۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
'''سید محمدباقر صدر''' (متولد ۱۰ اسفند ۱۳۱۳ _ شهید شده در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹) مجتهد فقیه و اصولی، فیلسوف و مرجع تقلید <ref>آیتالله سید محمد باقر صدر مغز متفکر امت اسلامی آیتالله سید محمد باقر؛ مغز متفکر اسلامی - خبرگزاری مهر: https://www.mehrnews.com/news/4265868</ref> مبتکر و نظریهپرداز جهان تشیع و از [[طلایه داران وحدت|طلایهداران وحدت اسلامی]] بود. از او گاه به لقب شهید خامس و سید ذبیحالقفا نیز یاد میشود. | '''سید محمدباقر صدر''' (متولد ۱۰ اسفند ۱۳۱۳ _ شهید شده در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹) مجتهد فقیه و اصولی، فیلسوف و مرجع تقلید <ref>آیتالله سید محمد باقر صدر مغز متفکر امت اسلامی آیتالله سید محمد باقر؛ مغز متفکر اسلامی - خبرگزاری مهر: https://www.mehrnews.com/news/4265868</ref> مبتکر و نظریهپرداز جهان تشیع و از [[طلایه داران وحدت|طلایهداران وحدت اسلامی]] بود. از او گاه به لقب شهید خامس و سید ذبیحالقفا نیز یاد میشود. | ||
=ولادت= | ==ولادت== | ||
سید محمدباقر صدر در پنجم ذی قعده 1353 قمری در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش سید حیدر از مراجع عظام تقلید بود که سلسله تبار این خاندان به امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) متصل است و از ویژگیهای افراد این خانواده آن است که همگی در زمره مجتهدان و عالمان زمان خود بودهاند و این ویژگی کمتر در افراد یک خاندان دیده میشود. <ref>نعمانی، 1424 ق، ج 1، ص 32</ref> | سید محمدباقر صدر در پنجم ذی قعده 1353 قمری در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش سید حیدر از مراجع عظام تقلید بود که سلسله تبار این خاندان به امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) متصل است و از ویژگیهای افراد این خانواده آن است که همگی در زمره مجتهدان و عالمان زمان خود بودهاند و این ویژگی کمتر در افراد یک خاندان دیده میشود. <ref>نعمانی، 1424 ق، ج 1، ص 32</ref> | ||
بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانههای نبوغ و تیزهوشی در وی آشکار بود. وی دروس ابتدایی خود را در مدرسه «منتدیالنشر» در کاظمین فراگرفت و به گفته دوست صمیمی او مرحوم محمدعلی خلیلی که با هم در یک مدرسه تحصیل میکردند، تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب میشد که همهٔ دانشآموزان مدرسه از کوچک و بزرگ به وی توجه کنند و دائما رفتار او را زیر نظر داشته باشند. همچنان که آموزگاران نیز او را مورد احترام و تقدیر قرار میدادند. در مدرسه همه میدانستند که او دارای هوشی فوقالعاده است و در دروس مدرسه به مراتب از همسالان خود جلوتر است. به همین دلیل آموزگاران مدرسه همیشه او را به عنوان بهترین نمونه دانشآموز کوشا و مؤدّب به دیگران معرفی میکردند. <ref>حسینی حائری، حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیتاللهالعظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، ص 36.</ref><br> | بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانههای نبوغ و تیزهوشی در وی آشکار بود. وی دروس ابتدایی خود را در مدرسه «منتدیالنشر» در کاظمین فراگرفت و به گفته دوست صمیمی او مرحوم محمدعلی خلیلی که با هم در یک مدرسه تحصیل میکردند، تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب میشد که همهٔ دانشآموزان مدرسه از کوچک و بزرگ به وی توجه کنند و دائما رفتار او را زیر نظر داشته باشند. همچنان که آموزگاران نیز او را مورد احترام و تقدیر قرار میدادند. در مدرسه همه میدانستند که او دارای هوشی فوقالعاده است و در دروس مدرسه به مراتب از همسالان خود جلوتر است. به همین دلیل آموزگاران مدرسه همیشه او را به عنوان بهترین نمونه دانشآموز کوشا و مؤدّب به دیگران معرفی میکردند. <ref>حسینی حائری، حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیتاللهالعظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، ص 36.</ref><br> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
شهید صدر از نظر فکری و فهم مطالب چنان از هم کلاسیهای خود جلوتر بود که برخی از مطالبی را که او برای دوستان خود در زنگ تفریح مدرسه، بیان میکرد برای آنها تازگی داشت. وی با مطالعه کتابهای غیردرسی مانند کتابهای فلسفی و مباحث نوین آن روز، سخنانی بر زبان جاری میساخت که دوستان او برای نخستین بار واژههایی نظیر مارکسیزم، امپریالیسم و دیالکتیک را میشنیدند و با شخصیتهایی چون ویکتور هوگو و گوته آشنا میشدند. شهید صدر در ایام ابتدایی چنان با هیبت و بزرگوار بود که یکی از معلمانش به نام «أبو براء» درباره او میگوید: «هرگاه با معلمانش سخن میگفت سر را به زیر میانداخت و دیدگانش را فرو میفکند. من او را از یک سو به عنوان کودکی پاک و بیگناه دوست میداشتم، و از سوی دیگر به عنوان مردی بزرگ به وی مینگریستم و او را احترام میکردم چرا که آکنده از دانش و معرفت بود تا بدان جا که روزی به وی گفتم: من در انتظار فرا رسیدن روزی هستم که از چشمهٔ دانش و آگاهی تو سیراب شوم و در پرتو اندیشهها و نظریات شما راه بیابم. اما او در نهایت ادب و احترام و همراه با شرمزدگی پاسخ داد: استاد! مرا ببخشید من پیوسته شاگرد شما و شاگرد هر کسی که در این مدرسه به من درس آموخته است، بودهام». | شهید صدر از نظر فکری و فهم مطالب چنان از هم کلاسیهای خود جلوتر بود که برخی از مطالبی را که او برای دوستان خود در زنگ تفریح مدرسه، بیان میکرد برای آنها تازگی داشت. وی با مطالعه کتابهای غیردرسی مانند کتابهای فلسفی و مباحث نوین آن روز، سخنانی بر زبان جاری میساخت که دوستان او برای نخستین بار واژههایی نظیر مارکسیزم، امپریالیسم و دیالکتیک را میشنیدند و با شخصیتهایی چون ویکتور هوگو و گوته آشنا میشدند. شهید صدر در ایام ابتدایی چنان با هیبت و بزرگوار بود که یکی از معلمانش به نام «أبو براء» درباره او میگوید: «هرگاه با معلمانش سخن میگفت سر را به زیر میانداخت و دیدگانش را فرو میفکند. من او را از یک سو به عنوان کودکی پاک و بیگناه دوست میداشتم، و از سوی دیگر به عنوان مردی بزرگ به وی مینگریستم و او را احترام میکردم چرا که آکنده از دانش و معرفت بود تا بدان جا که روزی به وی گفتم: من در انتظار فرا رسیدن روزی هستم که از چشمهٔ دانش و آگاهی تو سیراب شوم و در پرتو اندیشهها و نظریات شما راه بیابم. اما او در نهایت ادب و احترام و همراه با شرمزدگی پاسخ داد: استاد! مرا ببخشید من پیوسته شاگرد شما و شاگرد هر کسی که در این مدرسه به من درس آموخته است، بودهام». | ||
= شهید صدر در حوزهٔ نجف اشرف = | == شهید صدر در حوزهٔ نجف اشرف == | ||
شهید صدر پس از پایان دورهٔ ابتدایی در شهر کاظمین، با وجود فشارهایی که از سوی آشنایان خود تحمل میکرد، دروس دولتی را رها کرد و بنا به سفارش مادرش عازم حوزهٔ علمیهٔ نجف شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی در سال 1365 ق در محضر دو نفر از بزرگترین شخصیتهای علمی حوزهٔ نجف اشرف، یعنی مرحوم شیخ محمدرضا آل یاسین و مرحوم سید ابوالقاسم خوئی شاگردی نمود. در سن یازده سالگی منطق را فراگرفت و رسالهای در همین موضوع نگاشت. موضوع رساله او بررسی اعتراضاتی بود که به برخی از کتابهای منطقی وارد شده است. در اوایل دوازده سالگی کتاب معالم الاصول را نزد برادر خود مرحوم سید اسماعیل صدر آموخت. از تیزهوشی او همین بس که بر صاحب معالم ایراداتی را وارد کرد که مرحوم آخوند خراسانی در کفایه به آنها اشاره کرده است. همزمان با شرکت او در درس مرحوم آل یاسین، شماری از دانشمندان و استادان مانند: شیخ صدرا بادکوبی، شیخ عباس رمیثی، شیخ طاهر آل راضی، سید عبدالکریم علیخان، که نقش استادی شهید صدر را بر عهده داشتند، نیز در این درس حاضر بودند. | شهید صدر پس از پایان دورهٔ ابتدایی در شهر کاظمین، با وجود فشارهایی که از سوی آشنایان خود تحمل میکرد، دروس دولتی را رها کرد و بنا به سفارش مادرش عازم حوزهٔ علمیهٔ نجف شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی در سال 1365 ق در محضر دو نفر از بزرگترین شخصیتهای علمی حوزهٔ نجف اشرف، یعنی مرحوم شیخ محمدرضا آل یاسین و مرحوم سید ابوالقاسم خوئی شاگردی نمود. در سن یازده سالگی منطق را فراگرفت و رسالهای در همین موضوع نگاشت. موضوع رساله او بررسی اعتراضاتی بود که به برخی از کتابهای منطقی وارد شده است. در اوایل دوازده سالگی کتاب معالم الاصول را نزد برادر خود مرحوم سید اسماعیل صدر آموخت. از تیزهوشی او همین بس که بر صاحب معالم ایراداتی را وارد کرد که مرحوم آخوند خراسانی در کفایه به آنها اشاره کرده است. همزمان با شرکت او در درس مرحوم آل یاسین، شماری از دانشمندان و استادان مانند: شیخ صدرا بادکوبی، شیخ عباس رمیثی، شیخ طاهر آل راضی، سید عبدالکریم علیخان، که نقش استادی شهید صدر را بر عهده داشتند، نیز در این درس حاضر بودند. | ||
برادر وی مرحوم سید اسماعیل صدر درباره ایشان چنین گفته است: «برادر ارجمند ما همه مدارج علمی را پیش از رسیدن به سنّ بلوغ پیموده است». . در سال 1370 که شیخ مرتضی آل یاسین به لقای حق شتافت، وی تعلیقهای بر رسالهٔ عملیهٔ وی که «بلغة الراغبین» نام داشت، نگاشت و در همان ایام، حواشی شیخ عباس رمیثی بر این رساله را نیز تنظیم میکرد که شیخ عباس به او گفت: «تقلید بر شما حرام است»، کنایه از اینکه شما مجتهد مسلّم هستید. شهید صدر تحصیلات اصولی خود را در سال 1378 ق و دروس فقه را در سال 1379ق به پایان رساند. به این ترتیب دوران تحصیل او از آغاز تا پایان حدود هفده یا هجده سال شد. این مدت اگرچه کوتاه بود اما در واقع بسیار دامنهدار و گسترده بود، زیرا او در شبانهروز شانزده ساعت مطالعه میکرد و در همه حالات جز به مسائل علمی فکر نمیکرد. وی به طور رسمی از روز سهشنبه دوازدهم جمادی الثانی سال 1378 ق تدریس خارج اصول را آغاز کرد و این دورهٔ درسی تا سال 1391 ق ادامه یافت. همچنین شهید صدر تدریس خارج فقه را به روش عروة الوثقی در سال 1381 ق آغاز کرد که مدتها ادامه داشت. | برادر وی مرحوم سید اسماعیل صدر درباره ایشان چنین گفته است: «برادر ارجمند ما همه مدارج علمی را پیش از رسیدن به سنّ بلوغ پیموده است». . در سال 1370 که شیخ مرتضی آل یاسین به لقای حق شتافت، وی تعلیقهای بر رسالهٔ عملیهٔ وی که «بلغة الراغبین» نام داشت، نگاشت و در همان ایام، حواشی شیخ عباس رمیثی بر این رساله را نیز تنظیم میکرد که شیخ عباس به او گفت: «تقلید بر شما حرام است»، کنایه از اینکه شما مجتهد مسلّم هستید. شهید صدر تحصیلات اصولی خود را در سال 1378 ق و دروس فقه را در سال 1379ق به پایان رساند. به این ترتیب دوران تحصیل او از آغاز تا پایان حدود هفده یا هجده سال شد. این مدت اگرچه کوتاه بود اما در واقع بسیار دامنهدار و گسترده بود، زیرا او در شبانهروز شانزده ساعت مطالعه میکرد و در همه حالات جز به مسائل علمی فکر نمیکرد. وی به طور رسمی از روز سهشنبه دوازدهم جمادی الثانی سال 1378 ق تدریس خارج اصول را آغاز کرد و این دورهٔ درسی تا سال 1391 ق ادامه یافت. همچنین شهید صدر تدریس خارج فقه را به روش عروة الوثقی در سال 1381 ق آغاز کرد که مدتها ادامه داشت. | ||
== شاگردان شهید صدر شهید صدر == | === شاگردان شهید صدر شهید صدر === | ||
در مدت حیات علمی خود شاگردان ارزندهای تربیت نمود که برخی از آنها تا مرحله اجتهاد نزد استاد شهید حضور داشتند. در واقع استاد شهید دو نسل از دانشمندان برجسته را پرورش داد. نسل اول شماری از دانشپژوهان تیزهوش بودند که از ابتدا در حلقهٔ درسی وی حضور یافتند. نسل دوم را نیز گزیدهای از دانشپژوهان هوشمند و اهل نظر تشکیل میدادند که در اواخر دورهٔ اول خارج اصول به حلقه درس استاد پیوستند و تا آخر دورهٔ دوم خارج اصول ادامه دادند. گذشته از این دو گروه برجسته، گروهی دیگر از طلاب نیز از چشمهسار جوشان دانش فراوان استاد بهرهها برده و نکتهها آموختند؛ اما مهمتر از همه باید به نخبگانی از دانشپژوهان دو دوره درسی استاد اشاره کرد که پیوند عاطفی ایشان با شهید گرانقدر به حدّی غیرقابل وصف رسیده بود. در میان این دسته از شاگردان او میتوان به کسانی چون: شهید سید محمدباقر حکیم، سید نورالدین اشکوری، سید محمود هاشمی، شیخ محمدرضا نعمانی، سید کاظم حسینی حائری، سید عبدالغنی اردبیلی، سید عبدالعزیز حکیم، شهید سید عزالدین قبانچی، سید حسین صدر، سید محمد صدر، سید صدرالدین قبانچی، شیخ غلامرضا عرفانیان، شیخ محمدباقر ایروانی و بسیاری دیگر اشاره کرد. در آن ایام که در نتیجه سرکشی و جنایات حزب کافر بعث شرایط سختی حکمفرما بود، شاگردان استاد، دوران مشقتباری را سپری میکردند. گاهی برخی از ایشان در خانه استاد ـ که در بازار عماره نزدیک مدرسه صغیر آیتالله بروجردی واقع بودـ به حضور آن تندیس دانش و پارسایی شرفیاب میشدند و به سخنان گهربار ایشان گوش فرا میدادند. | در مدت حیات علمی خود شاگردان ارزندهای تربیت نمود که برخی از آنها تا مرحله اجتهاد نزد استاد شهید حضور داشتند. در واقع استاد شهید دو نسل از دانشمندان برجسته را پرورش داد. نسل اول شماری از دانشپژوهان تیزهوش بودند که از ابتدا در حلقهٔ درسی وی حضور یافتند. نسل دوم را نیز گزیدهای از دانشپژوهان هوشمند و اهل نظر تشکیل میدادند که در اواخر دورهٔ اول خارج اصول به حلقه درس استاد پیوستند و تا آخر دورهٔ دوم خارج اصول ادامه دادند. گذشته از این دو گروه برجسته، گروهی دیگر از طلاب نیز از چشمهسار جوشان دانش فراوان استاد بهرهها برده و نکتهها آموختند؛ اما مهمتر از همه باید به نخبگانی از دانشپژوهان دو دوره درسی استاد اشاره کرد که پیوند عاطفی ایشان با شهید گرانقدر به حدّی غیرقابل وصف رسیده بود. در میان این دسته از شاگردان او میتوان به کسانی چون: شهید سید محمدباقر حکیم، سید نورالدین اشکوری، سید محمود هاشمی، شیخ محمدرضا نعمانی، سید کاظم حسینی حائری، سید عبدالغنی اردبیلی، سید عبدالعزیز حکیم، شهید سید عزالدین قبانچی، سید حسین صدر، سید محمد صدر، سید صدرالدین قبانچی، شیخ غلامرضا عرفانیان، شیخ محمدباقر ایروانی و بسیاری دیگر اشاره کرد. در آن ایام که در نتیجه سرکشی و جنایات حزب کافر بعث شرایط سختی حکمفرما بود، شاگردان استاد، دوران مشقتباری را سپری میکردند. گاهی برخی از ایشان در خانه استاد ـ که در بازار عماره نزدیک مدرسه صغیر آیتالله بروجردی واقع بودـ به حضور آن تندیس دانش و پارسایی شرفیاب میشدند و به سخنان گهربار ایشان گوش فرا میدادند. | ||
= جایگاه علمی شهید صدر = | == جایگاه علمی شهید صدر == | ||
ویژگیهای علمی شهید صدر تنها به دانش فقه و اصول محدود نمیشود، بلکه دیدگاههای فکری او در عرصههای منطق، فلسفه، اقتصاد، اخلاق، تفسیر و تاریخ نیز قابل ملاحظه است و او در هر یک از این موضوعات تألیفات ارزشمندی دارد. نوآوریها و سخنان تازه او در موضوعات بالا به هیچ وجه قابل انکار نیست. استاد شهید در کتاب «المعالم الجدیدة للاصول» سیر شکوفایی علم اصول را در سه مرحله دستهبندی کرده است که در اینجا مجال بازگویی آنها نیست؛ اما مباحث تازهای که شهید صدر مطرح کرد، در واقع مرحله چهارمی را به وجود آورد که بعد از مراحل مقدماتی، مرحله ثمردهی علمی، و مرحله رشد و کمال علمی، وارد دورهٔ رشد نهایی اصول گردید که در این مقاطع، بحثهای ارزندهٔ او، همچون گوهری تابناک بر تارک دانش اصول درخشید. بحثهای شهید صدر در باب سیرهٔ عقلائیه و سیرهٔ متشرعه و راههای کشف آن و قواعد حاکم بر آن، از این نمونه است و یا به عنوان مثال، مباحثی که وی در مسئلهٔ حجیت قطع و مسئلهٔ «مولویت مولا و حدود آن» انجام داد از نمونههای دیگر نوآوری و ابتکارات شهید صدر میباشد.<br> | ویژگیهای علمی شهید صدر تنها به دانش فقه و اصول محدود نمیشود، بلکه دیدگاههای فکری او در عرصههای منطق، فلسفه، اقتصاد، اخلاق، تفسیر و تاریخ نیز قابل ملاحظه است و او در هر یک از این موضوعات تألیفات ارزشمندی دارد. نوآوریها و سخنان تازه او در موضوعات بالا به هیچ وجه قابل انکار نیست. استاد شهید در کتاب «المعالم الجدیدة للاصول» سیر شکوفایی علم اصول را در سه مرحله دستهبندی کرده است که در اینجا مجال بازگویی آنها نیست؛ اما مباحث تازهای که شهید صدر مطرح کرد، در واقع مرحله چهارمی را به وجود آورد که بعد از مراحل مقدماتی، مرحله ثمردهی علمی، و مرحله رشد و کمال علمی، وارد دورهٔ رشد نهایی اصول گردید که در این مقاطع، بحثهای ارزندهٔ او، همچون گوهری تابناک بر تارک دانش اصول درخشید. بحثهای شهید صدر در باب سیرهٔ عقلائیه و سیرهٔ متشرعه و راههای کشف آن و قواعد حاکم بر آن، از این نمونه است و یا به عنوان مثال، مباحثی که وی در مسئلهٔ حجیت قطع و مسئلهٔ «مولویت مولا و حدود آن» انجام داد از نمونههای دیگر نوآوری و ابتکارات شهید صدر میباشد.<br> | ||
همچنین، نوآوریها و ابتکارات این شهید در دانش فقه کمتر از نوآوریهای وی در علم اصول نیست. از مجموعه بحثهای فقهی ایشان، چهار جلد کتاب با نام «بحوث فی شرح العروة الوثقی» به زیور طبع آراسته شده است. در این کتابها پژوهشهای ارزندهای به چشم میخورد که هیچ دانشمندی پیش از وی آنها را مطرح نکرده است. آنچه شهید صدر در نظر داشت این بود که در دانش فقه از چند جهت دگرگونی پدید آورد که نسبت به برخی از این آرمانها در حدی که تدریس نمود یا کتابی نوشت، توفیق یافت. سعی او بر این بود که در استنباط احکام، ویژگیهای فردی و نگرشهای محدود را به ویژگیهای اجتماعی و نگرشهای جهانی تبدیل کند. برای مثال، او میخواست اخبار مربوط به تقیه و جهاد را با دیدگاههای اجتماعی و همگانی مورد استنباط قرار دهد و یا مثلاً دلایل مربوط به حرمت ربا را با توجه به مصالح اجتماعی و نگرش عمومی مورد تحلیل قرار دهد.<br> | همچنین، نوآوریها و ابتکارات این شهید در دانش فقه کمتر از نوآوریهای وی در علم اصول نیست. از مجموعه بحثهای فقهی ایشان، چهار جلد کتاب با نام «بحوث فی شرح العروة الوثقی» به زیور طبع آراسته شده است. در این کتابها پژوهشهای ارزندهای به چشم میخورد که هیچ دانشمندی پیش از وی آنها را مطرح نکرده است. آنچه شهید صدر در نظر داشت این بود که در دانش فقه از چند جهت دگرگونی پدید آورد که نسبت به برخی از این آرمانها در حدی که تدریس نمود یا کتابی نوشت، توفیق یافت. سعی او بر این بود که در استنباط احکام، ویژگیهای فردی و نگرشهای محدود را به ویژگیهای اجتماعی و نگرشهای جهانی تبدیل کند. برای مثال، او میخواست اخبار مربوط به تقیه و جهاد را با دیدگاههای اجتماعی و همگانی مورد استنباط قرار دهد و یا مثلاً دلایل مربوط به حرمت ربا را با توجه به مصالح اجتماعی و نگرش عمومی مورد تحلیل قرار دهد.<br> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
وی در این نظریه به صورت مبسوط اهداف و برنامههای مرجعیت شایسته و نظام یافته را تبیین نمود و همیشه آرزوی تحقق آن را داشت. بدیهی است در این فرصت نمیتوان همه جزئیات این طرح را بازگو نمود، اما مبانی کلی این طرح به قرار ذیل است: 1ـ نشر دستورات اسلامی در میان مسلمانان در گستردهترین حوزه ممکن؛ 2ـ ایجاد حرکتی فکری شامل کلیهٔ مفاهیم اصیل اسلامی و تمام ابعاد زندگی انسان؛ 3ـ نظارت بر حرکتهای اسلامی و سیاسی؛ 4ـ برپایی مراکزی در سراسر جهان جهت ارتباط با امت اسلامی. به اعتقاد شهید صدر با تحقق این اهداف، دگرگونی عظیمی در روش کلی و دیدگاههای مرجعیت پیرامون رویدادهای جاری و کیفیت برخورد آنها با امت اسلامی پدید خواهد آمد. در واقع تغییر نظام مرجعیت بستگی به ایجاد مرکزی وسیع و کمیتههای زیردست متشکل از افراد متخصص و کاردان برای اجرای اهداف یاد شده دارد. این مرکز باید جایگزین گروهی گردد که از روی اتفاق و رویدادهای طبیعی راه به دستگاه مرجعیت برده و بخشهایی از کار را بر دوش میکشند. اینان اغلب عهدهدار بر آوردن نیازهای آنی و حوادث جاری با اتکا به ذهنیت جزءنگر خود هستند، بدون آنکه این اقدامات بر آرمانها و اهداف روشمند مبتنی بوده و روح کلی حرکت مرجعیت بر آنها حکمفرما باشد. شهید صدر معتقد بود استمرار نظام مرجعیت شایسته در بستر زمان باید به گونهای باشد که از محدوده زندگانی یک مرجع معین فراتر رود تا مرجع جدید بتواند مسئولیتهای خود را از نقطه پایانی فعالیتهای مرجع پیشین آغاز کند، نه آنکه از نقطه صفر حرکت نماید و به سختیها و مشکلات ابتدایی حرکت خویش گرفتار آید. این چنین است که نظام مرجعیت میتواند در راه دستیابی به آرمانهای خود پیوسته ثابت قدم بماند و برنامههایی دراز مدت تنظیم نماید. | وی در این نظریه به صورت مبسوط اهداف و برنامههای مرجعیت شایسته و نظام یافته را تبیین نمود و همیشه آرزوی تحقق آن را داشت. بدیهی است در این فرصت نمیتوان همه جزئیات این طرح را بازگو نمود، اما مبانی کلی این طرح به قرار ذیل است: 1ـ نشر دستورات اسلامی در میان مسلمانان در گستردهترین حوزه ممکن؛ 2ـ ایجاد حرکتی فکری شامل کلیهٔ مفاهیم اصیل اسلامی و تمام ابعاد زندگی انسان؛ 3ـ نظارت بر حرکتهای اسلامی و سیاسی؛ 4ـ برپایی مراکزی در سراسر جهان جهت ارتباط با امت اسلامی. به اعتقاد شهید صدر با تحقق این اهداف، دگرگونی عظیمی در روش کلی و دیدگاههای مرجعیت پیرامون رویدادهای جاری و کیفیت برخورد آنها با امت اسلامی پدید خواهد آمد. در واقع تغییر نظام مرجعیت بستگی به ایجاد مرکزی وسیع و کمیتههای زیردست متشکل از افراد متخصص و کاردان برای اجرای اهداف یاد شده دارد. این مرکز باید جایگزین گروهی گردد که از روی اتفاق و رویدادهای طبیعی راه به دستگاه مرجعیت برده و بخشهایی از کار را بر دوش میکشند. اینان اغلب عهدهدار بر آوردن نیازهای آنی و حوادث جاری با اتکا به ذهنیت جزءنگر خود هستند، بدون آنکه این اقدامات بر آرمانها و اهداف روشمند مبتنی بوده و روح کلی حرکت مرجعیت بر آنها حکمفرما باشد. شهید صدر معتقد بود استمرار نظام مرجعیت شایسته در بستر زمان باید به گونهای باشد که از محدوده زندگانی یک مرجع معین فراتر رود تا مرجع جدید بتواند مسئولیتهای خود را از نقطه پایانی فعالیتهای مرجع پیشین آغاز کند، نه آنکه از نقطه صفر حرکت نماید و به سختیها و مشکلات ابتدایی حرکت خویش گرفتار آید. این چنین است که نظام مرجعیت میتواند در راه دستیابی به آرمانهای خود پیوسته ثابت قدم بماند و برنامههایی دراز مدت تنظیم نماید. | ||
=بازداشتها و شهادت= | ==بازداشتها و شهادت== | ||
شهید صدر در اثر ستم حزب بعث کافر، چهار مرتبه بازداشت شد. نخستین بار در سال 1392 ق بود که مأموران بعثی سید را در حالی که در بیمارستان نجف در بستر بیماری بود دستگیر نمودند. شهید صدر در اثر مسمومیت شدید، توسط دو تن از شاگردان نزدیکش (سید کاظم حسینی حائری و سید عبدالغنی اردبیلی) به بیمارستان نجف منتقل شد. مأموران بعثی که در پی دستگیری سید بودند، چون از ماجرا اطلاع نداشتند به خانه سید هجوم بردند و بعد از اطلاع از اینکه وی در بیمارستان است، روانه بیمارستان شدند و پس از محاصره آن، از متصدیان امر خواستند سید را به آنان تسلیم کنند. مسئولان بیمارستان از اجرای این خواسته امتناع ورزیدند اما سرانجام مأموران بعثی موفق شدند سید را به بیمارستان کوفه انتقال دهند و در بخش بازداشت شدگان بیمارستان بستری نمایند. این جریان که به اطلاع امام خمینی نیز رسید، خشم مردم و به ویژه طلاب علوم دینی و در رأس آنان مرحوم آیتالله شیخ مرتضی آل یاسین و مرحوم سید محمدصادق صدر را برانگیخت. آنان با اجتماع در اطراف بیمارستان کوفه خواستار آزادی سید شدند. رژیم بعثی از پیامدهای این شورش و همچنین از وخامت حال سید، بیمناک شد و در مدتی کوتاه حکم آزادی سید را صادر نمود. | شهید صدر در اثر ستم حزب بعث کافر، چهار مرتبه بازداشت شد. نخستین بار در سال 1392 ق بود که مأموران بعثی سید را در حالی که در بیمارستان نجف در بستر بیماری بود دستگیر نمودند. شهید صدر در اثر مسمومیت شدید، توسط دو تن از شاگردان نزدیکش (سید کاظم حسینی حائری و سید عبدالغنی اردبیلی) به بیمارستان نجف منتقل شد. مأموران بعثی که در پی دستگیری سید بودند، چون از ماجرا اطلاع نداشتند به خانه سید هجوم بردند و بعد از اطلاع از اینکه وی در بیمارستان است، روانه بیمارستان شدند و پس از محاصره آن، از متصدیان امر خواستند سید را به آنان تسلیم کنند. مسئولان بیمارستان از اجرای این خواسته امتناع ورزیدند اما سرانجام مأموران بعثی موفق شدند سید را به بیمارستان کوفه انتقال دهند و در بخش بازداشت شدگان بیمارستان بستری نمایند. این جریان که به اطلاع امام خمینی نیز رسید، خشم مردم و به ویژه طلاب علوم دینی و در رأس آنان مرحوم آیتالله شیخ مرتضی آل یاسین و مرحوم سید محمدصادق صدر را برانگیخت. آنان با اجتماع در اطراف بیمارستان کوفه خواستار آزادی سید شدند. رژیم بعثی از پیامدهای این شورش و همچنین از وخامت حال سید، بیمناک شد و در مدتی کوتاه حکم آزادی سید را صادر نمود. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
مرتبه چهارم و آخرین بازداشت سید که به شهادت او انجامید در سال 1400 ق بود. رژیم بعث که پیش از این برنامه ترور سید را در دستور کار خود داشت، به دلیل عدم موفقیت در این کار، تصمیم به قتل آن عزیز گرفت و پس از گذشت چهار روز از این ماجرا، جنازهٔ پاک آن شهید را نیمه شب به عموزاده وی، مرحوم حجتالاسلام سید محمدصادق صدر، سپردند و او را جهت نظارت بر مراسم دفن استاد مکلف نمودند. | مرتبه چهارم و آخرین بازداشت سید که به شهادت او انجامید در سال 1400 ق بود. رژیم بعث که پیش از این برنامه ترور سید را در دستور کار خود داشت، به دلیل عدم موفقیت در این کار، تصمیم به قتل آن عزیز گرفت و پس از گذشت چهار روز از این ماجرا، جنازهٔ پاک آن شهید را نیمه شب به عموزاده وی، مرحوم حجتالاسلام سید محمدصادق صدر، سپردند و او را جهت نظارت بر مراسم دفن استاد مکلف نمودند. | ||
= حدیث شهادت = | == حدیث شهادت == | ||
ماجرای شهادت سید، حادثهای دردناک و اندوهبار بود. ابوسعد، رئیس اداره امنیت نجف، هنگام ظهر و بدون اطلاع قبلی به خانه استاد آمد و استاد را به بغداد انتقال داد. به این ترتیب این شهید گرانقدر به دست دژخیمان بعثی افتاد، در حالی که خود میدانست به زودی به لقاءالله خواهد پیوست. او بعد از اتمام گفتوگوهایش با روحانینمای درباری صدام، در عالم خواب چنین دیده بود که برادرش مرحوم سید اسماعیل صدر و دایی ارجمندش مرحوم شیخ مرتضی آل یاسین هر یک بر روی صندلی جداگانه نشستهاند و یک جایگاه نیز در وسط مجلس برای سید در نظر گرفتهاند. همچنین میلیونها نفر در آنجا حضور دارند که انتظار قدوم سید را میکشند. شهید صدر که پس از این خواب، برای شهادت لحظهشماری میکرد، در همان هفتهای که خواب دیده بود به فیض شهادت رسید. در جنازه آن بزرگوار که به پسر عمویش مرحوم سید محمدصادق صدر تحویل داده شد، نشانههای شکنجه دیده میشد. در همان ایام، خواهرش بنتالهدی را نیز به بهانه ملاقات سید با او، دستگیر و به بغداد انتقال دادند و او را نیز به شهادت رساندند. | ماجرای شهادت سید، حادثهای دردناک و اندوهبار بود. ابوسعد، رئیس اداره امنیت نجف، هنگام ظهر و بدون اطلاع قبلی به خانه استاد آمد و استاد را به بغداد انتقال داد. به این ترتیب این شهید گرانقدر به دست دژخیمان بعثی افتاد، در حالی که خود میدانست به زودی به لقاءالله خواهد پیوست. او بعد از اتمام گفتوگوهایش با روحانینمای درباری صدام، در عالم خواب چنین دیده بود که برادرش مرحوم سید اسماعیل صدر و دایی ارجمندش مرحوم شیخ مرتضی آل یاسین هر یک بر روی صندلی جداگانه نشستهاند و یک جایگاه نیز در وسط مجلس برای سید در نظر گرفتهاند. همچنین میلیونها نفر در آنجا حضور دارند که انتظار قدوم سید را میکشند. شهید صدر که پس از این خواب، برای شهادت لحظهشماری میکرد، در همان هفتهای که خواب دیده بود به فیض شهادت رسید. در جنازه آن بزرگوار که به پسر عمویش مرحوم سید محمدصادق صدر تحویل داده شد، نشانههای شکنجه دیده میشد. در همان ایام، خواهرش بنتالهدی را نیز به بهانه ملاقات سید با او، دستگیر و به بغداد انتقال دادند و او را نیز به شهادت رساندند. | ||
== قصیدهها در رثای شهید صدر == | === قصیدهها در رثای شهید صدر === | ||
با شهادت سید، مجالس سوگواری، تظاهرات اعتراضآمیز، اعتصابات، پیامهای تسلیت مراجع از جمله امام خمینی و برنامههای بزرگداشت در سراسر عراق و بیشتر ممالک اسلامی برگزار گردید و شاعران در رثای او قصیدههای درخشان سرودند. از بهترین قصاید یاد شده، سروده آقای دکتر داود عطار است که با مطلع زیر آغاز میشود: باقر الصدر منا سلاما ایُّ باغ سقاک الحماما؟ انت ایقظتنا کیف تغفو انت اقسمت ان لن تناما: | با شهادت سید، مجالس سوگواری، تظاهرات اعتراضآمیز، اعتصابات، پیامهای تسلیت مراجع از جمله امام خمینی و برنامههای بزرگداشت در سراسر عراق و بیشتر ممالک اسلامی برگزار گردید و شاعران در رثای او قصیدههای درخشان سرودند. از بهترین قصاید یاد شده، سروده آقای دکتر داود عطار است که با مطلع زیر آغاز میشود: باقر الصدر منا سلاما ایُّ باغ سقاک الحماما؟ انت ایقظتنا کیف تغفو انت اقسمت ان لن تناما: | ||
ای باقر صدر سلام ما بر تو باد، کدامین دست پلید جسم پاک تو را به کام مرگ فرو برد؟ تو ما را بیدار کردی پس چگونه خود چشم بر هم میگذاری؟ تو سوگند یاد کردهای که هرگز نخواهی خوابید. | ای باقر صدر سلام ما بر تو باد، کدامین دست پلید جسم پاک تو را به کام مرگ فرو برد؟ تو ما را بیدار کردی پس چگونه خود چشم بر هم میگذاری؟ تو سوگند یاد کردهای که هرگز نخواهی خوابید. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
=منابع و مآخذ= | =منابع و مآخذ= | ||
پژوهشکدهٔ باقر العلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، گلشن ابرار، نشر معروف، قم، 1378. | * پژوهشکدهٔ باقر العلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، گلشن ابرار، نشر معروف، قم، 1378. | ||
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، زندگینامه شهید صدر، زعیم، تهران، 1379. | * جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، زندگینامه شهید صدر، زعیم، تهران، 1379. | ||
جمشیدی، حسین، اندیشههای سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، وزارت امور خارجه، تهران، 1377. | * جمشیدی، حسین، اندیشههای سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، وزارت امور خارجه، تهران، 1377. | ||
جمشیدی، حسین، نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصر فارابی، امام خمینی و شهید صدر، پژوهشکده امام خمینی رحمهالله و انقلاب اسلامی، تهران، 1380. | * جمشیدی، حسین، نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصر فارابی، امام خمینی و شهید صدر، پژوهشکده امام خمینی رحمهالله و انقلاب اسلامی، تهران، 1380. | ||
حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیتاللهالعظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1375. | * حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیتاللهالعظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1375. | ||
قبانچی، صدرالدین، اندیشههای سیاسی آیتالله شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه ب. شریعتمدار، خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1362. | * قبانچی، صدرالدین، اندیشههای سیاسی آیتالله شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه ب. شریعتمدار، خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1362. | ||
قلیزاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372. | * قلیزاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372. | ||
نعمانی، رضا، شهید الامة وشاهدها: دراسة وثائقیة لحیاة وجهاد الامام الشهید السید محمد باقر الصدر، کنگره جهانی امام شهید صدر، قم، 1424ق. | * نعمانی، رضا، شهید الامة وشاهدها: دراسة وثائقیة لحیاة وجهاد الامام الشهید السید محمد باقر الصدر، کنگره جهانی امام شهید صدر، قم، 1424ق. | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:عراق]] | [[رده:عراق]] |