confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
(←اندیشه) |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
قاسم، به دور از پیچیدگیهای ایدئولوژیکی، معتقد است که مقاومت در همه اشکال مسالمت آمیز، نظامی، مردمی، رسانه ای و سیاسی معادله واقعی و بهترین فرمول مقابله با اشغالگری است. | قاسم، به دور از پیچیدگیهای ایدئولوژیکی، معتقد است که مقاومت در همه اشکال مسالمت آمیز، نظامی، مردمی، رسانه ای و سیاسی معادله واقعی و بهترین فرمول مقابله با اشغالگری است. | ||
خواستار گشودن به چارچوب های حزبی و سیاسی فلسطین است. مشارکت همه فلسطینی ها در یک روند گسترده مبارزه و تشکیل حمایت های عربی و بین المللی به خاطر اخراج آنها اشغالگر و ایجاد یک دولت مدنی مدرن که از یک سیستم دموکراتیک مبتنی بر تکثرگرایی کامل پیروی می کند. او بر این باور است که توافق اسلو و روند حل و فصل از زمان آغاز به کار شکست خورده است و مانعی واقعی برای آغاز اقدام ملی واحد برای مقابله با اشغالگری بوده است، هرچند که از زمان انتفاضه الاقصی عملا لغو شده است. تأثیرات منفی آن همچنان وجود دارد و به شدت وجود دارد و مرجعیت همه بازتابهای منفی آن را متحمل میشود و معتقد است که این توافق یک نظام سیاسی مخدوش فلسطینی ایجاد کرد که نماینده مردم نیست و با واقعیت فلسطین سازگار نیست. وضعیت وابستگی و ارتباط با اشغالگری باید از بین برود و توافق به طور کامل توسط طرف فلسطینی لغو شود تا تشکیل یک اقدام ملی واحد و یک نظام سیاسی دموکراتیک آغاز شود. | |||
قاسم تقسیم فلسطین را یک تقسیم سیاسی بین دو جریان متضاد میداند و نه آنطور که برخی تصور میکنند تقسیمبندی بین جنبشهای حماس و فتح است، زیرا جنبش اول معتقد است که گزینه مقاومت بهترین گزینه برای پایان دادن به اشغالگری است. دوم اینکه حل و فصل مسالمت آمیز بهترین گزینه برای مقابله با اشغال است. | قاسم تقسیم فلسطین را یک تقسیم سیاسی بین دو جریان متضاد میداند و نه آنطور که برخی تصور میکنند تقسیمبندی بین جنبشهای حماس و فتح است، زیرا جنبش اول معتقد است که گزینه مقاومت بهترین گزینه برای پایان دادن به اشغالگری است. دوم اینکه حل و فصل مسالمت آمیز بهترین گزینه برای مقابله با اشغال است. |