پرش به محتوا

طواف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
'''طواف کعبه''' در [[شرع]] مقدس اسلام از جمله [[واجبات]] [[حج]] به شمار می‌رود که فرد با شرایط خاصی باید هفت مرتبه دور [[خانه خدا]] ([[کعبه]]) بگردد؛ بدین صورت که در هر شوط باید از [[حجرالاسود]] شروع و به همان ختم کند. نام دیگر طواف در [[فقه]] [[شوط]] است با این تفاوت که طواف به مجموع انجام هفت شوط اطلاق می‌گردد.  
'''طواف کعبه''' در [[شرع]] مقدس اسلام از جمله [[واجبات]] [[حج]] به شمار می‌رود که فرد با شرایط خاصی باید هفت مرتبه دور [[خانه خدا]] ([[کعبه]]) بگردد؛ بدین صورت که در هر شوط باید از [[حجرالاسود]] شروع و به همان ختم کند. نام دیگر طواف در [[فقه]] [[شوط]] است با این تفاوت که طواف به مجموع انجام هفت شوط اطلاق می‌گردد.  


طواف یک عبادت قدیمی است و مربوط به زمان [[حضرت ابراهیم (ع)|حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)]] که [[دین]] اسلام آن را تقریر و امضاء نمود؛ این عمل حتی در [[جاهلیت]] نیز وجود داشت و آنها به دور [[بت]]<nowiki/>‌ها به عنوان طواف می‌گشتند.
طواف یک عبادت قدیمی است و مربوط به زمان [[حضرت ابراهیم|حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)]] که [[دین]] اسلام آن را تقریر و امضاء نمود؛ این عمل حتی در [[جاهلیت]] نیز وجود داشت و آنها به دور [[بت]]<nowiki/>‌ها به عنوان طواف می‌گشتند.


== طواف در لغت و اصطلاح ==
== طواف در لغت و اصطلاح ==
خط ۹: خط ۹:
ماده "طواف" در [[قرآن]] هم به معنای لغوی به کار رفته و هم به معنای اصطلاحی؛ در معنای لغوی می‌توان به این آیه استناد کرد: {{متن قرآن |فَطَافَ عَلَیهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّک وَهُمْ نَائِمُونَ | سوره = قلم |آیه = ۱۹ }} اما عذابی فراگیر (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در خواب بودند. مراد از طائف در اینجا کنایه از بلا و مصیبتی است که در شب روی می‌دهد<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش، چاپ اول، ج۲۴، ص۳۹۵</ref>.
ماده "طواف" در [[قرآن]] هم به معنای لغوی به کار رفته و هم به معنای اصطلاحی؛ در معنای لغوی می‌توان به این آیه استناد کرد: {{متن قرآن |فَطَافَ عَلَیهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّک وَهُمْ نَائِمُونَ | سوره = قلم |آیه = ۱۹ }} اما عذابی فراگیر (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در خواب بودند. مراد از طائف در اینجا کنایه از بلا و مصیبتی است که در شب روی می‌دهد<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش، چاپ اول، ج۲۴، ص۳۹۵</ref>.


و در برخی آیات به معنای مصطلح فقهی اشاره شده است: {{متن قرآن |...وَلْیطَّوَّفُوا بِالْبَیتِ الْعَتِیقِ |سوره = حج |آیه = ۲۹ }}؛ ... و بر گِرد خانه گرامی کعبه، طواف کنند. اما دلیل این که "کعبه" به بیت عتیق نام گرفت، این است که چون در زمان [[حضرت نوح (ع)|حضرت نوح (علیه‌السلام)]] از طوفان در امان ماند<ref> قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر قمی، تحقیق طیب موسوی، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق، چاپ سوم، ج۲، ص۸۴ و طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر، نجف اشرف، امین، بی تا، ج۷، ص۳۱۱</ref>.
و در برخی آیات به معنای مصطلح فقهی اشاره شده است: {{متن قرآن |...وَلْیطَّوَّفُوا بِالْبَیتِ الْعَتِیقِ |سوره = حج |آیه = ۲۹ }}؛ ... و بر گِرد خانه گرامی کعبه، طواف کنند. اما دلیل این که "کعبه" به بیت عتیق نام گرفت، این است که چون در زمان [[حضرت نوح|حضرت نوح (علیه‌السلام)]] از طوفان در امان ماند<ref> قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر قمی، تحقیق طیب موسوی، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق، چاپ سوم، ج۲، ص۸۴ و طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر، نجف اشرف، امین، بی تا، ج۷، ص۳۱۱</ref>.


== حکمت طواف مسلمانان دور کعبه ==
== حکمت طواف مسلمانان دور کعبه ==
# [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق(علیه‌السلام)]] فرمود: «همان‌گونه که با بدنت همراه [[مسلمانان]] بر گِرد کعبه طواف می‌کنی، با قلبت همراه فرشتگان بر گِرد عرش طواف کن<ref>«وَ طُفْ بِقَلْبِکَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ کَطَوَافِکَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ بِنَفْسِکَ حَوْلَ الْبَیْتِ»؛ منسوب به امام جعفر صادق(علیه‌السلام)، مصباح الشریعة، ص 50، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق</ref>».
# [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیه‌السلام)]] فرمود: «همان‌گونه که با بدنت همراه [[مسلمانان]] بر گِرد کعبه طواف می‌کنی، با قلبت همراه فرشتگان بر گِرد عرش طواف کن<ref>«وَ طُفْ بِقَلْبِکَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ کَطَوَافِکَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ بِنَفْسِکَ حَوْلَ الْبَیْتِ»؛ منسوب به امام جعفر صادق(علیه‌السلام)، مصباح الشریعة، ص 50، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق</ref>».
# در روایت دیگری از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: «با پدرم [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|امام باقر(علیه‌السلام)]] در [[حجر اسماعیل]] بودیم و ایشان مشغول به [[نماز]] بود که مردی آمد و سلام کرد.  
# در روایت دیگری از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: «با پدرم [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|امام باقر (علیه‌السلام)]] در [[حجر اسماعیل]] بودیم و ایشان مشغول به [[نماز]] بود که مردی آمد و سلام کرد.  
گفت:سؤال دارم:  
گفت:سؤال دارم:  


خط ۲۰: خط ۲۰:
3. [[ابوحمزه ثمالی|ابی حمزه ثمالی]] گوید: از [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‌السلام)]] پرسیدم: علت این‌که طواف هفت دور تشریع شده است چیست؟ آن‌حضرت فرمود: زیرا خداوند به ملائکه فرمود: {{متن قرآن |إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً |سوره = بقره |آیه = 30 }} (می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم)، پس به خداوند اعتراض نمودند و {{متن قرآن |قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ |سوره = بقره |آیه = 30 }} (گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد)، خداوند در پاسخ آنان فرمود: {{متن قرآن |إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ |سوره = بقره |آیه = 30 }}.
3. [[ابوحمزه ثمالی|ابی حمزه ثمالی]] گوید: از [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‌السلام)]] پرسیدم: علت این‌که طواف هفت دور تشریع شده است چیست؟ آن‌حضرت فرمود: زیرا خداوند به ملائکه فرمود: {{متن قرآن |إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً |سوره = بقره |آیه = 30 }} (می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم)، پس به خداوند اعتراض نمودند و {{متن قرآن |قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ |سوره = بقره |آیه = 30 }} (گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد)، خداوند در پاسخ آنان فرمود: {{متن قرآن |إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ |سوره = بقره |آیه = 30 }}.


