پرش به محتوا

سلطان‌ العلماء: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ۲۹ ژوئیه
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ پیش‌نویس:سلطان‌ العلماء را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به سلطان‌ العلماء منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
| محل درگذشت = ایران، بهشهر مازندران
| محل درگذشت = ایران، بهشهر مازندران
| استادان = {{فهرست جعبه افقی |پدر بزرگوارش سيد رفيع‌الدين محمد بن شجاع‌الدين محمود حسينى| ملا حسين يزدى ندوشتی| ملا محمود زمانى|سيد محمد بن على بن محمد حسنى|شيخ بهايى بهاءالدين محمد بن حسين بن عبدالصمد |}}  
| استادان = {{فهرست جعبه افقی |پدر بزرگوارش سيد رفيع‌الدين محمد بن شجاع‌الدين محمود حسينى| ملا حسين يزدى ندوشتی| ملا محمود زمانى|سيد محمد بن على بن محمد حسنى|شيخ بهايى بهاءالدين محمد بن حسين بن عبدالصمد |}}  
| شاگردان = ‏{{فهرست جعبه افقی |فرزندانش: ‏سيد حسن، سيد على، سيد محمد و سيد ابراهيم|ميرزا عنايت اللّه بن آغا محمد مؤمن بن محمد باقر اصفهانى|محمد داود تويسركانى| آقا حسين خوانسارى |[[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسى]] صاحب بحار الأنوار|ميرزا عبد الرزاق كاشانى|ملا ابو الخير محمد تقى فارسى|ملا محمد سليم رازى|}}  
| شاگردان = ‏{{فهرست جعبه افقی |فرزندانش: ‏سيد حسن، سيد على، سيد محمد و سيد ابراهيم|ميرزا عنايت اللّه بن آغا محمد مؤمن بن محمد باقر اصفهانى|محمد داود تويسرکانى| آقا حسين خوانسارى |[[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسى]] صاحب بحار الأنوار|ميرزا عبد الرزاق کاشانى|ملا ابو الخير محمد تقى فارسى|ملا محمد سليم رازى|}}  
| دین = [[اسلام]]
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[شیعه]]
| مذهب = [[شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |توضيح الأخلاق، خلاصه كتاب اخلاق ناصرى تأليف خواجه نصير الدين طوسى| ديوان سلطان العلماء| رساله مناظراته مع الشيخ أبی السعود في القسطنطنية|أنموذج العلوم| حاشيه بر تهذيب، استبصار، تفسير بيضاوى، حاشيه خفرى بر شرح تجريد قوشچى، شرح لمعه، اربعين حديث شيخ بهايى، مختصر الأصول عضدى، شرح شمسيه، معالم، شرح مطالع، مختلف علامه، كشاف، زبدة الأصول شيخ بهايى، شرائع الإسلام، من لا يحضره الفقيه و حاشيه قديمه جلاليه|}}  
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |توضيح الأخلاق، خلاصه کتاب اخلاق ناصرى تأليف خواجه نصير الدين طوسى| ديوان سلطان العلماء| رساله مناظراته مع الشيخ أبی السعود في القسطنطنية|أنموذج العلوم| حاشيه بر تهذيب، استبصار، تفسير بيضاوى، حاشيه خفرى بر شرح تجريد قوشچى، شرح لمعه، اربعين حديث شيخ بهايى، مختصر الأصول عضدى، شرح شمسيه، معالم، شرح مطالع، مختلف علامه، کشاف، زبدة الأصول شيخ بهايى، شرائع الإسلام، من لا يحضره الفقيه و حاشيه قديمه جلاليه|}}  
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |سرپرستى بسيارى از علويون و فقرا و اهل علم و توزیع غذا برای آنان در شب‌هاى تاريك| اقامه نماز جمعه در اصفهان و دایر کردن دفاترى براى اوقاف تأسیس مدارس علميه| تأسیس مراكز درمانى|}}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |سرپرستى بسيارى از علويون و فقرا و اهل علم و توزیع غذا برای آنان در شب‌هاى تاريک| اقامه نماز جمعه در اصفهان و دایر کردن دفاترى براى اوقاف تأسیس مدارس علميه| تأسیس مراکز درمانى|}}
