confirmed، مدیران
۳۶٬۳۰۰
ویرایش
(←منابع) |
|||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== جنگهای امیر عبدالقادر با فرانسویان == | == جنگهای امیر عبدالقادر با فرانسویان == | ||
(Abd-el-KAadir) | (Abd-el-KAadir) «[[امیر عبدالقادر جزایری|امیر عبدالقادر]]» فرزند محیالدین از اعراب ناحیه «اران» و از طایفه «مرابطون» بود. او فردی با معلومات و به مبانی [[اسلام]] مومن بود. | ||
او برای [[جهاد]] علیه فرانسویان قبایل الجزایری را متحد ساخت و شکست سختی به فرانسویان در ۱۸۳۷ وارد آورد به طوری که طی قرارداد ۲۸ می ۱۸۳۷ دولت فرانسه مجبور شد که به جز بخش ساحلی، بقیه الجزایر را به امیر عبدالقادر بسپارد. اما امیر عبدالقادر بعد از این قرارداد، اعلام کرد که قوای فرانسه باید ساحل الجزایر را نیز ترک کند، لذا دولت فرانسه نیرویی به فرماندهی ژنرال «بوژو» (Gen –Bugeaud) با ۱۱۵ هزار نیرو از طریق بندر «طنجه» در [[مراكش|مراکش]] قوای عبدالقادر را به محاصره درآورد و باعث شکست وی در ۱۸۴۵ شد. | او برای [[جهاد]] علیه فرانسویان قبایل الجزایری را متحد ساخت و شکست سختی به فرانسویان در ۱۸۳۷ وارد آورد به طوری که طی قرارداد ۲۸ می ۱۸۳۷ دولت فرانسه مجبور شد که به جز بخش ساحلی، بقیه الجزایر را به امیر عبدالقادر بسپارد. اما امیر عبدالقادر بعد از این قرارداد، اعلام کرد که قوای فرانسه باید ساحل الجزایر را نیز ترک کند، لذا دولت فرانسه نیرویی به فرماندهی ژنرال «بوژو» (Gen –Bugeaud) با ۱۱۵ هزار نیرو از طریق بندر «طنجه» در [[مراكش|مراکش]] قوای عبدالقادر را به محاصره درآورد و باعث شکست وی در ۱۸۴۵ شد. | ||
ولی عبدالقادر برای جمعآوری نیرو به کوهستانهای الجزایر رفت و توانست تجدیدقوا کرده و راه سپاهیان فرانسه را به سمت جنوب مسدود کند. اما بهواسطه آنکه امیر مراکش مرزهای کشور خویش را روی سربازان عبدالقادر بست، امیر عبدالقادر دچار شکست شد و سربازان فرانسوی او را اسیر کردند. با شکست او، الجزایر کاملا به تصرف فرانسه درآمد. امیر عبدالقادر به [[دمشق]] منتقل شد و تا آخر عمر در [[تبعید]] به سر برد و در ۱۸۸۳ در آن شهر درگذشت. | ولی عبدالقادر برای جمعآوری نیرو به کوهستانهای الجزایر رفت و توانست تجدیدقوا کرده و راه سپاهیان فرانسه را به سمت جنوب مسدود کند. اما بهواسطه آنکه امیر [[مراکش]] مرزهای کشور خویش را روی سربازان عبدالقادر بست، امیر عبدالقادر دچار شکست شد و سربازان فرانسوی او را اسیر کردند. با شکست او، الجزایر کاملا به تصرف فرانسه درآمد. امیر عبدالقادر به [[دمشق]] منتقل شد و تا آخر عمر در [[تبعید]] به سر برد و در ۱۸۸۳ در آن شهر درگذشت. | ||
