۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''سید اسماعیل صدر'''، معروف به <big>سید الصدر</big>، فرزند سید صدرالدین، از خاندان صدر، زاده [[اصفهان]] و از عالمان و مراجع سرشناس شیعه بود. او یکی از شاگردان برجسته میرزای شیرازی است، که پس از او مرجعیت را به عهده گرفت. وی امام [[نماز جماعت]] | '''سید اسماعیل صدر'''، معروف به <big>سید الصدر</big>، فرزند سید صدرالدین، از خاندان صدر، زاده [[اصفهان]] و از عالمان و مراجع سرشناس شیعه بود. او یکی از شاگردان برجسته میرزای شیرازی است، که پس از او مرجعیت را به عهده گرفت. وی امام [[نماز جماعت]] در صحن [[حرم]] امام حسین (علیهالسلام) بود. او در اصفهان، [[نجف]] و [[سامرا]] از استادانی مانند محمدباقر نجفی و [[مهدی کاشفالغطاء]] بهره برده و شاگردان فراوانی مانند [[میرزا علی شیرازی]]، [[محمد حسین نائینی]]، [[عبدالحسین آلیاسین]] و [[سید علی حسینی سیستانی]] تربیت کرد. وی در بیشتر تحولات سیاسی جامعه وارد نشده، با این همه، به هنگام ضرورت دخالت میکرد؛ حمایت از تولید داخلی، [[وحدت اسلامی|وحدت شیعه و سنی]] و مقابله با تجاوز روسها به [[ایران]]، از جمله فعالیتهای سیاسی اوست. وی به جز رسالههای عملیه و حاشیه بر کتابها، اثر خاصی تألیف نکرده است. برخی شاگردان او کتابهای بر پایه تقریرات درس او نگاشتهاند. او را اهل سیر و سلوک، اخلاص، فروتنی و سادهزیستی دانستهاند. وی در [[کاظمین]] درگذشته و در در بخش شرقی حرم [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم (علیهالسلام)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد. | ||
== زندگینامه آیتالله سید اسماعیل صدر == | == زندگینامه آیتالله سید اسماعیل صدر == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در حدود سن نوزده سالگی بود که برادر بزرگ و مربی اصلی خود آقا مجتهد را از دست داد. از آن پس آیتاللهالعظمی شیخ محمد باقر نجفی شوهر خواهر وی مسئولیت تدریس و رسیدگی به کارهای وی را عهدهدار شد. سالیانی چند که برخی قریب هشت تا ده سال خواندهاند، شب و روز را در دروس پایانی سطح و سپس خارج فقه و اصول شیخ محمد باقر نجفی شرکت و چنان پیشرفت کرد که <big>مشار بالبنان</big> شد و استاد احراز ملکه استنباط را توسط وی تصریح نمود. | در حدود سن نوزده سالگی بود که برادر بزرگ و مربی اصلی خود آقا مجتهد را از دست داد. از آن پس آیتاللهالعظمی شیخ محمد باقر نجفی شوهر خواهر وی مسئولیت تدریس و رسیدگی به کارهای وی را عهدهدار شد. سالیانی چند که برخی قریب هشت تا ده سال خواندهاند، شب و روز را در دروس پایانی سطح و سپس خارج فقه و اصول شیخ محمد باقر نجفی شرکت و چنان پیشرفت کرد که <big>مشار بالبنان</big> شد و استاد احراز ملکه استنباط را توسط وی تصریح نمود. | ||
گفتهاند سید اسماعیل از شاگردان خاص شیخ محمد باقر نجفی و از [[اصحاب]] جلسات مذاکره خصوصی استاد بود. همچنین گفتهاند وی اساساً مؤسس بعضی دروس خارج استاد بود؛ چنانکه ابتدا تنها خود به شکل خصوصی در آن حاضر میشد، تا بعد گسترش پیدا کرد و اهل فضل به آن ملحق شدند. در سال 1281ق و به دنبال عزیمت استاد به سفر [[حج]]، اموال موروثی خود را به برادران سپرد و همراه مادر با این آرزو رهسپار [[کربلا]] شد که بتواند در محضر آیتاللهالعظمی [[شیخ مرتضی انصاری]] تلمذ کند. اما وقتی به کربلا رسید، با خبر درگذشت [[شیخ انصاری]] مواجه شد. با اندوه عازم [[نجف اشرف]] شد و از آن پس سالها در دروس سه شاگرد بزرگ شیخ انصاری، یعنی آیات عظام [[میرزا حسن شیرازی]]، [[مهدی کاشفالغطاء|شیخ مهدی کاشفالغطاء]] و شیخ راضی نجفی شرکت جست. نزد اساتید دوم و سوم تنها فقه آموخت و نزد استاد اول هم فقه و هم اصول. حضور وی در درسهای میرزای شیرازی، قطعنظر از برخی سفرهای کوتاه، تا آخرین روز حیات استاد، قریب سه دهه تمام به طول انجامید. | گفتهاند سید اسماعیل از شاگردان خاص شیخ محمد باقر نجفی و از [[اصحاب]] جلسات مذاکره خصوصی استاد بود. همچنین گفتهاند وی اساساً مؤسس بعضی دروس خارج استاد بود؛ چنانکه ابتدا تنها خود به شکل خصوصی در آن حاضر میشد، تا بعد گسترش پیدا کرد و اهل فضل به آن ملحق شدند. در سال 1281ق و به دنبال عزیمت استاد به سفر [[حج]]، اموال موروثی خود را به برادران سپرد و همراه مادر با این آرزو رهسپار [[کربلا]] شد که بتواند در محضر آیتاللهالعظمی [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]] تلمذ کند. اما وقتی به کربلا رسید، با خبر درگذشت [[مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] مواجه شد. با اندوه عازم [[نجف|نجف اشرف]] شد و از آن پس سالها در دروس سه شاگرد بزرگ شیخ انصاری، یعنی آیات عظام [[محمد حسن شیرازی|میرزا حسن شیرازی]]، [[مهدی کاشفالغطاء|شیخ مهدی کاشفالغطاء]] و شیخ راضی نجفی شرکت جست. نزد اساتید دوم و سوم تنها فقه آموخت و نزد استاد اول هم فقه و هم اصول. حضور وی در درسهای میرزای شیرازی، قطعنظر از برخی سفرهای کوتاه، تا آخرین روز حیات استاد، قریب سه دهه تمام به طول انجامید. | ||
وی نه تنها به جهت علمی از میرزای شیرازی متأثر بود، بلکه به جهات روحی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی نیز از آن بزرگوار تأثیر پذیرفت. سید اسماعیل در دوران اقامت در نجف، علاوه بر تکمیل مدارج فقه، اصول و [[حدیث]]، به فراگیری اخلاق و سایر علوم عقلی مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و حتی ظاهرا ریاضی، هندسه، هیأت و نجوم قدیم نیز پرداخت. اگرچه روشن نیست که وی علوم اخیر را نزد کدامین اساتید فراگرفته است، اما به مناسبت طرح نکتههایی از علوم یاد شده در دروس فقه و اصول معلوم بود که وی در آن زمینهها نیز اطلاعات فراوانی دارد. در سال 1281ق همراه خواهر خود [همسر آیتاللهالعظمی شیخ محمد باقر نجفی] عازم سفر [[حج]] شد. در حج آن سال بسیاری از حجاج، از جمله خواهر وی، به سبب شیوع بیماری وبا درگذشتند. سید اسماعیل نیز به این بیماری مبتلا شد، اما به لطف [[خدا]] [[شفا]] یافت و در سال 1282ق به نجف بازگشت. | وی نه تنها به جهت علمی از میرزای شیرازی متأثر بود، بلکه به جهات روحی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی نیز از آن بزرگوار تأثیر پذیرفت. سید اسماعیل در دوران اقامت در نجف، علاوه بر تکمیل مدارج فقه، اصول و [[حدیث]]، به فراگیری اخلاق و سایر علوم عقلی مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و حتی ظاهرا ریاضی، هندسه، هیأت و نجوم قدیم نیز پرداخت. اگرچه روشن نیست که وی علوم اخیر را نزد کدامین اساتید فراگرفته است، اما به مناسبت طرح نکتههایی از علوم یاد شده در دروس فقه و اصول معلوم بود که وی در آن زمینهها نیز اطلاعات فراوانی دارد. در سال 1281ق همراه خواهر خود [همسر آیتاللهالعظمی شیخ محمد باقر نجفی] عازم سفر [[حج]] شد. در حج آن سال بسیاری از حجاج، از جمله خواهر وی، به سبب شیوع بیماری وبا درگذشتند. سید اسماعیل نیز به این بیماری مبتلا شد، اما به لطف [[خدا]] [[شفا]] یافت و در سال 1282ق به نجف بازگشت. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== اتحاد شیعه و سنی == | == اتحاد شیعه و سنی == | ||
سید اسماعیل [[وحدت اسلامی|وحدت شیعه و سنی]] را برای مقابله با تهدیدات روزافزون استعمار ضرورتی اجتنابناپذیر میدانست و بر همین اساس در سال 1329ق به اتفاق آیات عظام [[آخوند خراسانی]]، [[ | سید اسماعیل [[وحدت اسلامی|وحدت شیعه و سنی]] را برای مقابله با تهدیدات روزافزون استعمار ضرورتی اجتنابناپذیر میدانست و بر همین اساس در سال 1329ق به اتفاق آیات عظام [[محمد کاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، [[شریعت اصفهانی|شیخالشریعه اصفهانی]]، شیخ عبدالله مازندرانی و [[نورالله اصفهانی|حاجآقا نورالله اصفهانی]] در بیانیهای مشترک بر «وجوب تمسک به حبل اسلام» و «وجوب اتحاد تمام [[مسلمین]] در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمیع مملکتهای اسلامی از [[عثمانی]] و ایرانی از تشبثات دول بیگانه و حملههای سلطنتهای» تأکید نمود. | ||
== تأسیس شرکت اسلامیه == | == تأسیس شرکت اسلامیه == | ||
سید اسماعیل اگرچه در سراسر زندگی از ریاست، زعامت و لوازم و ملزومات آن گریز داشت، اما در حفظ کیان [[اسلام]] و مرزهای عالم [[تشیع]] در برابر خطر استعمار بسیار غیرتمند بود و به هنگام ضرورت از مداخله در سیاست باک نداشت. وی یکی از مؤثرترین اسباب مقابله با نفوذ استعمار را کاهش وابستگی صنعتی و اقتصادی به آنها از راه گسترش صنایع و بازرگانی ملیو در یک کلام خودکفایی مسلمانها میدانست. | سید اسماعیل اگرچه در سراسر زندگی از ریاست، زعامت و لوازم و ملزومات آن گریز داشت، اما در حفظ کیان [[اسلام]] و مرزهای عالم [[تشیع]] در برابر خطر استعمار بسیار غیرتمند بود و به هنگام ضرورت از مداخله در سیاست باک نداشت. وی یکی از مؤثرترین اسباب مقابله با نفوذ استعمار را کاهش وابستگی صنعتی و اقتصادی به آنها از راه گسترش صنایع و بازرگانی ملیو در یک کلام خودکفایی مسلمانها میدانست. | ||
به همین جهت تأسیس «شرکت اسلامیه» توسط برخی بازرگانان خوشفکر اصفهان در شانزدهم [[شوال]] سال 1316ق مورد تأیید و تشویق فراوان وی قرار گرفت. چنانکه پس از رسیدن اولین محموله منسوجات آن شرکت به نجف، شخصاً به اتفاق آیتاللهالعظمی آخوند خراسانی در مجلس جشنی به همین مناسبت شرکت و بر ضرورت ترویج و توسعه منسوجات وطنی و صنایع داخلی تأکید کردند. همچنین در سال 1318ق به اتفاق آیات عظام آخوند خراسانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، [[سید محمد کاظم یزدی]]، [[محمد غروی شربیانی]]، [[محمد حسن ممقانی]]، [[میرزا حسین نوری]] و شیخالشریعه اصفهانی بر کتاب «لباس التقوی» تألیف حجتالاسلام سید جمالالدین واعظ اصفهانی تقریظی سنگین نوشت و ضمن آن ابراز امیدواری کرد: «مسلمانان [با تأسیس این شرکت] از گرفتاری به [[کفار]] برهند ... و ممالک محروسه [[ایران]] از احتیاج به [[کفر]] مستغنی شود». | به همین جهت تأسیس «شرکت اسلامیه» توسط برخی بازرگانان خوشفکر اصفهان در شانزدهم [[شوال]] سال 1316ق مورد تأیید و تشویق فراوان وی قرار گرفت. چنانکه پس از رسیدن اولین محموله منسوجات آن شرکت به نجف، شخصاً به اتفاق آیتاللهالعظمی آخوند خراسانی در مجلس جشنی به همین مناسبت شرکت و بر ضرورت ترویج و توسعه منسوجات وطنی و صنایع داخلی تأکید کردند. همچنین در سال 1318ق به اتفاق آیات عظام آخوند خراسانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، وحدت گرای استعمار ستیز (مقاله)|سید محمد کاظم یزدی]]، [[محمد غروی شربیانی]]، [[محمد حسن ممقانی]]، [[میرزا حسین نوری]] و شیخالشریعه اصفهانی بر کتاب «لباس التقوی» تألیف حجتالاسلام سید جمالالدین واعظ اصفهانی تقریظی سنگین نوشت و ضمن آن ابراز امیدواری کرد: «مسلمانان [با تأسیس این شرکت] از گرفتاری به [[کفار]] برهند ... و ممالک محروسه [[ایران]] از احتیاج به [[کفر]] مستغنی شود». | ||
== مرجعیت دینی == | == مرجعیت دینی == |