confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==دوران تحصیل== | ==دوران تحصیل== | ||
استاد مصباح یزدی که در دامان چنین خانوادهای پرورده شده بود، با ورود به دبستان، همه ساله، شاگرد ممتاز مدرسه شناخته میشد و این مسأله باعث شده بود که مورد محبت فراوان معلمان واقع شود. در روزگاری که استاد، دوره دبستان را میگذرانید، جامعه، اقبالی به [[علوم اسلامی|علوم دینی]] نشان نمیداد. تبلیغات رضا | استاد مصباح یزدی که در دامان چنین خانوادهای پرورده شده بود، با ورود به دبستان، همه ساله، شاگرد ممتاز مدرسه شناخته میشد و این مسأله باعث شده بود که مورد محبت فراوان معلمان واقع شود. در روزگاری که استاد، دوره دبستان را میگذرانید، جامعه، اقبالی به [[علوم اسلامی|علوم دینی]] نشان نمیداد. تبلیغات [[رضاخان|رضا خانی]]، میکوشید تا نسل جوان را نسبت به روحانیّت بدبین کند. پر واضح است در چنین فضایی، چنانچه شاگرد ممتازی چون محمد تقی مصباح یزدی بخواهد به تحصیلات حوزوی روی آورد، شگفتی همشاگردیها و استادان و معلمان را بر خواهد انگیخت! از سوی دیگر، جذبه معنوی «مرحوم حاج شیخ احمد آخوندی» که از خویشاوندان مادری استاد و مقیم [[نجف|نجف]] بود و گهگاه برای سرکشی موقوفهای که متولی آن بود، به یزد میآمد و میهمان خانواده استاد میشد، شیفتگی وی به تحصیل علوم دینی را دو چندان میساخت. | ||
رؤیای ورود به حوزه، در سال تحصیلی ۲۶ ـ ۱۳۲۵ که دوره ابتدایی ایشان پایان یافته بود، | رؤیای ورود به حوزه، در سال تحصیلی ۲۶ ـ ۱۳۲۵ که دوره ابتدایی ایشان پایان یافته بود، متحقق شد؛ آن هم در تابستان! فصلی که نوجوانان را به تفریح و سرگرمیهای جذاب فرا میخواند! اما شیفتگی استاد، او را به یکی از حجرههای مدرسه شفیعیه یزد کشاند. همّت و جدیت او باعث شد که مقدمات و سطوح متوسطه را در مدت چهار سال فرا گیرد. در همین سالها بود که «حاج شیخ احمد آخوندی» دیگر بار به یزد آمد و با مشاهده تلاش شایان طلبه جوان، او را برای هجرت به [[نجف اشرف|نجف اشرف]] و ادامه تحصیل در آن حوزه سترگ، تشویق کرد. همچنین خانواده او را به منظور حمایت از او به مهاجرت به نجف، ترغیب نمود. | ||
این گونه بود که اعضای خانواده، همگی در اواخر سال ۱۳۳۰ رهسپار نجف شدند. شش ماه گذشت و وضع مالی خانواده نابسامان شد و تلاشهای پدر برای کسب در آمد کارگر نیفتاد و آنان مجبور به بازگشت به ایران شدند. والدین استاد به دلیل دلبستگی فراوان به وی، حاضر نشدند که او به تنهایی در نجف بماند و به ناچار، ایشان نیز رهسپار ایران شد. پس از پا نهادن به [[ایران]] به تهران آمد و تابستان آنسال را همراه با خانواده در [[تهران]] ماند. | این گونه بود که اعضای خانواده، همگی در اواخر سال ۱۳۳۰ رهسپار نجف شدند. شش ماه گذشت و وضع مالی خانواده نابسامان شد و تلاشهای پدر برای کسب در آمد کارگر نیفتاد و آنان مجبور به بازگشت به ایران شدند. والدین استاد به دلیل دلبستگی فراوان به وی، حاضر نشدند که او به تنهایی در نجف بماند و به ناچار، ایشان نیز رهسپار ایران شد. پس از پا نهادن به [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] به تهران آمد و تابستان آنسال را همراه با خانواده در [[تهران]] ماند. | ||
بیست روز مانده به آغاز درسها، در حالی که توانسته بود رضایت خانواده را جلب کند، راهی [[قم]] شد و پس از مدتی، با سختی فراوان، توانست در [[مدرسه فیضیه]]، حجره بگیرد و در دروس «مکاسب»، «کفایه» و «منظومه» شرکت کند. در این دوره چنان مطالعه و مباحثه وقت او را پر کرده بود که به گفته خود، در شبانه روز، پنج یا شش ساعت برای خواب باقی مانده بود. | بیست روز مانده به آغاز درسها، در حالی که توانسته بود رضایت خانواده را جلب کند، راهی [[قم]] شد و پس از مدتی، با سختی فراوان، توانست در [[مدرسه فیضیه|مدرسه فیضیه]]، حجره بگیرد و در دروس «مکاسب»، «کفایه» و «منظومه» شرکت کند. در این دوره چنان مطالعه و مباحثه وقت او را پر کرده بود که به گفته خود، در شبانه روز، پنج یا شش ساعت برای خواب باقی مانده بود. | ||
هنوز کفایه و مکاسب را به پایان نبرده بود که گهگاه برای کسب آمادگی، در درس «امام خمینی» حاضر میشد و شخصیت امام تأثیر شگرفی در زندگی ایشان گذاشت. در کنار درس امام در درس فقه [[سید حسین بروجردی|آیتاللهالعظمی بروجردی]] نیز شرکت میجست و در همین سالها، با شخصیت [[سید محمدحسین طباطبایی|علامهطباطبایی]] انس فراوانی پیدا کرده بود و در مجالس درس عمومی و خصوصی ایشان حضور مییافت. از دیگر کسانی که ایشان سالهای متمادی را به تحصیل نزد او گذراند، [[آیه اللهالعظمی بهجت]] بود. وی در طول این سالها، بنا به گفته هم دورهایها، با دقت فراوان و با جهد و تلاش شایان به تحصیل علوم میپرداخت و همزمان به تهذیب نفس و ایجاد سجایای اخلاقی اهتمام ویژه نشان میداد. | هنوز کفایه و مکاسب را به پایان نبرده بود که گهگاه برای کسب آمادگی، در درس «امام خمینی» حاضر میشد و شخصیت امام تأثیر شگرفی در زندگی ایشان گذاشت. در کنار درس امام در درس فقه [[سید حسین بروجردی|آیتاللهالعظمی بروجردی]] نیز شرکت میجست و در همین سالها، با شخصیت [[سید محمدحسین طباطبایی|علامهطباطبایی]] انس فراوانی پیدا کرده بود و در مجالس درس عمومی و خصوصی ایشان حضور مییافت. از دیگر کسانی که ایشان سالهای متمادی را به تحصیل نزد او گذراند، [[محمد تقی بهجت|آیه اللهالعظمی بهجت]] بود. وی در طول این سالها، بنا به گفته هم دورهایها، با دقت فراوان و با جهد و تلاش شایان به تحصیل علوم میپرداخت و همزمان به تهذیب نفس و ایجاد سجایای اخلاقی اهتمام ویژه نشان میداد. | ||
==دوستان== | ==دوستان== |