۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:سوره کهف.jpg|بیقاب|چپ]] | [[پرونده:سوره کهف.jpg|بیقاب|چپ]] | ||
'''سوره کَهْفْ''' هجدهمین سوره و از [[سورههای مکی]] قرآن که در جزء پانزدهم و شانزدهم [[قرآن]]. یکی از مهمترین بخشهای این سوره داستان [[اصحاب کهف]] و مقابلهٔ عدهای از جوانان در برابر حاکم ستمگر است. از داستانهای دیگر این سوره، داستان [[موسی]] و [[خضر]] و بیصبری موسی در یافتن دلیل کارهای خضر و داستان [[ذوالقرنین]] و مقابلهٔ او با [[یاجوج و ماجوج]] است. | '''سوره کَهْفْ''' هجدهمین سوره و از [[سورههای مکی]] قرآن که در جزء پانزدهم و شانزدهم [[قرآن]]. یکی از مهمترین بخشهای این سوره داستان [[اصحاب کهف]] و مقابلهٔ عدهای از جوانان در برابر حاکم ستمگر است. از داستانهای دیگر این سوره، داستان [[موسی]] و [[خضر]] و بیصبری موسی در یافتن دلیل کارهای خضر و داستان [[ذوالقرنین]] و مقابلهٔ او با [[یاجوج و ماجوج]] است. | ||
سوره کهف نیز مانند دیگر سورههای قرآن، دارای فضایل و ویژگیهای بسیاری است که این عظمت و فضیلت در روایات فراوانی از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر( | سوره کهف نیز مانند دیگر سورههای قرآن، دارای فضایل و ویژگیهای بسیاری است که این عظمت و فضیلت در روایات فراوانی از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم)]] و [[ائمه|ائمه (علیهالسلام)]] نقل شده است؛ مانند این که هفتاد هزار [[فرشته]] به هنگام نزولش آنرا بدرقه کردند؛ یا هر کس آنرا در [[روز جمعه]] بخواند، خداوند تا جمعه دیگر او را میآمرزد و یا کسی که در هر شب جمعه سوره کهف را بخواند، [[شهید]] از دنیا میرود و با شهدا مبعوث میشود و... . | ||
== کهف == | == کهف == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== علت نامگذاری == | == علت نامگذاری == | ||
*«سوره کهف» و «سوره اصحاب کهف»؛ کهْف به معنای غار و شکاف کوه است و نامگذاری این سوره به این دو نام بر اساس آیات نهم تا بیستوششم این سوره است که داستان اصحاب کهف، یعنی آن غارنشینان [[يكتاپرست]] را مطرح کرده است<ref>همان.</ref>. | *«سوره کهف» و «سوره اصحاب کهف»؛ کهْف به معنای غار و شکاف کوه است و نامگذاری این سوره به این دو نام بر اساس آیات نهم تا بیستوششم این سوره است که داستان اصحاب کهف، یعنی آن غارنشینان [[يكتاپرست]] را مطرح کرده است<ref>همان.</ref>. | ||
*«سوره حائلة»؛ به خاطر اینکه این سوره میان آتش و قاری حائل میشود<ref>الموسوعة القرآنية، ج 2، ص 62.</ref>. | *«سوره حائلة»؛ به خاطر اینکه این سوره میان آتش و قاری حائل میشود<ref>الموسوعة القرآنية، ج 2، ص 62.</ref>. | ||
=تعداد آیات و کلمات و حروف= | =تعداد آیات و کلمات و حروف= | ||
خط ۳۵: | خط ۳۴: | ||
محتوای این سوره همچون سایر [[سورههای مكی|سورههای مکی]] بیشتر بیان مبدء و [[معاد]] و بشارت و انذار است و نیز به مساله مهمی که مسلمانان در آن روزها سخت به آن نیاز داشتند اشاره میکند و آن اینکه یک اقلیت هر چند کوچک باشد، در برابر یک اکثریت هر چند ظاهرا قوی و نیرومند باشند نباید تسلیم گردد و در فساد محیط حل شود، بلکه همچون گروه کوچک اصحاب کهف باید حساب خودشان را از محیط فاسد جدا کنند و بر ضد آن قیام نمایند. آن روز که توانایی دارند به مبارزه ادامه دهند و در صورت عدم توانایی، هجرت نمایند. | محتوای این سوره همچون سایر [[سورههای مكی|سورههای مکی]] بیشتر بیان مبدء و [[معاد]] و بشارت و انذار است و نیز به مساله مهمی که مسلمانان در آن روزها سخت به آن نیاز داشتند اشاره میکند و آن اینکه یک اقلیت هر چند کوچک باشد، در برابر یک اکثریت هر چند ظاهرا قوی و نیرومند باشند نباید تسلیم گردد و در فساد محیط حل شود، بلکه همچون گروه کوچک اصحاب کهف باید حساب خودشان را از محیط فاسد جدا کنند و بر ضد آن قیام نمایند. آن روز که توانایی دارند به مبارزه ادامه دهند و در صورت عدم توانایی، هجرت نمایند. | ||
همچنین از جمله داستانهای این سوره، داستان دو نفر است که یکی بسیار ثروتمند و مرفه اما بیایمان و دیگری [[فقير|فقیر]] و تهیدست اما مؤمن بود ولی او هرگز عزت و شرف خود را در برابر آن فرد بی ایمان از دست نداد و تا آنجا که میتوانست او را نصیحت و ارشاد کرد و سرانجام اعلام بیزاری نمود و پیروزی هم با او بود. تا مؤمنان در شرائطی همچون آغاز دعوت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)]] بدانند اگر ثروتمندان بیایمان جنب و جوشی دارند موقت و خاموششدنی است همانند فقر و تنگدستی افراد با ایمان. | همچنین از جمله داستانهای این سوره، داستان دو نفر است که یکی بسیار ثروتمند و مرفه اما بیایمان و دیگری [[فقير|فقیر]] و تهیدست اما مؤمن بود ولی او هرگز عزت و شرف خود را در برابر آن فرد بی ایمان از دست نداد و تا آنجا که میتوانست او را نصیحت و ارشاد کرد و سرانجام اعلام بیزاری نمود و پیروزی هم با او بود. تا مؤمنان در شرائطی همچون آغاز دعوت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] بدانند اگر ثروتمندان بیایمان جنب و جوشی دارند موقت و خاموششدنی است همانند فقر و تنگدستی افراد با ایمان. | ||
بخش دیگری از این سوره به داستان موسی و خضر (هر چند نام خضر در این سوره نیامده است) اشاره میکند که چگونه موسی علیهالسلام در برابر کارهایی که ظاهر آن زننده، اما باطنش پر مصلحت بود نتوانست صبر و حوصله به خرج دهد ولی پس از توضیحات خضر به عمق مسائل کاملا آگاه شد و از بیتابی خود پشیمان گشت. این نیز درسی است برای همه، تا به ظواهر حوادث و رویدادها ننگرند و بدانند در زیر این ظواهر باطنی بسیار عمیق و پر معنی وجود دارد. | بخش دیگری از این سوره به داستان موسی و خضر (هر چند نام خضر در این سوره نیامده است) اشاره میکند که چگونه موسی علیهالسلام در برابر کارهایی که ظاهر آن زننده، اما باطنش پر مصلحت بود نتوانست صبر و حوصله به خرج دهد ولی پس از توضیحات خضر به عمق مسائل کاملا آگاه شد و از بیتابی خود پشیمان گشت. این نیز درسی است برای همه، تا به ظواهر حوادث و رویدادها ننگرند و بدانند در زیر این ظواهر باطنی بسیار عمیق و پر معنی وجود دارد. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۰: | ||
بخش دیگری از این سوره ماجرای [[ذوالقرنين|ذوالقرنین]] را شرح میدهد که چگونه شرق و غرب عالم را پیمود و با اقوام گوناگونی که سنن و آداب بسیار متفاوتی داشتند روبرو شد و سرانجام با کمک گروهی از مردم به مقابله با توطئه یاجوج و ماجوج برخاست و سدی آهنین بر سر راه آنها کشید و نفوذشان را قطع کرد تا [[مسلمانان]] با بینش وسیعتر خود را برای نفوذ در شرق و غرب جهان آماده سازند و برای مبارزه با یاجوجها و ماجوجها دست اتحاد به هم دهند. | بخش دیگری از این سوره ماجرای [[ذوالقرنين|ذوالقرنین]] را شرح میدهد که چگونه شرق و غرب عالم را پیمود و با اقوام گوناگونی که سنن و آداب بسیار متفاوتی داشتند روبرو شد و سرانجام با کمک گروهی از مردم به مقابله با توطئه یاجوج و ماجوج برخاست و سدی آهنین بر سر راه آنها کشید و نفوذشان را قطع کرد تا [[مسلمانان]] با بینش وسیعتر خود را برای نفوذ در شرق و غرب جهان آماده سازند و برای مبارزه با یاجوجها و ماجوجها دست اتحاد به هم دهند. | ||
جالب اینکه در این سوره به سه داستان اشاره شده (داستان اصحاب کهف، داستان [[ | جالب اینکه در این سوره به سه داستان اشاره شده (داستان اصحاب کهف، داستان [[حضرت موسی]] و [[خضر]] و داستان ذو القرنین) که بر خلاف غالب داستانهای [[قرآن]] در هیچ جای دیگر از قرآن سخنی از اینها به میان نیامده است (تنها در [[سوره انبياء|سوره انبیاء]] آیه 96 به مسئله یاجوج و ماجوج بدون ذکر نام ذوالقرنین اشاره شده است) و این یکی از ویژگیهای این سوره است. و به هر حال محتوایش از هر نظر پر بار و تربیتکننده میباشد<ref>تفسير نمونه، ج 12، ص 338-.337.</ref>. | ||
== فضائل، خواص و ثواب قرائت == | == فضائل، خواص و ثواب قرائت == | ||
[[ | [[ابی بن کعب|ابیبنکعب]]، از پیامبر گرامی اسلام روایت کرده است که هر کس سوره کهف را بخواند، تا هشت روز از هر فتنه ای آسوده است. اگر در این هشت روز، [[دجال]] ظهور کند، [[خداوند]] او را از فتنه وی حفظ کند و هر کس آیه آخر آن «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ ...» را هنگام رفتن به بستر خواب بخواند، از بستر او نوری به سوی [[كعبه|کعبه]] میدرخشد که در کنار آن فرشتگانی از درگاه خدا برایش طلب رحمت میکنند، تا از خواب برخیزد. اگر در [[مكه|مکه]] باشد و این آیه را بخواند، نوری از بستر او به [[بیت المعمور|بيتالمعمور]] میتابد، که در کنار آن فرشتگان برایش طلب رحمت میکنند، تا از خواب برخیزد. | ||
[[سمرة بن جندب|سمرةبنجندب]] از آن بزرگوار روایت کرده است که: هر کس ده آیه از سوره کهف از حفظ بخواند، فتنه دجال به او زیانی نمیرساند و هر کس همۀ سوره را بخواند، داخل [[بهشت]] میشود. و فرمود: آیا سورهای به شما نشان دهم که وقتی نازل شد، هفتاد هزار فرشته، آن را همراهی کردند و عظمت آنها آسمانها و زمین را فرا گرفته بود؟ گفتند: آری. فرمود: سوره اصحاب کهف است. هر کس در روز جمعه، این سوره را بخواند، خداوند تا سه روز بعد از روز جمعه دیگر او را میآمرزد و به او نوری میبخشد که به آسمان میرسد و در فتنه دجال، از خطر محفوظ است. | [[سمرة بن جندب|سمرةبنجندب]] از آن بزرگوار روایت کرده است که: هر کس ده آیه از سوره کهف از حفظ بخواند، فتنه دجال به او زیانی نمیرساند و هر کس همۀ سوره را بخواند، داخل [[بهشت]] میشود. و فرمود: آیا سورهای به شما نشان دهم که وقتی نازل شد، هفتاد هزار فرشته، آن را همراهی کردند و عظمت آنها آسمانها و زمین را فرا گرفته بود؟ گفتند: آری. فرمود: سوره اصحاب کهف است. هر کس در روز جمعه، این سوره را بخواند، خداوند تا سه روز بعد از روز جمعه دیگر او را میآمرزد و به او نوری میبخشد که به آسمان میرسد و در فتنه دجال، از خطر محفوظ است. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۹: | ||
[[واقدی|واقدی]] به اسناد خود از [[ابوالدرداء]]، از پیامبر گرامی اسلام روایت کرده است که: هر کس ده آیۀ اول سوره کهف را حفظ کند، اگر دجال را درک کند، ضرری نمیبیند. هر کس اواخر سوره کهف را از حفظ کند، در [[روز قيامت|روز قیامت]]، نوری با اوست. همچنین از آن بزرگوار روایت شده است که: هر کس سوره کهف را در روز جمعه بخواند، تا شش روز از هر فتنه ای آسوده است و اگر دجال بیرون آید، از شر او محفوظ است. | [[واقدی|واقدی]] به اسناد خود از [[ابوالدرداء]]، از پیامبر گرامی اسلام روایت کرده است که: هر کس ده آیۀ اول سوره کهف را حفظ کند، اگر دجال را درک کند، ضرری نمیبیند. هر کس اواخر سوره کهف را از حفظ کند، در [[روز قيامت|روز قیامت]]، نوری با اوست. همچنین از آن بزرگوار روایت شده است که: هر کس سوره کهف را در روز جمعه بخواند، تا شش روز از هر فتنه ای آسوده است و اگر دجال بیرون آید، از شر او محفوظ است. | ||
[[عياشی|عیاشی]] به اسناد خود از [[جعفر بن محمد ( | [[عياشی|عیاشی]] به اسناد خود از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] روایت کرده است که: هر کس سوره کهف را در هر شب جمعه ای بخواند، شهید از دنیا میرود و خداوند او را با شهیدان [[مبعوث]] میکند و در روز قیامت، در موقف شهیدان میایستد<ref>ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 15، ص 4-3.</ref>. | ||
== محل و زمان نزول == | == محل و زمان نزول == | ||
سوره کهف [[مكی|مکی]] است. | سوره کهف [[مكی|مکی]] است. | ||
[[ابن عباس]] گوید: تنها آیه: وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ در داستان [[عيينة بن حصن|عیینة بن حصن]] فزاری در [[مدينه|مدینه]] نازل شده است<ref>همان.</ref>. | [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] گوید: تنها آیه: وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ در داستان [[عيينة بن حصن|عیینة بن حصن]] فزاری در [[مدينه|مدینه]] نازل شده است<ref>همان.</ref>. | ||
سوره کهف بعد از [[سوره غاشيه|سوره غاشیه]] و در حدود سالهای هشت تا دوازده [[بعثت]] [[نازل]] شده است<ref>تفسير أحسنالحديث، ج 6، ص 166.</ref>. | سوره کهف بعد از [[سوره غاشيه|سوره غاشیه]] و در حدود سالهای هشت تا دوازده [[بعثت]] [[نازل]] شده است<ref>تفسير أحسنالحديث، ج 6، ص 166.</ref>. | ||
== فضای نزول == | == فضای نزول == | ||
امام صادق(علیهالسلام) فرموده: «سبب نزول سوره کهف آن بود که [[كفار|کفار]] [[قریش|قريش]] سه نفر را به نامهای نضربنحارث، عقبهبنابیمعیط و عاصبنوائلسهمی پیش نصارای نجران فرستادند تا از [[يهود|یهود]] و [[نصاری|نصاری]] مسائلی یاد بگیرند و از رسول خدا بپرسند (شاید آن حضرت نداند و مغلوب شود) آنها در نجران با علماء یهود ملاقات کرده و منظور خود را گفتند، یهود در جواب گفتند: سه مسئله را از او بپرسید اگر مطابق آنچه ما میگوئیم جواب داد، او راستگو است، آنگاه از یک مسئله دیگر بپرسید اگر گفت میدانم بدانید که دروغگو است. از او بپرسید از جوانانی که در زمان گذشته از دیار خود بیرون رفتند وخواب آنها را گرفت، چند وقت در خواب بودند تا بیدار شدند؟ و چند نفر بودند؟ و چه چیز با آنها بود که از خودشان نبود؟ و ماجرای آنها چگونه بود؟ و بپرسید از موسی وقتی که خدا به او امر کرد آن دانشمند را تعقیب کند و از او علم بیاموزد، او که بود؟ و چگونه از او پیروی کرد و جریانش از چه قرار بود؟ و بپرسید از او از مردی که به مشرق و مغرب رفت تا به سد یأجوج و مأجوج رسید او که بود و جریانش چیست؟ آن وقت این سه قضیه را خود به آنها شرح دادند و گفتند: اگر آن طوری که ما گفتیم جواب داد بدانید که راستگو است و الا تصدیقش نکنید. کفار گفتند: مسئله چهارم کدام است؟ گفتند: از او بپرسید [[قيامت|قیامت]] کی خواهد بود اگر گفت میدانم بدانید که دروغگو است زیرا وقت را جز خدا کسی نمیداند، آن سه نفر به [[مكه|مکه]] برگشته و بواسطه [[حضرت ابوطالب]] با [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)]] تماس گرفته و از او جواب خواستند، سوره کهف در جواب آن مسائل نازل گردید»<ref>تفسير أحسنالحديث، ج6، ص 167 به نقل از تفسير برهان از تفسير قمی از امام صادق عليهالسلام.</ref>. | امام صادق (علیهالسلام) فرموده: «سبب نزول سوره کهف آن بود که [[كفار|کفار]] [[قریش|قريش]] سه نفر را به نامهای نضربنحارث، عقبهبنابیمعیط و عاصبنوائلسهمی پیش نصارای نجران فرستادند تا از [[يهود|یهود]] و [[نصاری|نصاری]] مسائلی یاد بگیرند و از رسول خدا بپرسند (شاید آن حضرت نداند و مغلوب شود) آنها در نجران با علماء یهود ملاقات کرده و منظور خود را گفتند، یهود در جواب گفتند: سه مسئله را از او بپرسید اگر مطابق آنچه ما میگوئیم جواب داد، او راستگو است، آنگاه از یک مسئله دیگر بپرسید اگر گفت میدانم بدانید که دروغگو است. از او بپرسید از جوانانی که در زمان گذشته از دیار خود بیرون رفتند وخواب آنها را گرفت، چند وقت در خواب بودند تا بیدار شدند؟ و چند نفر بودند؟ و چه چیز با آنها بود که از خودشان نبود؟ و ماجرای آنها چگونه بود؟ و بپرسید از موسی وقتی که خدا به او امر کرد آن دانشمند را تعقیب کند و از او علم بیاموزد، او که بود؟ و چگونه از او پیروی کرد و جریانش از چه قرار بود؟ و بپرسید از او از مردی که به مشرق و مغرب رفت تا به سد یأجوج و مأجوج رسید او که بود و جریانش چیست؟ آن وقت این سه قضیه را خود به آنها شرح دادند و گفتند: اگر آن طوری که ما گفتیم جواب داد بدانید که راستگو است و الا تصدیقش نکنید. کفار گفتند: مسئله چهارم کدام است؟ گفتند: از او بپرسید [[قيامت|قیامت]] کی خواهد بود اگر گفت میدانم بدانید که دروغگو است زیرا وقت را جز خدا کسی نمیداند، آن سه نفر به [[مكه|مکه]] برگشته و بواسطه [[ابوطالب|حضرت ابوطالب]] با [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] تماس گرفته و از او جواب خواستند، سوره کهف در جواب آن مسائل نازل گردید»<ref>تفسير أحسنالحديث، ج6، ص 167 به نقل از تفسير برهان از تفسير قمی از امام صادق عليهالسلام.</ref>. | ||
== ویژگی == | == ویژگی == | ||
سوره کهف یکی از پنج سورهای است که با عبارت «الحمدلله» آغاز شده است این سورهها عبارتند از [[سوره فاتحه]]، [[سوره انعام]]، [[سوره کهف]]، [[سوره سبأ]]، [[سوره فاطر]] که همه آنها جزو سور مکی هستند. | سوره کهف یکی از پنج سورهای است که با عبارت «الحمدلله» آغاز شده است این سورهها عبارتند از [[سوره حمد|سوره فاتحه]]، [[سوره انعام]]، [[سوره کهف]]، [[سوره سبأ]]، [[سوره فاطر]] که همه آنها جزو سور مکی هستند. | ||
همچنین این سوره جزو | همچنین این سوره جزو سور مئین (صد آیهایها) است [[ابن قتیبه دینوری|ابنقتیبه]] میگوید سور مئین سورههایی هستند که بعد از سور طوال آمدهاند علت نامگذاری این سورهها به مئین نزدیک بودن تعداد آیههای این سورهها به عدد صد میباشد. گفته شده این عبارتند از «[[سوره بنی إسرائيل|سوره بنی إسرائیل]]، [[سوره كهف|سوره کهف]]، [[سوره مريم|سوره مریم]]، [[سوره طه]]، [[سوره أنبياء|سوره أنبیاء]]، [[سوره حج]] و [[سوره مؤمنون]]». برخی دیگر نیز [[سور مئين|سور مئین]] را «سوره توبه، سوره نحل، سوره هود، سوره یوسف، سوره کهف، سوره بنی اسرائیل، سوره انبیاء، سوره طه، سوره مؤمنون، سوره شعراء و سوره صافات» ذکر کردهاند<ref>التمهيد فی علوم القرآن، ج1، ص313.</ref>. | ||
روایتی است که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جای تورات و سورههای مئین را به جای انجیل و سورههای مثانی را به جای زبور به من داد و پروردگارم مرا با دادن سورههای مفصّل فزونی بخشید<ref>جامع البيان فی تفسير القرآن، ج 1، ص 34.</ref>. | روایتی است که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جای تورات و سورههای مئین را به جای انجیل و سورههای مثانی را به جای زبور به من داد و پروردگارم مرا با دادن سورههای مفصّل فزونی بخشید<ref>جامع البيان فی تفسير القرآن، ج 1، ص 34.</ref>. | ||