۸۸٬۱۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
'''محمدبن علی بن شهرآشوب ساروی''' مازندرانی معروف به '''ابن شهرآشوب'''، ملقب به '''«رشیدالدین»''' و '''«عزالدین»''' و مشهور به '''ابن شهرآشوب ساروی مازندرانی''' دانشمند [[مسلمان]] و یکی از مروج [[مذهب تشیع]] است که در صده چهارم و پنجم هجری زندگی میکرد. | '''محمدبن علی بن شهرآشوب ساروی''' مازندرانی معروف به '''ابن شهرآشوب'''، ملقب به '''«رشیدالدین»''' و '''«عزالدین»''' و مشهور به '''ابن شهرآشوب ساروی مازندرانی''' دانشمند [[مسلمان]] و یکی از مروج [[مذهب تشیع]] است که در صده چهارم و پنجم هجری زندگی میکرد. | ||
هرچند برخی او را عراقی دانسته بودند اما محققان علوم دینی با تکیه بر نسبت سَرَوی که به این [[مفسر]] [[محدث]] ادیب و [[فقیه]] بزرگ [[شیعه]] همچنین به پدر و جدش داده شده اصالت این خاندان را از شهر ساری مازندران دانستهاند. | هرچند برخی او را عراقی دانسته بودند اما محققان علوم دینی با تکیه بر نسبت سَرَوی که به این [[مفسر]] [[محدث]] ادیب و [[فقیه]] بزرگ [[شیعه]] همچنین به پدر و جدش داده شده اصالت این خاندان را از شهر ساری مازندران دانستهاند. | ||
ابن شهرآشوب بیش از همه علمای سنی عصر خویش بر منابع کلامی، تاریخی و فقهی [[اهل سنت و جماعت| | ابن شهرآشوب بیش از همه علمای سنی عصر خویش بر منابع کلامی، تاریخی و فقهی [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] تسلط تام داشته و مطالب متنوعی که از صدها کتب اهلسنت در کتاب مثالب آورده گواه نگاه تقریبی او در تالیف [[مثالب النواصب (کتاب)|مثالب النواصب]] است. | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
وی در 488 و به قولی 489 هجری قمری در [[بغداد]] و بنابر قولی در ساری در خانوادهای عالمپرور متولد شد<ref> ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص58، کتابفروشی خیام، 1374 ش</ref>. | وی در 488 و به قولی 489 هجری قمری در [[بغداد]] و بنابر قولی در ساری در خانوادهای عالمپرور متولد شد<ref> ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص58، کتابفروشی خیام، 1374 ش</ref>. | ||
جدّ و پدر بزرگوارش از عالمان جلیلالقدر بودند؛ مثلاً جدش مرحوم شیخ شهرآشوب از شاگردان برجسته و ممتاز [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]]؛ به شمار میرفت. و والد ماجدش شیخ علی نیز از مکتب پدر بهرهمند گشته و از فقها و محدثینی بود که در ضبط و نقل اخبار و آثار [[اهل بیت|اهلبیت عصمت و طهارت]] | جدّ و پدر بزرگوارش از عالمان جلیلالقدر بودند؛ مثلاً جدش مرحوم شیخ شهرآشوب از شاگردان برجسته و ممتاز [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]]؛ به شمار میرفت. و والد ماجدش شیخ علی نیز از مکتب پدر بهرهمند گشته و از فقها و محدثینی بود که در ضبط و نقل اخبار و آثار [[اهل بیت|اهلبیت عصمت و طهارت]] تلاش بسیار نمود<ref> ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص59، کتابفروشی خیام، 1374 ش</ref> ولی شهرت ابن شهرآشوب از پدر و جدش مضاعف شد و شهره آفاق گردید. | ||
وی در این خانواده نورانی و دینی رشد نمود و توانست در سن 8 سالگی حافظ کل [[قرآن]] گردد و به لقب حافظ مفتخر شود<ref>ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص59، کتابفروشی خیام، 1374 ش</ref> بواسطۀ همین ویژگی رشد و تعالی یافته عطش وی برای تحصیل بیش تر شد. وی به شهرهای زیادی همچون مازندران، [[مشهد]]، [[نیشابور]]، [[سبزوار]] و حتی ممالک [[عراق]]، [[سوریه]] و... سفر نمود تا بتواند از معارف [[اهل بیت|اهلبیت]] | وی در این خانواده نورانی و دینی رشد نمود و توانست در سن 8 سالگی حافظ کل [[قرآن]] گردد و به لقب حافظ مفتخر شود<ref>ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص59، کتابفروشی خیام، 1374 ش</ref> بواسطۀ همین ویژگی رشد و تعالی یافته عطش وی برای تحصیل بیش تر شد. وی به شهرهای زیادی همچون مازندران، [[مشهد]]، [[نیشابور]]، [[سبزوار]] و حتی ممالک [[عراق]]، [[سوریه]] و... سفر نمود تا بتواند از معارف [[اهل بیت|اهلبیت]] بهرهمند شود. این تلاش پیگیر ابن شهرآشوب باعث شد تا وی در علوم و فنون گوناگونی از قبیل: [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[اصول]]، [[قرائت]]، ادبیات عرب، شعر و غیره به حد کمال رسد و مجتهدی مسلّم و عالمی ذوفنون گشته و در شهر [[بغداد]] که از شهرهای بزرگ اسلامی آن عصر بود و فرقههای مختلف اسلامی در آن شهر زندگی میکردند مقیم گردد<ref> دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی و... ، تهران، بنیاد اسلامی طاهر، چ اول، .1366</ref>. | ||
== اساتید == | == اساتید == | ||
ابن شهر آشوب از اساتید بزرگواری بهره برد که نامشان در [[جهان اسلام]] همچون ستارگان درخشندهای متجلی است؛ عالمانی چون: | ابن شهر آشوب از اساتید بزرگواری بهره برد که نامشان در [[جهان اسلام]] همچون ستارگان درخشندهای متجلی است؛ عالمانی چون: | ||
# شیخ [[فضل بن حسن طبرسی|ابوعلی فضل بن حسن طبرسی]] صاحب [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن|مجمع البیان]]، | # شیخ [[فضل بن حسن طبرسی|ابوعلی فضل بن حسن طبرسی]] صاحب [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان]]، | ||
# [[ابومنصور طبرسی]] صاحب احتجاج، | # [[ابومنصور طبرسی]] صاحب احتجاج، | ||
# [[ابوالفتوح رازی]] صاحب [[تفسیر رازی]]، | # [[ابوالفتوح رازی]] صاحب [[تفسیر رازی (کتاب)|تفسیر رازی]]، | ||
# [[قطب راوندی|قطب الدین راوندی]] | # [[قطب راوندی|قطب الدین راوندی]] | ||
# [[واعظ نیشابوری]] را میتوان نام برد<ref>فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، به کوشش عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، چ دوم، 1387، ص712.</ref>. | # [[واعظ نیشابوری]] را میتوان نام برد<ref>فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، به کوشش عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، چ دوم، 1387، ص712.</ref>. | ||
کتاب کشاف وفایق و ربیع الابرار را نزد خود [[زمخشری]] که مؤلف آنها است خوانده و در [[روایت]] از آنها اجازه داشته است و گاهی به یک واسطه و گاهی به دو واسطه از [[شیخ طوسی]] روایت نموده است<ref>ریحانة الادب، ج8، ص59.</ref>. همچنین از ابوالفتح ناصح الدین عبدالواحد آمدی. (م510ق) صاحب [[غرر الحکم و درر الکلم]] نیز روایت نموده است<ref>دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337.</ref>. | کتاب کشاف وفایق و ربیع الابرار را نزد خود [[زمخشری]] که مؤلف آنها است خوانده و در [[روایت]] از آنها اجازه داشته است و گاهی به یک واسطه و گاهی به دو واسطه از [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] روایت نموده است<ref>ریحانة الادب، ج8، ص59.</ref>. همچنین از ابوالفتح ناصح الدین عبدالواحد آمدی. (م510ق) صاحب [[غرر الحکم و درر الکلم (کتاب)|غرر الحکم و درر الکلم]] نیز روایت نموده است<ref>دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337.</ref>. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
== در محضر مفاخر دانشمندان شیعه و سنی == | == در محضر مفاخر دانشمندان شیعه و سنی == | ||
ابن شهرآشوب در آموختن علم خود را محدود به علمای یک | ابن شهرآشوب در آموختن علم خود را محدود به علمای یک فرقه و مذهب ننمود. با اینکه در تراجم ایشان را پس از شیخ طوسی به شیخ الطایفه معروف نمودهاند و او را محیی و مروج فرهنگ شیعی و فرهنگ اهل بیت دانستهاند؛ اما در آموختن، خود را محدود به علمای شیعه ننمود؛ بلکه اِبایی نداشت از اینکه در محضر علمای عامه ([[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]) نیز زانوی ادب بزند و تلمّذ نماید. تقریباً نیمی از اساتید وی از علمای طراز اول عامه بودند؛ افرادی چون: [[زمخشری]] صاحب کشاف و.... | ||
همچنین خود را محدود به یک یا دو استاد ننمود؛ بلکه تلاش نمود تا از اکثر علمای بزرگ عصر خود (یعنی نیمه اول قرن ششم) استفاده نماید؛ و از آنها در [[روایت]] آثارشان اجازه دریافت کند؛ تا آنجا که بعضی از تذکره ها تعداد اساتید وی را به 27 تن میرسانند<ref>مفاخر اسلام، علی دوانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چ اول، 1363، ج3، ص499.</ref>. این تلاش پیگیر ابن شهرآشوب بود که وی را دانشمند و سخنوری بزرگ که مورد قبول عامه و خاصه بود، ساخت. | همچنین خود را محدود به یک یا دو استاد ننمود؛ بلکه تلاش نمود تا از اکثر علمای بزرگ عصر خود (یعنی نیمه اول قرن ششم) استفاده نماید؛ و از آنها در [[روایت]] آثارشان اجازه دریافت کند؛ تا آنجا که بعضی از تذکره ها تعداد اساتید وی را به 27 تن میرسانند<ref>مفاخر اسلام، علی دوانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چ اول، 1363، ج3، ص499.</ref>. این تلاش پیگیر ابن شهرآشوب بود که وی را دانشمند و سخنوری بزرگ که مورد قبول عامه و خاصه بود، ساخت. | ||
== نظر عالمان و بزرگان در مورد ابن شهرآشوب == | == نظر عالمان و بزرگان در مورد ابن شهرآشوب == | ||
[[شیخ حر عاملی]] درباره ابن شهر آشوب مینویسد: وی فردی عالم، فاضل، ثقه، [[محدث]]، عالم به [[رجال]] و [[روایات]]، ادیب، شاعر و جامع همه خوبیها بود<ref>حر عاملی، امل الآمل، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۲۸۵.</ref>. | [[محمد بن حسن حر عاملی|شیخ حر عاملی]] درباره ابن شهر آشوب مینویسد: وی فردی عالم، فاضل، ثقه، [[محدث]]، عالم به [[رجال]] و [[روایات]]، ادیب، شاعر و جامع همه خوبیها بود<ref>حر عاملی، امل الآمل، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۲۸۵.</ref>. | ||
* [[میرزا حسین نوری]] در توصیف وی میگوید: فخر شیعه، تاج | * [[میرزا حسین نوری]] در توصیف وی میگوید: فخر شیعه، تاج شریعت، افضل الاوائل و دریای متلاطم ژرفی که ساحل ندارد، احیاء کننده آثار مناقب و فضائل، رشید الملة و الدین شمس الاسلام و المسلمین ابن شهرآشوب فقیه، محدث، مفسر، محقق و.... <ref> نوری، خاتمه مستدرک، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۶ و ۵۷</ref> | ||
* [[تفرشی]] مینویسد: محمد بن علی بن شهرآشوب، پیشوای طایفه شیعه و فقیه آنان، شاعری بلیغ و نویسنده بود<ref> تفرشی، نقد الرجال، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۲۷۶.</ref>. | * [[تفرشی]] مینویسد: محمد بن علی بن شهرآشوب، پیشوای طایفه شیعه و فقیه آنان، شاعری بلیغ و نویسنده بود<ref> تفرشی، نقد الرجال، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۲۷۶.</ref>. | ||
* صلاحالدین صفدی یکی از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] مینویسد: محمّد بن علی بن شهرآشوب... یکی از سرشناسان شیعه است. او در هشت سالگی [[قرآن]] را حفظ کرده بود و در [[علم اصول]] شیعه به حد نهایی رسید. وی در [[علوم قرآنی]] و مشکلات [[حدیث]] و اخبار و لغت و نحو و موعظه در منبر در زمانی که مقتفی [[عباسیان|خلیفه عباسی]] در [[بغداد]] بود از دیگران تقدم داشت<ref>صدر، تأسیس الشیعة، ۱۳۶۹ش، ص۲۷۲.</ref>. | * صلاحالدین صفدی یکی از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] مینویسد: محمّد بن علی بن شهرآشوب... یکی از سرشناسان شیعه است. او در هشت سالگی [[قرآن]] را حفظ کرده بود و در [[علم اصول]] شیعه به حد نهایی رسید. وی در [[علوم قرآنی]] و مشکلات [[حدیث]] و اخبار و لغت و نحو و موعظه در منبر در زمانی که مقتفی [[عباسیان|خلیفه عباسی]] در [[بغداد]] بود از دیگران تقدم داشت<ref>صدر، تأسیس الشیعة، ۱۳۶۹ش، ص۲۷۲.</ref>. | ||
== وفات == | == وفات == | ||
ابن شهر آشوب سالهای پایانی عمر خویش را در شهر [[حلب]] به سر برد و در آنجا به تبلیغ معارف | ابن شهر آشوب سالهای پایانی عمر خویش را در شهر [[حلب]] به سر برد و در آنجا به تبلیغ معارف اهلبیت پرداخت و پس از یک عمر تلاش خالصانه فرهنگی، تبلیغی، در شب جمعه 22 [[شعبان|شعبان المعظم]] 588 هجری قمری روح بلندش به عالم باقی پیوست و در بیرون حلب در بالای کوه معروف به جبل جوشن<ref>فوائد الرضویه، ص713</ref> مدفون گشت<ref>ریحانة الادب، ج8، ص65.</ref>. | ||
البته به خطا وفات او را در «مشهد گنج افروز» از قُرای بابلِ (مازندران) دانستهاند و اظهار داشتهاند که آرامگاه او در آنجا زیارتگاه مردم است<ref> دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص91، س1.</ref>. که این انتساب صحیح نبوده، لازم است تا در مورد عالِم مدفون در آن مکان شریف تحقیق به عمل آید. | البته به خطا وفات او را در «مشهد گنج افروز» از قُرای بابلِ (مازندران) دانستهاند و اظهار داشتهاند که آرامگاه او در آنجا زیارتگاه مردم است<ref> دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص91، س1.</ref>. که این انتساب صحیح نبوده، لازم است تا در مورد عالِم مدفون در آن مکان شریف تحقیق به عمل آید. |