confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
از دیگر ویژگیهای اخلاقی وی، سختگیری او در معاملات و رفتارهاست. زر بن حبیش گزارش میکند: به مدینه آمدم و سراغ ابی رفتم و از او به سبب کم لطفیاش به ما گله کردم<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۹؛ تاریخ دمشق، ج۷، ص۳۳۹؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۹.</ref>. نیز میتوان به همراهی پیوستهاش با پیامبر و بسیار سوال کردنش از ایشان اشاره داشت. بر پایه گزارش اصحاب، وی پیوسته درباره موضوعات گوناگون از پیامبر میپرسید<ref>جامع البیان، ج۲، ص۸؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۲۰۹؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۴۵.</ref>. | از دیگر ویژگیهای اخلاقی وی، سختگیری او در معاملات و رفتارهاست. زر بن حبیش گزارش میکند: به مدینه آمدم و سراغ ابی رفتم و از او به سبب کم لطفیاش به ما گله کردم<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۹؛ تاریخ دمشق، ج۷، ص۳۳۹؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۹.</ref>. نیز میتوان به همراهی پیوستهاش با پیامبر و بسیار سوال کردنش از ایشان اشاره داشت. بر پایه گزارش اصحاب، وی پیوسته درباره موضوعات گوناگون از پیامبر میپرسید<ref>جامع البیان، ج۲، ص۸؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۲۰۹؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۴۵.</ref>. | ||
== رویداد سقیفه == | == رویداد سقیفه == | ||
پس از رحلت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر گرامی]] و [[سقیفه بنی ساعده|رویداد سقیفه]]، ابی بن کعب از معدود کسانی بود که با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] به مخالفت برخاست و خلافت را حق علی دانست. او از جمله ۱۲ نفری بود که مخالف خلافت ابوبکر بودند و جانشینی وی را انکار کردند.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> او گواهی داد که پیامبر [[علی بن ابیطالب|حضرت علی]] را به عنوان جانشین و امام پس از خود و ناصح امت معرفی کرده است<ref> نک: تحف العقول، ص۴۲۸؛ الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. وی از علاقهمندان صمیمی خاندان پیامبر بود و میگفت: روزی که پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم زنده بود، همه به یک نقطه نظر داشتند؛ ولی پس از وفات ایشان، صورتها به چپ و راست منحرف شد<ref>حلیة الاولیاء، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. او با ابوبکر [[بیعت]] نکرد و شورای [[سقیفه]] را بیارزش خواند<ref> نک: کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ شرح نهجالبلاغه، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref>. برخی از محققان، تعصب قبیلهای، خزرجی بودن و ارتباطش با [[سعد بن عباده]] را در این میان مؤثر میدانند. از او این روایت از پیامبر گزارش شده است: «یا أُبی! علیک بعلی فإنه الهادی المهدی الناصح لأُمتی»<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۱۵۷؛ بحار الانوار، ج۲۹، ص۸۷-۸۸.</ref>. | پس از رحلت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر گرامی]] و [[سقیفه بنی ساعده|رویداد سقیفه]]، ابی بن کعب از معدود کسانی بود که با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] به مخالفت برخاست و خلافت را حق علی دانست. او از جمله ۱۲ نفری بود که مخالف خلافت ابوبکر بودند و جانشینی وی را انکار کردند.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> او گواهی داد که پیامبر [[علی بن ابیطالب|حضرت علی]] را به عنوان جانشین و امام پس از خود و ناصح امت معرفی کرده است<ref> نک: تحف العقول، ص۴۲۸؛ الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. وی از علاقهمندان صمیمی خاندان پیامبر بود و میگفت: روزی که پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم زنده بود، همه به یک نقطه نظر داشتند؛ ولی پس از وفات ایشان، صورتها به چپ و راست منحرف شد<ref>حلیة الاولیاء، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. او با ابوبکر [[بیعت]] نکرد و شورای [[سقیفه]] را بیارزش خواند<ref> نک: کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ شرح نهجالبلاغه، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref>. برخی از محققان، تعصب قبیلهای، خزرجی بودن و ارتباطش با [[سعد بن عباده]] را در این میان مؤثر میدانند. از او این روایت از پیامبر گزارش شده است: «یا أُبی! علیک بعلی فإنه الهادی المهدی الناصح لأُمتی»<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۱۵۷؛ بحار الانوار، ج۲۹، ص۸۷-۸۸.</ref>. |