۸۷٬۹۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
در ۱۲ فوریهٔ ۱۹۴۹ حسن البنا در دفتر جماعت جوانان مسلمان در قاهره منتظر رسیدن زکی علی پاشا به نمایندگی از دولت جهت مذاکره بود، ولی او نیامد. هنگامی که حسن البنا بههمراه [[عبدالکریم منصور]]، شوهرخواهرش، از دفتر بیرون آمده و منتظر تاکسی بودند، توسط دو مرد و با شلیک گلوله کشته شدند. | در ۱۲ فوریهٔ ۱۹۴۹ حسن البنا در دفتر جماعت جوانان مسلمان در قاهره منتظر رسیدن زکی علی پاشا به نمایندگی از دولت جهت مذاکره بود، ولی او نیامد. هنگامی که حسن البنا بههمراه [[عبدالکریم منصور]]، شوهرخواهرش، از دفتر بیرون آمده و منتظر تاکسی بودند، توسط دو مرد و با شلیک گلوله کشته شدند. | ||
پدر شیخ حسن البنا یکی از علمای [[الأزهر|الازهر]] و معروف به [[احمد الساعاتی|شیخ احمد الساعاتی]] بود. این شیخ، [[فقیه]] و حدیثشناس معروفی بود، ولی برای امرار معاش خود، در اوقات فراغت به تعمیر ساعت میپرداخت و به همین دلیل به "ساعاتی" معروف شده بود. در کنار او شخصی به نام حاج محمد سلطان هم مغازه آموزش تعمیر ساعت داشت که شاگردان بسیاری را تعلیم داد. یکی از این شاگردان وی "حسنالبنا" بود. مغازه او و شیخ احمد، مرکز تجمع و رفت و آمد [[سلفیت|سلفیها]] - بهشمار میرفت و میگویند که [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] در مدت اقامت خود در [[قاهره]]، از جمله افرادی بود که اغلب در این محل حضور مییافت و به سخن گفتن میپرداخت و به همین دلیل، علیرغم فاصله زمانی، بعضیها مدعی هستند که حسنالبنا از طریق حاج سلطان و پدر خود با افکار سید آشنا شده و راه جدیدی را در پیش گرفتهاست. خود شیخ حسنالبنا در کتاب خاطراتش به نام "مذکره الدعوه و الداعیه" تصریح میکند که راه او استمرار راه [[سید | پدر شیخ حسن البنا یکی از علمای [[الأزهر|الازهر]] و معروف به [[احمد الساعاتی|شیخ احمد الساعاتی]] بود. این شیخ، [[فقیه]] و حدیثشناس معروفی بود، ولی برای امرار معاش خود، در اوقات فراغت به تعمیر ساعت میپرداخت و به همین دلیل به "ساعاتی" معروف شده بود. در کنار او شخصی به نام حاج محمد سلطان هم مغازه آموزش تعمیر ساعت داشت که شاگردان بسیاری را تعلیم داد. یکی از این شاگردان وی "حسنالبنا" بود. مغازه او و شیخ احمد، مرکز تجمع و رفت و آمد [[سلفیت|سلفیها]] - بهشمار میرفت و میگویند که [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] در مدت اقامت خود در [[قاهره]]، از جمله افرادی بود که اغلب در این محل حضور مییافت و به سخن گفتن میپرداخت و به همین دلیل، علیرغم فاصله زمانی، بعضیها مدعی هستند که حسنالبنا از طریق حاج سلطان و پدر خود با افکار سید آشنا شده و راه جدیدی را در پیش گرفتهاست. خود شیخ حسنالبنا در کتاب خاطراتش به نام "مذکره الدعوه و الداعیه" تصریح میکند که راه او استمرار راه [[سید جمال الدین اسد آبادی|جمالالدین]] و [[محمد عبده|محمد عبدُه]] است. سر انجام حسن البنا یکی از انسانهای بزرگ در [[تاریخ اسلام]] گرایی معاصر بوده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == |