پرش به محتوا

اخلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲: خط ۲:
'''اخلاق''' عنوان شاخه‌ای از علوم انسانی است‌که در آن از ارزش رفتارهای آدمی بحث می‌شود. این علم نگرشی تاریخی بر رفتارهای انسان به عنوان امور واقع یا کوششی برای کشف علل و عوامل طبیعی آن نیست؛ بلکه مطالعه آنهاست از این حیث که هریک در نظام ارزشی معین از چه جایگاهی برخوردارند. نظام‌های اخلاقی به‌عنوان مجموعه‌هایی مشتمل بر ارزش‌ها و دربردارنده دستورهایی برای اتصاف به خوی‌های نیک و انجام دادن اعمال پسندیده و دوری‌گزیدن از کردارهای ناپسند در میان بسیاری از ملل باستانی دیده می‌شود و شکل‌گیری آنها به‌عنوان علم اخلاق در تمدن‌های گوناگون عهد باستان ازجمله [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و [[یونان]]، مسیری موازی را طی کرده و آثار اخلاقی با سبک‌های متفاوت را پدید آورده است.
'''اخلاق''' عنوان شاخه‌ای از علوم انسانی است‌که در آن از ارزش رفتارهای آدمی بحث می‌شود. این علم نگرشی تاریخی بر رفتارهای انسان به عنوان امور واقع یا کوششی برای کشف علل و عوامل طبیعی آن نیست؛ بلکه مطالعه آنهاست از این حیث که هریک در نظام ارزشی معین از چه جایگاهی برخوردارند. نظام‌های اخلاقی به‌عنوان مجموعه‌هایی مشتمل بر ارزش‌ها و دربردارنده دستورهایی برای اتصاف به خوی‌های نیک و انجام دادن اعمال پسندیده و دوری‌گزیدن از کردارهای ناپسند در میان بسیاری از ملل باستانی دیده می‌شود و شکل‌گیری آنها به‌عنوان علم اخلاق در تمدن‌های گوناگون عهد باستان ازجمله [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و [[یونان]]، مسیری موازی را طی کرده و آثار اخلاقی با سبک‌های متفاوت را پدید آورده است.


در [[اسلام]] نیز [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[ائمه|امامان معصوم(علیه‌السلام)]] بر اخلاق و زیست اخلاقی تاکید فراوان ورزیده‌اند؛ به گونه‌ای که پیامبر گرامی هدف [[بعثت]] و نتیجه [[رسالت]] خود را اکمالِ مکارم اخلاق بیان کرده‌اند: <big>انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق</big>
در [[اسلام]] نیز [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[ائمه|امامان معصوم (علیه‌السلام)]] بر اخلاق و زیست اخلاقی تاکید فراوان ورزیده‌اند؛ به گونه‌ای که پیامبر گرامی هدف [[بعثت]] و نتیجه [[رسالت]] خود را اکمالِ مکارم اخلاق بیان کرده‌اند: <big>انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق</big>


== واژه‌شناسی اخلاق ==
== واژه‌شناسی اخلاق ==
خط ۲۵: خط ۲۵:
بسیاری عالمان اخلاق بر این باورند که اصل اخلاق موهبتی الهی است که تکمیل و تتمیم آن در اختیار آدمیان است، چنان که مرحوم [[سید علی خان کبیر]]، شارح [[صحیفه سجادیه (کتاب)|صحیفه سجادیه]] نیز بر این موضع است<ref>ریاض السالکینر ج۳ر ص۲۶۵</ref>.
بسیاری عالمان اخلاق بر این باورند که اصل اخلاق موهبتی الهی است که تکمیل و تتمیم آن در اختیار آدمیان است، چنان که مرحوم [[سید علی خان کبیر]]، شارح [[صحیفه سجادیه (کتاب)|صحیفه سجادیه]] نیز بر این موضع است<ref>ریاض السالکینر ج۳ر ص۲۶۵</ref>.


نکته پایانی این است که «آیا انسان می‌تواند اخلاقی زندگی کند؟» در پاسخ به این پرسش باید گفت که بنا بر روایت منقول از [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق(علیه‌السلام)]] که: «النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّهِ<ref>کافیر ج۸ر ص۱۷۶ر ح۱۹۷</ref>»، انسان‌ها از لحاظ وجودی با یکدیگر متفاوت اند؛ به عبارت بهتر فلز وجودی انسان‌ها با یکدیگر فرق دارد. اما این بدین معنا نیست که هرکس فلز وجودی نیکو و خوبی دارد، آن را بارور می‌سازد. چه بسا یک قطعه مس که بر آن صناعت و کار هنری انجام گرفته و نقش و نگار یافته باشد، از تکه‌ای نقره که بکر و دست نخورده رها شده، گرانبهاتر باشد. انسان‌ها نیز این‌گونه‌اند؛ هرچند ممکن است به علت لطف، ژنتیک، وراثت، محیط و … فلز وجودی شخصی عالی، متوسط یا عادی باشد، لیکن با ممارست و مواظبت می‌توان زنگار از سیرت آن گرفت و نقش و نگاری درخور بدان داد یا آنکه با رهاساختن یا تضییع یک ذات نیکو، از رونق و ارزش آن کاست یا به کلی آن را از میان برد.
نکته پایانی این است که «آیا انسان می‌تواند اخلاقی زندگی کند؟» در پاسخ به این پرسش باید گفت که بنا بر روایت منقول از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه‌السلام)]] که: «النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّهِ<ref>کافیر ج۸ر ص۱۷۶ر ح۱۹۷</ref>»، انسان‌ها از لحاظ وجودی با یکدیگر متفاوت اند؛ به عبارت بهتر فلز وجودی انسان‌ها با یکدیگر فرق دارد. اما این بدین معنا نیست که هرکس فلز وجودی نیکو و خوبی دارد، آن را بارور می‌سازد. چه بسا یک قطعه مس که بر آن صناعت و کار هنری انجام گرفته و نقش و نگار یافته باشد، از تکه‌ای نقره که بکر و دست نخورده رها شده، گرانبهاتر باشد. انسان‌ها نیز این‌گونه‌اند؛ هرچند ممکن است به علت لطف، ژنتیک، وراثت، محیط و … فلز وجودی شخصی عالی، متوسط یا عادی باشد، لیکن با ممارست و مواظبت می‌توان زنگار از سیرت آن گرفت و نقش و نگاری درخور بدان داد یا آنکه با رهاساختن یا تضییع یک ذات نیکو، از رونق و ارزش آن کاست یا به کلی آن را از میان برد.


== روش‌های اخلاقی ==
== روش‌های اخلاقی ==
خط ۴۶: خط ۴۶:
# با فطرت انسان سازگار است.
# با فطرت انسان سازگار است.
# چون منشأ آن [[وحی]] است. از اطمینان کامل برخوردار می‌باشد و خطابردار نیست، لذا می‌تواند انسان را به سعادت و کمال برساند.
# چون منشأ آن [[وحی]] است. از اطمینان کامل برخوردار می‌باشد و خطابردار نیست، لذا می‌تواند انسان را به سعادت و کمال برساند.
# پیمودن آن برای همگان امکان‌پذیر است، هم یک استاد بزرگ، دانشمند علوم الهی و هم یک فرد عادی بی سواد، می‌توانند اصول اخلاقی [[اسلام]] را فرا بگیرند و به آن عمل نمایند. روش اخلاقی انبیاء، روش و راهی است که هم [[علی بن ابی طالب|علی(علیه‌السلام)]] می‌تواند آن را بپیماید و هم [[بلال حبشی]]، بهترین شاهد بر این‌که اخلاق اسلامی، اخلاق واقعی است و می‌تواند انسان را به سعادت و کمال برساند، مطالعة زندگی‌نامة بزرگان دینی و ره‌پویان راه شریعت محمّدی(صلی الله علیه) است، [[سلمان فارسی|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|اباذر]]، [[مقداد]] و [[بلال]] و... همین راه را رفتند و سر انجام به سعادت و کمال نایل شدند. در درون نظام و روش اخلاقی انبیاء، روش کامل‌تری نیز وجود دارد که همان روش اخلاقی اسلام است<ref>تعریف اخلاق و اخلاق واقعی
# پیمودن آن برای همگان امکان‌پذیر است، هم یک استاد بزرگ، دانشمند علوم الهی و هم یک فرد عادی بی سواد، می‌توانند اصول اخلاقی [[اسلام]] را فرا بگیرند و به آن عمل نمایند. روش اخلاقی انبیاء، روش و راهی است که هم [[علی بن ابی‌طالب|علی (علیه‌السلام)]] می‌تواند آن را بپیماید و هم [[بلال حبشی]]، بهترین شاهد بر این‌که اخلاق اسلامی، اخلاق واقعی است و می‌تواند انسان را به سعادت و کمال برساند، مطالعة زندگی‌نامة بزرگان دینی و ره‌پویان راه شریعت محمّدی(صلی الله علیه) است، [[سلمان فارسی|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|اباذر]]، [[مقداد]] و [[بلال]] و... همین راه را رفتند و سر انجام به سعادت و کمال نایل شدند. در درون نظام و روش اخلاقی انبیاء، روش کامل‌تری نیز وجود دارد که همان روش اخلاقی اسلام است<ref>تعریف اخلاق و اخلاق واقعی
# https://hawzah.net
# https://hawzah.net
# </ref>.
# </ref>.
خط ۶۱: خط ۶۱:
با صدوراین فرمان تمام جنایات [[مشرک|مشرکین]] را بدست فراموشی سپرد، وهمین اخلاق عالی سبب گردید که به مصداق آیۀ: {{متن قرآن |یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا |سوره = نصر |آیه = 2 }} فوج فوج قبایل مختلف [[جزیرة العرب|جَزِیرَةُ العرب]] به [[دین اسلام]] داخل شوند.
با صدوراین فرمان تمام جنایات [[مشرک|مشرکین]] را بدست فراموشی سپرد، وهمین اخلاق عالی سبب گردید که به مصداق آیۀ: {{متن قرآن |یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا |سوره = نصر |آیه = 2 }} فوج فوج قبایل مختلف [[جزیرة العرب|جَزِیرَةُ العرب]] به [[دین اسلام]] داخل شوند.


راجع به حُسن خلق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وعفو، گذشت، مهربانی، ایثار وفدا کاری او (صلی الله علیه و آله و سلم) واقعات وداستان‌های زیادی در منابع اسلامی ([[تفسیر]]و[[حدیث]]) وسیرت وتاریخ ذکرگردیده که [[ترمذی|امام ترمذی]] راجع به شمایل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایات را جمع‌آوری نموده که معروف به شمایل ترمذی است.
راجع به حُسن خلق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وعفو، گذشت، مهربانی، ایثار وفدا کاری او (صلی الله علیه و آله و سلم) واقعات وداستان‌های زیادی در منابع اسلامی ([[تفسیر ]]و [[حدیث]]) وسیرت وتاریخ ذکرگردیده که [[ترمذی|امام ترمذی]] راجع به شمایل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایات را جمع‌آوری نموده که معروف به شمایل ترمذی است.


آری! اگراین اخلاق کریمانه، واین رفتارشریفانه نمی‌بود، آن ملت عقب مانده وجاهل، وآن جمع خشن وانعطاف نا پذیر، درآغوش اسلام قرارنمی گرفتند، وبه مصداق آیۀ: {{متن قرآن |لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ |سوره = آل عمران |آیه = 159 }} همه پراگنده شده متفرق می‌گردیدند.
آری! اگراین اخلاق کریمانه، واین رفتارشریفانه نمی‌بود، آن ملت عقب مانده وجاهل، وآن جمع خشن وانعطاف نا پذیر، درآغوش اسلام قرارنمی گرفتند، وبه مصداق آیۀ: {{متن قرآن |لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ |سوره = آل عمران |آیه = 159 }} همه پراگنده شده متفرق می‌گردیدند.
خط ۶۹: خط ۶۹:
احادیث نبوی در این زمینه، چه در بارۀ شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و چه در بارۀ اخلاق و وظایف مسلمان‌ها فراوان است که ذیلاً بعضی از آنها ذکر می‌گردد:
احادیث نبوی در این زمینه، چه در بارۀ شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و چه در بارۀ اخلاق و وظایف مسلمان‌ها فراوان است که ذیلاً بعضی از آنها ذکر می‌گردد:


(«کَانَ خُلُقُهُ الْقُرْآنَ<ref> مسلم به روایت عایشه (رضی الله عنها) نمبر حدیث (139ـ 746)</ref>»)  سایلی از[[عایشه]] راجع به اخلاق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سوال کرد که چگونه اخلاق داشت؟ درجواب فرمود: آیا [[قرآن]] را نخوانده اید (اخلاق پیامبرکاملاً موافق قرآن بود به همین خاطرعلامه [[ابن قیم]] در[[مدارج السالکین]] می‌نویسد که (دین اسلام تماماً اخلاق نیکواست).
(«کَانَ خُلُقُهُ الْقُرْآنَ<ref> مسلم به روایت عایشه (رضی الله عنها) نمبر حدیث (139ـ 746)</ref>»)  سایلی از[[عایشه]] راجع به اخلاق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سوال کرد که چگونه اخلاق داشت؟ درجواب فرمود: آیا [[قرآن]] را نخوانده اید (اخلاق پیامبرکاملاً موافق قرآن بود به همین خاطرعلامه [[ابن قیم]] در [[مدارج السالکین]] می‌نویسد که (دین اسلام تماماً اخلاق نیکواست).


(“إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیُدْرِکُ بِحُسنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ<ref> ابوداود، نمبر(4798) صححه الألبانی فی الجامع الصغیر برقم (1620)</ref>”).  
(“إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیُدْرِکُ بِحُسنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ<ref> ابوداود، نمبر(4798) صححه الألبانی فی الجامع الصغیر برقم (1620)</ref>”).  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۷۲

ویرایش