confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
===تأثیر استبداد بر دین=== | ===تأثیر استبداد بر دین=== | ||
در اندیشه کواکبی به دلیل اینکه قول و فعل اربابان کلیسا با حقیقت آموزههای حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) متفاوت بوده، از اینرو نوعی از استبداد دینی بر آنان حاکم بوده که در برخی موارد مولد استبداد سیاسی نیز شده و این دو استبداد در کنار هم مردم را به سمتی سوق دادهاند که حاکم ستمگر و جبار را همچون خداوند به عنوان معبود، تعظیم و عبادت کنند و صاحبان این فکر همانند مسیحیان با ترویج عقاید نادرست و بدعتآمیزی همچون پدر، پسر و روح اقدس، خواسته های خود را بر مردم تحمیل کرده و منجر به تحریف ادیان شده تا از این طریق استبداد دینی مقدمهای بر استبداد سیاسی شود. ایشان اگرچه قرآن را از تحریفی که در کتابهای آسمانی پیشین مانند تورات و انجیل، رخ داده، مبرا و منزه دانسته است، با اینحال برخی تفسیرها و برداشتهای نادرست از آیات قرآن در مباحثی نظیر قضا و قدر را موجب انحراف از توحید و وسیلهای برای منحرف شدن جامعه دانسته است. در حالیکه توحید اساس تمام ادیان الهی بوده و از دیدگاه قرآن نیز کلمه «لا اله الا الله» به عنوان شعار اصلی توحید، اصلاح کننده همه امور فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان بوده که مرحله نفیی آن رد حاکمیت خدایان ساختگی، و مرحله اثباتی آن پذیرش خداوند بیهمتا به عنوان خالق، مالک، حاکم، مدیر و مدبر همه هستی است. از دیدگاه کواکبی، اصل توحید اگر درست فهميده شود و مردم مفهوم حقيقى كلمه توحيد يعنى «لا اله الا الله» را درك كنند به استوارترين سنگرهاى ضداستبدادى دست مىبابند، زيرا بر اساس این اصل هيچ كس و هيچ چيز جزو خداوند، معبود به حساب نمیآید و در برابر غير خدا، هرگز نباید كرنش کرد و اگر در هر ملّتی اصل توحيد انتشار یابد، قفل و زنجير اسيرى در آن ملت شکسته میشود. از اینرو دین اسلام نخست با حكمت و عزم، بنای شرك را به كلى منهدم ساخته و سپس قواعد آزادى سياسى كه معتدل کننده قانون دموكراسى (آزادی مشروع) و آريستوكراسى (حکومت دانایان) بوده را استوار ساخته و اساس آن را بر توحيد بنا نهاده است از اینرو دین اسلام خواستار برچیده شدن استبداد و برپا داشتن دموکراسی و آریستوکراسی است. ایشان اشاره قرآن به داستانهای پیامبران پیشین از جمله داستان حضرت موسی (ع) و بلقیس ملکه قوم | در اندیشه کواکبی به دلیل اینکه قول و فعل اربابان کلیسا با حقیقت آموزههای حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) متفاوت بوده، از اینرو نوعی از استبداد دینی بر آنان حاکم بوده که در برخی موارد مولد استبداد سیاسی نیز شده و این دو استبداد در کنار هم مردم را به سمتی سوق دادهاند که حاکم ستمگر و جبار را همچون خداوند به عنوان معبود، تعظیم و عبادت کنند و صاحبان این فکر همانند مسیحیان با ترویج عقاید نادرست و بدعتآمیزی همچون پدر، پسر و روح اقدس، خواسته های خود را بر مردم تحمیل کرده و منجر به تحریف ادیان شده تا از این طریق استبداد دینی مقدمهای بر استبداد سیاسی شود. ایشان اگرچه قرآن را از تحریفی که در کتابهای آسمانی پیشین مانند تورات و انجیل، رخ داده، مبرا و منزه دانسته است، با اینحال برخی تفسیرها و برداشتهای نادرست از آیات قرآن در مباحثی نظیر قضا و قدر را موجب انحراف از توحید و وسیلهای برای منحرف شدن جامعه دانسته است. در حالیکه توحید اساس تمام ادیان الهی بوده و از دیدگاه قرآن نیز کلمه «لا اله الا الله» به عنوان شعار اصلی توحید، اصلاح کننده همه امور فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان بوده که مرحله نفیی آن رد حاکمیت خدایان ساختگی، و مرحله اثباتی آن پذیرش خداوند بیهمتا به عنوان خالق، مالک، حاکم، مدیر و مدبر همه هستی است. از دیدگاه کواکبی، اصل توحید اگر درست فهميده شود و مردم مفهوم حقيقى كلمه توحيد يعنى «لا اله الا الله» را درك كنند به استوارترين سنگرهاى ضداستبدادى دست مىبابند، زيرا بر اساس این اصل هيچ كس و هيچ چيز جزو خداوند، معبود به حساب نمیآید و در برابر غير خدا، هرگز نباید كرنش کرد و اگر در هر ملّتی اصل توحيد انتشار یابد، قفل و زنجير اسيرى در آن ملت شکسته میشود. از اینرو دین اسلام نخست با حكمت و عزم، بنای شرك را به كلى منهدم ساخته و سپس قواعد آزادى سياسى كه معتدل کننده قانون دموكراسى (آزادی مشروع) و آريستوكراسى (حکومت دانایان) بوده را استوار ساخته و اساس آن را بر توحيد بنا نهاده است از اینرو دین اسلام خواستار برچیده شدن استبداد و برپا داشتن دموکراسی و آریستوکراسی است. ایشان اشاره قرآن به داستانهای پیامبران پیشین از جمله داستان حضرت موسی (ع) و بلقیس ملکه قوم سبأ،که وی در خصوص پذیرش شریعت موسی و یا جنگ با وی با قومش مشورت می کند، و همچنین داستان فرعون، زمانی که بزرگان قومش او را ملزم ساختند که در مقابل موسی که با سحر و جادو میخواهد ما را از سرزمین اجدادیمان بیرون کند و لذا باید در مقابه با او تمام ساحران و جادوگران را از نقاط مختلف مصر برای مبارزه با وی فراخوانید، را بیانگر اهمیت دادن قرآن به اصل دموکراسی یعنی همگانی بودن و شورای آریستوکراسی یعنی هیأت بزرگان در اداره امور کشور میداند. از اینرو ایشان اسلام شریعتی یعنی آسانگیر است که احکام، دستورات آن مطابق با فطرت بوده و آموزههای قرآنی نظیر عدالت و مساوات با استبداد ناسازگار است و اسلام براساس اصول دموکراسی یعنی همگانی بودن و شورای آریستوکراسی یعنی هیأت بزرگان بنا نهاده شده است و آنچه از اسلام در برخی از جوامع با عنوان استبداد حضوردارد با روح و فطرت بشری ناسازگار بوده و مخالف با پویایی و اصلاح جامعه که از منظر قرآن از آن به امر به معروف و نهی از منکر تعبیر میشود، است. | ||
کواکبی بر این باور است که در آیات قرآن به تعلیماتی اشاره شده که | کواکبی بر این باور است که در آیات قرآن به تعلیماتی اشاره شده که |