۸۸٬۱۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = ام المؤمنین [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه کبری (سلامالله علیها)]] | | مادر = ام المؤمنین [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه کبری (سلامالله علیها)]] | ||
}} | }} | ||
'''فاطمه بنت محمد'''، دختر گرامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و [[حضرت خدیجه]]، همسر [[علی بن | '''فاطمه بنت محمد'''، دختر گرامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و [[خدیجه بنت خویلد|حضرت خدیجه]]، همسر [[علی بن ابیطالب|امام علی (علیهالسلام)]] و مادر [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] است. حضرت فاطمه (سلامالله علیها) در [[اسلام|دین اسلام]] جایگاه بسیار رفیعی دارد و به ویژگیهای متعددی ممتاز است. آن حضرت، معصومه است و یازده نفر از [[ائمه|ائمه شیعه]] از نسل آن حضرت هستند. [[سوره]] و آیاتی از [[قرآن کریم]] همچون سورۀ کوثر، [[سوره انسان]]، [[آیه تطهیر]] و [[آیه مودت]] در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش [[نزول قرآن|نازل]] گردیده و ایشان بهعنوان [[اهل بیت|اهلبیت رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)]] خوانده شدهاند. مطابق با روایتی از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)]]، دوستی و دشمنی با حضرت فاطمه به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است و در روایتی دیگر آن حضرت را سیدة نساء العالمین نامیده است. در نقل منابع شیعی و برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دربارۀ نحوۀ [[شهادت]] ایشان بعد از پیامبر چنین آمده که: حضرت فاطمه پس از رحلت پیامبر اسلام از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم [[عمر بن خطاب]] به خانهاش به هواداری از خلافت [[ابوبکر]]، به [[شهادت]] رسید. | ||
== القاب حضرت فاطمه زهرا == | == القاب حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) در موعد مقرر به همراه خویش [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]]، حضرت فاطمه (سلامالله علیها) و دامادش حضرت علی (علیهالسلام) را آورد<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ج۱، ص۱۶۶ تا ۱۶۹. برای مشاهده اسناد روایت در منابع شیعه و سنی رک: تفسیر آیه «مباهله» از دیدگاه اهل بیت(علیهالسلام) و اهلسنت، ایلقار اسماعیل زاده، طلوع، شماره ۱۰ و ۱۱ در دسترس در سایت حوزه</ref>. | پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) در موعد مقرر به همراه خویش [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]]، حضرت فاطمه (سلامالله علیها) و دامادش حضرت علی (علیهالسلام) را آورد<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ج۱، ص۱۶۶ تا ۱۶۹. برای مشاهده اسناد روایت در منابع شیعه و سنی رک: تفسیر آیه «مباهله» از دیدگاه اهل بیت(علیهالسلام) و اهلسنت، ایلقار اسماعیل زاده، طلوع، شماره ۱۰ و ۱۱ در دسترس در سایت حوزه</ref>. | ||
[[سید | [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبائی]] در مورد [[آیه مباهله]] میگوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه (سلام الله علیها) و از «ابنائنا» بجز حسنین (علیهالسلام) را نیاورد. معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی (علیهالسلام) و برای کلمه دوم به جز فاطمه (علیهالسلام) و از سوم بجز حسنین (علیهالسلام) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان [[اهل بیت|اهلبیت]] رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷</ref>. | ||
این مطلب را نقلی از روایت مباهله که [[زمخشری]] از علمای اهلسنت در [[الکشاف عن حقائق التنزیل]] از [[عایشه]] نقل میکند تایید مینماید: حضرت رسول (صلیالله علیه وآله وسلم) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود چون امام حسن (علیهالسلام) رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین (علیهالسلام) رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: {{متن قرآن |...إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا... |سوره = احزاب |آیه = ۳۳ }}؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰</ref>. | این مطلب را نقلی از روایت مباهله که [[زمخشری]] از علمای اهلسنت در [[الکشاف عن حقائق التنزیل (کتاب)|الکشاف عن حقائق التنزیل]] از [[عایشه]] نقل میکند تایید مینماید: حضرت رسول (صلیالله علیه وآله وسلم) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود چون امام حسن (علیهالسلام) رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین (علیهالسلام) رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: {{متن قرآن |...إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا... |سوره = احزاب |آیه = ۳۳ }}؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰</ref>. | ||
=== آیۀ تطهیر === | === آیۀ تطهیر === | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[آیه مودت]] بخشی از آیه ۲۳ سوره شوری است که میفرماید: {{متن قرآن |قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی... |سوره = شوری |آیه = ۲۳ }}. | [[آیه مودت]] بخشی از آیه ۲۳ سوره شوری است که میفرماید: {{متن قرآن |قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی... |سوره = شوری |آیه = ۲۳ }}. | ||
[[سعید بن جبیر]] از [[ابن عباس]] نقل کند وقتی که این آیه نازل شد. گفتند: یا رسول اللّه اقربا و خویشاوندان شما چه کسانی هستند که مودت و دوستی آنها بر ما واجب گردیده است؟ فرمود: علی و فاطمه و حسن و حسین<ref>ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیهالسلام)، ۱۴۳۳ق، ص۲۹۵</ref>. | [[سعید بن جبیر]] از [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] نقل کند وقتی که این آیه نازل شد. گفتند: یا رسول اللّه اقربا و خویشاوندان شما چه کسانی هستند که مودت و دوستی آنها بر ما واجب گردیده است؟ فرمود: علی و فاطمه و حسن و حسین<ref>ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیهالسلام)، ۱۴۳۳ق، ص۲۹۵</ref>. | ||
=== سوره کوثر === | === سوره کوثر === | ||
مطابق با نقل ابن عباس، شأن نزول سوره کوثر آنست که عاص بن وائل پیامبر را نزد درب [[مسجدالحرام]] ملاقات نمود و با او گفتگو نمود. گروهی از بزرگان [[قریش]] در | مطابق با نقل ابن عباس، شأن نزول سوره کوثر آنست که عاص بن وائل پیامبر را نزد درب [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] ملاقات نمود و با او گفتگو نمود. گروهی از بزرگان [[قریش]] در مسجدالحرام نشسته بودند هنگام که عاص بن وائل وارد بر افراد قریش شد در [[مسجد]] از او سؤال نمودند که با چه شخصی گفتگو و صحبت می نمودی عاص پاسخ داد: با ابتر سخن میگفتم. و این سخن را بدین علت گفت که در همان ایام فرزند پیامبر از خدیجه بنام عبداللّه وفات نموده بود و کسی که پسر نداشت را ابتر و مبتور مینامیدند؛ یعنی کسی که از او نسلی باقی نمیماند<ref>انوار درخشان در تفسیر قرآن، محمد حسینی همدانی، ج۱۸، ص۳۰۸</ref>). | ||
این سوره کوتاهترین سوره قرآن است و متن آن چنین است: {{متن قرآن |بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَعْطَینَاک الْکوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّک وَانْحَرْ * إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ |سوره = کوثر |آیه =1_4 }}؛ ای پیامبر، ما به تو خیر و برکت فراوان (فاطمه) عطا کردیم، کنون در برابر این نعمت بزرگ، برای پروردگارت [[نماز]] بخوان و قربانی کن، مسلّما دشمن تو که می گوید صاحب فرزندی نخواهی شد و بلا عقب خواهی ماند، خود او ابتر و بلا عقب است. | این سوره کوتاهترین سوره قرآن است و متن آن چنین است: {{متن قرآن |بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَعْطَینَاک الْکوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّک وَانْحَرْ * إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ |سوره = کوثر |آیه =1_4 }}؛ ای پیامبر، ما به تو خیر و برکت فراوان (فاطمه) عطا کردیم، کنون در برابر این نعمت بزرگ، برای پروردگارت [[نماز]] بخوان و قربانی کن، مسلّما دشمن تو که می گوید صاحب فرزندی نخواهی شد و بلا عقب خواهی ماند، خود او ابتر و بلا عقب است. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
'''آیۀ تطهیر و حدیث کسا''' | '''آیۀ تطهیر و حدیث کسا''' | ||
خداوند بزرگ و سبحان در [[قرآن مجید]] [[اهلبیت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] را مطهر خوانده است: | خداوند بزرگ و سبحان در [[قرآن|قرآن مجید]] [[اهل بیت|اهلبیت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] را مطهر خوانده است: | ||
{{متن قرآن |انما یریدالله لیذهب عنک الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا|سوره = احزاب|آیه = 33 }}. | {{متن قرآن |انما یریدالله لیذهب عنک الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا|سوره = احزاب|آیه = 33 }}. | ||
«خداوند میخواهد که پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.» | «خداوند میخواهد که پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.» | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
[[ام سلمه]] گفت: | [[ام سلمه]] گفت: | ||
آیه تطهیر در خانه من نازل شد. رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) فاطمه، علی، حسن و حسین (علیهالسلام) در این خانه بودند. پیامبر فرمود: هولاء اهل بیتی، این عده [[اهلبیت]] من هستند<ref>طه ،132 </ref>. | آیه تطهیر در خانه من نازل شد. رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) فاطمه، علی، حسن و حسین (علیهالسلام) در این خانه بودند. پیامبر فرمود: هولاء اهل بیتی، این عده [[اهل بیت|اهلبیت]] من هستند<ref>طه ،132 </ref>. | ||
حاکم حسکانی در کتاب شواهد التزیل لقواعد التفصیل مینویسد: | حاکم حسکانی در کتاب شواهد التزیل لقواعد التفصیل مینویسد: | ||
وقتی که آیه وامر اهلک بالصلاه واصطبر علیها نازل شد، پیامبر اسلام در هر نمازی میآمد در جلوی درب خانه علی (علیهالسلام) و فاطمه (سلامالله علیها) و میفرمود: الصلاه رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ...<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل 1، ص 497 خ 526</ref>. | وقتی که آیه وامر اهلک بالصلاه واصطبر علیها نازل شد، پیامبر اسلام در هر نمازی میآمد در جلوی درب خانه علی (علیهالسلام) و فاطمه (سلامالله علیها) و میفرمود: الصلاه رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ...<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل 1، ص 497 خ 526</ref>. | ||
ابن عساکر ،در کتاب تاریخ [[دمشق]] در ترجمه [[علی بن | ابن عساکر ،در کتاب تاریخ [[دمشق]] در ترجمه [[علی بن ابیطالب|امیرالمومنین علی (علیهالسلام)]] از ابی سعید خدری مینویسد: | ||
پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) بعد از نزول آیه «و امر اهلک بالصلاه واصطبر علیها» به مدت هشت ماه در هنگام نماز صبح میآمد در جلوی درب خانه علی و حضرت زهرا و میگفت: الصلاه، رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا<ref>ابن عساکر، تاریخ دمشق، ترجمه الامام علی (علیهالسلام) ص 89 خ 315</ref>. | پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) بعد از نزول آیه «و امر اهلک بالصلاه واصطبر علیها» به مدت هشت ماه در هنگام نماز صبح میآمد در جلوی درب خانه علی و حضرت زهرا و میگفت: الصلاه، رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا<ref>ابن عساکر، تاریخ دمشق، ترجمه الامام علی (علیهالسلام) ص 89 خ 315</ref>. | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
[[خطیب بغدادی]] مینویسد که رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: | [[خطیب بغدادی]] مینویسد که رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: | ||
فاطمه حورا انسیه | فاطمه حورا انسیه کلما اشتقت الی الجنه قبلتها، فاطمه حوریه ای است در صورت انسانی، هر گاه من مشتاق بهشت میشوم او را میبوسم<ref>تاریخ بغداد 5 ص 86</ref>. | ||
ابن حجر در کتابش از پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) نقل میکند که آن حضرت فرمود: | ابن حجر در کتابش از پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) نقل میکند که آن حضرت فرمود: | ||
ابنتی فاطمه حوراآدمیه، دخترم فاطمه حوریه ای است در شکل آدمیان<ref>صواعق المحرقه، ص 96</ref>. | ابنتی فاطمه حوراآدمیه، دخترم فاطمه حوریه ای است در شکل آدمیان<ref>صواعق المحرقه، ص 96</ref>. | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
'''پارۀ تن رسول خدا''' | '''پارۀ تن رسول خدا''' | ||
بخاری نقل میکند که پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: | [[بخاری]] نقل میکند که پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: | ||
فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی ،فاطمه پاره تن من است پس هرکه او را غضبناک کند مرا به غضب درآورده است<ref> صحیح بخاری 5، ص 92 و 105 المصنف فی الاحادیث و الاثار، عبسی کوفی ج 7 ص 512</ref>. | فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی ،فاطمه پاره تن من است پس هرکه او را غضبناک کند مرا به غضب درآورده است<ref> صحیح بخاری 5، ص 92 و 105 المصنف فی الاحادیث و الاثار، عبسی کوفی ج 7 ص 512</ref>. | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
'''سیدۀ زنان''' | '''سیدۀ زنان''' | ||
[[ابن سعد]]، [[ | [[ابن سعد]]، [[بخاری]]، [[ذهبی]] و حاکم نیشابوری نوشتهاند که [[عایشه]] همسر پیامبر میگوید که حضرت زهرا (سلامالله علیه) در هنگام رحلت پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) پیش آن حضرت رفت و پیامبر(صلیالله علیه وآله وسلم) به وی چیزی گفت و فاطمه (سلام الله علیها) گریان شد و سپس چیزی به وی فرمود و حضرت زهرا (سلامالله علیه) خندان شد. عایشه میگوید از سر این کار از وی جویا شدم. فاطمه (سلامالله علیها) در این هنگام به عایشه گفت من سر رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) را فاش نمیکنم. | ||
میگوید: بعد از رحلت رسول خدا(صلیالله علیه وآله وسلم) به دیگر بار از او پرسیدم، فاطمه (سلامالله علیها) در پاسخ گفت که پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: همانا جبرئیل هر سال یک بار نازل میشد تا قرآن را بر من عرضه بدارد ولی امسال دوبار نازل شده است. این دلیل بر این امر است که مرگم نزدیک است. من از این سخن گریستم. حضرت فرمود چرا گریه میکنی اما ترضین ان تکون سید ه نسا هذه الامه، او نسا العالمین، آیا راضی نیستی که سیده زنان این امت یا سیده زنان جهانیان باشی<ref>طبقات 8، ص 248 ـ 247، صحیح بخاری 5، ص 55 ـ 54 مستدرک 3 ص 156</ref>. | میگوید: بعد از رحلت رسول خدا(صلیالله علیه وآله وسلم) به دیگر بار از او پرسیدم، فاطمه (سلامالله علیها) در پاسخ گفت که پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: همانا جبرئیل هر سال یک بار نازل میشد تا قرآن را بر من عرضه بدارد ولی امسال دوبار نازل شده است. این دلیل بر این امر است که مرگم نزدیک است. من از این سخن گریستم. حضرت فرمود چرا گریه میکنی اما ترضین ان تکون سید ه نسا هذه الامه، او نسا العالمین، آیا راضی نیستی که سیده زنان این امت یا سیده زنان جهانیان باشی<ref>طبقات 8، ص 248 ـ 247، صحیح بخاری 5، ص 55 ـ 54 مستدرک 3 ص 156</ref>. | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۷۲: | ||
در مورد محل دفن حضرت فاطمه چهار قول وجود دارد: | در مورد محل دفن حضرت فاطمه چهار قول وجود دارد: | ||
# برخی مزارش را در بقیع میدانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و [[سیدمرتضی]] در عیون المعجزات. اهلسنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا میدانند. [[علامه مجلسی]] مینویسد: چون علی، فاطمه را به مصلّا آورد و نماز خواند، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداختهاند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد. [[ابن جوزی]] هم مینویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کردهاند که علی بن ابیطالب صورت چهل قبر جدید را در [[بقیع]] احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص میشود که یکی از مزارها به فاطمه تعلق دارد.علامه نور الدین سمهودی میگوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است<ref>اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291</ref>. ولی گفتهاند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه (سلامالله علیها). | # برخی مزارش را در بقیع میدانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و [[سید مرتضی علمالهدی|سیدمرتضی]] در عیون المعجزات. اهلسنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا میدانند. [[علامه مجلسی]] مینویسد: چون علی، فاطمه را به مصلّا آورد و نماز خواند، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداختهاند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد. [[ابن جوزی]] هم مینویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کردهاند که علی بن ابیطالب صورت چهل قبر جدید را در [[بقیع]] احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص میشود که یکی از مزارها به فاطمه تعلق دارد.علامه نور الدین سمهودی میگوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است<ref>اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291</ref>. ولی گفتهاند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه (سلامالله علیها). | ||
# عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | # عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | ||
# بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: | # بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: |