۸۷٬۹۶۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[جواهر الکلام' به '[[جواهر الکلام (کتاب)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:ولایت فقیه.jpg|بیقاب|چپ|بندانگشتی|]] | [[پرونده:ولایت فقیه.jpg|بیقاب|چپ|بندانگشتی|]] | ||
'''ولایت فقیه''' یعنی حکومت فقیه عادل و دینشناس. ولایت فقیه در رهبری جامعه اسلامی و اداره امور اجتماعی ملت اسلامی در هر عصر و زمان از ارکان [[مذهب شیعه|مذهب حقه اثنی عشری]] است که ریشه در اصل [[امامت]] دارد. عـدم اعتقاد به ولایت فقیه، اعم از این که بر اثـر [[اجتهاد]] باشـد یا تقلیـد، در عصر غیبت [[حجت بن | '''ولایت فقیه''' یعنی حکومت فقیه عادل و دینشناس. ولایت فقیه در رهبری جامعه اسلامی و اداره امور اجتماعی ملت اسلامی در هر عصر و زمان از ارکان [[مذهب شیعه|مذهب حقه اثنی عشری]] است که ریشه در اصل [[امامت]] دارد. عـدم اعتقاد به ولایت فقیه، اعم از این که بر اثـر [[اجتهاد]] باشـد یا تقلیـد، در عصر غیبت [[حجت بن الحسن (مهدی)|حضرت حجت (علیهالسلام)]] موجب ارتداد و خروج از [[اسلام|دین اسلام]] نمیشود و اگر کسی به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم اعتقاد به آن رسیده باشد معذور است، ولی ترویج اختلاف و تفرقه بین [[مسلمان|مسلمانان]] برای او جایز نیست. | ||
== نظریه ولایت فقیه == | == نظریه ولایت فقیه == | ||
ولایت فقیه نظریهای در فقه [[شیعه]] که طبق آن در زمان غیبت [[حجت بن | ولایت فقیه نظریهای در فقه [[شیعه]] که طبق آن در زمان غیبت [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (علیهالسلام)]]، حکومت برعهدۀ فقیه جامعالشرایط است. ریشۀ تاریخی این نظریه را به زمان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)]] باز گرداندهاند. فقیهانی چون [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]] و [[محقق کرکی]] دربارۀ اختیارات حکومتی فقیهان سخن گفتهاند ولی [[ملا احمد نراقی]] را نخستین فقیهی شمردهاند که همۀ اختیارات و وظایف فقیه را ذیل عنوان ولایت فقیه جمع کرد. | ||
== انتخاب ولیّ فقیه == | == انتخاب ولیّ فقیه == | ||
مهمترین دیدگاهی که در مقابل دیدگاه نصب، به تبیین منشأ مشروعیت | مهمترین دیدگاهی که در مقابل دیدگاه نصب، به تبیین منشأ مشروعیت ولایت فقیه میپردازد، دیدگاه انتخاب است که قائل به هیچگونه نصّی بر نصب ولیّ فقیه، در زمان غیبت نیست و معتقد است انتخاب مردمی، به رهبر، برای تصدی امر ولایت و تصرفات اجتماعی، مشروعیت میبخشد. اکنون به بررسی این دیدگاه میپردازیم. | ||
=== ادلّه دیدگاه انتخاب ولیّ فقیه === | === ادلّه دیدگاه انتخاب ولیّ فقیه === | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
=== سیدمرتضی === | === سیدمرتضی === | ||
[[سیدمرتضی]] فرمود: به باور شیعه امامیه قوانین و حدود الهی دائمی است و به هیچ زمانی نباید تعطیل شود و کسی باید احکام خدا را اجرا نماید که فقیه و مجتهد مطلق باشد، مثلا دست دزد باید قطع شود با وجود شرایطی که در دزدی گفته شده چون خداوند فرمود: «و السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما» بدیهی است که تشخیص و اجرای حکم فقط به عهده فقیه جامع الشرایط است<ref>[http://lib.eshia.ir/15039/1/530/%D9%8A%D8%B1%D9%89 سیدمرتضی، علی بن حسین، الانتصار، ص۵۳۰.]</ref>. | [[سید مرتضی علمالهدی|سیدمرتضی]] فرمود: به باور شیعه امامیه قوانین و حدود الهی دائمی است و به هیچ زمانی نباید تعطیل شود و کسی باید احکام خدا را اجرا نماید که فقیه و مجتهد مطلق باشد، مثلا دست دزد باید قطع شود با وجود شرایطی که در دزدی گفته شده چون خداوند فرمود: «و السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما» بدیهی است که تشخیص و اجرای حکم فقط به عهده فقیه جامع الشرایط است<ref>[http://lib.eshia.ir/15039/1/530/%D9%8A%D8%B1%D9%89 سیدمرتضی، علی بن حسین، الانتصار، ص۵۳۰.]</ref>. | ||
=== شیخ طوسی === | === شیخ طوسی === | ||
شیخ طوسی در باب اجرای حدود و احکام الهی در همه زمانها چه حضور معصوم چه غیبت معصوم (علیهالسلام) گفت: یجب قطع ید السارق بالکتاب و السنة، قال الله تعالی: و السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما، سپس فرمود: قضاوت و صدور حکم و حل دعاوی مردم [[واجب کفایی]] است که با قیام یک [[فقیه]] از عهده بقیه ساقط است<ref>[http://lib.eshia.ir/10036/8/83/%D9%84%D8%A3%D9%86 طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیة، ج۸، ص۸۳.]</ref>. | [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] در باب اجرای حدود و احکام الهی در همه زمانها چه حضور معصوم چه غیبت معصوم (علیهالسلام) گفت: یجب قطع ید السارق بالکتاب و السنة، قال الله تعالی: و السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما، سپس فرمود: قضاوت و صدور حکم و حل دعاوی مردم [[واجب کفایی]] است که با قیام یک [[فقیه]] از عهده بقیه ساقط است<ref>[http://lib.eshia.ir/10036/8/83/%D9%84%D8%A3%D9%86 طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیة، ج۸، ص۸۳.]</ref>. | ||
بدیهی است که قضاوت و اجرای احکام و حدود الهی، کار فقیه جامع الشرایط یا منصوب از جانب اوست و نیز معلوم است که اجرای حدود الهی، تحت نفوذ حاکم ستمگر میسر نیست، پس نخست باید حکومت اسلامی تشکیل بشود آنگاه، حدود الهی اجرا گردد. | بدیهی است که قضاوت و اجرای احکام و حدود الهی، کار فقیه جامع الشرایط یا منصوب از جانب اوست و نیز معلوم است که اجرای حدود الهی، تحت نفوذ حاکم ستمگر میسر نیست، پس نخست باید حکومت اسلامی تشکیل بشود آنگاه، حدود الهی اجرا گردد. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
=== ابنادریس حلی === | === ابنادریس حلی === | ||
[[ابن ادریس حلی|ابنادریس حلی]] سخنان [[سیدمرتضی]] و [[شیخ طوسی]] را پذیرفته و گفته است: جمیع حدود و احکام الهی مثل حد سرقت و غیره باید در همه زمانها اجرا گردد و احکام الهی به هیچ روی نباید تعطیل شود، چون لازمه تعطیلی حدود الهی تعطیلی دین است<ref>[http://lib.eshia.ir/10023/3/498/%D9%8A%D9%86%D8%A8%D8%BA%D9%8A ابنادریس، محمد بن منصور، السرائر لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۴۹۸.]</ref>. | [[ابن ادریس حلی|ابنادریس حلی]] سخنان [[سید مرتضی علمالهدی|سیدمرتضی]] و [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] را پذیرفته و گفته است: جمیع حدود و احکام الهی مثل حد سرقت و غیره باید در همه زمانها اجرا گردد و احکام الهی به هیچ روی نباید تعطیل شود، چون لازمه تعطیلی حدود الهی تعطیلی دین است<ref>[http://lib.eshia.ir/10023/3/498/%D9%8A%D9%86%D8%A8%D8%BA%D9%8A ابنادریس، محمد بن منصور، السرائر لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۴۹۸.]</ref>. | ||
=== شهید اول === | === شهید اول === | ||
