۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
'''در علم کلام کافر عبارت است از''' | '''در علم کلام کافر عبارت است از''' | ||
کسی که [[توحید]] یا یکی از لوازم آن را قبول ندارد، اگرچه در لفظ [[شهادتین]] را بگوید و به ضروریات دین عمل نماید. به عبارت دیگر، کافر کلامی و کافر فقهی عموم و خصوص مطلقاند؛ یعنی هر کافر فقهی کافر کلامی نیز هست، ولی ممکن است فردی کافری کلامی باشد، ولی کافر فقهی نباشد<ref>این مسئله اختلافی است. برخی از متکلمان که فقیه نیز هستند کافر کلامی را مانند کافر فقهی تعریف میکنند، ولی برخی دیگر هرگونه کاستی در ایمان به توحید و لوازم | کسی که [[توحید]] یا یکی از لوازم آن را قبول ندارد، اگرچه در لفظ [[شهادتین]] را بگوید و به ضروریات دین عمل نماید. به عبارت دیگر، کافر کلامی و کافر فقهی عموم و خصوص مطلقاند؛ یعنی هر کافر فقهی کافر کلامی نیز هست، ولی ممکن است فردی کافری کلامی باشد، ولی کافر فقهی نباشد<ref>این مسئله اختلافی است. برخی از متکلمان که فقیه نیز هستند کافر کلامی را مانند کافر فقهی تعریف میکنند، ولی برخی دیگر هرگونه کاستی در ایمان به توحید و لوازم آن را درجهای از کفر تلقی کردهاند، اگرچه حکم فقهیای بر آن بار نکنند.</ref>. | ||
=== کافر غیر توحیدی === | ===کافر غیر توحیدی=== | ||
یعنی کسی که یکی از لوازم توحید را قبول ندارد. مثلا قائل به عدل الاهی نیست، یا منکر معاد است و یا یکی از ضروریات دین را قبول ندارد. | یعنی کسی که یکی از لوازم توحید را قبول ندارد. مثلا قائل به عدل الاهی نیست، یا منکر معاد است و یا یکی از ضروریات دین را قبول ندارد. | ||
=== کافر توحیدی === | ===کافر توحیدی=== | ||
کافر توحیدی نیز با توجه به رتبهای که به آن کافر است، به کافر توحید ذاتی، <ref>منظور از کافر توحید ذاتی، همان مشرک است که برای خداوند شریکی قرار داده و خدا را واحد احد نمیداند</ref> صفاتی، <ref>. یعنی کافری که صفت یا صفاتی را عین ذات حضرتش نمیداند و در اصطلاح قائل به قدماء سبعه است</ref> افعالی، <ref>. کسی است که همه عالم و افعال و حوادث را معلول خداوند نمیداند. چه برخی از آنها را منسوب به خدا نداند و چه هیچکدام را.</ref> استعانی، <ref>کسی است که به غیر خداوند در انجام عملی و یا برآورده شدن حاجتی تمسک بجوید</ref> تشریعی، <ref>یعنی کسی که به حکم غیر خدا در موردی از امور زندگی راضی شود.</ref> عبادی <ref>. یعنی کسی که غیر خدا را بپرستد و یا مستحق عبادت بشمارد</ref> و حبی <ref>. یعنی کسی که کل کمال و جمال را از خدا نداند و به هر کمالی غیر او دل ببندد.</ref> تقسیم میشود. | کافر توحیدی نیز با توجه به رتبهای که به آن کافر است، به کافر توحید ذاتی، <ref>منظور از کافر توحید ذاتی، همان مشرک است که برای خداوند شریکی قرار داده و خدا را واحد احد نمیداند</ref> صفاتی، <ref>. یعنی کافری که صفت یا صفاتی را عین ذات حضرتش نمیداند و در اصطلاح قائل به قدماء سبعه است</ref> افعالی، <ref>. کسی است که همه عالم و افعال و حوادث را معلول خداوند نمیداند. چه برخی از آنها را منسوب به خدا نداند و چه هیچکدام را.</ref> استعانی، <ref>کسی است که به غیر خداوند در انجام عملی و یا برآورده شدن حاجتی تمسک بجوید</ref> تشریعی، <ref>یعنی کسی که به حکم غیر خدا در موردی از امور زندگی راضی شود.</ref> عبادی <ref>. یعنی کسی که غیر خدا را بپرستد و یا مستحق عبادت بشمارد</ref> و حبی <ref>. یعنی کسی که کل کمال و جمال را از خدا نداند و به هر کمالی غیر او دل ببندد.</ref> تقسیم میشود. | ||
== مراتب کافر == | ==مراتب کافر== | ||
[[صدرالمتالهین]] فیلسوف بزرگ شیعی بر اساس مشرب فلسفی خود کافر را چنین تعریف میکند: «کفر عبارت از احتجاب است و احتجاب از حق است همان طور که مشرکان حاجب از حق بودند و یا حجاب از دین است مانند اهل کتاب که محجوب از دین حق بودند و قهرا محجوب از حق، محجوب از دین هم میباشد ولکن محجوب از دین ممکن است محجوب از خداوند نباشد که اینان منافق اند که با [[خداوند]] و مومنان خدعه میکنند<ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر آیه الکرسی، ص۲۷۳</ref>». | [[صدرالمتالهین]] فیلسوف بزرگ شیعی بر اساس مشرب فلسفی خود کافر را چنین تعریف میکند: «کفر عبارت از احتجاب است و احتجاب از حق است همان طور که مشرکان حاجب از حق بودند و یا حجاب از دین است مانند اهل کتاب که محجوب از دین حق بودند و قهرا محجوب از حق، محجوب از دین هم میباشد ولکن محجوب از دین ممکن است محجوب از خداوند نباشد که اینان منافق اند که با [[خداوند]] و مومنان خدعه میکنند<ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر آیه الکرسی، ص۲۷۳</ref>». | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
اجتناب کردن از [[بت]] هوای نفس واجب است چه بسا دعای ابراهیم (علیه السلام) که در قرآن آمده است به همین معنا باشد: {{متن قرآن |وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ | سوره = ابراهیم |آیه = ۳۵}}؛ پروردگارا! من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! سوم کفر قلب است و آن این است که هرگاه حق در مرآت سر عارف تجلی کند و پرده از روی قلبش بردارد و کدورت و زنگار را از آن برطرف کند، نور حق در آن ظهور و بروز کرده و جمال احدیت در آن (قلب) تجلی میکند. اما اگر این تجلی کامل نباشد و به گونهای که خود را حق بپندارد و ذره ای انانیت و نفسانیت در وجود او باقی باشد در این صورت کفر قلب در او راه پیدا کرده است<ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، موسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی، ۱۳۶۳شمسی، ص۱۷۵-۱۷۴</ref>. | اجتناب کردن از [[بت]] هوای نفس واجب است چه بسا دعای ابراهیم (علیه السلام) که در قرآن آمده است به همین معنا باشد: {{متن قرآن |وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ | سوره = ابراهیم |آیه = ۳۵}}؛ پروردگارا! من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! سوم کفر قلب است و آن این است که هرگاه حق در مرآت سر عارف تجلی کند و پرده از روی قلبش بردارد و کدورت و زنگار را از آن برطرف کند، نور حق در آن ظهور و بروز کرده و جمال احدیت در آن (قلب) تجلی میکند. اما اگر این تجلی کامل نباشد و به گونهای که خود را حق بپندارد و ذره ای انانیت و نفسانیت در وجود او باقی باشد در این صورت کفر قلب در او راه پیدا کرده است<ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، موسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی، ۱۳۶۳شمسی، ص۱۷۵-۱۷۴</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[زنادقه|زندیق]] | *[[زنادقه|زندیق]] | ||
* [[مسیحیت|مسیحیان]] | *[[مسیحیت|مسیحیان]] | ||
* [[آیین یهودیت|یهودیان]] | *[[آیین یهودیت|یهودیان]] | ||
* [[زرتشت|زرتشتیان]] | *[[زرتشت|زرتشتیان]] | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات دینی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات دینی]] |