پرش به محتوا

اهل حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:اهل حدیث.jpg|قاب|چپ]]
[[پرونده:اهل حدیث.jpg|قاب|چپ]]
'''اهل حدیث''' فرقه‌ای از [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] با‌ اندیشه ظاهرگرایی و اکتفا به حدیث در فهم و استنباط شریعت در برابر [[اصحاب رای|اصحاب رأی]] می‌باشند. اصحاب یا اهل حدیث کسانی هستند که در گردآوری حدیث می‌کوشند و در استنباط احکام از نصوص بیرون نمی‌شوند و از قیاس می‌پرهیزند.
'''اهل حدیث''' فرقه‌ای از [[اهل سنت و جماعت|اهل‎سنت]] با‌ اندیشه ظاهرگرایی و اکتفا به حدیث در فهم و استنباط شریعت در برابر [[اصحاب رای|اصحاب رأی]] می‌باشند. اصحاب یا اهل حدیث کسانی هستند که در گردآوری حدیث می‌کوشند و در استنباط احکام از نصوص بیرون نمی‌شوند و از قیاس می‌پرهیزند.


این تعبیر بر محدثان [[حجاز]]، یاران مالک بن انس، یاران شافعی، سفیان ثوری، احمد حنبل و داود اصفهانی اطلاق می‌گردد. اهل حدیث بعد از آزاد شدن تدوین حدیث، اولین کسانی بودند که به تدوین احادیث نبوی پرداختند. اینان در زمینه‌های مختلف از جمله [[فقه]]، عقاید و دیگر علوم اسلامی جایگاه ویژه‌ای پیدا کردند و در مقابل اصحاب رأی نظرات متفاوتی بر مبنای احادیث نبوی ارائه دادند؛ اما به سبب اتکا بر ظاهر احادیث، دچار جزمیت و خطا شدند و تحجر‌گرایی را به اوج رساندند. در مورد امامت، آنان قائل به اختیار هستند و به وجود نص قائل نیستند؛ با این حال اعتقاد به وجود نص بر امامت ابوبکر در مورد برخی از آنان آمده است. از جمله نقدهایی که به اهل حدیث می‌شود این است که آنان در تبیین مسائل و مباحث عقلی ناتوان هستند.
این تعبیر بر محدثان [[حجاز]]، یاران مالک بن انس، یاران شافعی، سفیان ثوری، احمد حنبل و داود اصفهانی اطلاق می‌گردد. اهل حدیث بعد از آزاد شدن تدوین حدیث، اولین کسانی بودند که به تدوین احادیث نبوی پرداختند. اینان در زمینه‌های مختلف از جمله [[فقه]]، عقاید و دیگر علوم اسلامی جایگاه ویژه‌ای پیدا کردند و در مقابل اصحاب رأی نظرات متفاوتی بر مبنای احادیث نبوی ارائه دادند؛ اما به سبب اتکا بر ظاهر احادیث، دچار جزمیت و خطا شدند و تحجر‌گرایی را به اوج رساندند. در مورد امامت، آنان قائل به اختیار هستند و به وجود نص قائل نیستند؛ با این حال اعتقاد به وجود نص بر امامت ابوبکر در مورد برخی از آنان آمده است. از جمله نقدهایی که به اهل حدیث می‌شود این است که آنان در تبیین مسائل و مباحث عقلی ناتوان هستند.
خط ۱۲: خط ۱۲:
ناگفته نماند؛ اگر بخواهیم تاریخ پیدایش و تحولات فکری گروهی را که اکنون «سلفیه» خوانده می‌شوند به چند مرحله زمانی تقسیم کنیم، ظهور اهل حدیث را باید یکی از نقاط عطف این جریان فکری بدانیم. اهل حدیث که ریشه‌های فکری آنها، قبل از ظهور اندیشه‌های کلامی احمد بن حنبل وجود داشت و افرادی مانند واصل بن عطاء نیز در جهت مقابل آن بودند، با ورود احمد بن حنبل به عرصه گفت‌وگوهای اعتقادی میان اهل سنّت و‌ تدوین آثاری، نظیر «السنّة»، به یک مکتب فکری مستقل با اصول معیّن تبدیل گردید<ref>ابن عطیه، جمیل حمود، أبهی المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ج ‏1، ص 494، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ اول، 1423ق؛ سبحانی‏، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج ‏1، ص 16، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، مؤسسة الإمام الصادق(علیه السلام)</ref>.
ناگفته نماند؛ اگر بخواهیم تاریخ پیدایش و تحولات فکری گروهی را که اکنون «سلفیه» خوانده می‌شوند به چند مرحله زمانی تقسیم کنیم، ظهور اهل حدیث را باید یکی از نقاط عطف این جریان فکری بدانیم. اهل حدیث که ریشه‌های فکری آنها، قبل از ظهور اندیشه‌های کلامی احمد بن حنبل وجود داشت و افرادی مانند واصل بن عطاء نیز در جهت مقابل آن بودند، با ورود احمد بن حنبل به عرصه گفت‌وگوهای اعتقادی میان اهل سنّت و‌ تدوین آثاری، نظیر «السنّة»، به یک مکتب فکری مستقل با اصول معیّن تبدیل گردید<ref>ابن عطیه، جمیل حمود، أبهی المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ج ‏1، ص 494، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ اول، 1423ق؛ سبحانی‏، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج ‏1، ص 16، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، مؤسسة الإمام الصادق(علیه السلام)</ref>.


این گروه خود را پیروان اصلی و انحصاری سنت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] دانستند و خویش را [[اهل سنت]] و اهل نجات نامیدند.<ref>بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، ص 5، بیروت، دار الجیل، دار الآفاق، 1408ق</ref> و حدیث «الاعتصام بالسّنة نجاةُ»<ref>بشیر آبادی، جمال بن احمد، آثار الواردة عن أئمة السنة فی ابواب الاعتقاد، ص 119، ریاض، دارالوطن، 1416ق</ref> را مبنای فکری و عمل خویش قرار داده و بر مبنای روایت: «الذّبُ عَن السنّة افضل من الجهاد فی سبیل الله»<ref>بشیر آبادی، جمال بن احمد، آثار الواردة عن أئمة السنة فی ابواب الاعتقاد، ص 119، ریاض، دارالوطن، 1416ق</ref>(دفاع از سنت برتر از جهاد با خداست)، به دفاع از عقاید خویش به عنوان عقیده اهل سنت پرداختند.
این گروه خود را پیروان اصلی و انحصاری سنت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] دانستند و خویش را [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] و اهل نجات نامیدند.<ref>بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، ص 5، بیروت، دار الجیل، دار الآفاق، 1408ق</ref> و حدیث «الاعتصام بالسّنة نجاةُ»<ref>بشیر آبادی، جمال بن احمد، آثار الواردة عن أئمة السنة فی ابواب الاعتقاد، ص 119، ریاض، دارالوطن، 1416ق</ref> را مبنای فکری و عمل خویش قرار داده و بر مبنای روایت: «الذّبُ عَن السنّة افضل من الجهاد فی سبیل الله»<ref>بشیر آبادی، جمال بن احمد، آثار الواردة عن أئمة السنة فی ابواب الاعتقاد، ص 119، ریاض، دارالوطن، 1416ق</ref>(دفاع از سنت برتر از جهاد با خداست)، به دفاع از عقاید خویش به عنوان عقیده اهل‌سنت پرداختند.
به گزارش ابن حزم و ذهبی مهم‌ترین دوره رواج حدیث، نیمه اول قرن سوم هجری؛ یعنی بعد از به قدرت رسیدن متوکل عباسی است<ref>ذهبی، شمس الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، ص 256، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1992م</ref>.
به گزارش ابن حزم و ذهبی مهم‌ترین دوره رواج حدیث، نیمه اول قرن سوم هجری؛ یعنی بعد از به قدرت رسیدن متوکل عباسی است<ref>ذهبی، شمس الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، ص 256، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1992م</ref>.


