confirmed، مدیران
۳۶٬۱۹۳
ویرایش
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
با نظری به دانشهای مختلف اسلامی بودن برخی از علوم به آسانی قابل تحلیل است. چرا که علومی همانند تفسیر [[قرآن]]، فقه، [[حدیث]]، قرائت، کلام نقلی و... علومی هستند که همه برای فهم آموزههای دین اسلام تدوین شدهاند و همه بر اساس همان آموزهها و تحت تأثیر هدایت و فرمایشات پیامبر ـ (صلی الله علیه) و [[ائمه]] [[اهل بیت|اهلبیت (علیه السلام)]] شکل یافتهاند. به تعبیری موضوع مسائل، غرض و منبع مطالعاتی این علوم همه در دوران خود دین اسلام میباشد و در این دسته همین است. | با نظری به دانشهای مختلف اسلامی بودن برخی از علوم به آسانی قابل تحلیل است. چرا که علومی همانند تفسیر [[قرآن]]، فقه، [[حدیث]]، قرائت، کلام نقلی و... علومی هستند که همه برای فهم آموزههای دین اسلام تدوین شدهاند و همه بر اساس همان آموزهها و تحت تأثیر هدایت و فرمایشات پیامبر ـ (صلی الله علیه) و [[ائمه]] [[اهل بیت|اهلبیت (علیه السلام)]] شکل یافتهاند. به تعبیری موضوع مسائل، غرض و منبع مطالعاتی این علوم همه در دوران خود دین اسلام میباشد و در این دسته همین است. | ||
با نگرشی اجمالی به سیر تدوین این علوم در سرزمینهای اسلامی و مطالعه اولین جوانههای هر یک از این دانشها، این نکته به خوبی آشکار میشود. گسترش اسلام به ممالک غیرعرب، عدم آشنایی مردم آن کشورها و حتی خود مسلمانان عرب زبان [[مدینه]] و [[مکه]] با [[قرآن]] و حدیث و حتی زبان عربی، اختلاف قراءات و نسخههای | با نگرشی اجمالی به سیر تدوین این علوم در سرزمینهای اسلامی و مطالعه اولین جوانههای هر یک از این دانشها، این نکته به خوبی آشکار میشود. گسترش اسلام به ممالک غیرعرب، عدم آشنایی مردم آن کشورها و حتی خود مسلمانان عرب زبان [[مدینه]] و [[مکه]] با [[قرآن]] و حدیث و حتی زبان عربی، اختلاف قراءات و نسخههای دستنویس قرآن، در دهههای اول هجری، نیاز مسلمین به دانستن احکام و عدم دسترسی آنها به پیامبر و ائمه و [[صحابه|اصحاب]] ایشان و اختلافات گوناگون بر سر مسائل عقیدتی، همه و همه جزو علل تشکیل این علوم میباشند. | ||
و روشن است که نخستین و اصلیترین منبع مطالعاتی و تحقیقاتی دانش فقه، یا علوم قرآن و یا تفسیر و... خود قرآن کریم و سنت پیامبر (صلی الله علیه) و اهلبیت (علیه السلام) میباشد. | و روشن است که نخستین و اصلیترین منبع مطالعاتی و تحقیقاتی دانش فقه، یا علوم قرآن و یا تفسیر و... خود قرآن کریم و سنت پیامبر (صلی الله علیه) و اهلبیت (علیه السلام) میباشد. | ||
علاوه بر نیاز مردم به ضرورت به کارگیری احکام اسلام (قرآن و سنت) برای بهتر زیستن در ابعاد مختلف زندگی (فردی، خانوادگی، اجتماعی) و مراحل آن، انگیزه و عامل اصلی تشویق مردم به فراگیری این علوم، آیات متعدد قرآن کریم و روایات فراوان از پیامبر اکرم (صلی الله علیه) و اهلبیت (علیه السلام) است. | علاوه بر نیاز مردم به ضرورت به کارگیری احکام اسلام (قرآن و سنت) برای بهتر زیستن در ابعاد مختلف زندگی (فردی، خانوادگی، اجتماعی) و مراحل آن، انگیزه و عامل اصلی تشویق مردم به فراگیری این علوم، آیات متعدد قرآن کریم و روایات فراوان از پیامبر اکرم (صلی الله علیه) و اهلبیت (علیه السلام) است. چنانکه بارها در قرآن، دستور به تدبر در قرآن و فهم آن آمده است<ref> نساء/سوره۴،آیه۸۲.محمد/سوره۴۷،آیه۲۴. ص/سوره۳۸،آیه۲۹</ref>. | ||
و یا مردم به فراگیری دقیق و عمیق فقه یعنی همه آنچه در دین آمده است، دعوت شدهاند<ref> توبه/سوره۹،آیه۱۲۲.</ref>. | و یا مردم به فراگیری دقیق و عمیق فقه یعنی همه آنچه در دین آمده است، دعوت شدهاند<ref> توبه/سوره۹،آیه۱۲۲.</ref>. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
اگرچه خوارزمى مانند فارابى علوم را با نظمى منطقى و فلسفى مرتب نکرده، اما به امتیاز هر علم در مقایسه با علم دیگر بر اساس موضوع و غایت نهایىِ آن علم توجه داشته است. از نظر خوارزمى برخى علوم خود هدفاند و برخى دیگر وسیله براى رسیدن به هدف. و طبیعى است که علوم اول از دومى برتر است. او در کتاب خود، مفاتیحالعلوم که کوششى جدید براى ارائه طبقهبندى علوم بود، علوم را به دو مقاله یا بخش تقسیم کرده است: نخست «علوم شرعى» و دوم دانشهاى بیگانه یا <big>علوم عجمى</big>. او بخش نخست از کتابش را به علوم اسلامى که در قلمرو فرهنگ و تمدن اسلامى به وجود آمده یا پرورش یافتهاند اختصاص داده و بخش دوم را به علوم مختلفى که مهد آنها در ایران یا یونان یا هند بوده و مسلمانان در رشد و بالندگى آن نقش مؤثرى داشتهاند، اختصاص داده است<ref>ژیوا وسل، دایرةالمعارف هاى فارسى، تهران، توس، ۱۳۷۹، ص ۴۰-۲۰</ref>. | اگرچه خوارزمى مانند فارابى علوم را با نظمى منطقى و فلسفى مرتب نکرده، اما به امتیاز هر علم در مقایسه با علم دیگر بر اساس موضوع و غایت نهایىِ آن علم توجه داشته است. از نظر خوارزمى برخى علوم خود هدفاند و برخى دیگر وسیله براى رسیدن به هدف. و طبیعى است که علوم اول از دومى برتر است. او در کتاب خود، مفاتیحالعلوم که کوششى جدید براى ارائه طبقهبندى علوم بود، علوم را به دو مقاله یا بخش تقسیم کرده است: نخست «علوم شرعى» و دوم دانشهاى بیگانه یا <big>علوم عجمى</big>. او بخش نخست از کتابش را به علوم اسلامى که در قلمرو فرهنگ و تمدن اسلامى به وجود آمده یا پرورش یافتهاند اختصاص داده و بخش دوم را به علوم مختلفى که مهد آنها در ایران یا یونان یا هند بوده و مسلمانان در رشد و بالندگى آن نقش مؤثرى داشتهاند، اختصاص داده است<ref>ژیوا وسل، دایرةالمعارف هاى فارسى، تهران، توس، ۱۳۷۹، ص ۴۰-۲۰</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[اصول دین]] | |||
* [[فروع دین]] | |||
* [[فقه|علم فقه]] | |||
* [[قرآن]] | |||
== پانویس == | == پانویس == |