پرش به محتوا

عباسیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[امام موسی کاظم' به '[[موسی بن جعفر (کاظم)')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


== چگونگی پیدایش عباسیان ==
== چگونگی پیدایش عباسیان ==
پیش از ظهور [[اسلام]] بین [[بنی‌هاشم]] و [[بنی امیه|بنی‌امیه]] بر سر ریاست [[کعبه]] اختلاف بود مخصوصاً بعد از ظلم‌های [[معاویه]] و [[یزید]] نسبت به [[علی بن ابی طالب|علی بن ابیطالب(علیه السلام)]] و اولاد او، دامنۀ این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائی‌که به انقراض حکومت بنی‌امیه منجر شد، البته سقوط بنی‌امیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیله‌ای میان تیره‌ها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانب‌داری متعصبانه امویان از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضت‌های سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت می‌کردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد.
پیش از ظهور [[اسلام]] بین [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] و [[بنی امیه|بنی‌امیه]] بر سر ریاست [[کعبه]] اختلاف بود مخصوصاً بعد از ظلم‌های [[معاویه]] و [[یزید]] نسبت به [[علی بن ابی‌طالب|علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)]] و اولاد او، دامنۀ این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائی‌که به انقراض حکومت بنی‌امیه منجر شد، البته سقوط بنی‌امیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیله‌ای میان تیره‌ها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانب‌داری متعصبانه امویان از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضت‌های سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت می‌کردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد.


نسب عباسیان به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر می‌رسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء بنی‌هاشم ایران بود، زیرا ایرانیان‌ به چند دلیل دشمن آشتی‌ناپذیر بنی‌امیه بودند، از جمله تجاوز و تعدی بنی‌امیه و عمال آنان و سیاست غلط آنها مبتنی بر سروری عرب و تحقیر ملل تابعه بویژه ایرانیان، به همین جهت عباسیان بزودی دریافتند که از نارضایتی مردم ایران چگونه استفاده کنند و دیگر این‌که هرج و مرج ممالک اسلامی به عباسیان این فرصت را داد که در نواحی ایران مخصوصاً [[خراسان]] دعوت خود را آغاز کنند<ref>بیات، عزیز الله؛ تاریخ ایران از ظهور اسلام تا دیالمه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1370، ص 234</ref>.
نسب عباسیان به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر می‌رسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء بنی‌هاشم ایران بود، زیرا ایرانیان‌ به چند دلیل دشمن آشتی‌ناپذیر بنی‌امیه بودند، از جمله تجاوز و تعدی بنی‌امیه و عمال آنان و سیاست غلط آنها مبتنی بر سروری عرب و تحقیر ملل تابعه بویژه ایرانیان، به همین جهت عباسیان بزودی دریافتند که از نارضایتی مردم ایران چگونه استفاده کنند و دیگر این‌که هرج و مرج ممالک اسلامی به عباسیان این فرصت را داد که در نواحی ایران مخصوصاً [[خراسان]] دعوت خود را آغاز کنند<ref>بیات، عزیز الله؛ تاریخ ایران از ظهور اسلام تا دیالمه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1370، ص 234</ref>.


تکیه‌گاه عباسیان علاوه بر ایرانیان فرقه‌های مختلف [[مذهب شیعه|شیعه]] بود که در آن زمان مشتمل بر عباسیان، [[علویان]]، [[زیدیه]] و پیروان [[محمد حنیفه]] بود که بعد از درگذشت وی پسرش ابوهاشم جانشین او شد و بعد از مرگ ابوهاشم پیروانش با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بیعت کردند و به نام [[عباسیان|شیعه آل‌عباس]] مشهور شدند که شعار آنان بیرق و لباس سیاه بود.
تکیه‌گاه عباسیان علاوه بر ایرانیان فرقه‌های مختلف [[مذهب شیعه|شیعه]] بود که در آن زمان مشتمل بر عباسیان، [[علویان]]، [[زیدیه]] و پیروان [[محمد بن حنفیه|محمد حنیفه]] بود که بعد از درگذشت وی پسرش ابوهاشم جانشین او شد و بعد از مرگ ابوهاشم پیروانش با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بیعت کردند و به نام [[عباسیان|شیعه آل‌عباس]] مشهور شدند که شعار آنان بیرق و لباس سیاه بود.


محمد بن علی دهکده کوچکی به نام حمیمه را مرکز فعالیت خویش قرار داد و از همین محل دعاتی را به خراسان و [[ماوراء‌النهر]] فرستاد و بعد از درگذشت وی پسرش ابراهیم جانشین او شد.
محمد بن علی دهکده کوچکی به نام حمیمه را مرکز فعالیت خویش قرار داد و از همین محل دعاتی را به خراسان و [[ماوراء‌النهر]] فرستاد و بعد از درگذشت وی پسرش ابراهیم جانشین او شد.


ابتدا دعوت سری بود و امور دعوت بوسیلۀ مجمعی صورت گرفت که دارای 12 نقیب و شورائی مرکب از 72 نفر بود، زمانی‌که [[ابراهیم امام]] به خراسان توجه کرد در آنجا بزرگان زیادی به او گرویدند از جمله بازرگان معروف، بکیر بن ماهان که در سال 105ه.ق در [[کوفه]] با عباسیان [[بیعت]] کرد، در سال 126ه.ق که بکیر بن ماهان به زندان افتاد با [[ابومسلم]] آشنا شد و بکیر بعد از آزادی از زندان ابومسلم را به ابراهیم معرفی کرد.
ابتدا دعوت سری بود و امور دعوت بوسیلۀ مجمعی صورت گرفت که دارای 12 نقیب و شورائی مرکب از 72 نفر بود، زمانی‌که [[ابراهیم امام]] به خراسان توجه کرد در آنجا بزرگان زیادی به او گرویدند از جمله بازرگان معروف، بکیر بن ماهان که در سال 105ه.ق در [[کوفه]] با عباسیان [[بیعت]] کرد، در سال 126ه.ق که بکیر بن ماهان به زندان افتاد با [[ابومسلم خراسانی|ابومسلم]] آشنا شد و بکیر بعد از آزادی از زندان ابومسلم را به ابراهیم معرفی کرد.


ابراهیم، ابومسلم را جهت انتشار دعوت به خراسان فرستاد که در این زمان نصر بن سیار در خراسان حکومت می‌کرد و در آن‌جا بین دو طایفه بزرگ اعراب مضری و یمانی اختلاف افتاده بود که پیروان بنی‌عباس فرصت را مغتنم شمردند و مردم را با شعار «الرضا من آل رسول یا الرضا من آل محمد» دعوت می‌نمودند و ابومسلم توانست مرو را تصرف کند و در سال 129هق در روستای سفیدنج [[مرو]] دعوت خود را آشکار کرد، به گفته طبری، اهالی دهکده‌های مرو دعوت را پذیرفته و به تدریج پیش ابومسلم می‌آمدند، مقارن این ایام ابراهیم به فرمان [[مروان بن محمد]] آخرین خلیفه اموی در شام کشته شد.
ابراهیم، ابومسلم را جهت انتشار دعوت به خراسان فرستاد که در این زمان نصر بن سیار در خراسان حکومت می‌کرد و در آن‌جا بین دو طایفه بزرگ اعراب مضری و یمانی اختلاف افتاده بود که پیروان بنی‌عباس فرصت را مغتنم شمردند و مردم را با شعار «الرضا من آل رسول یا الرضا من آل محمد» دعوت می‌نمودند و ابومسلم توانست مرو را تصرف کند و در سال 129هق در روستای سفیدنج [[مرو]] دعوت خود را آشکار کرد، به گفته طبری، اهالی دهکده‌های مرو دعوت را پذیرفته و به تدریج پیش ابومسلم می‌آمدند، مقارن این ایام ابراهیم به فرمان [[مروان بن محمد]] آخرین خلیفه اموی در شام کشته شد.
خط ۲۲: خط ۲۲:
استوار شدن قدرت عباسیان در دورۀ سفاح انجام گرفت که موفق شد بر تمام قلمرو امویان به جز [[اندلس]] مسلط شود، سفاح عموی خویش عبدالله بن علی را مأمور جنگ با مروان، آخرین خلیفه اموی کرد، دو گروه در کنار رود زاب درگیر شدند و سرانجام مروان کشته شد.
استوار شدن قدرت عباسیان در دورۀ سفاح انجام گرفت که موفق شد بر تمام قلمرو امویان به جز [[اندلس]] مسلط شود، سفاح عموی خویش عبدالله بن علی را مأمور جنگ با مروان، آخرین خلیفه اموی کرد، دو گروه در کنار رود زاب درگیر شدند و سرانجام مروان کشته شد.


بعد از سفاح برادرش "[[ابوجعفر منصور]]" به خلافت رسید که شورش‌هایی بر ضد او صورت گرفت از جمله شورش عبدالله بن علی (عموی سفاح) که انتظار داشت بعد از مرگ سفاح به خلافت برسد و شورش‌های [[غلاة]] (سنباد)، شورش اسحاق ترک و راوندیان که به دنبال قتل ابومسلم به دست منصور شکل گرفت و نیز می‌توان از شورش خوارج نام برد که توانسته بودند موفقیت‌های چشمگیری در [[سیستان]]، [[خراسان]]، و شمال [[آفریقا]] به دست آورند.
بعد از سفاح برادرش "[[منصور عباسی|ابوجعفر منصور]]" به خلافت رسید که شورش‌هایی بر ضد او صورت گرفت از جمله شورش عبدالله بن علی (عموی سفاح) که انتظار داشت بعد از مرگ سفاح به خلافت برسد و شورش‌های [[غلاة]] (سنباد)، شورش اسحاق ترک و راوندیان که به دنبال قتل ابومسلم به دست منصور شکل گرفت و نیز می‌توان از شورش خوارج نام برد که توانسته بودند موفقیت‌های چشمگیری در [[سیستان]]، [[خراسان]]، و شمال [[آفریقا]] به دست آورند.


منصور شهرهای جدید بغداد، رصافه و دافقه را بنیاد کرد و به خاطر این‌که در حساب کارگزاران و عاملان خراج بدقت رسیدگی می‌کرد به همین خاطر به "[[منصور دوانیقی]]" مشهور بود<ref>اقبال، عباس؛ تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، انتشارات نگاه، چاپ اول، ‌1385، ص 365</ref>.
منصور شهرهای جدید بغداد، رصافه و دافقه را بنیاد کرد و به خاطر این‌که در حساب کارگزاران و عاملان خراج بدقت رسیدگی می‌کرد به همین خاطر به "[[منصور عباسی|منصور دوانیقی]]" مشهور بود<ref>اقبال، عباس؛ تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، انتشارات نگاه، چاپ اول، ‌1385، ص 365</ref>.


شهادت [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] در سال 148ه.ق در زمان منصور اتفاق افتاد. "ابوعبدالله مهدی" بعد از پدر به قدرت رسید از کار او می‌توان به وسعت دادن [[مسجد‌الحرام]]، گذاشتن دستگاه برید (اطلاعات) و رونق گرفتن تجارت در بغداد اشاره کرد.
شهادت [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] در سال 148ه.ق در زمان منصور اتفاق افتاد. "ابوعبدالله مهدی" بعد از پدر به قدرت رسید از کار او می‌توان به وسعت دادن [[مسجد‌الحرام]]، گذاشتن دستگاه برید (اطلاعات) و رونق گرفتن تجارت در بغداد اشاره کرد.
خط ۳۴: خط ۳۴:
از اتفاقات مهم خلیفه پنجم عباسی "[[هارون الرشید]]" چنین می‌توان یاد کرد، قیام یحیی بن عبدالله، تشکیل نخستین دولت مستقل شیعی به دست ادریس بن عبدالله در [[مراکش]]، تأسیس دولت نیمه مستقل [[اغالبه]] در جزایر سیسیل و شهادت [[موسی بن جعفر (کاظم)]] و شورش حمزه آذرک و شورش مردم خراسان که از جمله مهمترین رویدادهای زمان هارون بودند.
از اتفاقات مهم خلیفه پنجم عباسی "[[هارون الرشید]]" چنین می‌توان یاد کرد، قیام یحیی بن عبدالله، تشکیل نخستین دولت مستقل شیعی به دست ادریس بن عبدالله در [[مراکش]]، تأسیس دولت نیمه مستقل [[اغالبه]] در جزایر سیسیل و شهادت [[موسی بن جعفر (کاظم)]] و شورش حمزه آذرک و شورش مردم خراسان که از جمله مهمترین رویدادهای زمان هارون بودند.


