2529.</ref>
* فروق اللغة گفته ولی به عنوان صفت برای مُعین کمک کننده و مُعَان کمک شونده به کار می رود. پس مومنین ولی و معینِ دین و پیامبر خدایند و خداوند هم ولی و حافظ و پشتیبان مومنین است<ref>الفروق في اللغة ؛ ص278.</ref>. ولی بودن چند صورت دارد:  
* فروق اللغة گفته ولی به عنوان صفت برای مُعین کمک کننده و مُعَان کمک شونده به کار می رود. پس مومنین ولی و معینِ دین و پیامبر خدایند و خداوند هم ولی و حافظ و پشتیبان مومنین است<ref>الفروق في اللغة ؛ ص278.</ref>. ولی بودن چند صورت دارد:  
* ولي مسلمان یعنی اگر مسلمان نیاز داشت برای رفع نیاز او اقدام کند؛  
* ولي مسلمان یعنی کسی که اگر مسلمان نیاز داشت برای رفع نیاز او اقدام کند؛  
* ولي الحليف المعاقد یعنی اگر طرف حلف  و معاقَد اگر لازم داشت به کمکش بروند؛
* ولي الحليف المعاقد یعنی اگر طرف حلف  و معاقَد اگر لازم داشت به کمکش بروند؛
* ولي المرأة یعنی کسی که اگر زن کاری داشت برایش انجام دهد؛  
* ولي المرأة یعنی کسی که اگر زن کاری داشت برایش انجام دهد؛  
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش