۸٬۲۰۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «یکی از عوامل گسترش اسلام در غرب تصوف بوده است و گروههای مختلفی از طریقهها...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
یکی از عوامل گسترش اسلام در غرب تصوف بوده است و گروههای مختلفی از طریقههای صوفیه در غرب فعال هستند. | یکی از عوامل گسترش اسلام در غرب تصوف بوده است و گروههای مختلفی از طریقههای صوفیه در غرب فعال هستند. | ||
=جذابیت تصوف برای غربیان= | |||
حضور تصوف در جهان غرب، با افزایش حضور مسلمانان در این بخش از جهان بهویژه در دهههای اخیر، رابطهای مستقیم دارد و تردیدی نیست که تصوف خود یکی از عوامل گسترش اسلام در غرب بوده است. | حضور تصوف در جهان غرب، با افزایش حضور مسلمانان در این بخش از جهان بهویژه در دهههای اخیر، رابطهای مستقیم دارد و تردیدی نیست که تصوف خود یکی از عوامل گسترش اسلام در غرب بوده است. | ||
اما در بررسیهای تاریخیِ چگونگی نشر اسلام در سرزمینهای غربی، برخی از محققان عامل اصلی جذابیت گرایشهای صوفیانه برای غربیان را، نه صرف حضور اسلام و مسلمانان در جهان غرب، بلکه جستوجوی مشتاقانۀ دنیای متجدد در حکمت شرق برای یافتن حقیقت و فلسفهای نجاتبخش برای زندگی، و گاه تفسیری زیباییشناسانه و دینی از عشق و هماهنگی، برای رهایی از سردرگمیهای نظری و الاهیاتی دانستهاند و تصوف را به مثابۀ پدیدهای که از اشکال اسلام سنتی فاصله گرفته و با قابلیت انعطافپذیری، بر بُعد باطنی و جنبۀ معنوی دین تأکید دارد، بهشمار آوردهاند. | اما در بررسیهای تاریخیِ چگونگی نشر اسلام در سرزمینهای غربی، برخی از محققان عامل اصلی جذابیت گرایشهای صوفیانه برای غربیان را، نه صرف حضور اسلام و مسلمانان در جهان غرب، بلکه جستوجوی مشتاقانۀ دنیای متجدد در حکمت شرق برای یافتن حقیقت و فلسفهای نجاتبخش برای زندگی، و گاه تفسیری زیباییشناسانه و دینی از عشق و هماهنگی، برای رهایی از سردرگمیهای نظری و الاهیاتی دانستهاند و تصوف را به مثابۀ پدیدهای که از اشکال اسلام سنتی فاصله گرفته و با قابلیت انعطافپذیری، بر بُعد باطنی و جنبۀ معنوی دین تأکید دارد، بهشمار آوردهاند. | ||
این اشتیاق، همراه با سازگاری و مدارای تصوف در بسترهای مختلف اجتماعی و فرهنگی، و ایجاد فضایی تلفیقی از اسلام و تمدن غرب، و نیز تأکید آن بر تعاملی فراملیتی، سبب جذابیت آن نزد غربیان شده، و مطالعۀ اهمیت نقش آن در جوامع متجدد را امری ضروری ساخته است. | این اشتیاق، همراه با سازگاری و مدارای تصوف در بسترهای مختلف اجتماعی و فرهنگی، و ایجاد فضایی تلفیقی از اسلام و تمدن غرب، و نیز تأکید آن بر تعاملی فراملیتی، سبب جذابیت آن نزد غربیان شده، و مطالعۀ اهمیت نقش آن در جوامع متجدد را امری ضروری ساخته است. | ||
تحقیقات دانشگاهی | =تحقیقات دانشگاهی= | ||
بهرغم چنین ضرورتی، برخی از محققان بر این باورند که در فضای دانشگاهی غرب، به این دلایل مطالعات جدی و محققانه دربارۀ تصوف به عنوان بُعد عرفانی اسلام صورت نگرفته است: | بهرغم چنین ضرورتی، برخی از محققان بر این باورند که در فضای دانشگاهی غرب، به این دلایل مطالعات جدی و محققانه دربارۀ تصوف به عنوان بُعد عرفانی اسلام صورت نگرفته است: | ||
۱. جدید بودن مطالعۀ پدیدۀ حضور اسلام در سرزمینهای غربی و فقدان آگاهی از خاستگاههای این دین در این کشورها. | ۱. جدید بودن مطالعۀ پدیدۀ حضور اسلام در سرزمینهای غربی و فقدان آگاهی از خاستگاههای این دین در این کشورها. | ||
خط ۵۴: | خط ۱۸: | ||
تشکیل گردهماییهای سالانه از گروههای مختلف صوفی با اجرای مراسم مشترک، جلوهای از این وحدتگرایی صوفیانه در غرب است. | تشکیل گردهماییهای سالانه از گروههای مختلف صوفی با اجرای مراسم مشترک، جلوهای از این وحدتگرایی صوفیانه در غرب است. | ||
هویت اسلامی | =هویت اسلامی= | ||
با اینهمه، هویت اسلامی این گروهها همچنان مسئلهای مورد مناقشه باقیمانده است و امروزه در کشورهای غربی، صوفیان ۳ نوع رویکرد مختلف در این زمینه دارند: | با اینهمه، هویت اسلامی این گروهها همچنان مسئلهای مورد مناقشه باقیمانده است و امروزه در کشورهای غربی، صوفیان ۳ نوع رویکرد مختلف در این زمینه دارند: | ||
۱. گروهی که با جدیت از شریعت و مناسک اسلامی پیروی میکنند و در پوشش و روش تابع کشور مبدأ هستند. | ۱. گروهی که با جدیت از شریعت و مناسک اسلامی پیروی میکنند و در پوشش و روش تابع کشور مبدأ هستند. | ||
خط ۶۳: | خط ۲۵: | ||
افزون بر اینها، شاید بهتوان جریان نسبتاً جدیدتری را که در سدۀ ۲۰م پس از این رویکردها شکل گرفت، نیز به این دستهبندی افزود و آن جنبش باوا محییالدین در آمریکاست که ضمن تلاش برای حفظ رسالت تاریخی تصوف در پایبندی به اعتقادات دینی و تأکید بر رابطۀ مرید و مراد (قطب)، توانسته است خود را با ملزومات جهانی شدن سازگار نماید و با جمع جنبههای باطنی و ظاهری اسلام، مخاطبانی در میان مسلمانان و غیرمسلمانان بیابد. | افزون بر اینها، شاید بهتوان جریان نسبتاً جدیدتری را که در سدۀ ۲۰م پس از این رویکردها شکل گرفت، نیز به این دستهبندی افزود و آن جنبش باوا محییالدین در آمریکاست که ضمن تلاش برای حفظ رسالت تاریخی تصوف در پایبندی به اعتقادات دینی و تأکید بر رابطۀ مرید و مراد (قطب)، توانسته است خود را با ملزومات جهانی شدن سازگار نماید و با جمع جنبههای باطنی و ظاهری اسلام، مخاطبانی در میان مسلمانان و غیرمسلمانان بیابد. | ||
نظرات درباره تأثیرات تصوف | =نظرات درباره تأثیرات تصوف= | ||
چنانکه گفته شد، مطالعات اخیر نشاندهندۀ تأثیر مهم و فزایندۀ نهضتهای صوفیه در جهان غرب است. | چنانکه گفته شد، مطالعات اخیر نشاندهندۀ تأثیر مهم و فزایندۀ نهضتهای صوفیه در جهان غرب است. | ||
این نهضتها به میزانهای متفاوت از سنت عرفان اسلامی متأثر بودهاند، و همین تنوع و تکثر در فضای صوفیانۀ غرب، تحلیلهای گوناگونِ برخاسته از دیدگاههای متفاوت را از سوی محققان غربی به دنبال داشته است که چند نمونۀ مهم آنها عبارتاند از: | این نهضتها به میزانهای متفاوت از سنت عرفان اسلامی متأثر بودهاند، و همین تنوع و تکثر در فضای صوفیانۀ غرب، تحلیلهای گوناگونِ برخاسته از دیدگاههای متفاوت را از سوی محققان غربی به دنبال داشته است که چند نمونۀ مهم آنها عبارتاند از: | ||
==گیسلا وب== | |||
گیسلا وب، که چارچوبی زمانی از ۳ مرحلۀ تحول را ارائه میدهد: | گیسلا وب، که چارچوبی زمانی از ۳ مرحلۀ تحول را ارائه میدهد: | ||
الف ـ در اوایل دهۀ ۱۹۰۰م، علاقه و تمایل غربیان به حکمت شرق که حاصل تماس آنان با آسیاییها در طول دورانهای استعماری بود، استادانی را که با آموزههای سنتی تربیت یافته، و در نهادهای اروپایی زیسته بودند، متوجه فقدان معنویت در غرب و اشتیاق غربیان به آن نمود و آنها را وا داشت تا تعالیم معنوی خود را به غرب آورند. | الف ـ در اوایل دهۀ ۱۹۰۰م، علاقه و تمایل غربیان به حکمت شرق که حاصل تماس آنان با آسیاییها در طول دورانهای استعماری بود، استادانی را که با آموزههای سنتی تربیت یافته، و در نهادهای اروپایی زیسته بودند، متوجه فقدان معنویت در غرب و اشتیاق غربیان به آن نمود و آنها را وا داشت تا تعالیم معنوی خود را به غرب آورند. | ||
خط ۷۸: | خط ۳۷: | ||
ج ـ در دهۀ ۱۹۹۰م که در آن، سومین جریان عرفانی که در پاسخ به شرایط خاص آخرین دهـه، از جمله پدیـدۀ افزایش مهاجرت از جوامع سنتی مسلمان و نیز جهانی شدن ــ که جوامع غربی را به شدت تحت تأثیر قرار داده بـود ــ بـا منشـأیـی آمـریکـایـی در ۱۹۷۱م تـوسـط باوا محییالدین پایهگذاری شد. | ج ـ در دهۀ ۱۹۹۰م که در آن، سومین جریان عرفانی که در پاسخ به شرایط خاص آخرین دهـه، از جمله پدیـدۀ افزایش مهاجرت از جوامع سنتی مسلمان و نیز جهانی شدن ــ که جوامع غربی را به شدت تحت تأثیر قرار داده بـود ــ بـا منشـأیـی آمـریکـایـی در ۱۹۷۱م تـوسـط باوا محییالدین پایهگذاری شد. | ||
==جی کینی== | |||
جی کینی، که سیر تحول تصوف در غرب را در طرح زمانبندی شدهای در ۴ مرحله: ۱۹۱۰-۱۹۵۹، ۱۹۶۰-۱۹۶۹، ۱۹۷۰-۱۹۸۹، و از ۱۹۹۰م به بعد بررسی میکند. | جی کینی، که سیر تحول تصوف در غرب را در طرح زمانبندی شدهای در ۴ مرحله: ۱۹۱۰-۱۹۵۹، ۱۹۶۰-۱۹۶۹، ۱۹۷۰-۱۹۸۹، و از ۱۹۹۰م به بعد بررسی میکند. | ||
==ویلیام چیتیک== | |||
ویلیام چیتیک، که انواع برجستۀ تصوف غربی را در دو گـونـۀ تصوف سُکری ــ کـه شیخ چشتی عنـایت خـان آن را در آمریکا در اوایل سدۀ ۲۰م آغـاز کرد ــ و تصوف صحوی ــ که در اروپا با آثار رنه گنون، حکم مابعدالطبیعی فرانسوی آغاز شد ــ دستهبندی میکند. | ویلیام چیتیک، که انواع برجستۀ تصوف غربی را در دو گـونـۀ تصوف سُکری ــ کـه شیخ چشتی عنـایت خـان آن را در آمریکا در اوایل سدۀ ۲۰م آغـاز کرد ــ و تصوف صحوی ــ که در اروپا با آثار رنه گنون، حکم مابعدالطبیعی فرانسوی آغاز شد ــ دستهبندی میکند. | ||
وی با بیان اینکه نمایندگان تصوف صحوی یعنی فریتهوف شووان، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز و سید حسین نصر بر معرفت و بینش عقلانی مبتنی بر مبانی باطنی، و تصوف مبتنی بر شریعت تأکید دارند، میکوشد تا معیاری برای ارزیابی نهضتهای صوفیانۀ غرب به دست دهد. | وی با بیان اینکه نمایندگان تصوف صحوی یعنی فریتهوف شووان، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز و سید حسین نصر بر معرفت و بینش عقلانی مبتنی بر مبانی باطنی، و تصوف مبتنی بر شریعت تأکید دارند، میکوشد تا معیاری برای ارزیابی نهضتهای صوفیانۀ غرب به دست دهد. | ||
==اندرو راولینسن== | |||
اندرو راولینسُن، که چشمانداز ظهور، رشد و تحول نهضتهای صوفیانه در غرب را در ۴ مرحله شرح میدهد: کاشت دانه: ۱۸۷۵-۱۹۱۶م؛ قوام یافتن: ۱۹۱۷-۱۹۴۵م؛ تکثیر و انتشار: ۱۹۴۶-۱۹۶۲م؛ و شکوفایی کامل: از ۱۹۶۳م تا امروز. | اندرو راولینسُن، که چشمانداز ظهور، رشد و تحول نهضتهای صوفیانه در غرب را در ۴ مرحله شرح میدهد: کاشت دانه: ۱۸۷۵-۱۹۱۶م؛ قوام یافتن: ۱۹۱۷-۱۹۴۵م؛ تکثیر و انتشار: ۱۹۴۶-۱۹۶۲م؛ و شکوفایی کامل: از ۱۹۶۳م تا امروز. | ||
وی در مطالعۀ نهضتهای دینی و معنوی مُلهَم از شرق در غرب سدۀ ۲۰م، پدیدۀ غربیانی را که استادان معنوی برجستهای در سنتهای باطنی شرقی (همچون بودایی، هندویی و اسلام) شدهاند و در عین حال، به گونهای خاص خود و متفاوت با آنها عمل کردهاند، مورد تأکید قرار داده است. | وی در مطالعۀ نهضتهای دینی و معنوی مُلهَم از شرق در غرب سدۀ ۲۰م، پدیدۀ غربیانی را که استادان معنوی برجستهای در سنتهای باطنی شرقی (همچون بودایی، هندویی و اسلام) شدهاند و در عین حال، به گونهای خاص خود و متفاوت با آنها عمل کردهاند، مورد تأکید قرار داده است. | ||
خط ۹۵: | خط ۵۱: | ||
راولینسن وجه مشترک این دو گروه را تأکید بر جهانی بودن تصوف میداند و بر آن است که وجه افتراق آنها در تأکید گروه اول بر اهمیت مغز عرفانی، مستقل از پوستۀ ظاهری (شریعت)، و تأکید گروه دوم بر اهمیت هر دو جنبه و اینکه تصوف همراه با شریعت ثمرۀ اسلام است. | راولینسن وجه مشترک این دو گروه را تأکید بر جهانی بودن تصوف میداند و بر آن است که وجه افتراق آنها در تأکید گروه اول بر اهمیت مغز عرفانی، مستقل از پوستۀ ظاهری (شریعت)، و تأکید گروه دوم بر اهمیت هر دو جنبه و اینکه تصوف همراه با شریعت ثمرۀ اسلام است. | ||
==مارشا هرمانسن== | |||
مارشا هرمانسن، که با بیانی تمثیلی، جنبشهای صوفیانۀ غـرب را به باغی با ۳ گونه گیاهان متفاوت تشبیه میکند: الف ـ گروههای دورگه، یعنی نهضتهـای اسلامـی ـ آمریکایـی، کـه از نظر منشأ و محتوا اسلامی بوده، ولی در چارچوبی غیراسلامی شکل گرفتهاند. | مارشا هرمانسن، که با بیانی تمثیلی، جنبشهای صوفیانۀ غـرب را به باغی با ۳ گونه گیاهان متفاوت تشبیه میکند: الف ـ گروههای دورگه، یعنی نهضتهـای اسلامـی ـ آمریکایـی، کـه از نظر منشأ و محتوا اسلامی بوده، ولی در چارچوبی غیراسلامی شکل گرفتهاند. | ||
این گروهها بهوسیلۀ مسلمانان مهاجر به وجود آمدهاند و رهبری میشوند و در عین حال، در مواردی از جمله عضوگیری، خود را با بستر فرهنگی غرب سازگار کردهاند و اعمال آیینی خود را با برخی از عناصر آن درهم آمیختهاند. | این گروهها بهوسیلۀ مسلمانان مهاجر به وجود آمدهاند و رهبری میشوند و در عین حال، در مواردی از جمله عضوگیری، خود را با بستر فرهنگی غرب سازگار کردهاند و اعمال آیینی خود را با برخی از عناصر آن درهم آمیختهاند. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۵۹: | ||
ج ـ گروههای پیوندی که برای گرایشهای صوفیانه در میان حلقههای کوچکی از مهاجران مسلمان به کار میرود که خود را چندان با محیط جدید تطبیق ندادهاند و تأثیرپذیری کمتری از فرهنگ غربی داشتهاند. مطالعۀ این گروهها در حوزۀ تصوف، از نظر فراملیتی جالب توجه است. | ج ـ گروههای پیوندی که برای گرایشهای صوفیانه در میان حلقههای کوچکی از مهاجران مسلمان به کار میرود که خود را چندان با محیط جدید تطبیق ندادهاند و تأثیرپذیری کمتری از فرهنگ غربی داشتهاند. مطالعۀ این گروهها در حوزۀ تصوف، از نظر فراملیتی جالب توجه است. | ||
سیر تاریخی | =سیر تاریخی= | ||
صاحبنظران آغاز پیدایی تصوف در غرب را از سدۀ ۱۲ق/۱۸م، و بهویژه با حضور طریقۀ شاذلیه میدانند. | صاحبنظران آغاز پیدایی تصوف در غرب را از سدۀ ۱۲ق/۱۸م، و بهویژه با حضور طریقۀ شاذلیه میدانند. | ||
پس از این تاریخ طریقههای دیگر مانند چشتیه، قادریه و نقشبندیه، و در دهههای اخیر طریقههای ایرانی مانند نعمت اللٰهیه نیز در غرب پیروانی یافتهاند. | پس از این تاریخ طریقههای دیگر مانند چشتیه، قادریه و نقشبندیه، و در دهههای اخیر طریقههای ایرانی مانند نعمت اللٰهیه نیز در غرب پیروانی یافتهاند. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۶۶: | ||
۲. افراد یا جریانهایی که به ترتیب در این شکلگیری مؤثر بودهاند و در واقع، طریقتهای کنونی موجود به نحوی متأثر یا برگرفته از آراء و اندیشههای آنان در ادامۀ این سیر هستند. | ۲. افراد یا جریانهایی که به ترتیب در این شکلگیری مؤثر بودهاند و در واقع، طریقتهای کنونی موجود به نحوی متأثر یا برگرفته از آراء و اندیشههای آنان در ادامۀ این سیر هستند. | ||
==عوامل ظهور و گسترش== | |||
در بخش نخست محققان به چندین عامل مهم اشاره کردهاند: | در بخش نخست محققان به چندین عامل مهم اشاره کردهاند: | ||
===مهاجرت مسلمانان=== | |||
مهاجرت مسلمانان از نقاط مختلف دنیا بهویژه در نیم قرن اخیر، نقش مهمی در گسترش اسلام، و حضور و اشاعۀ طریقههای صوفیانه در غرب داشته است، چندانکه برخی از محققان برای تحلیل نهضتهای صوفیۀ غرب، این مهاجرتها را به دورههای مختلف تاریخی تقسیم کردهاند. | مهاجرت مسلمانان از نقاط مختلف دنیا بهویژه در نیم قرن اخیر، نقش مهمی در گسترش اسلام، و حضور و اشاعۀ طریقههای صوفیانه در غرب داشته است، چندانکه برخی از محققان برای تحلیل نهضتهای صوفیۀ غرب، این مهاجرتها را به دورههای مختلف تاریخی تقسیم کردهاند. | ||
در این میان، نسلهای دوم و سوم این مهاجران که به لحاظ رشد و تحصیل در محیط غرب، و در نتیجه، تأثیرپذیری از فضای خردگرایانه و دنیامدارانۀ آن، از آداب و اعتقادات سنتی والدین خود فاصله میگیرند، مهمترند، زیرا برای آنان تصوف به عنوان جنبۀ انعطافپذیر دین که رویکردی معنوی را دنبال میکند، جذابتر و قابل قبولتر مینماید. | در این میان، نسلهای دوم و سوم این مهاجران که به لحاظ رشد و تحصیل در محیط غرب، و در نتیجه، تأثیرپذیری از فضای خردگرایانه و دنیامدارانۀ آن، از آداب و اعتقادات سنتی والدین خود فاصله میگیرند، مهمترند، زیرا برای آنان تصوف به عنوان جنبۀ انعطافپذیر دین که رویکردی معنوی را دنبال میکند، جذابتر و قابل قبولتر مینماید. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۷۶: | ||
در این زمینه، محققان افزایش مهاجرت استادان صوفی از جوامع مسلمان به آمریکا از اواخر دهۀ ۱۹۶۰م را عامل مهمی در تثبیت طریقههای رسمی تصوف به شمار آوردهاند. | در این زمینه، محققان افزایش مهاجرت استادان صوفی از جوامع مسلمان به آمریکا از اواخر دهۀ ۱۹۶۰م را عامل مهمی در تثبیت طریقههای رسمی تصوف به شمار آوردهاند. | ||
===استعمار سیاسی=== | |||
استعمار سیاسی، که از نظر به وجود آوردن امکان تعامل غربیان با فرهنگ شرقی، و زمینۀ آشنایی آنان با حکمت شرق، و در نتیجه، علاقه به گرایشات صوفیانه، بهویژه در کشورهایی چون فرانسه و انگلیس دارای اهمیت است و حاصل این تعامل بهرغم جنبههای منفی آن، از یکسو ظهور استادان شرقی تصوف بوده است که با تأثیرات فرهنگی متقابل آشنایند، و از سوی دیگر، پیدایش غربیانی بوده است که در دهههای اخیر به این جریانهای معنوی، و به آموختن سنتهای شرقی روی آوردهاند و گاه سرانجام، خود از رهبران تصوف غرب شدهاند. | استعمار سیاسی، که از نظر به وجود آوردن امکان تعامل غربیان با فرهنگ شرقی، و زمینۀ آشنایی آنان با حکمت شرق، و در نتیجه، علاقه به گرایشات صوفیانه، بهویژه در کشورهایی چون فرانسه و انگلیس دارای اهمیت است و حاصل این تعامل بهرغم جنبههای منفی آن، از یکسو ظهور استادان شرقی تصوف بوده است که با تأثیرات فرهنگی متقابل آشنایند، و از سوی دیگر، پیدایش غربیانی بوده است که در دهههای اخیر به این جریانهای معنوی، و به آموختن سنتهای شرقی روی آوردهاند و گاه سرانجام، خود از رهبران تصوف غرب شدهاند. | ||
===مطالعات درباره تصوف=== | |||
بررسی و ترجمۀ متون کهن صوفیه در حوزههای دانشگاهی و تحقیقاتی، که در غرب روز به روز گسترش پیدا کرد و مخاطبان بسیاری یافت. | بررسی و ترجمۀ متون کهن صوفیه در حوزههای دانشگاهی و تحقیقاتی، که در غرب روز به روز گسترش پیدا کرد و مخاطبان بسیاری یافت. | ||
نخستین ترجمههای متون عرفانی فارسی به زبانهای اروپایی از سدۀ ۱۷م آغاز شد و در سدههای ۱۸ و ۱۹م تا آنجا گسترش یافت که بهتدریج اصطلاح «شرقشناسی» در زمینۀ اینگونه مطالعات رایج گردید. | نخستین ترجمههای متون عرفانی فارسی به زبانهای اروپایی از سدۀ ۱۷م آغاز شد و در سدههای ۱۸ و ۱۹م تا آنجا گسترش یافت که بهتدریج اصطلاح «شرقشناسی» در زمینۀ اینگونه مطالعات رایج گردید. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۹۳: | ||
آثار ماسینیون و کربن به سبب تأثیرپذیری از افکار شووان و پیروانش، نسبت به تحقیقاتی که مبتنی بر گرایشهای مردمشناسانه و زمینهای عامیانه و بیگانه با متون صوفیانه بودند، نقش مؤثرتری در شکلگیری تصوف در اروپا داشتهاند. | آثار ماسینیون و کربن به سبب تأثیرپذیری از افکار شووان و پیروانش، نسبت به تحقیقاتی که مبتنی بر گرایشهای مردمشناسانه و زمینهای عامیانه و بیگانه با متون صوفیانه بودند، نقش مؤثرتری در شکلگیری تصوف در اروپا داشتهاند. | ||
==افراد یا جریات مؤثر== | |||
در زمینۀ افراد یا جریانهای مؤثر در شکلگیری تصوف در غرب این موارد را میتوان برشمرد: | در زمینۀ افراد یا جریانهای مؤثر در شکلگیری تصوف در غرب این موارد را میتوان برشمرد: | ||
===هلنا بلاواتسکی=== | |||
محققـان سدۀ ۱۹م را از نظر ظهور جنبشهای نوپدید دینی و چالشهایی که آنها در اعتقادات دینی به وجود آوردند، آغاز عصر نوینی در تاریخ دینی غرب میدانند، روندی که با پیدایش جنبش تئوسوفی، توسط هلنا بلاواتسکی (د ۱۸۹۱م) ــ کـه از پـرطـرفدارترین رهبران ادیان جدید تلقی میشود ــ آغاز شد. | محققـان سدۀ ۱۹م را از نظر ظهور جنبشهای نوپدید دینی و چالشهایی که آنها در اعتقادات دینی به وجود آوردند، آغاز عصر نوینی در تاریخ دینی غرب میدانند، روندی که با پیدایش جنبش تئوسوفی، توسط هلنا بلاواتسکی (د ۱۸۹۱م) ــ کـه از پـرطـرفدارترین رهبران ادیان جدید تلقی میشود ــ آغاز شد. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۰۲: | ||
تفکر التقاطی او ترکیبی از ایدههای باطنی مختلفِ سدۀ ۱۹م است که جوهر دین را نه مجموعهای از اعتقادات و مناسک، بلکه تجربهای درونی از امر قدسی میداند که در افراد مختلف، صرفنظر از سنت دینی که از آن پیروی میکنند، یکسان است، و از اینرو، ادیان متعدد را تنها مظاهر مختلفی از این جوهرۀ معنوی میشمارد. | تفکر التقاطی او ترکیبی از ایدههای باطنی مختلفِ سدۀ ۱۹م است که جوهر دین را نه مجموعهای از اعتقادات و مناسک، بلکه تجربهای درونی از امر قدسی میداند که در افراد مختلف، صرفنظر از سنت دینی که از آن پیروی میکنند، یکسان است، و از اینرو، ادیان متعدد را تنها مظاهر مختلفی از این جوهرۀ معنوی میشمارد. | ||
===گروندگان به اسلام=== | |||
در ادامـۀ ایـن جـریـان شـاهـد ظـهـور حـلقـههـایی از اندیشمندان غربی هستیم که اعضای آن بهرغم بستر فرهنگیِ خود، به اسلام گرویدند و به طریقههای صوفیه پیوستند. | |||
یکی از آنان که پیشتر عضو جامعۀ تئوسوفی بود، ایوان آگوئلی (د ۱۹۱۷م)، نقاش سوئدی است که مسیحیت را ترک گفت و با تأثیرپذیری از اسلام و تائوئی، در ۱۹۰۰م اسلام آورد و در ۱۹۰۷م به طریقۀ شاذلیه پیوست. آگوئلی را از نخستین صوفیان غربی میدانند. پس از او رنه گنون فرانسوی، بنیانگذار مجلۀ «معرفت» در پاریس بود. | یکی از آنان که پیشتر عضو جامعۀ تئوسوفی بود، ایوان آگوئلی (د ۱۹۱۷م)، نقاش سوئدی است که مسیحیت را ترک گفت و با تأثیرپذیری از اسلام و تائوئی، در ۱۹۰۰م اسلام آورد و در ۱۹۰۷م به طریقۀ شاذلیه پیوست. آگوئلی را از نخستین صوفیان غربی میدانند. پس از او رنه گنون فرانسوی، بنیانگذار مجلۀ «معرفت» در پاریس بود. | ||
آگوئلی برای این مجله مقالاتی مینوشت و همین امر سبب آشنایی گنون با آگوئلی، و ورود وی به طریقۀ شاذلیه شد. | آگوئلی برای این مجله مقالاتی مینوشت و همین امر سبب آشنایی گنون با آگوئلی، و ورود وی به طریقۀ شاذلیه شد. | ||
دیدگاه گنون مبتنی بر نقد جهانبینی تجددگرایانه بود و تعالیم وی دورنمای بدیعی از اسلام را ارائه میداد. به نظر او جامعۀ متجدد بنیانهای معنوی خود را از دست داده است و تنها راه حل قابل پذیرش، بازگشت به سنت آغازین، از طریق ژرفبینی معنوی و تصوف است، نه مجموعهای از اشکال و اعمال اجتماعی اسلامی. | دیدگاه گنون مبتنی بر نقد جهانبینی تجددگرایانه بود و تعالیم وی دورنمای بدیعی از اسلام را ارائه میداد. به نظر او جامعۀ متجدد بنیانهای معنوی خود را از دست داده است و تنها راه حل قابل پذیرش، بازگشت به سنت آغازین، از طریق ژرفبینی معنوی و تصوف است، نه مجموعهای از اشکال و اعمال اجتماعی اسلامی. | ||
گنون پس از روی آوردن به اسلام نام عبدالواحد یحیی را برگزید. | گنون پس از روی آوردن به اسلام نام عبدالواحد یحیی را برگزید. | ||
فریتهوف شووان از جملۀ برجستهترین همفکران گنون است که پس از ترک کلیسا، و با الهام از دیدگاههای گنون در زمینۀ وحدت متعالی ادیان، و اعتقاد به حقیقتی سرمدی در بطن همۀ سنتهای دینی و هماهنگی بنیادین جهانبینیهای اوپانیشادی، بودایی و اسلامی، و توجه خاص به سنن دینی بومی آمریکا، به طریقۀ شاذلیه وارد شد و نام اسلامیِ عیسی نورالدین را برای خود برگزید. | فریتهوف شووان از جملۀ برجستهترین همفکران گنون است که پس از ترک کلیسا، و با الهام از دیدگاههای گنون در زمینۀ وحدت متعالی ادیان، و اعتقاد به حقیقتی سرمدی در بطن همۀ سنتهای دینی و هماهنگی بنیادین جهانبینیهای اوپانیشادی، بودایی و اسلامی، و توجه خاص به سنن دینی بومی آمریکا، به طریقۀ شاذلیه وارد شد و نام اسلامیِ عیسی نورالدین را برای خود برگزید. | ||
از آثار شووان میتوان «شناخت اسلام»، «ابعاد اسلام»، «اسلام و حکمت خالده» و «وحدت متعالی ادیان» را نام برد. | از آثار شووان میتوان «شناخت اسلام»، «ابعاد اسلام»، «اسلام و حکمت خالده» و «وحدت متعالی ادیان» را نام برد. | ||
دیدگاههای شووان بیانگر نگاهی متفاوت به تصوف اسلامی بود و گرایش سید حسین نصر، استاد ایرانی فلسفۀ اسلامی در آمریکا به اندیشههای او، بر شهرت و محبوبیت او افزود. | دیدگاههای شووان بیانگر نگاهی متفاوت به تصوف اسلامی بود و گرایش سید حسین نصر، استاد ایرانی فلسفۀ اسلامی در آمریکا به اندیشههای او، بر شهرت و محبوبیت او افزود. | ||
از دیگر چهرههای مشهور سنتگرایی که مفهوم حکمت خالده را در جهان متجدد مطرح کردند، میتوان به مارتین لینگز (ابوبکر سراجالدین)، که از میان آثار متعددش، «تصوف چیست؟» و «هنر قرآنی خوشنویسی و تذهیب» بهویژه دارای اهمیتاند؛ و تیتوس بورکهارت، که با کتاب «درآمدی بر اصول تصوف» خود در شناساندن مکتب ابن عربی به جهان غرب نقش مهمی داشت، اشاره کرد. | از دیگر چهرههای مشهور سنتگرایی که مفهوم حکمت خالده را در جهان متجدد مطرح کردند، میتوان به مارتین لینگز (ابوبکر سراجالدین)، که از میان آثار متعددش، «تصوف چیست؟» و «هنر قرآنی خوشنویسی و تذهیب» بهویژه دارای اهمیتاند؛ و تیتوس بورکهارت، که با کتاب «درآمدی بر اصول تصوف» خود در شناساندن مکتب ابن عربی به جهان غرب نقش مهمی داشت، اشاره کرد. | ||
مارتین لینگز در ابتدای کتاب «تصوف چیست؟»، وحدت مطلق خداوند را به اقیانوسی تشبیه میکند که در هر دوره از تاریخ بشر، موج یا مَدّی از آن، در قالب سنتی وحیانی به جهان محدود ما راه یافته است. | مارتین لینگز در ابتدای کتاب «تصوف چیست؟»، وحدت مطلق خداوند را به اقیانوسی تشبیه میکند که در هر دوره از تاریخ بشر، موج یا مَدّی از آن، در قالب سنتی وحیانی به جهان محدود ما راه یافته است. | ||
در این تمثیل، هر چند که تنها یک اقیانوس است که موج برمیدارد، اما هیچ دو موج یا دو دینی در ظاهر خود به هم شبیه نیستند و هر یک به تناسب مقصد خود و نیازهای زمان و مکان، ویژگیهای خاص خود را دارند. | در این تمثیل، هر چند که تنها یک اقیانوس است که موج برمیدارد، اما هیچ دو موج یا دو دینی در ظاهر خود به هم شبیه نیستند و هر یک به تناسب مقصد خود و نیازهای زمان و مکان، ویژگیهای خاص خود را دارند. | ||
بیشتر مؤمنان هر دین به صورتهای رسمی و جنبههای ظاهری دین مشغول میشوند. | بیشتر مؤمنان هر دین به صورتهای رسمی و جنبههای ظاهری دین مشغول میشوند. | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۲۶: | ||
به این ترتیب، به باور لینگز، از یکسو رسیدن به معرفت این اقیانوس وحدت، بدون برخاستن موج از آن ممکن نیست، و از اینروست که ادیان مختلف به لطف خداوند شکل گرفتهاند، و از سوی دیگر، عارفان در هر سنت دینی باید از طریق همان سنت به اقیانوس وحدت راه یابند، یعنی با همان موجی که به ساحل این جهان آمده است، به درون اقیانوس بازگردند. | به این ترتیب، به باور لینگز، از یکسو رسیدن به معرفت این اقیانوس وحدت، بدون برخاستن موج از آن ممکن نیست، و از اینروست که ادیان مختلف به لطف خداوند شکل گرفتهاند، و از سوی دیگر، عارفان در هر سنت دینی باید از طریق همان سنت به اقیانوس وحدت راه یابند، یعنی با همان موجی که به ساحل این جهان آمده است، به درون اقیانوس بازگردند. | ||
این نمادپردازی لینگز دیدگاه سنتگرایان در زمینۀ وحدت متعالی ادیان را، در کنار لزوم پایبندی به چهارچوبهای دینی برای هر فرد مؤمن به روشنی تبیین میکند. | این نمادپردازی لینگز دیدگاه سنتگرایان در زمینۀ وحدت متعالی ادیان را، در کنار لزوم پایبندی به چهارچوبهای دینی برای هر فرد مؤمن به روشنی تبیین میکند. | ||
چنانکه گفته شد، چیتیک این گروه را نمایندگان تصوف صحوی مینامد. | چنانکه گفته شد، چیتیک این گروه را نمایندگان تصوف صحوی مینامد. | ||
از ناقدان مهم این جریان میتوان به عبدالقادر صوفی درقاوی (یان دالاس) اشاره کرد، که به شدت بر عدم جدایی جنبههای ظاهری و شریعتگرا از تصوف تأکید دارد و پیروان وی که به مرابطون شهرت یافتهاند، در زمینۀ تبلیغ اسلام فعالاند و از موضعی اسلامگرایانه به موضوعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میپردازند. | از ناقدان مهم این جریان میتوان به عبدالقادر صوفی درقاوی (یان دالاس) اشاره کرد، که به شدت بر عدم جدایی جنبههای ظاهری و شریعتگرا از تصوف تأکید دارد و پیروان وی که به مرابطون شهرت یافتهاند، در زمینۀ تبلیغ اسلام فعالاند و از موضعی اسلامگرایانه به موضوعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میپردازند. | ||
===جرجی گورجیوف=== | |||
جریان نسبتاً متفاوت دیگری در دهههای آخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م توسط جرجی گورجیوف (د ۱۹۹۴م) ارمنیتبار شکل گرفت. | جریان نسبتاً متفاوت دیگری در دهههای آخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م توسط جرجی گورجیوف (د ۱۹۹۴م) ارمنیتبار شکل گرفت. | ||
وی متأثر از عرفان مولوی، و نیز علاقهمند به اندیشههای تئوسوفی بود و تصوف اسلامی را با سنن دینی خاور دور درآمیخت. | وی متأثر از عرفان مولوی، و نیز علاقهمند به اندیشههای تئوسوفی بود و تصوف اسلامی را با سنن دینی خاور دور درآمیخت. | ||
===ادریس شاه=== | |||
کمی پس از او، ادریس شاه (د ۱۹۹۶م)، به عنوان یکی دیگر از پیشگامان تصوف غرب، با پیام فرافرقهای و وحدتگرایانه، آوازهای پیدا کرد. | کمی پس از او، ادریس شاه (د ۱۹۹۶م)، به عنوان یکی دیگر از پیشگامان تصوف غرب، با پیام فرافرقهای و وحدتگرایانه، آوازهای پیدا کرد. | ||
ادریس شاه را متعلق به سنت گورجیوف، و گاه عضوی از طریقۀ نقشبندیه نیز دانستهاند و بهرغم تألیفات و مخاطبان بسیاری که او در میان روشنفکران و فعالان فرهنگی یافت، جایگاه جنبش او را به عنوان یک نهضت تاریخیِ معتبر کماهمیت شمردهاند و تعالیم او را تصوفی در قالب فولکلور و حکایتهای عامیانه دانستهاند. | ادریس شاه را متعلق به سنت گورجیوف، و گاه عضوی از طریقۀ نقشبندیه نیز دانستهاند و بهرغم تألیفات و مخاطبان بسیاری که او در میان روشنفکران و فعالان فرهنگی یافت، جایگاه جنبش او را به عنوان یک نهضت تاریخیِ معتبر کماهمیت شمردهاند و تعالیم او را تصوفی در قالب فولکلور و حکایتهای عامیانه دانستهاند. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۴۱: | ||
آثار ادریس شاه که در زمینههای گوناگونی مانند سفرهای خود او، نقل داستانهایی از شخصیتهای شرق و غرب، اندیشههایی دربارۀ جادو هستند، به زبانهای مختلف ترجمه شده است. مهمترین اثر او با عنوان «صوفیان» در ۱۹۶۴م به چاپ رسید. | آثار ادریس شاه که در زمینههای گوناگونی مانند سفرهای خود او، نقل داستانهایی از شخصیتهای شرق و غرب، اندیشههایی دربارۀ جادو هستند، به زبانهای مختلف ترجمه شده است. مهمترین اثر او با عنوان «صوفیان» در ۱۹۶۴م به چاپ رسید. | ||
===عنایت خان=== | |||
از دیگر رهبران تصوف غرب که همزمان با گورجیوف شروع به فعالیت کرد، عنایت خان (د ۱۹۲۷م)، موسیقیدان هندی از طریقۀ چشتیه بود. | از دیگر رهبران تصوف غرب که همزمان با گورجیوف شروع به فعالیت کرد، عنایت خان (د ۱۹۲۷م)، موسیقیدان هندی از طریقۀ چشتیه بود. | ||
با آنکه آراء او در تصوف اساساً غربی است، اما وی را اولین استاد صوفی که از شرق به غرب وارد شده است، میدانند. | با آنکه آراء او در تصوف اساساً غربی است، اما وی را اولین استاد صوفی که از شرق به غرب وارد شده است، میدانند. | ||
خط ۲۰۵: | خط ۱۵۸: | ||
عنایت خان آثار بسیاری دارد که از آن جملهاند: «اعترافات عنایت خان»، که در آن از دیدگاههای غزالی الهام گرفته است، «پیام صوفی دربارۀ نجات معنوی» که ۳ مرحلۀ جهل، ایمان و دلبستگی، و حکمت را برای رسیدن به نجات مطرح میکند، و «پیام صوفی و نهضت صوفیه». | عنایت خان آثار بسیاری دارد که از آن جملهاند: «اعترافات عنایت خان»، که در آن از دیدگاههای غزالی الهام گرفته است، «پیام صوفی دربارۀ نجات معنوی» که ۳ مرحلۀ جهل، ایمان و دلبستگی، و حکمت را برای رسیدن به نجات مطرح میکند، و «پیام صوفی و نهضت صوفیه». | ||
مقایسه تصوف سنتی و غربی | =مقایسه تصوف سنتی و غربی= | ||
با توجه به سیر اندیشههای صوفیانه در جهان غرب، در تحلیلی کلی میتوان گفت که تصوف مهاجران مسلمان در غرب، پدیدهای کاملاً متمایز از تصوف غربیان است. | با توجه به سیر اندیشههای صوفیانه در جهان غرب، در تحلیلی کلی میتوان گفت که تصوف مهاجران مسلمان در غرب، پدیدهای کاملاً متمایز از تصوف غربیان است. | ||
==تفاوتها== | |||
در جوامع اسلامی تصوف بخشی از بافت دینی و بستر اجتماعی است و کسی که به یک طریقۀ صوفیه میپیوندد، مسلمانی است که میخواهد به بینش و معرفت دینی خود عمق ببخشد. | در جوامع اسلامی تصوف بخشی از بافت دینی و بستر اجتماعی است و کسی که به یک طریقۀ صوفیه میپیوندد، مسلمانی است که میخواهد به بینش و معرفت دینی خود عمق ببخشد. | ||
در چنین جامعهای، تصوف صرفاً به معنای آدابی برای زندگی رهبانی و عزلتگزیدن نیست، و پس از پیوستن به یک طریقه، پیوندهای یک صوفی با اجتماع همدینان پیرامونش همچنان باقی میماند. | در چنین جامعهای، تصوف صرفاً به معنای آدابی برای زندگی رهبانی و عزلتگزیدن نیست، و پس از پیوستن به یک طریقه، پیوندهای یک صوفی با اجتماع همدینان پیرامونش همچنان باقی میماند. | ||
خط ۲۱۹: | خط ۱۶۹: | ||
در دیدگاه بسیاری از اندیشمندان غـربی، این معنویت ــ کـه بـا مناسک و عقاید دینیِ الزامآور متفـاوت است ــ جوهرۀ مشترکی است که در مظاهر متعدد یافت میشود و این منشأ تمایزی است که در رویکردهای جهانگرایانۀ رنه گنون و عنایت خان، میان دین ظاهری و باطنی وجود دارد. | در دیدگاه بسیاری از اندیشمندان غـربی، این معنویت ــ کـه بـا مناسک و عقاید دینیِ الزامآور متفـاوت است ــ جوهرۀ مشترکی است که در مظاهر متعدد یافت میشود و این منشأ تمایزی است که در رویکردهای جهانگرایانۀ رنه گنون و عنایت خان، میان دین ظاهری و باطنی وجود دارد. | ||
==جمعبندی محققان== | |||
بر این اساس، محققان تفاوتهای تصوف غربی (یا آنچه را که برخی از آنان نئوسوفیسم میخوانند) را با تصوف سنتی اسلامی در این موارد خلاصه کردهاند: | بر این اساس، محققان تفاوتهای تصوف غربی (یا آنچه را که برخی از آنان نئوسوفیسم میخوانند) را با تصوف سنتی اسلامی در این موارد خلاصه کردهاند: | ||
۱. در تصوف سنتی اسلامی عضویت در طریقه، فرد را وارد شبکۀ گستردۀ اجتماعی میکند، در حالیکه در تصوف غربی بیشتر به منزلۀ جستوجویی شخصی است و پیوستن به مجموعه، امری حاشیهای و فرعی به حساب میآید. | ۱. در تصوف سنتی اسلامی عضویت در طریقه، فرد را وارد شبکۀ گستردۀ اجتماعی میکند، در حالیکه در تصوف غربی بیشتر به منزلۀ جستوجویی شخصی است و پیوستن به مجموعه، امری حاشیهای و فرعی به حساب میآید. | ||
خط ۲۳۰: | خط ۱۷۹: | ||
این محققان بر آن باورند که این جریان بیش از آنکه به دنبال ارائۀ نظریهای واحد و اصول اعتقادی یکدست در تصوف باشد، حاصل یک بستر فرهنگی خاص، و نیازهای فکری دورۀ جدید است. | این محققان بر آن باورند که این جریان بیش از آنکه به دنبال ارائۀ نظریهای واحد و اصول اعتقادی یکدست در تصوف باشد، حاصل یک بستر فرهنگی خاص، و نیازهای فکری دورۀ جدید است. | ||
روانشناسی صوفی | =روانشناسی صوفی= | ||
افزون بر اینها، از اواخر سدۀ ۱۹م، رویکردهای روانشناختی و رواندرمانی به شدت جنبشهای معنوی غرب را تحت تأثیر قرار داد و در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰م گرایش شدیدی به تلفیق دینداری، روانشناسی و رواندرمانی به وجود آمد که مهمترین نظریهپردازان آن ویلیام جیمز و کارل گوستاویونگ بودند. | افزون بر اینها، از اواخر سدۀ ۱۹م، رویکردهای روانشناختی و رواندرمانی به شدت جنبشهای معنوی غرب را تحت تأثیر قرار داد و در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰م گرایش شدیدی به تلفیق دینداری، روانشناسی و رواندرمانی به وجود آمد که مهمترین نظریهپردازان آن ویلیام جیمز و کارل گوستاویونگ بودند. | ||
بدیهی است که این رویکردها با آنچه در شرح احوال و کرامات مشایخ سنتی به عنوان قدرت شفابخشی آنان ذکر شده، متفاوت است. | بدیهی است که این رویکردها با آنچه در شرح احوال و کرامات مشایخ سنتی به عنوان قدرت شفابخشی آنان ذکر شده، متفاوت است. | ||
==ایجادکنندگان== | |||
در واقع، مقولهای به نام «روانشناسی صوفی» که از سوی برخی از رهبران صوفیه مانند ادریس شاه، عنایت خان و پسرش، و شاخههایی از اویسی شاه مقصودی و دیگران به عنوان عاملی مکمل برای تطهیر روح، تحول وجودی و دروننگری شخصی پذیرفته و به کار گرفته شد، بعدها با نوعی علمگرایی درآمیخت که در ضمن آن جریانات صوفیانه از ادله و شواهد علمی در جهت اعتبار بخشیدن به برداشتهای روانشناسانۀ خود استفاده کردند. | در واقع، مقولهای به نام «روانشناسی صوفی» که از سوی برخی از رهبران صوفیه مانند ادریس شاه، عنایت خان و پسرش، و شاخههایی از اویسی شاه مقصودی و دیگران به عنوان عاملی مکمل برای تطهیر روح، تحول وجودی و دروننگری شخصی پذیرفته و به کار گرفته شد، بعدها با نوعی علمگرایی درآمیخت که در ضمن آن جریانات صوفیانه از ادله و شواهد علمی در جهت اعتبار بخشیدن به برداشتهای روانشناسانۀ خود استفاده کردند. | ||
==جذابیت== | |||
کاربرد روانشناسی به عنوان دانشی نوین در تشریح اعمال و تجربیات صوفیانه، جذابیت بسیاری برای غربیان داشته است و امروزه گردهماییها و سمینارهای بسیاری در این زمینه تشکیل میشود، تا آنجا که گاه به نظر میرسد تصوف در آنها به مکتبی عملی مبتنی بر اصولی علمی مبدل شده است. | کاربرد روانشناسی به عنوان دانشی نوین در تشریح اعمال و تجربیات صوفیانه، جذابیت بسیاری برای غربیان داشته است و امروزه گردهماییها و سمینارهای بسیاری در این زمینه تشکیل میشود، تا آنجا که گاه به نظر میرسد تصوف در آنها به مکتبی عملی مبتنی بر اصولی علمی مبدل شده است. | ||
آنچه دربارۀ این رویکردها میتوان گفت، آن است که هرچند همۀ اینگونه جریانها که از روشهای روانشناسانه و رواندرمانی معنوی بهره میگیرند، مستقیماً ملهم از معنویت صوفیانه نیستند، اما همه در این نکته مشترکاند که انسان باید راهی برای تماس و یا زیستن در نوعی وحدت یا هماهنگی با منبعی فراشخصی و متعال بیابد؛ مسلماً در بستر تصوف این واقعیت متعال خداوند است. | آنچه دربارۀ این رویکردها میتوان گفت، آن است که هرچند همۀ اینگونه جریانها که از روشهای روانشناسانه و رواندرمانی معنوی بهره میگیرند، مستقیماً ملهم از معنویت صوفیانه نیستند، اما همه در این نکته مشترکاند که انسان باید راهی برای تماس و یا زیستن در نوعی وحدت یا هماهنگی با منبعی فراشخصی و متعال بیابد؛ مسلماً در بستر تصوف این واقعیت متعال خداوند است. | ||
==منتقدین== | |||
گرایشهای روانشناسانه و علمگرایانه از همان ابتدا مورد انتقاد شدید سنتگرایان پیرو شووان قرار گرفت، زیرا آنان اساساً با نگرشهای متجددانه در حوزۀ علوم، و بهویژه در موضوع معنویت، به شدت مخالفاند و بر آن باورند که علوم ــ کـه در جریـان تجدد تقدس خـود را از دست دادهاند ــ بـایـد دوباره سنتی و قدسی شوند. | گرایشهای روانشناسانه و علمگرایانه از همان ابتدا مورد انتقاد شدید سنتگرایان پیرو شووان قرار گرفت، زیرا آنان اساساً با نگرشهای متجددانه در حوزۀ علوم، و بهویژه در موضوع معنویت، به شدت مخالفاند و بر آن باورند که علوم ــ کـه در جریـان تجدد تقدس خـود را از دست دادهاند ــ بـایـد دوباره سنتی و قدسی شوند. | ||
آنها همچنین گرایشهای شبهصوفیانهای را که اغلب از شرق برخاسته و با به کارگیری علوم غیبی و مرموز یا استفاده از مواد تخدیری و توهمزا به دنبال معنویت و آرامشی درونی هستند، رد میکنند و معتقدند که این شیوۀ آنها تنها صورتی تحریف شده از تصوف را در غرب ارائه میدهد. | آنها همچنین گرایشهای شبهصوفیانهای را که اغلب از شرق برخاسته و با به کارگیری علوم غیبی و مرموز یا استفاده از مواد تخدیری و توهمزا به دنبال معنویت و آرامشی درونی هستند، رد میکنند و معتقدند که این شیوۀ آنها تنها صورتی تحریف شده از تصوف را در غرب ارائه میدهد. | ||
آنها معنویت اصیل را عدم تعلق درونی و تحقق معنوی فرد در چارچوب سنتهای آسمانی میدانند و بر آن باورند که رسیدن به این تحول درونی از چنین راههایی به هیچ روی امکانپذیر نیست. | آنها معنویت اصیل را عدم تعلق درونی و تحقق معنوی فرد در چارچوب سنتهای آسمانی میدانند و بر آن باورند که رسیدن به این تحول درونی از چنین راههایی به هیچ روی امکانپذیر نیست. | ||
=تحلیل= | |||
در یک ارزیابی کلی میتوان گفت که جنبشهای صوفیانۀ غرب اغلب سعی در تطبیق یا تلفیق شیوههای سنتی با نیازها، دستاوردها و حتی جریانهای دورهای دنیای معاصر داشتهاند و کوشیدهاند تا تنشهای موجود میان روش معنوی سنتی و دنیای متجدد را با چنین رویکردهایی از میان بردارند و مخاطبانی را که در غرب زندگی میکنند، به خود جذب کنند. | در یک ارزیابی کلی میتوان گفت که جنبشهای صوفیانۀ غرب اغلب سعی در تطبیق یا تلفیق شیوههای سنتی با نیازها، دستاوردها و حتی جریانهای دورهای دنیای معاصر داشتهاند و کوشیدهاند تا تنشهای موجود میان روش معنوی سنتی و دنیای متجدد را با چنین رویکردهایی از میان بردارند و مخاطبانی را که در غرب زندگی میکنند، به خود جذب کنند. | ||
امروزه در راستای این کوششها، آثار ادبی متعددی در قالب سخنرانیهایی که مکتوب شده، یا ملفوظات (بهویژه در میان پیروان گورو باواو و شیخ نظام)، نوشتههای احتجاجی و رهنمودها (بهویژه در طریقۀ حقانی)، تذکرهها و شجرهنامهها (بهویژه در طریقۀ نقشبندیه)، زندگینامههای خودنوشت و دیگرنوشت، شعر و رمان (مانند آثار عنایت خان و ادریس شاه)، و نیز تحلیلها و نقطهنظرهای علمی و دانشگاهی به وجود آمده است. | امروزه در راستای این کوششها، آثار ادبی متعددی در قالب سخنرانیهایی که مکتوب شده، یا ملفوظات (بهویژه در میان پیروان گورو باواو و شیخ نظام)، نوشتههای احتجاجی و رهنمودها (بهویژه در طریقۀ حقانی)، تذکرهها و شجرهنامهها (بهویژه در طریقۀ نقشبندیه)، زندگینامههای خودنوشت و دیگرنوشت، شعر و رمان (مانند آثار عنایت خان و ادریس شاه)، و نیز تحلیلها و نقطهنظرهای علمی و دانشگاهی به وجود آمده است. | ||
برگذاری کنفرانسهای سالانه در اروپا و آمریکا، بهویژه در طریقۀ مولویه که در آن توجه به موسیقی و شعر به عنوان عناصر فرهنگی متأثر از تصوف جذابیت بسیاری در جوامع غربی ایجاد کرده است، نیز از همین جملهاند. | برگذاری کنفرانسهای سالانه در اروپا و آمریکا، بهویژه در طریقۀ مولویه که در آن توجه به موسیقی و شعر به عنوان عناصر فرهنگی متأثر از تصوف جذابیت بسیاری در جوامع غربی ایجاد کرده است، نیز از همین جملهاند. | ||
فهرست منابع | =فهرست منابع= | ||
(۱) رادفر، ابوالقاسم، ترجمههای آثار مولانا، تحفههای آن جهانی، به کوشش علی دهباشی، تهران، ۱۳۸۴ش. | (۱) رادفر، ابوالقاسم، ترجمههای آثار مولانا، تحفههای آن جهانی، به کوشش علی دهباشی، تهران، ۱۳۸۴ش. |