مأمون بعد از کشتن برادرش به قدرت رسید و از اتفاقات مهم زمان او می‌توان به شورش ابوالسرایا در [[کوفه]] و نصر بن شیث در جزیره و ولایتعهدی [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا‌(علیه السلام)]] بخاطر مشروعیت ببخشدن به حکومت خود و استقلال [[طاهریان]] اشاره کرد.
مأمون بعد از کشتن برادرش به قدرت رسید و از اتفاقات مهم زمان او می‌توان به شورش ابوالسرایا در [[کوفه]] و نصر بن شیث در جزیره و ولایتعهدی [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا‌ (علیه السلام)]] بخاطر مشروعیت ببخشدن به حکومت خود و استقلال [[طاهریان]] اشاره کرد.


با پایان گرفتن حکومت [[مأمون]] و خارج شدن قدرت و تسلط اوضاع از دست وزیران ایرانی، حکومت عباسیان نیز رو به ضعف و نابودی گذاشت و موجب تسلط ترکان بر دربار شد. بعد از مأمون معتصم به قدرت رسید که او سیاست جذب ترکان را پیاده کرد و با ورود ترکان به دستگاه خلافت، رقابت شدیدی میان آنان و دو عنصر عرب و ایرانی به وجود آمد که قیام‌های دوران معتصم عبارتند از: 1- قیام محمد بن قاسم 2- شورش زُط 3- شورش [[بابک خرم دین]] شورش عُجیف بن عنبسه و شورش مازیار و دیگر اینکه طولونیان اولین دولت مستقل ترکان را در قلمرو اسلامی تشکیل دادند و مصر را از پیکر خلافت عباسی جدا کردند<ref>طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات اساطیر، چ 1363، ج 11، ص 4545</ref>.
با پایان گرفتن حکومت [[مأمون]] و خارج شدن قدرت و تسلط اوضاع از دست وزیران ایرانی، حکومت عباسیان نیز رو به ضعف و نابودی گذاشت و موجب تسلط ترکان بر دربار شد. بعد از مأمون معتصم به قدرت رسید که او سیاست جذب ترکان را پیاده کرد و با ورود ترکان به دستگاه خلافت، رقابت شدیدی میان آنان و دو عنصر عرب و ایرانی به وجود آمد که قیام‌های دوران معتصم عبارتند از: 1- قیام محمد بن قاسم 2- شورش زُط 3- شورش [[بابک خرم دین]] شورش عُجیف بن عنبسه و شورش مازیار و دیگر اینکه طولونیان اولین دولت مستقل ترکان را در قلمرو اسلامی تشکیل دادند و مصر را از پیکر خلافت عباسی جدا کردند<ref>طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات اساطیر، چ 1363، ج 11، ص 4545</ref>.


توطئه و فساد ترکان باعث شد معتصم پایتخت را از بغداد به سامره که خود آنجا را بنا نهاده بود منتقل کند و شهادت [[محمد بن علی (جواد الأئمه)|امام جواد (علیه السلام)]] نیز در زمان [[معتصم عباسی|معتصم]] اتفاق افتاد.
توطئه و فساد ترکان باعث شد معتصم پایتخت را از بغداد به سامره که خود آنجا را بنا نهاده بود منتقل کند و شهادت [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد (علیه السلام)]] نیز در زمان [[معتصم عباسی|معتصم]] اتفاق افتاد.


در زمان [[متوکل]] دهمین خلیفه عباسی بر شیعیان و معتزله سخت‌گیری شد و مذهب [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، مذهب رسمی دولت عباسی شد.
در زمان [[متوکل]] دهمین خلیفه عباسی بر شیعیان و معتزله سخت‌گیری شد و مذهب [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، مذهب رسمی دولت عباسی شد.
خط ۴۴: خط ۴۴:
در زمان المستعین دوازدهمین خلیفه عباسی دولت [[علویان|علوی]] در [[طبرستان]] به دست [[حسن بن زید علوی]] تأسیس شد.
در زمان المستعین دوازدهمین خلیفه عباسی دولت [[علویان|علوی]] در [[طبرستان]] به دست [[حسن بن زید علوی]] تأسیس شد.


شهادت [[علی بن محمد (علی النقی الهادی)|امام هادی(علیه السلام)]] در زمان [[معتز]] سیزدهمین خلیفه عباسی صورت گرفت و شورش زنگ که از غلامان زنگی و سیاه تشکیل می‌شد در زمان [[المعتمد]] اتفاق افتاد. تأسیس دولت [[صفاریان]] به دست [[یعقوب لیث]] در زمان [[المعتمد]] بود که یعقوب توانست با منقرض کردن طاهریان استیلای واقعی عباسیان بر شرق را پایان دهد و راه را برای [[غزنویان]]، [[سلجوقیان]] و [[سامانیان]] هموار کند، از دیگر حوادث دوران معتمد آغاز به کار [[قرمطیان]] شهادت [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری(علیه السلام)]] و آغاز [[غیبت صغری]] می‌باشد.
شهادت [[علی بن محمد (هادی)|امام هادی (علیه السلام)]] در زمان [[معتز]] سیزدهمین خلیفه عباسی صورت گرفت و شورش زنگ که از غلامان زنگی و سیاه تشکیل می‌شد در زمان [[معتمد عباسی|المعتمد]] اتفاق افتاد. تأسیس دولت [[صفاریان]] به دست [[یعقوب لیث]] در زمان المعتمد بود که یعقوب توانست با منقرض کردن طاهریان استیلای واقعی عباسیان بر شرق را پایان دهد و راه را برای [[غزنویان]]، [[سلجوقیان]] و [[سامانیان]] هموار کند، از دیگر حوادث دوران معتمد آغاز به کار [[قرامطه|قرمطیان]] شهادت [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیه السلام)]] و آغاز [[غیبت صغری]] می‌باشد.


[[المعتضد]] برادرزاده [[المعتمد]] بعد از او به خلافت رسید اقدامات اصلاحی معتضد به منزله تجدید حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عباسی بود از همین رو [[معتضد]] را سفاح دوم می‌خواندند، دولت سامانی در زمان معتضد تأسیس شد.
المعتضد برادرزاده المعتمد بعد از او به خلافت رسید اقدامات اصلاحی معتضد به منزله تجدید حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عباسی بود از همین رو [[معتضد]] را سفاح دوم می‌خواندند، دولت سامانی در زمان معتضد تأسیس شد.


در زمان [[الراضی بالله]] دولت [[زیاریان]] به دست مرداویج بنیان نهاده شد و در زمان خلیفه [[مستکفی]] برای نخستین بار یکی از سلسله‌های اسلامی ایران به نام [[آل بویه]] توانست [[عراق]] و دارالخلافه عباسی را تحت تسلط قرار دهد<ref>خضری، همان، ص 110</ref>.
در زمان [[الراضی بالله]] دولت [[زیاریان]] به دست مرداویج بنیان نهاده شد و در زمان خلیفه [[مستکفی]] برای نخستین بار یکی از سلسله‌های اسلامی ایران به نام [[آل بویه]] توانست [[عراق]] و دارالخلافه عباسی را تحت تسلط قرار دهد<ref>خضری، همان، ص 110</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۳۶

ویرایش