قبل از این اعتراض، نور خداوند برای آنان نمایان بود و پس از آن به مدت هفت هزار سال بین آنان و نور خداوند حجاب حائل شد (انوار الهی را مشاهده نمی‌کردند) پس در این مدت پناهنده به پروردگار شدند و خداوند آنان را مورد مهر قرار داد و توبه آنان را پذیرفت و [[بیت المعمور]] که در آسمان چهارم بود برای آنان پایگاه امن قرار داد و [[بیت الله الحرام]] را در زیر آن قرار داد تا آن نیز برای مردم (مانند بیت المعمور) پایگاه امن باشد پس طواف را هفت دور واجب نمود در برابر هر هزار سال یک دور<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 406، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>.
قبل از این اعتراض، نور خداوند برای آنان نمایان بود و پس از آن به مدت هفت هزار سال بین آنان و نور خداوند حجاب حائل شد (انوار الهی را مشاهده نمی‌کردند) پس در این مدت پناهنده به پروردگار شدند و خداوند آنان را مورد مهر قرار داد و توبه آنان را پذیرفت و [[بیت المعمور]] که در آسمان چهارم بود برای آنان پایگاه امن قرار داد و [[مسجدالحرام|بیت الله الحرام]] را در زیر آن قرار داد تا آن نیز برای مردم (مانند بیت المعمور) پایگاه امن باشد پس طواف را هفت دور واجب نمود در برابر هر هزار سال یک دور<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 406، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>.


اما درباره قسمت دوم پرسش باید گفت:
اما درباره قسمت دوم پرسش باید گفت:
براساس روایات؛ اولیای الهی خود تشریع کننده این اعمال نبودند، بلکه خداوند توسط [[جبرئیل(ع)|جبرئیل (علیه‌السلام)]] کیفیت انجام مناسک را به آنان تعلیم نمود که البته برخی از اعمالی که حضرت ابراهیم و خانواده‌شان انجام دادند به عنوان سنتی نمادین برای امت‌های دیگر باقی ماند.
براساس روایات؛ اولیای الهی خود تشریع کننده این اعمال نبودند، بلکه خداوند توسط [[جبرئیل|جبرئیل (علیه‌السلام)]] کیفیت انجام مناسک را به آنان تعلیم نمود که البته برخی از اعمالی که حضرت ابراهیم و خانواده‌شان انجام دادند به عنوان سنتی نمادین برای امت‌های دیگر باقی ماند.


امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «خداوند تعالی به [[حضرت ابراهیم]] در وقتی که [[اسماعیل]] همراه او بود فرمان داد که حج گذارد و ساکن [[حرم]] (مکه) شود. آن دو بر شتر سرخی حج گذاردند و کسی به غیر از جبرئیل با آنان نبود پس چون به حرم رسیدند، جبرئیل به حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گفت: پیاده شوید و قبل از ورود به حرم غسل نمایید پس از مرکب پایین آمدند و [[غسل]] کردند.  
امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «خداوند تعالی به [[حضرت ابراهیم]] در وقتی که [[حضرت اسماعیل|اسماعیل]] همراه او بود فرمان داد که حج گذارد و ساکن [[حرم]] (مکه) شود. آن دو بر شتر سرخی حج گذاردند و کسی به غیر از جبرئیل با آنان نبود پس چون به حرم رسیدند، جبرئیل به حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گفت: پیاده شوید و قبل از ورود به حرم غسل نمایید پس از مرکب پایین آمدند و [[غسل]] کردند.  


جبرئیل به آنها چگونگی آمادگی برای [[احرام]] را نشان داد و تلبیه­‌های چهارگانه‌ای را که [[پیامبران الهی|رسولان الهی]] می‌گفتند به آنان آموزش داد سپس آنان را تا درب [[صفا]] همراهی کرد. آنان از شتر پیاده شدند و جبرئیل میان آن دو ایستاد و رو به خانه خدا کرد و [[تکبیر]] گفت و آنان نیز تکبیر گفتند. او حمد الهی بجا آورد و آنان نیز چنین کردند. او مجد و ثنای پروردگار کرد و آنان نیز متابعت نمودند.  
جبرئیل به آنها چگونگی آمادگی برای [[احرام]] را نشان داد و تلبیه­‌های چهارگانه‌ای را که [[پیامبران|رسولان الهی]] می‌گفتند به آنان آموزش داد سپس آنان را تا درب [[صفا]] همراهی کرد. آنان از شتر پیاده شدند و جبرئیل میان آن دو ایستاد و رو به خانه خدا کرد و [[تکبیر]] گفت و آنان نیز تکبیر گفتند. او حمد الهی بجا آورد و آنان نیز چنین کردند. او مجد و ثنای پروردگار کرد و آنان نیز متابعت نمودند.  


پس از این اعمال با آنان نزد حجر الاسود آمد پس جبرئیل دست خود را به آن کشید و فرمان داد که آنان نیز چنین کنند پس با آنان هفت دور طواف کرد و نزد [[مقام ابراهیم]] آمد سپس جبرئیل دو رکعت نماز خواند و آنان نیز خواندند بعد از آن بود که [[اعمال حج]] و تمام آنچه لازم است انجام دهند را به آنان نمایاند...<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 586، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>».
پس از این اعمال با آنان نزد حجر الاسود آمد پس جبرئیل دست خود را به آن کشید و فرمان داد که آنان نیز چنین کنند پس با آنان هفت دور طواف کرد و نزد [[مقام ابراهیم]] آمد سپس جبرئیل دو رکعت نماز خواند و آنان نیز خواندند بعد از آن بود که [[اعمال حج]] و تمام آنچه لازم است انجام دهند را به آنان نمایاند...<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 586، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>».
خط ۳۳: خط ۳۳:
همچنین امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «حضرت ابراهیم وقتی اسماعیل را که شیرخواره‌ای بود در مکّه گذارد وی تشنه بود و بین کوه صفا و [[مروه]] درختی بود، مادر اسماعیل از منزلش بیرون آمد تا به کوه صفا رسید، کسی را در آنجا ندید پس گفت: آیا در این وادی کسی نیست؟  
همچنین امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «حضرت ابراهیم وقتی اسماعیل را که شیرخواره‌ای بود در مکّه گذارد وی تشنه بود و بین کوه صفا و [[مروه]] درختی بود، مادر اسماعیل از منزلش بیرون آمد تا به کوه صفا رسید، کسی را در آنجا ندید پس گفت: آیا در این وادی کسی نیست؟  


کسی جوابش را نداد، پس از آنجا گذشت تا به مروه رسید در آنجا نیز کسی را مشاهده نکرد باز گفت: آیا در این‌جا کسی نیست؟ هیچ جوابی نشنید، پس به صفا برگشت دوباره کلامش را تکرار کرد و جوابی نیامد سپس به مروه برگشت و این عمل هفت بار تکرار شد، پس خداوند آن‌را [[سنّت]] قرار داد که حاجی‌ها از صفا به مروه و از مروه به صفا تا هفت مرتبه بروند. جبرئیل بر [[هاجر]] نازل شد و به او فرمود: تو کیستی؟  
کسی جوابش را نداد، پس از آنجا گذشت تا به مروه رسید در آنجا نیز کسی را مشاهده نکرد باز گفت: آیا در این‌جا کسی نیست؟ هیچ جوابی نشنید، پس به صفا برگشت دوباره کلامش را تکرار کرد و جوابی نیامد سپس به مروه برگشت و این عمل هفت بار تکرار شد، پس خداوند آنرا [[سنّت]] قرار داد که حاجی‌ها از صفا به مروه و از مروه به صفا تا هفت مرتبه بروند. جبرئیل بر [[هاجر]] نازل شد و به او فرمود: تو کیستی؟  


ایشان گفت: من مادر فرزند ابراهیم هستم. جبرئیل گفت: ابراهیم شما را به چه کسی سپرده و رفته است؟ او گفت: همین جمله را وقتی ابراهیم می‌خواست برود به او گفتم و او در جواب گفت: به خدای تعالی شما را می‌سپارم. جبرئیل گفت: او شما را به کسی سپرده که کفایت‌کننده است».
ایشان گفت: من مادر فرزند ابراهیم هستم. جبرئیل گفت: ابراهیم شما را به چه کسی سپرده و رفته است؟ او گفت: همین جمله را وقتی ابراهیم می‌خواست برود به او گفتم و او در جواب گفت: به خدای تعالی شما را می‌سپارم. جبرئیل گفت: او شما را به کسی سپرده که کفایت‌کننده است».
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش