پرش به محتوا

تاویل در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Heydari صفحهٔ تاویل در قرآن از منظر فریقین را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به تاویل در قرآن از منظر فریقین (مقاله) منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۵: خط ۱۵:
علامه معتقد است معنای دوم تاویل – که متاخرین بدان معتقدند – بحدی مشهور شده است که بمنزله حقیقت ثانویه برای این کلمه گردیده است. <ref>همان: بلغ هذا القول من الاشتهار بحیث أصبحت لفظة التأویل کالحقیقة الثانیة فی المعنی خلاف الظاهر، فان تأویل الآیات القرآنیة فی المباحث الکلامیة والخصام العقائدی یعنی هذا المعنی بالذات، کما أن حمل الآیة علی خلاف ظاهرمعناها بدلیل یسمونه التأویل موضوع دائر علی الألسن مع أنه لا یخلو من تناقض.</ref>
علامه معتقد است معنای دوم تاویل – که متاخرین بدان معتقدند – بحدی مشهور شده است که بمنزله حقیقت ثانویه برای این کلمه گردیده است. <ref>همان: بلغ هذا القول من الاشتهار بحیث أصبحت لفظة التأویل کالحقیقة الثانیة فی المعنی خلاف الظاهر، فان تأویل الآیات القرآنیة فی المباحث الکلامیة والخصام العقائدی یعنی هذا المعنی بالذات، کما أن حمل الآیة علی خلاف ظاهرمعناها بدلیل یسمونه التأویل موضوع دائر علی الألسن مع أنه لا یخلو من تناقض.</ref>


ایشان قول متاخرین در معنای تاویل را مخالف مفهوم قرآنی آن دانسته و پذیرش آنرا مستلزم تناقض در قرآن می‌داند. ایشان در نقد دیدکاه متاخرین می‌نویسد:  
ایشان قول متاخرین در معنای تاویل را مخالف مفهوم قرآنی آن دانسته و پذیرش آن را مستلزم تناقض در قرآن می‌داند. ایشان در نقد دیدکاه متاخرین می‌نویسد:  
اولا قول متاخرین برغم شهرتش مخالف آیات قرآنی است بدلیل آنکه آیات بیانگر آن است که تاویل اختصاص به متشابهات نداشته بلکه تمام قرآن برخوردار از تاویل می‌باشد.  
اولا قول متاخرین برغم شهرتش مخالف آیات قرآنی است بدلیل آنکه آیات بیانگر آن است که تاویل اختصاص به متشابهات نداشته بلکه تمام قرآن برخوردار از تاویل می‌باشد.  


خط ۲۵: خط ۲۵:
ورابعا - لا دلیل اطلاقا علی أن المراد من التأویل فی آیة المحکم والمتشابه هو المعنی خلاف الظاهر، کما لم یقصد مثل هذا المعنی فی الآیات التی ذکرت فیها لفظة التأویل، فمثلا: فی قصة یوسف ‌علیه‌السلام عبر فی ثلاثة مواضع عن تعبیر الرؤیا بکلمة التأویل، وظاهر أن تعبیر الرؤیا لیس معنی خلاف الظاهر للرؤیا بل هو حقیقة خارجیة تری فی النوم بشکل مخصوص، کأن رأی یوسف تعظیم أبیه وأمه واخوته بشکل سجدة الشمس والقمر والنجوم له، ورأی ملک مصر سنوات القحط فی صورة سبع بقرات عجاف یأکلن سبعا سمانا، ورأی صاحبا یوسف فی السجن الصلب وخدمة الملک فی صورة عصر الخمر وحمل الخبز علی الرأس تأکل الطیر منه وفی قصة موسی والخضر، بعد أن یخرق السفینة ویقتل الغلام ویقیم الجدار، یحتج علیه موسی فی کل مرة فیذکر له السر الکامن وراء أعماله ویسمیه التأویل.</ref>  
ورابعا - لا دلیل اطلاقا علی أن المراد من التأویل فی آیة المحکم والمتشابه هو المعنی خلاف الظاهر، کما لم یقصد مثل هذا المعنی فی الآیات التی ذکرت فیها لفظة التأویل، فمثلا: فی قصة یوسف ‌علیه‌السلام عبر فی ثلاثة مواضع عن تعبیر الرؤیا بکلمة التأویل، وظاهر أن تعبیر الرؤیا لیس معنی خلاف الظاهر للرؤیا بل هو حقیقة خارجیة تری فی النوم بشکل مخصوص، کأن رأی یوسف تعظیم أبیه وأمه واخوته بشکل سجدة الشمس والقمر والنجوم له، ورأی ملک مصر سنوات القحط فی صورة سبع بقرات عجاف یأکلن سبعا سمانا، ورأی صاحبا یوسف فی السجن الصلب وخدمة الملک فی صورة عصر الخمر وحمل الخبز علی الرأس تأکل الطیر منه وفی قصة موسی والخضر، بعد أن یخرق السفینة ویقتل الغلام ویقیم الجدار، یحتج علیه موسی فی کل مرة فیذکر له السر الکامن وراء أعماله ویسمیه التأویل.</ref>  


ایشان بعد از بررسی موارد دیگر واژه تاویل در قرآن – که بعنوان حقیقت عمل بکار رفته است – و بیان مخالفت آن با مبنای متاخرین– که آنرا بمعنای خلاف ظاهرمی‌دانند - می‌نویسد:
ایشان بعد از بررسی موارد دیگر واژه تاویل در قرآن – که بعنوان حقیقت عمل بکار رفته است – و بیان مخالفت آن با مبنای متاخرین– که آن را بمعنای خلاف ظاهرمی‌دانند - می‌نویسد:


شکی نیست که تاویل بمعنای حقیقت و روح عمل با تاویل بمعنای خلاف ظاهر متفاوت می‌باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 39-49: ومعلوم أن حقیقة الاعمال والنظر الحقیقی فی انجازها کالروح لها سمیت بالتأویل، ولیست هی المعنی خلاف الظاهر لها ویقول تعالی بشأن الوزن والکیل: (وأوفوا الکیل إذا کلتم وزنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیرا وأحسن تأویلا) وواضح أنه یرید من التأویل فی الکیل والوزن وضعا اقتصادیا خاصا یوجد فی السوق بواسطة البیع والشراء والنقل والانتقال. والتأویل بهذا المعنی لیس معنی خلاف الظاهر من الکیل والوزن، بل هو حقیقة خارجیة، وروح أوجدت فی الکیل والوزن تقوی وتضعف بواسطة استقامة المعاملة وعدم استقامت‌ها. ویقول تعالی فی موضع آخر: (فان تنازعتم فی شئ فردوه إلی الله والرسول . . . ذلک خیر وأحسن تأویلا. من الواضح أن المراد من التأویل فی هذه الآیة هو ثبات الوحدة وإقامة علاقات روحیة فی المجتمع، وهذه حقیقة خارجیة ولیست معنی خلاف الظاهر لردع النزاع.</ref>
شکی نیست که تاویل بمعنای حقیقت و روح عمل با تاویل بمعنای خلاف ظاهر متفاوت می‌باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 39-49: ومعلوم أن حقیقة الاعمال والنظر الحقیقی فی انجازها کالروح لها سمیت بالتأویل، ولیست هی المعنی خلاف الظاهر لها ویقول تعالی بشأن الوزن والکیل: (وأوفوا الکیل إذا کلتم وزنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیرا وأحسن تأویلا) وواضح أنه یرید من التأویل فی الکیل والوزن وضعا اقتصادیا خاصا یوجد فی السوق بواسطة البیع والشراء والنقل والانتقال. والتأویل بهذا المعنی لیس معنی خلاف الظاهر من الکیل والوزن، بل هو حقیقة خارجیة، وروح أوجدت فی الکیل والوزن تقوی وتضعف بواسطة استقامة المعاملة وعدم استقامت‌ها. ویقول تعالی فی موضع آخر: (فان تنازعتم فی شئ فردوه إلی الله والرسول . . . ذلک خیر وأحسن تأویلا. من الواضح أن المراد من التأویل فی هذه الآیة هو ثبات الوحدة وإقامة علاقات روحیة فی المجتمع، وهذه حقیقة خارجیة ولیست معنی خلاف الظاهر لردع النزاع.</ref>
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
2-از منظر علامه طباطبائی تاویل قرآن، اختصاص به محکمات نداشته بلکه همه آیات دارای تاویل می‌باشند.
2-از منظر علامه طباطبائی تاویل قرآن، اختصاص به محکمات نداشته بلکه همه آیات دارای تاویل می‌باشند.


3-شباهت بین دیدگاه علامه طباطبائی و ابن‌تیمیه در این است که هر دو تاویل را از سنخ لفظ و معنا ندانسته بلکه آنرا حقائق خارجی می‌دانند و افتراقشان در این است که از منظر علامه طباطبائی تاویل آیات حقائقی است که در نزد خداوند بوده و ارتباطی با معانی الفاظ ندارد در حالی که از منظر ابن‌تیمیه و برخی دیگر تاویل متعلق به واقعیات و معانی خارجی الفاظ می‌باشد.
3-شباهت بین دیدگاه علامه طباطبائی و ابن‌تیمیه در این است که هر دو تاویل را از سنخ لفظ و معنا ندانسته بلکه آن را حقائق خارجی می‌دانند و افتراقشان در این است که از منظر علامه طباطبائی تاویل آیات حقائقی است که در نزد خداوند بوده و ارتباطی با معانی الفاظ ندارد در حالی که از منظر ابن‌تیمیه و برخی دیگر تاویل متعلق به واقعیات و معانی خارجی الفاظ می‌باشد.


4-از منظر مولف علوم القرآن، تاویل در قرآن بمعنای تفسیر حقیقی معنا – در برابر تفسیر لفظ - بوده بگونه‌ای که رافع ابهام در معنای کلمه باشد.ایشان برخلاف علامه طباطبائی که تاویل را خارج از محدوده الفاظ و معانی می‌داند تاویل را مربوط به حقیقت معانی برخی از الفاظ می‌داند.
4-از منظر مولف علوم القرآن، تاویل در قرآن بمعنای تفسیر حقیقی معنا – در برابر تفسیر لفظ - بوده بگونه‌ای که رافع ابهام در معنای کلمه باشد.ایشان برخلاف علامه طباطبائی که تاویل را خارج از محدوده الفاظ و معانی می‌داند تاویل را مربوط به حقیقت معانی برخی از الفاظ می‌داند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۹۹

ویرایش