[[شهید اول]] در این باب مینویسد: بر امام (علیهالسلام) نصب قاضی واجب است و بر جمیع مسلمانان نیز مراجعه به منصوب امام (علیهالسلام) واجب و لازم است. در زمان غیبت امام (علیهالسلام) حکم فقیه جامع الشرایط نافذ است: فی غیبة الامام ینفذ قضاء الفقیه الجامع للشرائط و یجب الترافع الیه و حکمه حکم المنصوب من قبل الامام (علیهالسلام) بدیهی است که در زمان غیبت معصوم (علیهالسلام) قضاوت قاضی تحت نفوذ حاکم ستمگر برای مردم واجب الاتباع نیست، پس حکومت باید الهی باشد تا مردم حکم قاضی را بپذیرند و بدو رجوع نمایند. | [[محمد بن مکی|شهید اول]] در این باب مینویسد: بر امام (علیهالسلام) نصب قاضی واجب است و بر جمیع مسلمانان نیز مراجعه به منصوب امام (علیهالسلام) واجب و لازم است. در زمان غیبت امام (علیهالسلام) حکم فقیه جامع الشرایط نافذ است: فی غیبة الامام ینفذ قضاء الفقیه الجامع للشرائط و یجب الترافع الیه و حکمه حکم المنصوب من قبل الامام (علیهالسلام) بدیهی است که در زمان غیبت معصوم (علیهالسلام) قضاوت قاضی تحت نفوذ حاکم ستمگر برای مردم واجب الاتباع نیست، پس حکومت باید الهی باشد تا مردم حکم قاضی را بپذیرند و بدو رجوع نمایند. | ||
سپس شهید اول مینویسد: اگر دو فقیه از حیث فقاهت مساوی باشند باید به فقیه اعدل رجوع شود و حکم او پذیرفته گردد و نباید به خاطر تعدد فقیهان حکم الهی معطل بماند<ref>[http://lib.eshia.ir/10020/2/67/%D9%81%D9%83%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D9%91%D8%AF شهید اول، محمد مکی عاملی، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۲، ص۶۷]</ref>. | سپس شهید اول مینویسد: اگر دو فقیه از حیث فقاهت مساوی باشند باید به فقیه اعدل رجوع شود و حکم او پذیرفته گردد و نباید به خاطر تعدد فقیهان حکم الهی معطل بماند<ref>[http://lib.eshia.ir/10020/2/67/%D9%81%D9%83%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D9%91%D8%AF شهید اول، محمد مکی عاملی، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۲، ص۶۷]</ref>. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
=== شهید ثانی === | === شهید ثانی === | ||
[[شهید ثانی]] در شرح سخنان محقق حلی در باب امر به معروف گوید: فقیه جامع الشرایط در زمان غیبت معصوم (علیهالسلام) و در حال تقیه، حتی تحت سلطه حاکمان جور نیز باید حدود الهی را اجرا نماید. در این شرایط فقیه که تحت سلطه حاکم ظالم است، باید به نیت نیابت از معصوم حدود الهی را اجرا کند. سپس فرمود: این مطلب با تمسک به مقبوله عمر بن حنظله اثبات میشود و طبق مضمون آن فقط فقیه جامع الشرایط بر مردم ولایت دارد<ref>[http://lib.eshia.ir/10151/3/107/%D8%A3%D9%87%D9%84%D9%87%D8%A7 شهید ثانی، زینالدین بن علی عاملی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۳، ص۱۰۷-۱۰۸.]</ref>. | [[شیخ زینالدین علی عاملی|شهید ثانی]] در شرح سخنان محقق حلی در باب امر به معروف گوید: فقیه جامع الشرایط در زمان غیبت معصوم (علیهالسلام) و در حال تقیه، حتی تحت سلطه حاکمان جور نیز باید حدود الهی را اجرا نماید. در این شرایط فقیه که تحت سلطه حاکم ظالم است، باید به نیت نیابت از معصوم حدود الهی را اجرا کند. سپس فرمود: این مطلب با تمسک به مقبوله عمر بن حنظله اثبات میشود و طبق مضمون آن فقط فقیه جامع الشرایط بر مردم ولایت دارد<ref>[http://lib.eshia.ir/10151/3/107/%D8%A3%D9%87%D9%84%D9%87%D8%A7 شهید ثانی، زینالدین بن علی عاملی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۳، ص۱۰۷-۱۰۸.]</ref>. | ||
نکته قابل توجه در سخنان شهید ثانی آن است که ولایت فقیه در زمان غیبت با وجود سلطان جائر نیز نافذ است، بنابراین، با مفهوم اولویت، در حکومت شرعی حاکم اسلامی به طریق اولی حکم فقیه نافذ خواهد بود. | نکته قابل توجه در سخنان شهید ثانی آن است که ولایت فقیه در زمان غیبت با وجود سلطان جائر نیز نافذ است، بنابراین، با مفهوم اولویت، در حکومت شرعی حاکم اسلامی به طریق اولی حکم فقیه نافذ خواهد بود. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
=== ملااحمد نراقی === | === ملااحمد نراقی === | ||
ملا احمد نراقی (متوفی ۱۲۴۵هق)، بعد از کاشفالغطاء، فقیه شیعی است که ولایت مطلقه فقیه را به معنی کامل کلمه با استناد به آیات و احادیث به اثبات رسانده است. وی در کتاب [[عوائد الایام (کتاب)|عوائد الایام]] با استناد به دهها حدیث معتبر و آیات [[قرآن]] ولایت مطلقه فقیه را اثبات فرمود که ذیلا به برخی از احادیث مورد استناد وی اشارت میشود: | [[ملا احمد نراقی]] (متوفی ۱۲۴۵هق)، بعد از کاشفالغطاء، فقیه شیعی است که ولایت مطلقه فقیه را به معنی کامل کلمه با استناد به آیات و احادیث به اثبات رسانده است. وی در کتاب [[عوائد الایام (کتاب)|عوائد الایام]] با استناد به دهها حدیث معتبر و آیات [[قرآن]] ولایت مطلقه فقیه را اثبات فرمود که ذیلا به برخی از احادیث مورد استناد وی اشارت میشود: | ||
توقیع امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) که فرمود: «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا.» [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] فرمود: «ان مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله الامناء علی حلال و حرامه.» [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق]] (علیهالسلام) فرمود: «العلماء ورثة الانبیاء.» امام کاظم (علیهالسلام) صادر شده است که: «ان المؤمنین الفقهاء حصون الاسلام» پیامبر اکرم فرمودند: «الفقهاء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا، علماء امتی کسائر الانبیاء قبلی»<ref>نراقی، ملااحمد، حدود ولایت حاکم اسلامی، ص۱۷ - ۲۳.</ref>. | توقیع امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) که فرمود: «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا.» [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] فرمود: «ان مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله الامناء علی حلال و حرامه.» [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق]] (علیهالسلام) فرمود: «العلماء ورثة الانبیاء.» امام کاظم (علیهالسلام) صادر شده است که: «ان المؤمنین الفقهاء حصون الاسلام» پیامبر اکرم فرمودند: «الفقهاء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا، علماء امتی کسائر الانبیاء قبلی»<ref>نراقی، ملااحمد، حدود ولایت حاکم اسلامی، ص۱۷ - ۲۳.</ref>. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
=== صاحب جواهر === | === صاحب جواهر === | ||
میرزا حسن صاحب جواهر (متوفی ۱۲۶۶ ه. ق)، فقیه شیعی بعد از نراقی در این باب داد سخن داد و ولایت را در اوج خود به اثبات رساند است. وی در باب امر به معروف [[جواهر الکلام | میرزا حسن صاحب جواهر (متوفی ۱۲۶۶ ه. ق)، فقیه شیعی بعد از نراقی در این باب داد سخن داد و ولایت را در اوج خود به اثبات رساند است. وی در باب امر به معروف [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر الکلام]] ذیل سخنان محقق حلی که فرموده بود: یجوز للفقهاء العارفین اقامة الحدود فی حال غیبة الامام (علیهالسلام) کما لهم الحکم بین الناس ویجب علی الناس مساعدتهم: بر فقیهان جامع الشرایط اقامه حدود الهی در زمان غیبت امام (علیهالسلام) جایز است بدانسان که حکمراندن میان مردم ویژه ایشان است و بر مردم واجب است که ایشان را یاری دهند؛ گفت: بدانسان که مساعدت معصوم (علیهالسلام) برای اقامه حدود الهی و حکمرانی، بر مردم واجب است، مساعدت فقیه جامع الشرایط نیز واجب است. | ||
این مطلب قول مشهور بلکه سخن جمیع فقیهان بزرگ شیعه است: لا اجد خلافا الا ما یحکی عن البعض و لم تتحقه بل لعل المتحقق خلافه؛ هیچ مخالفی نیافتم جز نقل قول برخی فقها که در آن باب تحقیق کافی انجام ندادم که در صورت تحقیق خلاف این نقل ثابت میشود<ref>[http://lib.eshia.ir/10088/21/394/%D8%A3%D8%AC%D8%AF نجفی، میرزا محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۳۹۴.]</ref> سپس فرمود: احادیث بسیاری دال بر ولایت مطلقه فقیه است، مثل حدیث مقبوله عمر بن حنظله که امام صادق (علیهالسلام) در آن حدیث شریف فقیه جامع الشرایط را به حکومت منصوب فرمود و رد سخن او را در حد رد سخن معصوم و خدا دانست که نتیجهاش شرک به خدا و کفر است؛ توقیع مبارک امام زمان (علیهالسلام) که در مورد قبول جمیع فقیهان شیعه است. امام (علیهالسلام) در آخر آن حدیث فرمود: فقیهان حجت من هستند، یا خلیفة من هستند: «فانهم ځجتی علیکم و فی بعض الکتب، فانهم لیقتی علیکم.» دلالت این حدیث نیز بر ولایت مطلقه فقیه بسیار روشن است. مضاف بر اینها، حدیث نبوی است که پیامبر فرمودند: «انهم کانبیاء بنی اسرائیل.» دلالت این حدیث نیز بسیار روشن میباشد که مؤید دیگر احادیث است. طبق فرموده پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)، همانسان که [[حضرت یوسف]] (علیهالسلام)، [[حضرت داوود]] (علیهالسلام) و [[حضرت سلیمان]] (علیهالسلام) حکومت تشکیل دادند، فقیهان نیز باید حکومت الهی را تشکیل دهند. و نیز [[علی بن ابی طالب|حضرت علی]] (علیهالسلام) گفتند که پیامبر فرمود: هرکه حدی از حدود الهی را تعطیل کند با خدا دشمنی کرده است<ref>[http://lib.eshia.ir/10088/21/394/%D9%81%D9%82%D8%AF نجفی، میرزا محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۳۹۴ - ۳۹۶.]</ref>. | این مطلب قول مشهور بلکه سخن جمیع فقیهان بزرگ شیعه است: لا اجد خلافا الا ما یحکی عن البعض و لم تتحقه بل لعل المتحقق خلافه؛ هیچ مخالفی نیافتم جز نقل قول برخی فقها که در آن باب تحقیق کافی انجام ندادم که در صورت تحقیق خلاف این نقل ثابت میشود<ref>[http://lib.eshia.ir/10088/21/394/%D8%A3%D8%AC%D8%AF نجفی، میرزا محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۳۹۴.]</ref> سپس فرمود: احادیث بسیاری دال بر ولایت مطلقه فقیه است، مثل حدیث مقبوله عمر بن حنظله که امام صادق (علیهالسلام) در آن حدیث شریف فقیه جامع الشرایط را به حکومت منصوب فرمود و رد سخن او را در حد رد سخن معصوم و خدا دانست که نتیجهاش شرک به خدا و کفر است؛ توقیع مبارک امام زمان (علیهالسلام) که در مورد قبول جمیع فقیهان شیعه است. امام (علیهالسلام) در آخر آن حدیث فرمود: فقیهان حجت من هستند، یا خلیفة من هستند: «فانهم ځجتی علیکم و فی بعض الکتب، فانهم لیقتی علیکم.» دلالت این حدیث نیز بر ولایت مطلقه فقیه بسیار روشن است. مضاف بر اینها، حدیث نبوی است که پیامبر فرمودند: «انهم کانبیاء بنی اسرائیل.» دلالت این حدیث نیز بسیار روشن میباشد که مؤید دیگر احادیث است. طبق فرموده پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)، همانسان که [[حضرت یوسف]] (علیهالسلام)، [[حضرت داود|حضرت داوود]] (علیهالسلام) و [[حضرت سلیمان]] (علیهالسلام) حکومت تشکیل دادند، فقیهان نیز باید حکومت الهی را تشکیل دهند. و نیز [[علی بن ابی طالب|حضرت علی]] (علیهالسلام) گفتند که پیامبر فرمود: هرکه حدی از حدود الهی را تعطیل کند با خدا دشمنی کرده است<ref>[http://lib.eshia.ir/10088/21/394/%D9%81%D9%82%D8%AF نجفی، میرزا محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۳۹۴ - ۳۹۶.]</ref>. | ||
سپس در باب حدود ولایت فقیه فرمود: یظهر عدم الفرق بین مناصب الامام (علیهالسلام) اجمع بل یمکن دعوی المفروغیه عنه بین الاصحاب قال المحقق الکرکی: اتفق اصحابنا علی ان الفقیه العادل الجامع الشرائط الفتوی نایب من جانب الامام (علیهالسلام) حال الغیبة فی جمیع ماللنیابة مدخل. فرقی میان جمیع منصبهای حکومتی معصوم و فقه جامع الشرایط در کار نیست، بلکه میتوان گفت که این مطلب مفروغ عنه است و کسی در آن اختلافی ندارد. محقق کرکی فرمود: این مطلب اجتماعی است و کسی در وحدت اختیارات فقیه در حال غیبت امام (علیهالسلام) با اختیارات خود امام (علیهالسلام) شکی ندارد، چون فقیه نایب امام (علیهالسلام) است. | سپس در باب حدود ولایت فقیه فرمود: یظهر عدم الفرق بین مناصب الامام (علیهالسلام) اجمع بل یمکن دعوی المفروغیه عنه بین الاصحاب قال المحقق الکرکی: اتفق اصحابنا علی ان الفقیه العادل الجامع الشرائط الفتوی نایب من جانب الامام (علیهالسلام) حال الغیبة فی جمیع ماللنیابة مدخل. فرقی میان جمیع منصبهای حکومتی معصوم و فقه جامع الشرایط در کار نیست، بلکه میتوان گفت که این مطلب مفروغ عنه است و کسی در آن اختلافی ندارد. محقق کرکی فرمود: این مطلب اجتماعی است و کسی در وحدت اختیارات فقیه در حال غیبت امام (علیهالسلام) با اختیارات خود امام (علیهالسلام) شکی ندارد، چون فقیه نایب امام (علیهالسلام) است. | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
=== امام خمینی === | === امام خمینی === | ||
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در باب ولایت فقیه دیدگاهی بسان نراقی و صاحب جواهر دارد، اما در [[حکومت اسلامی (کتاب)|کتاب حکومت اسلامی]] و [[کتاب البیع]] ولایت مطلقه فقیه جامع الشرایط را با استناد به عقل و آیات و روایات معتبر به اثبات رسانید. حضرت امام (رحمةاللهعلیه)، دو شرط اساسی برای فقیه ذکر میکند و میفرماید: | [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی (رحمةاللهعلیه)]] در باب ولایت فقیه دیدگاهی بسان نراقی و صاحب جواهر دارد، اما در [[حکومت اسلامی (کتاب)|کتاب حکومت اسلامی]] و [[کتاب البیع]] ولایت مطلقه فقیه جامع الشرایط را با استناد به عقل و آیات و روایات معتبر به اثبات رسانید. حضرت امام (رحمةاللهعلیه)، دو شرط اساسی برای فقیه ذکر میکند و میفرماید: | ||
حاکم اسلامی پس از شرایط عامه مثل عقل و تدبیر باید دارای دو شرط باشد: یکی علم به قوانین الهی یعنی باید مجتهد مطلق باشد؛ دو دیگر باید دارای صفت عدالت باشد<ref>[http://lib.eshia.ir/11194/0/10/%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%87 خمینی، سیدروحالله، حکومت اسلامی، مقدمه، ص۱۰.]</ref>. | حاکم اسلامی پس از شرایط عامه مثل عقل و تدبیر باید دارای دو شرط باشد: یکی علم به قوانین الهی یعنی باید مجتهد مطلق باشد؛ دو دیگر باید دارای صفت عدالت باشد<ref>[http://lib.eshia.ir/11194/0/10/%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%87 خمینی، سیدروحالله، حکومت اسلامی، مقدمه، ص۱۰.]</ref>. |