دولت فرانسه از این جهت، اکثر کشورهای شمالی آفریقا بهویژه الجزایر را مستعمره خویش گردانید که از این سرزمین برای اسکان فرانسویان جهت «کوچنشینی» (colonizer) و چنگ انداختن به بارورترین زمینهای زراعتی استفاده کنند. از طرفی دولت فرانسه، هنگام بروز [[جنگ جهانی اول]]، جوانان الجزایری را به جبهههای جنگ [[اروپا]] میفرستاد. | دولت فرانسه از این جهت، اکثر کشورهای شمالی آفریقا بهویژه الجزایر را مستعمره خویش گردانید که از این سرزمین برای اسکان فرانسویان جهت «کوچنشینی» (colonizer) و چنگ انداختن به بارورترین زمینهای زراعتی استفاده کنند. از طرفی دولت فرانسه، هنگام بروز [[جنگ جهانی اول]]، جوانان الجزایری را به جبهههای جنگ [[اروپا]] میفرستاد. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
بعد از آنکه او به زندان افتاد فردی به نام «عبدالحمیدبن بادیس» به کمیسر عالی فرانسه در الجزایر پیشنهاد کرد که در تمامی مدارس و در همه سطوح [[قرآن]] و زبان عربی در کنار زبان فرانسه تدریس شود. او خواستههای خود را در مجلهای به نام «شهاب» منتشر کرد. | بعد از آنکه او به زندان افتاد فردی به نام «عبدالحمیدبن بادیس» به کمیسر عالی فرانسه در الجزایر پیشنهاد کرد که در تمامی مدارس و در همه سطوح [[قرآن]] و زبان عربی در کنار زبان فرانسه تدریس شود. او خواستههای خود را در مجلهای به نام «شهاب» منتشر کرد. | ||
در این هنگام به موازات مبارزات مصالی الحاج و عبدالحمیدبن بادیس، فرحت عباس تحصیل کرده فرانسه و عضو حزب | در این هنگام به موازات مبارزات مصالی الحاج و عبدالحمیدبن بادیس، [[فرحات عباس|فرحت عباس]] تحصیل کرده فرانسه و عضو [[حزب اتحاد مردم الجزایر]] که توانسته بود در ۱۹۴۶ به عضویت مجلس موسسان فرانسه پذیرفته شود، وارد صحنه شد. او ضمن آنکه پایبند افکار اسلامی بود، از افکار مصالی الحاج که دربردارنده شعار «اسلام دین ما، عربی زبان ما» و «زمین متعلق به زارعان»، پشتیبانی میکرد. | ||
فرحت عباس جنبش دانشجویان مسلمان را در پاریس تشکیل داده بود. وی برای جلب پشتیبانی سوسیالیستهای فرانسه از جنبش آزادیخواهی مردم الجزایر تمایلات سوسیال دموکراسی پیدا کرد. | فرحت عباس جنبش دانشجویان مسلمان را در پاریس تشکیل داده بود. وی برای جلب پشتیبانی سوسیالیستهای فرانسه از جنبش آزادیخواهی مردم الجزایر تمایلات سوسیال دموکراسی پیدا کرد. | ||
== تلاش برای استقلال == | == تلاش برای استقلال == | ||
فرحت عباس در خلال [[جنگ جهانی دوم]] «حزب بیانیه آزادی مردم الجزایر» را بنیاد نهاد و خواهان آزادی الجزایر در قالب یک جمهوری شد. | [[فرحات عباس|فرحت عباس]] در خلال [[جنگ جهانی دوم]] «حزب بیانیه آزادی مردم الجزایر» را بنیاد نهاد و خواهان آزادی الجزایر در قالب یک جمهوری شد. | ||
در همین زمان عدهای از جوانان الجزایری تحصیلکرده فرانسه به توصیه فرحت عباس در ۱۹۵۰ به عضویت یک سازمان سری (مخفی) که برای آزادی الجزایر فعالیت میکرد، درآمدند. این افراد عبارت بودند از: [[احمد بن بلا|احمدبن بلا]]، [[یوسف بن خده|یوسفبن خده]]، [[هواری بومدین]]، [[رابح بیطاط]]، [[شاذلی بن جدید]]، [[محمد بوضیاف]]، [[عبدالعزیز بوتفلیقه]]، کریم | در همین زمان عدهای از جوانان الجزایری تحصیلکرده فرانسه به توصیه فرحت عباس در ۱۹۵۰ به عضویت یک سازمان سری (مخفی) که برای آزادی الجزایر فعالیت میکرد، درآمدند. این افراد عبارت بودند از: [[احمد بن بلا|احمدبن بلا]]، [[یوسف بن خده|یوسفبن خده]]، [[هواری بومدین]]، [[رابح بیطاط]]، [[شاذلی بن جدید]]، [[محمد بوضیاف]]، [[عبدالعزیز بوتفلیقه]]، [[کریم بلقاسم]]، [[محمد خیضر]]، [[آیت احمد]] و عدهای دیگر. این سازمان فعالیتهای نظامی و سیاسی را در برنامه خویش جهت رسیدن به آزادی الجزایر گنجانیده بود. | ||
آنها توانستند | آنها توانستند «[[جبهه آزادیبخش ملی الجزایر|جبهه آزادیبخش ملی]]» (Front de Liveration Nationl)=(FLN) را در ۱۹۵۴ تشکیل دهند، درون این جبهه سیاسی یک جبهه نظامی به نام «[[ارتش آزادیبخش الجزایر]]» تشکیل دادند که فرماندهی آن با [[بو مدین هواری|هواری بومدین]] بود. آنها پایگاههایی در [[مراکش]]، [[تونس]] و الجزایر داشتند و زمانی که [[جمال عبدالناصر]] به ریاستجمهوری [[جمهوری عربی مصر|مصر]] رسید، [[قاهره]] تبدیل به پایتخت حکومت موقت الجزایر به ریاست فرحت عباس درآمد. | ||
تمامی اعلامیههای [[جبهه آزادیبخش ملی]] از طریق رادیو «صوتالعرب» از قاهره پخش میشد. در اول نوامبر ۱۹۵۴ پس از آنکه دومین بیانیه نظامی جبهه آزادیبخش ملی از رادیو قاهره منتشر شد، عملیات چریکی و مسلحانه را از کوههای «کابیلی» در الجزایر آغاز کردند. | تمامی اعلامیههای [[جبهه آزادیبخش ملی]] از طریق رادیو «صوتالعرب» از قاهره پخش میشد. در اول نوامبر ۱۹۵۴ پس از آنکه دومین بیانیه نظامی جبهه آزادیبخش ملی از رادیو قاهره منتشر شد، عملیات چریکی و مسلحانه را از کوههای «کابیلی» در الجزایر آغاز کردند. | ||
این عملیات تا مرز تونس ادامه داشت. گهگاهی «محمد پنجم»، پادشاه مغرب نیز کمکهایی به آنان میکرد. به طوری که سران جبهه آزادیبخش ملی بین قاهره و تونس و مراکش در رفتوآمد بودند تا عملیات ضدفرانسوی را سامان دهند. در چنین وضعیتی در روستاها و شهرها، عملیات مسلحانه ضدفرانسوی در جریان بود و عده زیادی از طرفین کشته میشدند. | این عملیات تا مرز تونس ادامه داشت. گهگاهی «محمد پنجم»، پادشاه مغرب نیز کمکهایی به آنان میکرد. به طوری که سران جبهه آزادیبخش ملی بین قاهره و تونس و مراکش در رفتوآمد بودند تا عملیات ضدفرانسوی را سامان دهند. در چنین وضعیتی در روستاها و شهرها، عملیات مسلحانه ضدفرانسوی در جریان بود و عده زیادی از طرفین کشته میشدند. | ||
در اوت ۱۹۵۶ در یکی از مناطق «کاپیلی» در الجزایر یک کنفرانس محرمانه با شرکت [[احمدبن بلا]]، [[حسن آیتاحمد]]، محمد بوضیاف و [[رابح بیطاط]] تشکیل شد تا در مورد خط مشی سیاسی – نظامی آینده تصمیم گرفته شود. این گروه سپس به مراکش رفتند تا از آنجا با هواپیمایی که سلطان محمد پنجم در اختیار آنان گذاشته بود به تونس یا به قاهره پرواز کنند. | در اوت ۱۹۵۶ در یکی از مناطق «کاپیلی» در الجزایر یک کنفرانس محرمانه با شرکت [[احمدبن بلا]]، [[حسن آیتاحمد]]، [[محمد بوضیاف]] و [[رابح بیطاط]] تشکیل شد تا در مورد خط مشی سیاسی – نظامی آینده تصمیم گرفته شود. این گروه سپس به مراکش رفتند تا از آنجا با هواپیمایی که سلطان محمد پنجم در اختیار آنان گذاشته بود به تونس یا به قاهره پرواز کنند. | ||
هویت اصلی آنان بر خلبان پوشیده بود. اما چون یکی از کمکخلبانان بنبلا را شناخت، هواپیما را به فرودگاه الجزیره هدایت کرد و بنبلا و همه دوستانش بهوسیله پلیس فرانسه بازداشت و به زندان فرانسه منتقل شدند. در خلال دورانی که بنبلا و دوستانش در زندان فرانسه به سر میبردند، ارتش آزادیبخش ملی به رهبری سرهنگ هواری بومدین، ضربات سختی را بر پیکر ارتش فرانسه وارد ساخت به طوری که فرانسویان مقیم الجزایر، گروهگروه کشور را ترک میکردند. | هویت اصلی آنان بر خلبان پوشیده بود. اما چون یکی از کمکخلبانان بنبلا را شناخت، هواپیما را به فرودگاه الجزیره هدایت کرد و بنبلا و همه دوستانش بهوسیله پلیس فرانسه بازداشت و به زندان فرانسه منتقل شدند. در خلال دورانی که بنبلا و دوستانش در زندان فرانسه به سر میبردند، ارتش آزادیبخش ملی به رهبری سرهنگ هواری بومدین، ضربات سختی را بر پیکر ارتش فرانسه وارد ساخت به طوری که فرانسویان مقیم الجزایر، گروهگروه کشور را ترک میکردند. | ||
بنبلا تا زمان گفتوگوهای صلح «اویان» در ۱۹۶۲ در زندان فرانسویها بود. به علت بالا گرفتن جنگ در الجزایر در ژانویه ۱۹۶۰ [[ژنرال دوگل]]، رئیسجمهور فرانسه طی نطقی از مردم الجزایر خواستار برقراری صلحی شجاعانه شد و ضمن سفری که به الجزایر کرد با اغلب سران قبایل ملاقات و نسبت به اعطای استقلال به الجزایر اظهار تمایل کرد. | بنبلا تا زمان گفتوگوهای صلح «اویان» در ۱۹۶۲ در زندان فرانسویها بود. به علت بالا گرفتن جنگ در الجزایر در ژانویه ۱۹۶۰ [[ژنرال دوگل]]، رئیسجمهور فرانسه طی نطقی از مردم الجزایر خواستار برقراری صلحی شجاعانه شد و ضمن سفری که به الجزایر کرد با اغلب سران قبایل ملاقات و نسبت به اعطای استقلال به الجزایر اظهار تمایل کرد. | ||
ژنرال دوگل اعلام کرد که به شرط تشکیل یک کنفرانس صلح میان سران جبهه آزادیبخش ملی و دولت فرانسه در شهر «اویان» و انجام یک رفراندوم حاضر به قبول استقلال الجزایر است. | ژنرال دوگل اعلام کرد که به شرط تشکیل یک کنفرانس صلح میان سران جبهه آزادیبخش ملی و دولت فرانسه در شهر «اویان» و انجام یک رفراندوم حاضر به قبول استقلال الجزایر است. | ||
