۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ اصالت صلح در اسلام را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به اصالت صلح در اسلام (مقاله) منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اصالت صلح در اسلام''' نظریهایست که طرفداران آن معتقدند اساس روابط [[مسلمانان]] با غیرمسلمانان بر مسالمت و رفتار نیکو است. [[اسلام]] هیچگاه به پیروان خود اجازه قتل و کشتار پیروان مذاهب دیگر را نمیدهد و وجود عقاید مخالف، مجوزی بر رفتار خصمانه نیست، بلکه برعکس، اسلام به پیروان خود دستور میدهد با مخالفان اسلام، رفتاری مبتنی بر عدالت و قسط داشته باشند. | '''اصالت صلح در اسلام''' نظریهایست که طرفداران آن معتقدند اساس روابط [[مسلمانان]] با غیرمسلمانان بر مسالمت و رفتار نیکو است. [[اسلام]] هیچگاه به پیروان خود اجازه قتل و کشتار پیروان مذاهب دیگر را نمیدهد و وجود عقاید مخالف، مجوزی بر رفتار خصمانه نیست، بلکه برعکس، اسلام به پیروان خود دستور میدهد با مخالفان اسلام، رفتاری مبتنی بر عدالت و قسط داشته باشند. | ||
این نظریه مبتنی بر «کرامت انسانی» است، بدین معنی که غیر مسلمانان از آنجهت که در «انسانیت» با مسلمانان شریک هستند، احترام دارند، هرچند در عقیده و مذهب تفاوت دارند. از این رو، حضرت [[علی بن | این نظریه مبتنی بر «کرامت انسانی» است، بدین معنی که غیر مسلمانان از آنجهت که در «انسانیت» با مسلمانان شریک هستند، احترام دارند، هرچند در عقیده و مذهب تفاوت دارند. از این رو، حضرت [[علی بن ابیطالب|امیرمؤمنان علی(ع)]] در فرمانش به مالک اشتر در رعایت حال مردم مصر میفرماید: | ||
«و مهربانی بر رعیت را برای دل خود پوششی گردان و دوستی ورزیدن با آنان و مهربانی کردن با همگان را، و مباش همچون جانوری شکاری که خوردنشان را غنیمت شماری! چون رعیت دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو هستند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانندند». | «و مهربانی بر رعیت را برای دل خود پوششی گردان و دوستی ورزیدن با آنان و مهربانی کردن با همگان را، و مباش همچون جانوری شکاری که خوردنشان را غنیمت شماری! چون رعیت دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو هستند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانندند». | ||
این نظریه، به طور کامل مستدل است و با روح آیات، روایات و سیره پیشوایان اسلام، هماهنگی دارد. از آن جا که در اسلام، «صلح» و «همزیستی مسالمتآمیز» با پیروان ادیان و مذاهب دیگر، به صورت «قاعده اساسی» ملاحظه شده، آیات مربوط به صلح، اصل است، و چون «جنگ» و «جهاد» ضرورت و استثنا است، آیات مربوط به جنگ و جهاد، نیازمند دلیل و انگیزه است، مثل وجود فتنه، ستم، اخراج پیامبر و مسلمانان از سرزمین وطنی خود. بنابراین، برای جنگ و اقدام مسلحانه باید دلیل وجود داشته باشد و تا زمانی که دلیلی وجود ندارد، اقدام به جنگ، خیانت و تجاوز تلقی میشود. | این نظریه، به طور کامل مستدل است و با روح آیات، روایات و سیره پیشوایان اسلام، هماهنگی دارد. از آن جا که در اسلام، «صلح» و «همزیستی مسالمتآمیز» با پیروان ادیان و مذاهب دیگر، به صورت «قاعده اساسی» ملاحظه شده، آیات مربوط به صلح، اصل است، و چون «جنگ» و «جهاد» ضرورت و استثنا است، آیات مربوط به جنگ و جهاد، نیازمند دلیل و انگیزه است، مثل وجود فتنه، ستم، اخراج پیامبر و مسلمانان از سرزمین وطنی خود. بنابراین، برای جنگ و اقدام مسلحانه باید دلیل وجود داشته باشد و تا زمانی که دلیلی وجود ندارد، اقدام به جنگ، خیانت و تجاوز تلقی میشود. |