البته جمود و تعبّدی که اهل حدیث بر ظواهر کتاب و سنّت و معانی ابتدایی آن داشتند، چهره این گرایش فکری را میان دانشمندان جامعه اهل سنّت تاریک کرده بود و کم و بیش اندیشمندانی؛ مانند ابوالهذیل علّاف، ابوعلی جُبّایی و در نهایت قاضی عبدالجبّار را به صف‌آرایی در مقابل آنان واداشت تا پایه‌گذار مکتبی عقل‌گرا به نام معتزله گردند. در این میان شخصیت مهم و تأثیرگذاری به نام ابوالحسن اشعری پا به میدان کلام اهل سنّت نهاد که بیشترین تأثیر را در پیروان این مذهب از خود برجای گذاشت. اشعری که خود از پرورش یافتگان حوزه درسی ابوعلی جبّایی بود به صراحت از مکتب اعتزال استاد کناره گرفت و به سوی اهل حدیث تمایل یافت.
البته جمود و تعبّدی که اهل حدیث بر ظواهر کتاب و سنّت و معانی ابتدایی آن داشتند، چهره این گرایش فکری را میان دانشمندان جامعه اهل‌سنت تاریک کرده بود و کم و بیش اندیشمندانی؛ مانند ابوالهذیل علّاف، ابوعلی جُبّایی و در نهایت قاضی عبدالجبّار را به صف‌آرایی در مقابل آنان واداشت تا پایه‌گذار مکتبی عقل‌گرا به نام معتزله گردند. در این میان شخصیت مهم و تأثیرگذاری به نام ابوالحسن اشعری پا به میدان کلام اهل‌سنت نهاد که بیشترین تأثیر را در پیروان این مذهب از خود برجای گذاشت. اشعری که خود از پرورش یافتگان حوزه درسی ابوعلی جبّایی بود به صراحت از مکتب اعتزال استاد کناره گرفت و به سوی اهل حدیث تمایل یافت.


اشعری هیچ‌گاه به طور جدی با اهل حدیث مقابله نکرد و حتی از احمد بن حنبل به تجلیل یاد کرد<ref>بحوث فی الملل و النحل، ج 1، ص 170</ref> و در گام نخست با نگارش کتاب «الابانه» به تبیین عقاید اهل حدیث پرداخت، اما به تدریج کوشید از سخافت و جمود باورهای عقل‌ستیز آنان بکاهد و با دلایل و توجیهات عقل پسند، آنها را از افراط در دیدگاه تعبدگرایی بازدارد و به نحله عقل‌گرایان نزدیک کند. بدین روی پایه گذار «مکتب اشاعره» شد و گرایشی میانه در عقل‌گرایی و تعبدگرایی بین دو نحله اهل حدیث و معتزله برای خود برگزید و بهره‌مند از بیشترین پیروان در میان جامعه اهل سنّت گردید<ref>«اهل حدیث» چگونه به وجود آمدند و چه عقایدی داشتند؟ - گنجینه ...
اشعری هیچ‌گاه به طور جدی با اهل حدیث مقابله نکرد و حتی از احمد بن حنبل به تجلیل یاد کرد<ref>بحوث فی الملل و النحل، ج 1، ص 170</ref> و در گام نخست با نگارش کتاب «الابانه» به تبیین عقاید اهل حدیث پرداخت، اما به تدریج کوشید از سخافت و جمود باورهای عقل‌ستیز آنان بکاهد و با دلایل و توجیهات عقل پسند، آنها را از افراط در دیدگاه تعبدگرایی بازدارد و به نحله عقل‌گرایان نزدیک کند. بدین روی پایه گذار «مکتب اشاعره» شد و گرایشی میانه در عقل‌گرایی و تعبدگرایی بین دو نحله اهل حدیث و معتزله برای خود برگزید و بهره‌مند از بیشترین پیروان در میان جامعه اهل سنّت گردید<ref>«اهل حدیث» چگونه به وجود آمدند و چه عقایدی داشتند؟ - گنجینه ...
خط ۳۳: خط ۳۳:


=== تدوین حدیث در زمان صحابه ===
=== تدوین حدیث در زمان صحابه ===
از روزگار صحابه، در [[مسجدالنبی]] حلقه‌های درس و بحث فقه و حدیث برقرار بود و کسانی چون ابی بن کعب، ابوهریره، ابن عمر و سعد بن مالک هسته نخستین مباحث حدیثی در مدینه را تشکیل می‌دادند.
از روزگار صحابه، در [[مسجد النبى|مسجدالنبی]] حلقه‌های درس و بحث فقه و حدیث برقرار بود و کسانی چون ابی بن کعب، ابوهریره، ابن عمر و سعد بن مالک هسته نخستین مباحث حدیثی در مدینه را تشکیل می‌دادند.


در [[مکه]] نیز مجلس ضبط و روایت و تدوین حدیث، به ابوهریره، ابن عباس، ابن عمر، ابوسعید خدری جابر بن عبدالله و [[عایشه]] تعلق داشت<ref>المدرسة الحدیثیه، ج1، ص53-322</ref>. در روزگار تابعین، این فعالیت علمی حدیثی تداوم یافت و این سنت‌های تدریسی، حلقات درس و مجالس حدیث به مثابه میراث خانوادگی به شاگردان نوجوان منتقل ‌شد<ref>المدرسة الحدیثیه، ج1، ص29، 33-35</ref>.
در [[مکه]] نیز مجلس ضبط و روایت و تدوین حدیث، به ابوهریره، ابن عباس، ابن عمر، ابوسعید خدری جابر بن عبدالله و [[عایشه]] تعلق داشت<ref>المدرسة الحدیثیه، ج1، ص53-322</ref>. در روزگار تابعین، این فعالیت علمی حدیثی تداوم یافت و این سنت‌های تدریسی، حلقات درس و مجالس حدیث به مثابه میراث خانوادگی به شاگردان نوجوان منتقل ‌شد<ref>المدرسة الحدیثیه، ج1، ص29، 33-35</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۴:


== فرقه‌های مسلمین ==
== فرقه‌های مسلمین ==
[[مسلمین]] از نظر فقهی و آنچه مربوط به فروع دین و مسائل عملی است، روش‌های مختلفی پیدا کردند، بدین سبب فرقه‌های: جعفری، [[زیدی]]، [[حنفی]]، [[شافعی]]، [[مالکی]] و [[حنبلی]]، تقسیم شدند و هر فرقه‌ای، فقهی مخصوص به خود دارد.  
[[مسلمین]] از نظر فقهی و آنچه مربوط به فروع دین و مسائل عملی است، روش‌های مختلفی پیدا کردند، بدین سبب فرقه‌های: جعفری، [[زیدیه|زیدی]]، [[حنفی]]، [[شافعیه|شافعی]]، [[مذهب مالکی|مالکی]] و [[حنبلی]]، تقسیم شدند و هر فرقه‌ای، فقهی مخصوص به خود دارد.  


از نظر مسائل اعتقادی و چیزهایی که مربوط به ایمان و اعتقاد [[مسلمانان]] است نیز به فرقه‌های مختلف تقسیم شدند: و هر فرقه‌ای مبانی و اصول اعتقادی مخصوص به خود دارد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ص۶۳ـ۶۴، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۷۴</ref>.
از نظر مسائل اعتقادی و چیزهایی که مربوط به ایمان و اعتقاد [[مسلمانان]] است نیز به فرقه‌های مختلف تقسیم شدند: و هر فرقه‌ای مبانی و اصول اعتقادی مخصوص به خود دارد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ص۶۳ـ۶۴، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۷۴</ref>.
خط ۹۸: خط ۹۸:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش