پرش به محتوا

فضل بن شاذان: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۴: خط ۲۴:


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
بنابر روایت [[محمد بن عمر کشی|کشّی]]، فضل مدتی پس از مرگ [[هارون الرشید|هارون عباسی]] (۱۹۳ق) به همراه پدرش به [[بغداد]] آمد و در حالی‌که هنوز به بلوغ نرسیده بود، در قطیعة الربیع بغداد نزد اسماعیل بن عباد به آموختن [[قرآن]] پرداخت<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۳.</ref>. ابن شاذان در بغداد از محمد بن ابی‌عمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>. او سپس به [[کوفه]] رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>.
بنابر روایت [[محمد بن عمر کشی|کشّی]]، فضل مدتی پس از [[مرگ]] [[هارون الرشید|هارون عباسی]] (۱۹۳ق) به همراه پدرش به [[بغداد]] آمد و در حالی‌که هنوز به بلوغ نرسیده بود، در قطیعة الربیع بغداد نزد [[صاحب بن عباد|اسماعیل بن عباد]] به آموختن [[قرآن]] پرداخت<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۳.</ref>. ابن شاذان در بغداد از [[محمد بن ابی عمیر|محمد بن ابی‌عمیر]] (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>. او سپس به [[کوفه]] رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>.


== ارتباط با ائمه (علیه‌السلام) ==
== ارتباط با ائمه (علیه‌السلام) ==


=== امام هادی (علیه‌السلام) ===
=== امام هادی (علیه‌السلام) ===
[[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] ابن شاذان را در شمار اصحاب [[علی بن محمد (هادی)|امام هادی (علیه‌السلام)]] آورده است<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲.</ref>. با توجه به حضور ابن شاذان در عراق در ربع اول قرن ۳ق، احتمال روایت مستقیم او از [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد]] و امام هادی وجود دارد، اما اینکه در آثار ابن بابویه به احادیثی برمی‌خوریم که حکایت از استماع مستقیم ابن شاذان از [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه‌السلام)]] دارد، امری غریب است<ref> نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲؛ ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، ص۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۲۷۱ طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۲۰.</ref>.
[[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] ابن شاذان را در شمار اصحاب [[علی بن محمد (هادی)|امام هادی (علیه‌السلام)]] آورده است<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲.</ref>. با توجه به حضور ابن شاذان در عراق در ربع اول قرن ۳ق، احتمال روایت مستقیم او از [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد]] و امام هادی وجود دارد، اما اینکه در آثار [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] به احادیثی برمی‌خوریم که حکایت از استماع مستقیم ابن شاذان از [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه‌السلام)]] دارد، امری غریب است<ref> نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲؛ ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، ص۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۲۷۱ طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۲۰.</ref>.


=== امام حسن عسکری (علیه‌السلام) ===
=== امام حسن عسکری (علیه‌السلام) ===
خط ۴۵: خط ۴۵:
'''حدیث'''
'''حدیث'''


ابن شاذان در سلسله اسناد بسیاری از احادیث امامیه قرار گرفته است؛ [[نجاشی]] به توثیق او تصریح کرده است<ref>علامه حلّی، حسن، مختلف الشیعه، ایران، ۱۳۲۴ق.</ref>. [[محمد بن عمر کشی|کشّی]] در مواضع بسیاری به نظرات و جرح و تعدیل‌های او درباره محدثان استناد جسته است<ref>فیض کاشانی، محمد محسن، الاصول الاصلیه، به کوشش جلال‌الدین محدّث، تهران، ۱۳۴۹ش.</ref>.
ابن شاذان در سلسله اسناد بسیاری از احادیث [[مذهب شیعه|امامیه]] قرار گرفته است؛ [[نجاشی]] به توثیق او تصریح کرده است<ref>علامه حلّی، حسن، مختلف الشیعه، ایران، ۱۳۲۴ق.</ref>. [[محمد بن عمر کشی|کشّی]] در مواضع بسیاری به نظرات و جرح و تعدیل‌های او درباره محدثان استناد جسته است<ref>فیض کاشانی، محمد محسن، الاصول الاصلیه، به کوشش جلال‌الدین محدّث، تهران، ۱۳۴۹ش.</ref>.


