۸۷٬۶۵۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| عقیده =1. هر تنزیلی(آیه قرآن) محتاج تاویل است و هر ظاهری( آیه قرآن) محتاج باطن، خصوصا در باره آیات متشابه.2. با عقل و نظر نمیتوان خداوند را شناخت، بلکه شناخت خداوند منوط به تعلیم امام است و فهم عقلی در اینباره نمیتواند راهنما باشد.}} | | عقیده =1. هر تنزیلی(آیه قرآن) محتاج تاویل است و هر ظاهری( آیه قرآن) محتاج باطن، خصوصا در باره آیات متشابه.2. با عقل و نظر نمیتوان خداوند را شناخت، بلکه شناخت خداوند منوط به تعلیم امام است و فهم عقلی در اینباره نمیتواند راهنما باشد.}} | ||
'''صباحیه''' پیروان حسنبن علی بنمحمد ([[حسن صباح | '''صباحیه''' پیروان حسنبن علی بنمحمد ([[حسن صباح]]) هستند که او را مؤسس دعوت جدید خوانند. | ||
== شرح حال == | == شرح حال == | ||
حسن صباح در شهر [[قم]] که پایگاه | حسن صباح در شهر [[قم]] که پایگاه شیعیان اثنیعشری بود، بهدنیا آمد. پدرش بر مذهب اثنیعشری بود و از شهر [[کوفه]] به قم آمد. گفته میشود که اصالت آنها به [[یمن]] باز میگردد. وی به دعوت ''امیرضرّاب'' به [[اسماعیلیه|مذهب اسماعیلی]] متمایل گشت. معلم دیگرش شخصی به نام ''عبدالملک عطّاش'' از داعیان آن فرقه بود که او نیز بر مذهب اسماعیلی گام بر میداشت. عبدالملک شخصا به ری آمد و با حسن ملاقات کرد و به او دستور داد که نزد [[دولت فاطمیون|خلیفه فاطمی]] در [[مصر]] برود. حسن در مصر به دستور بدرالجمالی وزیر خلیفه و مخالف نزار به زندان افتاد و در آن زمان هنوز اختلاف در جانشینی نزار و مستعلی صورت نگرفته بود. وی پس از بازگشت به [[ایران]] و تسلط بر اَلَموت، مردم را به امامت نزار دعوت میکرد. مدت اقامت وی در قلعه اَلَموت حدود سی و پنج سال یعنی بین سالهای 483 قمری تا ششم ربیعالثانی سال 518 هجری قمری که به مرگ وی انجامید، طول کشید. به قول جوینی، حسن صباح در آن مدت هیچگاه از قلعه خارج نشد؛ بلکه از سرایی که مقامگاه او به حساب میآمد فقط دو بار خارج شد و بر بام قلعه پا نهاد؛ بنابراین، حسن صباح تمام اوقات خود را در آن قلعه و در حال اعتکاف بهسر برد و به مطالعه کتب و تقریر سخن بدعت خویش و تدبیر امور مملکت مشغول بود و با ارسال نامههای کوتاه با مریدان خود ارتباط داشت. | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == |