۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[امام حسن عسکری' به '[[حسن بن علی (عسکری)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
'''اِبْنِ هَمّامِ اِسْکافی''' ابوعلی محمد بن ابیبکر همام بن سهیل بن بیزان، ملقب به کاتب (۲۵۸-۱۹ جمادی الآخر ۳۳۶ق/۸۷۲-۵ ژانویه ۹۴۸م)، از محدثان ایرانیتبار امامیمذهب در قرن چهارم هجری قمری بود. | '''اِبْنِ هَمّامِ اِسْکافی''' ابوعلی محمد بن ابیبکر همام بن سهیل بن بیزان، ملقب به کاتب (۲۵۸-۱۹ جمادی الآخر ۳۳۶ق/۸۷۲-۵ ژانویه ۹۴۸م)، از محدثان ایرانیتبار امامیمذهب در قرن چهارم هجری قمری بود. | ||
ابنهَمّام از خاندان اسکافی و از محدثان بزرگ [[بغداد]] بود. او با نواب اربعه معاشرت داشته و در دوره غیبت صغری به عنوان یک عالم امامی، توانسته در موقعیتهای حساس به تبیین مبانی اعتقادی و سیاسی امامیه بپردازد. از او تالیفاتی مانند الانوار فی تاریخ الائمه (علیهمالسلام) بر جای مانده است. | |||
==سبب انتساب به اسکافی== | ==سبب انتساب به اسکافی== | ||
سبب انتساب | سبب انتساب ابنهَمّام اسکافی، به اسکاف (از نواحی نهروان بین بغداد و واسط) روشن نیست، ولی احتمال میرود نیاکانش که [[زرتشت|زرتشتی]] بودهاند.<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۷۹</ref> در آنجا سکنی داشتهاند. همچنین به سبب انتساب وی به جدش بیزان، سمعانی <ref>سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۲، ص۳۹۵</ref> او را بیزانی خوانده است. | ||
==گرایش خاندان ابنهمام به اسلام== | ==گرایش خاندان ابنهمام به اسلام== | ||
به گزارش [[نجاشی]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۷۹-۳۸۰</ref> نخستین کسی که از خاندان | به گزارش [[نجاشی]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۷۹-۳۸۰</ref> نخستین کسی که از خاندان ابنهَمّام به اسلام گرویده، مابنداذ (ماه بنداد) برادر سهیل و عموی همام بوده است. از اینرو سابقه گرایش این خاندان به اسلام چندان دور نبوده است و میبایست آنان را از زرتشتیهای دوره اسلامی در منطقه [[عراق]] بهشمار آورد که پس از قبول اسلام به مذهب [[شیعه]] گرویدهاند. | ||
نجاشی در دنباله گزارش خود، داستانی را در مورد چگونگی شیعه شدن مابنداذ و سهیل نقل میکند. به هر روی گرچه از ارتباط این دو با ائمه امامیه اطلاعی نداریم، اما میدانیم که همام بن سهیل در [[حدیث]] دستی داشته<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ج۱، ص۶۷</ref> و یکبار با [[حسن بن علی (عسکری)]] (علیهالسلام) مکاتبه کرده است<ref>نجاشی، احمد بن علی، الرجال، ج۱، ص۳۸۰</ref>. | نجاشی در دنباله گزارش خود، داستانی را در مورد چگونگی شیعه شدن مابنداذ و سهیل نقل میکند. به هر روی گرچه از ارتباط این دو با ائمه امامیه اطلاعی نداریم، اما میدانیم که همام بن سهیل در [[حدیث]] دستی داشته<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ج۱، ص۶۷</ref> و یکبار با [[حسن بن علی (عسکری)]] (علیهالسلام) مکاتبه کرده است<ref>نجاشی، احمد بن علی، الرجال، ج۱، ص۳۸۰</ref>. | ||
زادگاه | زادگاه ابنهَمّام مشخص نیست، اما میدانیم که در بغداد سکنی داشته است<ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۶</ref>. | ||
==مشایخ== | ==مشایخ== | ||
از مشایخ | از مشایخ ابنهَمّام باید از پدر و نیز داییاش احمد بن مابنداذ، احمد بن ادریس قمی، ابوجعفر ابنرستم نحوی، جعفر بن محمد بن مالک فزاری، حسن بن محمد بن جمهور عمی، حمید بن زیاد کوفی، عبدالله بن جعفر حمیری و محمد بن موسی بن حماد بربری نام برد<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ج۱، ص۲۴</ref><ref>شیخ مفید، الامالی، ج۱، ص۵۹</ref><ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۵</ref><ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۵</ref><ref>ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج۲، ص۴۵</ref>. | ||
در میان این مشایخ، بجز بغدادیان، از ساکنان [[بصره]] و [[کوفه]] نیز دیده میشوند که نشان از سفر احتمالی | در میان این مشایخ، بجز بغدادیان، از ساکنان [[بصره]] و [[کوفه]] نیز دیده میشوند که نشان از سفر احتمالی ابنهَمّام به این دو شهر دارد. | ||
در سندی نیز از حضور وی در رحبه سخن رفته که به قرینه روایت | در سندی نیز از حضور وی در رحبه سخن رفته که به قرینه روایت ابنهَمّام از یک شخص کوفی در آنجا، بر میآید که مقصود از رحبه جایی جز رحبه کوفه نیست و نمیتوان آن را دلیلی بر سفر ابنهَمّام به رحبه [[شام]] دانست<ref>خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ج۱، ص۳۱</ref>. | ||
==تردید در برخی اسانید== | ==تردید در برخی اسانید== | ||
در برخی اسانید، به روایت | در برخی اسانید، به روایت ابنهَمّام از ابراهیم بن هاشم قمی و محمد بن عیسی بن عبید یقطینی اشاره رفته است که باید در صحت ضبط این روایات تردید کرد<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>ابن رستم طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۵۳۰</ref>. | ||
درباره روایت | درباره روایت ابنهَمّام از ابنعقده و [[طبری|محمد بن جریر طبری]] (احتمالاً طبری مورخ) که در نوادر الاثر ابنرازی <ref>ابن رازی، جعفر بن احمد، نوادر الاثر، ج۱، ص۴۲</ref> آمده است، باید با تردید نگریست، چرا که اسناد این روایات خالی از خدشه نیست و ابنرازی نمیتوانسته، چنانکه در این دو روایت آمده است، بیواسطه از ابنهَمّام نقل حدیث کرده باشد. | ||
در میان مشایخ | در میان مشایخ ابنهَمّام، کسانی با گرایشها و مذاهب گوناگون همچون [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، [[واقفیه]] و نیز غُلاتی چون اسحاق بن محمد احمر نخعی<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۵۸</ref> وجود داشتهاند. | ||
==محدث بزرگ بغداد== | ==محدث بزرگ بغداد== | ||
ابنهمام در عصر خود به عنوان یکی از بزرگترین محدثان بغداد شناخته میشده است، چنانکه نجاشی و [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] او را با عناوین «شیخ اصحابنا و متقدمهم» و «جلیل القدر» ستوده و ضمن بیان عظمت منزلت وی، امانت در نقل حدیث و سعه روایت او را مورد تأکید قرار دادهاند. <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۲۲</ref><ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ج۱، ص۴۹۴</ref><ref>ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۶۵۶</ref> | |||
از آنجا که | از آنجا که ابنهَمّام نزد مشایخ اهلسنت نیز به استماع حدیث پرداخته بود، در میان روایات باقیمانده از او احادیثی با طرق روایی غیر شیعی هم دیده میشود<ref>ابن رازی، جعفر بن احمد، نوادر الاثر، ج۱، ص۴۳</ref><ref>خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ج۱، ص۶۹</ref><ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۵</ref>. | ||
==نقش اسکافی در زمان نواب اربعه== | ==نقش اسکافی در زمان نواب اربعه== | ||
ابنهَمّام به عنوان یک عالم برجسته امامی در بخش عمدهای از دوره [[غیبت صغری]] و در زمانی مقارن با ایام [[نواب اربعه]] [[حجت بن حسن (مهدی)|امام زمان]] (علیهالسلام) توانست در موقعیتهای حساس به تبیین مبانی اعتقادی و سیاسی امامیه بپردازد. | |||
با بررسی آثاری چون کمال الدین [[ | با بررسی آثاری چون کمال الدین [[محمد بن علی بن بابویه قمی|ابنبابویه]]، الغیبه [[محمد بن حسن طوسی|طوسی]] و دلائل الامامه منسوب به ابنرستم طبری، میتوان نقش ابنهَمّام را در تبیین مسائل مربوط به امام زمان (علیهالسلام) و غیبت آن حضرت و اخبار مربوط به نواب اربعه تا حدی تصویر کرد. | ||
رابطه نزدیک | رابطه نزدیک ابنهَمّام با محمد بن عثمان عمری و نقل برخی مسائل به طریق خود از عمری نیز قابل ذکر است<ref>ابن بابویه قمی، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۴۸۳</ref><ref>شیخ طوسی، الغیبه، ج۱، ص۲۹۷</ref>. | ||
همچنین به هنگام مرگ محمد بن عثمان عمری، | همچنین به هنگام مرگ محمد بن عثمان عمری، ابنهَمّام و ابوسهل نوبختی و جمعی دیگر که در دو روایت با عنوان «وجوه و اکابر شیعه» معرفی شدهاند، به عنوان شاهد بر نیابت [[حسین بن روح نوبختی]]، نزد عمری حضور داشتهاند<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ج۱، ص۳۷۱-۳۷۲</ref> و این مطلب با توجه به اینکه ابنهَمّام در آن زمان در قیاس با ابوسهل، سن زیادی نداشته است، مهمتر جلوه میکند. | ||
در دوران حسین بن روح نوبختی نیز | در دوران حسین بن روح نوبختی نیز ابنهَمّام، معاشر وی شمرده شده است. | ||
به عنوان نمونه | به عنوان نمونه ابنهَمّام از طرف نوبختی مأمور میشود تا توقیعی را که وی در ذیحجه ۳۱۲ از زندان در باب لعن ابنابیالعزاقر شلمغانی به او داده بود، برای دیگران بازگو نماید<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ج۱، ص۳۰۷-۳۰۸</ref><ref>شیخ طوسی، الغیبه، ج۱، ص۴۰۹-۴۱۲</ref>. | ||
ابنهَمّام با شلمغانی آشنایی نزدیک داشته و یکبار هم شلمغانی برخی سخنان غلوآمیز خود را به او گفته بود<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ج۱، ص۴۰۸</ref> و در میان آثار ابنابیالعزاقر نیز کتابی با عنوان رساله الی ابنهَمّام نام برده شده که قابل تأمل است<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۷۸</ref>. | |||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
در میان شاگردان | در میان شاگردان ابنهَمّام باید از ابوالحسن ابنجندی، ابوغالب زراری، جعفر بن محمد ابنقولویه، محمد بن احمد صفوانی، محمد بن ابراهیم نعمانی، محمد بن احمد بن داوود قمی، محمد بن عباس ابنحجام، ابوالمفضل محمد بن عبدالله شیبانی، ابوالجیش مظفر بن محمد بلخی، هارون بن موسی تلعُکبری و معافی بن زکریا ابنطرار را نام برد<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ج۱، ص۲۴</ref><ref>ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۳۷</ref><ref>ابوغالب زراری، احمد بن محمد، رساله فی ذکر آل اعین، ج۱، ص۱۷۶</ref><ref>غضائری، حسین بن عبیدالله، تکلمة رساله ابی غالب، ج۱، ص۱۹۰</ref><ref>شیخ مفید، الامالی، ج۱، ص۳۱۰</ref><ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref><ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص ۴۰۸</ref><ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>ابن طاووس، علی بن موسی، الیقین، ج۱، ص۳۶۲</ref>. | ||
در نسخه موجودِ تفسیر [[علی بن ابراهیم قمی]] <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۰۲</ref> <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۰۲</ref>روایاتی هست که دلالت بر استفاده مؤلف از | در نسخه موجودِ تفسیر [[علی بن ابراهیم قمی]] <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۰۲</ref> <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۰۲</ref>روایاتی هست که دلالت بر استفاده مؤلف از ابنهَمّام دارد، اما با توجه به طبقه رجالی علی بن ابراهیم و ابنهَمّام، احتمال میرود که این روایات از اضافات جامع این تفسیر بوده باشد. | ||
همچنین روایتِ با واسطه کشی از | همچنین روایتِ با واسطه کشی از ابنهَمّام که در اختیار معرفه الرجال <ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۵۸</ref>دیده میشود، نیز شایان تأمل است. | ||
==تالیفات== | ==تالیفات== | ||
در منابع متقدم تنها نجاشی <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref> به یک اثر | در منابع متقدم تنها نجاشی <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref> به یک اثر ابنهَمّام با عنوان الانوار فی تاریخ الائمه (علیهمالسلام) اشاره کرده است. | ||
از کتاب الانوار که بنابر برخی منقولات موجود، اثر مهمی در زمینه تاریخ ائمه (علیهمالسلام) بوده است، امروزه نشانی در دست نیست، اما منقولاتی از آن در عیون المعجزات منسوب به حسین بن عبدالوهاب ــ از مؤلفان سده ۵ق ــ دیده میشود<ref>ابن عبدالوهاب شعرانی، حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۳۶</ref>. همچنین این کتاب در سده ۶ق مورد استفاده [[ابن شهرآشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهالسلام)، ج۳، ص۶۶</ref> و [[ابن ادریس حلی| | از کتاب الانوار که بنابر برخی منقولات موجود، اثر مهمی در زمینه تاریخ ائمه (علیهمالسلام) بوده است، امروزه نشانی در دست نیست، اما منقولاتی از آن در عیون المعجزات منسوب به حسین بن عبدالوهاب ــ از مؤلفان سده ۵ق ــ دیده میشود<ref>ابن عبدالوهاب شعرانی، حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۳۶</ref>. همچنین این کتاب در سده ۶ق مورد استفاده [[ابن شهرآشوب|ابنشهرآشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهالسلام)، ج۳، ص۶۶</ref> و [[ابن ادریس حلی|ابنادریس]] <ref>ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۶۵۶، قم، ۱۴۱۰ق</ref> و در سده ۷ق مورد استفاده عبدالکریم بن طاووس <ref>ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد، فرحه الغری، ج۱، ص۱۳۴</ref> قرار گرفته است. منتخبی از آن نیز نزد مجلسی <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م</ref> موجود بوده است. | ||
ظاهراً منقولاتی که در زمینه تاریخ ائمه (علیهمالسلام) از | ظاهراً منقولاتی که در زمینه تاریخ ائمه (علیهمالسلام) از ابنهَمّام در آثاری همچون الغیبه طوسی <ref>شیخ طوسی، الغیبه، ج۱، ص۲۶۳</ref> و دلائل الامامه منسوب به ابنرستم طبری <ref>ابن رستم طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۲۴۶</ref> نقل شده، برگرفته از همین کتاب است<ref>حسینی جلالی، سید محمدرضا، تاریخ اهل البیت، (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵</ref>. [[محمد بن حسن حر عاملی|حر عاملی]] در [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]] <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۸</ref> کتابی با عنوان المزار به ابنهَمّام نسبت داده که مستند آن دانسته نیست؛ تنها میدانیم که روایاتی در خصوص زیارات و ادعیه به نقل از ابنهَمّام در کامل الزیارات [[ابن قولویه|ابنقولویه]] <ref>ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۳۷</ref> المزار ابنداوود قمی<ref>ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد، فرحه الغری، ج۱، ص۱۲۰</ref> المزار [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]] <ref>شیخ مفید، المزار، ج۱، ص۴۸-۴۹</ref> و برخی آثار دیگر نقل شده است. | ||
درباره کتاب التمحیص که به | درباره کتاب التمحیص که به ابنهَمّام منسوب شده <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۷</ref> و در [[قم]] (۱۴۰۴ق) به چاپ رسیده است، نمیتوان به قطع سخن گفت، زیرا افزون بر اینکه در آثار متقدمان اشارهای به عنوان چنین اثری از ابنهَمّام نشده است، در خود کتاب نیز قرینه استواری بر این انتساب وجود ندارد. | ||
نام | نام ابنهَمّام که در آغاز سند نخستین کتاب آمده است<ref>التمحیص، منسوب به ابن همام اسکافی، ج۱، ص۳۰، قم، ۱۴۰۴ق</ref> نمیتواند دلیل کافی بر انتساب تألیف کتاب به ابنهَمّام بوده باشد. | ||
ابنهَمّام محدثی برجسته و حلقهای اساسی در زنجیرههای روایی امامیه محسوب میشود، چنانکه برخی از اصول حدیث امامیه همچون اصلهای زید زراد و عاصم بن حمید<ref>جمعی از نویسندگان، الاصول السته عشر، ج۱، ص۲</ref> و نیز کتاب الرساله الذهبیه<ref>نجف، محمد مهدی، الرساله الذهبیه، ج۱، ص۳-۴</ref> و کتاب [[سلیم بن قیس هلالی]] <ref>انصاری، محمدباقر، کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۶۶</ref> از طریق او به آیندگان رسیده است. | |||
ظاهراً | ظاهراً ابنهَمّام کتابی در فهرست آثار امامیه داشته که مورد استفاده وسیع نجاشی در الرجال <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۲۵۳</ref> و طوسی در الفهرست<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۷۸</ref> قرار گرفته است. | ||
همچنین [[ابن ندیم]] <ref>ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۳</ref><ref>ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۲</ref> و غضائری <ref>غضائری، حسین بن عبیدالله، تکلمة رساله ابی غالب، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۲</ref> از برخی گفتههای رجالی وی بهره بردهاند. | همچنین [[ابن ندیم|ابنندیم]] <ref>ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۳</ref><ref>ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۲</ref> و غضائری <ref>غضائری، حسین بن عبیدالله، تکلمة رساله ابی غالب، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۲</ref> از برخی گفتههای رجالی وی بهره بردهاند. | ||
==تاریخ وفات== | ==تاریخ وفات== | ||
ابنهَمّام به گفته [[خطیب بغدادی]] <ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۶</ref> و طوسی <ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ج۱، ص۴۹۴</ref> در ۳۳۲ق و به گفته نجاشی <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref> در ۳۳۶ق درگذشته است، اما به جهت دقتی که در گفتار نجاشی دیده میشود، تاریخ اخیر مرجح مینماید.خطیب بغدادی <ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۶</ref> همچنین یادآور شده است که ابنهَمّام در بغداد درگذشت و در مقابر قریش به خاک سپرده شد. | |||
== پانویس == | == پانویس == |