== عقاید ==
== عقاید ==
خط ۵۲: خط ۵۲:
'''اعتقاد به امامت'''
'''اعتقاد به امامت'''


کلیات عقیده او در باب [[امامت]] با عقاید [[مذهب شیعه|امامیه]] تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص می‌داند و امام را واجب الاطاعه می‌شمرد<ref>قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلال‌الدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن می‌دانست<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>.
کلیات عقیده او در باب [[امامت]] با عقاید [[مذهب شیعه|امامیه]] تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص می‌داند و امام را [[واجب]] الاطاعه می‌شمرد<ref>قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلال‌الدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن می‌دانست<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>.


البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژه‌ای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان می‌رسد، موافق نبود و معتقد بود [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] [[دین]] را به‌طور کامل آورده و امامان پس از او، علم خود را از سرچشمه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فراگرفته‌اند<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>. گفته شده ابن شاذان وصی [[حضرت ابراهیم|ابراهیم (علیه‌السلام)]] را برتر از وصی ّ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌دانست و این به مفهوم تفضیل انبیا بر ائمه است<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>؛ ولی یکی از هواداران معاصرش این سخن را اتهامی به وی دانسته است<ref> ابن شاذان، علل الشریعه، ص۱-۴.</ref>.
البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژه‌ای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان می‌رسد، موافق نبود و معتقد بود [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] [[دین]] را به‌طور کامل آورده و امامان پس از او، علم خود را از سرچشمه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فراگرفته‌اند<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>. گفته شده ابن شاذان وصی [[حضرت ابراهیم|ابراهیم (علیه‌السلام)]] را برتر از [[وصیت|وصی]] پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌دانست و این به مفهوم تفضیل انبیا بر ائمه است<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>؛ ولی یکی از هواداران معاصرش این سخن را اتهامی به وی دانسته است<ref> ابن شاذان، علل الشریعه، ص۱-۴.</ref>.


'''اثبات امامت علی (علیه‌السلام)'''
'''اثبات امامت علی (علیه‌السلام)'''
خط ۶۴: خط ۶۴:
اقرار به «ماجاء من عندالله» در کلام ابن شاذان از اعتبار خاصی برخوردار است. به‌عنوان مثال، براساس روایت کشی او آیات مربوط به استوای بر عرش را در مورد خداوند به‌همان معنای ظاهری آن گرفته و نوعی تجسیم را پذیرفته است؛ در عین حال صفات خداوند را برخلاف مفهوم عادی آن در مورد انسان‌ها دانسته و بر اینکه هیچ‌یک از مخلوقات با خداوند شباهتی ندارند، تأکید کرده است<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref>.
اقرار به «ماجاء من عندالله» در کلام ابن شاذان از اعتبار خاصی برخوردار است. به‌عنوان مثال، براساس روایت کشی او آیات مربوط به استوای بر عرش را در مورد خداوند به‌همان معنای ظاهری آن گرفته و نوعی تجسیم را پذیرفته است؛ در عین حال صفات خداوند را برخلاف مفهوم عادی آن در مورد انسان‌ها دانسته و بر اینکه هیچ‌یک از مخلوقات با خداوند شباهتی ندارند، تأکید کرده است<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref>.


البته می‌توان در درک دقیق راویان از جزئیات سخن ابن شاذان تردید کرد، ولی نمی‌توان اساس انتساب این‌گونه مطالب را به وی مردود دانست، به‌خصوص اینکه ابن شاذان خود را خلف [[هشام بن حکم]]، [[یونس بن عبدالرحمان]] و [[سکاکی]] خوانده است<ref>برای تفصیل در این‌باره، نک: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.</ref> بلکه باید در درک معنای تجسیم در عقیده او و اسلافش دقّت به خرج داد<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۶.</ref>. به‌طور کلی عقیده ابن شاذان در باب صفات الهی، آن‌گونه که نقل شده است، قرابت زیادی به عقاید سلفیان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] دارد.
البته می‌توان در درک دقیق راویان از جزئیات سخن ابن شاذان تردید کرد، ولی نمی‌توان اساس انتساب این‌گونه مطالب را به وی مردود دانست، به‌خصوص اینکه ابن شاذان خود را خلف [[هشام بن حکم]]، [[یونس بن عبدالرحمان]] و [[سکاکی]] خوانده است<ref>برای تفصیل در این‌باره، نک: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.</ref> بلکه باید در درک معنای تجسیم در عقیده او و اسلافش دقت به خرج داد<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۶.</ref>. به‌طور کلی عقیده ابن شاذان در باب صفات الهی، آن‌گونه که نقل شده است، قرابت زیادی به عقاید سلفیان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] دارد.


== رابطه با مذاهب دیگر امامیه ==
== رابطه با مذاهب دیگر امامیه ==
او در عراق با مشایخ [[فطحی]] و [[واقفیه]] رابطه نزدیکی داشته است و در مجالس مناظره ابن فضال، بزرگ ِ فطحیان، شرکت می‌جست و مورد علاقه وافر او بود<ref> نک: طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸، ۱۰۲، ۲۷۱، ۲۸۳.</ref>.
او در عراق با مشایخ [[فطحی]] و [[واقفیه]] رابطه نزدیکی داشته است و در مجالس مناظره ابن فضال، بزرگ ِ فطحیان، شرکت می‌جست و مورد علاقه وافر او بود<ref> نک: طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸، ۱۰۲، ۲۷۱، ۲۸۳.</ref>.


در میان مشایخ او برخی دیگر از فطحیان چون علی بن اسباط دیده می‌شود<ref>نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷.</ref>. از مشایخ واقفی او نیز سیف بن عمیره، عثمان بن عیسی، عبدالله بن قاسم حضرمی و عبدالله بن جبله را می‌توان یاد کرد<ref> طوسی، الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>.
در میان مشایخ او برخی دیگر از [[افطحیه|فطحیان]] چون علی بن اسباط دیده می‌شود<ref>نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷.</ref>. از مشایخ واقفی او نیز سیف بن عمیره، عثمان بن عیسی، عبدالله بن قاسم حضرمی و عبدالله بن جبله را می‌توان یاد کرد<ref> طوسی، الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>.


== آثار ==
== آثار ==
آثار او را بالغ بر ۱۸۰ عنوان دانسته‌اند که برخی از آنها را که در [[کلام]] و [[فقه]] است، نجاشی در رجال<ref> شم ۱۵، قم، ۱۴۰۹ق.</ref> و طوسی در الفهرست<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۷۷ق، ج۶، ص۹۳-۹۶.</ref> برخی آثار او را آورده‌اند، از جمله:
آثار او را بالغ بر ۱۸۰ عنوان دانسته‌اند که برخی از آنها را که در [[کلام]] و [[فقه]] است، [[نجاشی]] در رجال<ref> شم ۱۵، قم، ۱۴۰۹ق.</ref> و طوسی در الفهرست<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۷۷ق، ج۶، ص۹۳-۹۶.</ref> برخی آثار او را آورده‌اند، از جمله:


* اثبات الرجعه، که منتخبی از آن به کوشش باسم موسوی در مجله تراثنا<ref> نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷؛ طوسی، الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> به چاپ رسیده است؛
* اثبات الرجعه، که منتخبی از آن به کوشش باسم موسوی در مجله تراثنا<ref> نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷؛ طوسی، الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> به چاپ رسیده است؛
confirmed، مدیران
۳۷٬۱۲۲

ویرایش