در ۱۸ مارس ۱۹۶۲ پس از آنکه فرحت عباس موافقت خود را در شهر قاهره به اعضای جبهه آزادیبخش ملی در مورد مذاکرات اویان ابلاغ کرد - این کنفرانس به ریاست کریم بلقاسم تشکیل شد- فرانسه قبول کرد که به الجزایر استقلال دهد و زندانیان الجزایری مانند بنبلا و همراهان او را آزاد کند. | در ۱۸ مارس ۱۹۶۲ پس از آنکه فرحت عباس موافقت خود را در شهر قاهره به اعضای جبهه آزادیبخش ملی در مورد مذاکرات اویان ابلاغ کرد - این کنفرانس به ریاست کریم بلقاسم تشکیل شد- فرانسه قبول کرد که به الجزایر استقلال دهد و زندانیان الجزایری مانند بنبلا و همراهان او را آزاد کند. | ||
در اول ژوئیه ۱۹۶۲ طی یک رفراندوم، ۹۰ درصد از مردم الجزایر خواهان جدایی از فرانسه و استقلال کشور خویش شدند و مقرر شد که سوم ژوئیه ۱۹۶۲ رسما به این کشور استقلال داده شود. از زمان نطق ژنرال دوگل درباره اعطای استقلال به مردم الجزایر، ارتش سری فرانسه (Secret Army organization) (OAS) به رهبری ژنرال «سالان» (salan) تشکیل شد که با خطمشی سیاسی – نظامی ژنرال دوگل مخالف بود. | در اول ژوئیه ۱۹۶۲ طی یک رفراندوم، ۹۰ درصد از مردم الجزایر خواهان جدایی از فرانسه و استقلال کشور خویش شدند و مقرر شد که سوم ژوئیه ۱۹۶۲ رسما به این کشور استقلال داده شود. از زمان نطق ژنرال دوگل درباره اعطای استقلال به مردم الجزایر، ارتش سری فرانسه (Secret Army organization) (OAS) به رهبری ژنرال «سالان» (salan) تشکیل شد که با خطمشی سیاسی – نظامی ژنرال دوگل مخالف بود. | ||
این ارتش عده زیادی از اعضای ارتش آزادیبخش الجزایر و مردم عادی را میکشت و حتی یکی از اعضای گفتوگوکننده در کنفرانس «اویان» نیز به دست گروه ارتش سری به هلاکت رسید. اما ژنرالهای طرفدار دوگل، سالان را دستگیر و به این نافرمانی پایان دادند. | این ارتش عده زیادی از اعضای ارتش آزادیبخش الجزایر و مردم عادی را میکشت و حتی یکی از اعضای گفتوگوکننده در کنفرانس «اویان» نیز به دست گروه ارتش سری به هلاکت رسید. اما ژنرالهای طرفدار دوگل، سالان را دستگیر و به این نافرمانی پایان دادند. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[امیر عبدالقادر جزایری|امیرعبدالقادر]] | |||
* [[فرحات عباس|فرحت عباس]] | |||
* [[احمد بن بلا|احمدبن بلا]] | |||
* [[بو مدین هواری|هواری بومدین]] | |||
* [[شاذلی بن جدید]] | |||
* [[عبدالعزیز بوتفلیقه]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://rasekhoon.net/article/show/114824/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1 برگرفته از سایت مروری بر انقلاب الجزایر - | * [https://rasekhoon.net/article/show/114824/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1 برگرفته از سایت مروری بر انقلاب الجزایر - راسخون]rasekhoon.net. | ||
[[رده:الجزایر]] | [[رده:الجزایر]] | ||
[[رده:انقلابها]] | [[رده:انقلابها]] | ||
[[رده:جریانها و جنبشها]] | [[رده:جریانها و جنبشها]] |