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''علاء‌الدین سید حسین بن رفیع الدین''' (م 1001 ق)، معروف به سلطان العلماء از سادات و بزرگان مذهبی و سیاسی [[شیعه]] در قرن یازدهم [[هجری قمری]] است. وی از محضر عالمانی همچون پدر بزرگوارش، سيد رفيع‌الدين محمد، ملا محمود زمانى، شيخ بهايى، سيد محمد بن على و ملا حسين يزدى ندوشتى تلمذ، و شاگردان مانند آقا حسين خوانسارى، [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسى]]، ميرزا عبد الرزاق كاشانى، ملا محمد سليم رازى و... تربیت نمودند. شهرت علمی سلطان العلماء موجب شد که در سال 1033 ق از طرف [[شاه عباس صفوی|شاه عباس]] به وزارت منصوب شود و در همین سال نیز با دختر شاه ازدواج کرد و داماد شاه شد. وی تا وفات شاه عباس اول در این منصب بود و سپس در زمان شاه صفی به دلیل کدورتی که بین او و شاه رخ داد از این مقام عزل و به [[قم]] تبعید شد که در مدت اقامت در این شهر آثار گوناگونی را از جمله حاشیه بر کتاب‌های مختلف حدیثی، فقهی، اصولی و تفسیری تألیف کرد. سلطان العلماء، دوباره توسط شاه به مقام وزارت دعوت شد و تا زمان وفاتش در عصر شاه عباس دوم در این مقام  وزارت بود. رسیدگی به امور علویون، علما و فقیران، دایر کردن دفاتر اداره اوقاف، تأسیس مدارس علمیه و درمانگاه‌ها از فعالیت‌های دوره وزارت ایشان بود. او سرانجام در سال 1064 ق، ‏در مازندران وفات نمود و بدن مطهر او به [[نجف]] اشرف انتقال و در حرم مطهر به خاك سپرده شد.
'''علاء‌الدین سید حسین بن رفیع الدین''' (م 1001 ق)، معروف به سلطان العلماء از سادات و بزرگان مذهبی و سیاسی [[شیعه]] در قرن یازدهم [[هجری قمری]] است. وی از محضر عالمانی همچون پدر بزرگوارش، سيد رفيع‌الدين محمد، ملا محمود زمانى، شيخ بهايى، سيد محمد بن على و ملا حسين يزدى ندوشتى تلمذ، و شاگردان مانند آقا حسين خوانسارى، [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسى]]، ميرزا عبد الرزاق کاشانى، ملا محمد سليم رازى و... تربیت نمودند. شهرت علمی سلطان العلماء موجب شد که در سال 1033 ق از طرف [[شاه عباس صفوی|شاه عباس]] به وزارت منصوب شود و در همین سال نیز با دختر شاه ازدواج کرد و داماد شاه شد. وی تا وفات شاه عباس اول در این منصب بود و سپس در زمان شاه صفی به دلیل کدورتی که بین او و شاه رخ داد از این مقام عزل و به [[قم]] تبعید شد که در مدت اقامت در این شهر آثار گوناگونی را از جمله حاشیه بر کتاب‌های مختلف حدیثی، فقهی، اصولی و تفسیری تألیف کرد. سلطان العلماء، دوباره توسط شاه به مقام وزارت دعوت شد و تا زمان وفاتش در عصر شاه عباس دوم در این مقام  وزارت بود. رسیدگی به امور علویون، علما و فقیران، دایر کردن دفاتر اداره اوقاف، تأسیس مدارس علمیه و درمانگاه‌ها از فعالیت‌های دوره وزارت ایشان بود. او سرانجام در سال 1064 ق، ‏در مازندران وفات نمود و بدن مطهر او به [[نجف]] اشرف انتقال و در حرم مطهر به خاک سپرده شد.


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
علاء‌الدین سید حسین بن رفیع الدین، معروف به سلطان العلماء در سال 1001 ق، در شهر اصفهان متولد شد. بیشتر نیاکان و اجداد وی از بزرگان مذهبی و سیاسی در عصرهای مختلف، و در دوره متأخر به سادات خلیفه مشهور بودند. نسب او از جانب پدر با 29 واسطه به [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‎‌السلام)]] می‌رسید و از جانب مادر از سادات شهرستان بود. اجداد سید حسین از علماء و ‏حكام مازندران بودند از جمله جد اعلاى او سيد مير بزرگ مرعشى مدتى از عمر شريفش را در ‏مازندران حكومت کردند و از خاندان  وی نخستین کسی که در اصفهان ساکن شده، مير نظام الدين على بن مير قوام الدين محمد است. جد ایشان، سيد شجاع الدين محمود بن سيد على، در علوم معقول و منقول تبحر داشت و اموال زیادی را وقف امور خیریه کرد. پدر او رفیع الدین "الحق"، و برادرش ميرزا قوام الدين بن ميرزا رفيع الدين محمد از بزرگان مذهبی سیاسی، که در زمان شاه عباس اول به صدارت منصوب شدند، به  فضل، کمال، سلامت نفس و خیر اندیشی معروف بود<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 10، ص 108؛ ج 5، ص10؛ ج 8، ص 481.</ref>.
علاء‌الدین سید حسین بن رفیع الدین، معروف به سلطان العلماء در سال 1001 ق، در شهر اصفهان متولد شد. بیشتر نیاکان و اجداد وی از بزرگان مذهبی و سیاسی در عصرهای مختلف، و در دوره متأخر به سادات خلیفه مشهور بودند. نسب او از جانب پدر با 29 واسطه به [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‎‌السلام)]] می‌رسید و از جانب مادر از سادات شهرستان بود. اجداد سید حسین از علماء و ‏حکام مازندران بودند از جمله جد اعلاى او سيد مير بزرگ مرعشى مدتى از عمر شريفش را در ‏مازندران حکومت کردند و از خاندان  وی نخستین کسی که در اصفهان ساکن شده، مير نظام الدين على بن مير قوام الدين محمد است. جد ایشان، سيد شجاع الدين محمود بن سيد على، در علوم معقول و منقول تبحر داشت و اموال زیادی را وقف امور خیریه کرد. پدر او رفیع الدین "الحق"، و برادرش ميرزا قوام الدين بن ميرزا رفيع الدين محمد از بزرگان مذهبی سیاسی، که در زمان شاه عباس اول به صدارت منصوب شدند، به  فضل، کمال، سلامت نفس و خیر اندیشی معروف بود<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 10، ص 108؛ ج 5، ص10؛ ج 8، ص 481.</ref>.


==تحصيلات و تدریس==
==تحصيلات و تدریس==
سيد حسين در خاندان علم و فضل متولد، و رشد كرد. نخستین و بهترين استاد و مربى ‏او پدر بزرگوارش، رفیع الدین بود. وی در دروان تحصیل با ملا خلیل هم‌‌مباحثه بود و به غیر از هم‌بحث بودن ارتباط دوستی عمیقی نیز بین آن دو بود، طوری که ملا خلیل كتاب شافی فی شرح الكافی را به ‏اسم سلطان العلماء منتشر نمودند. این دو علاوه بر تلمذ از محضر رفیع الدین، پدر سلطان العلماء، در مجلس درس شیخ بهائی، ملا محمد زمانی و ملا حسین یزدی ندوشتی حضور یافتند و از محضرشان استفاده کردند<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج3، ص6. </ref>.
سيد حسين در خاندان علم و فضل متولد، و رشد کرد. نخستین و بهترين استاد و مربى ‏او پدر بزرگوارش، رفیع الدین بود. وی در دروان تحصیل با ملا خلیل هم‌‌مباحثه بود و به غیر از هم‌بحث بودن ارتباط دوستی عمیقی نیز بین آن دو بود، طوری که ملا خلیل کتاب شافی فی شرح الکافی را به ‏اسم سلطان العلماء منتشر نمودند. این دو علاوه بر تلمذ از محضر رفیع الدین، پدر سلطان العلماء، در مجلس درس شیخ بهائی، ملا محمد زمانی و ملا حسین یزدی ندوشتی حضور یافتند و از محضرشان استفاده کردند<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج3، ص6. </ref>.
   
   
===استادان===
===استادان===
خط ۳۸: خط ۳۸:
===شاگردان===
===شاگردان===
# ‏ميرزا عنايت اللّه بن آغا محمد مؤمن بن محمد باقر اصفهانى، دايى صاحب رياض  
# ‏ميرزا عنايت اللّه بن آغا محمد مؤمن بن محمد باقر اصفهانى، دايى صاحب رياض  
# ‎محمد داود تويسركانى
# ‎محمد داود تويسرکانى
# ‏سيد حسن، سيد على، سيد محمد و سيد ابراهيم، فرزندان سلطان العلماء
# ‏سيد حسن، سيد على، سيد محمد و سيد ابراهيم، فرزندان سلطان العلماء
# آقا حسين خوانسارى صاحب مشارق الشموس
# آقا حسين خوانسارى صاحب مشارق الشموس
# [[‏‎علامه مجلسى]] صاحب بحار الأنوار
# [[‏‎علامه مجلسى]] صاحب بحار الأنوار
# ميرزا عيسى پدر سيد على صاحب الرياض
# ميرزا عيسى پدر سيد على صاحب الرياض
# ميرزا عبد الرزاق كاشانى
# ميرزا عبد الرزاق کاشانى
# ملا ابو الخير محمد تقى فارسى صاحب رسالة معرفة التقويم
# ملا ابو الخير محمد تقى فارسى صاحب رسالة معرفة التقويم
# ملا محمد سليم رازى
# ملا محمد سليم رازى
خط ۴۹: خط ۴۹:
===آثار===
===آثار===
{{فهرست ستونی|۲}}
{{فهرست ستونی|۲}}
# توضيح الأخلاق، خلاصه كتاب اخلاق ناصرى تأليف خواجه نصير الدين طوسى؛   
# توضيح الأخلاق، خلاصه کتاب اخلاق ناصرى تأليف خواجه نصير الدين طوسى؛   
#حاشيه بر تهذيب و استبصار؛  
#حاشيه بر تهذيب و استبصار؛  
#ديوان سلطان العلماء؛  
#ديوان سلطان العلماء؛  
خط ۶۳: خط ۶۳:
# ‏حاشيه بر شرح مطالع؛  
# ‏حاشيه بر شرح مطالع؛  
# ‏حاشيه بر مختلف علامه؛  
# ‏حاشيه بر مختلف علامه؛  
# حاشيه بر كشاف؛
# حاشيه بر کشاف؛
# ‏حاشيه بر زبدة الأصول شيخ بهايى؛  
# ‏حاشيه بر زبدة الأصول شيخ بهايى؛  
# ‏حاشيه بر شرائع الإسلام؛  
# ‏حاشيه بر شرائع الإسلام؛  
# ‏حاشيه بر من لا يحضره الفقيه، (بر بعضى ابواب آن‎(‎؛  
# ‏حاشيه بر من لا يحضره الفقيه، (بر بعضى ابواب آن‎(‎؛  
# حاشيه بر حاشيه قديمه جلاليه؛  
# حاشيه بر حاشيه قديمه جلاليه؛  
#رساله مناظراته مع الشيخ أبی السعود في القسطنطنية. اين كتاب حاصل زحمات فرزندش ‏سيد على است‎.‎
#رساله مناظراته مع الشيخ أبی السعود في القسطنطنية. اين کتاب حاصل زحمات فرزندش ‏سيد على است‎.‎
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۷۶: خط ۷۶:


==منصب وزارت==
==منصب وزارت==
با رشد علمی سید حسین، وی مورد توجه و عنایت [[شاه عباس صفوی|شاه عباس اول]] واقع شد و پس از وفات سلمان خان وزیر وقت شاه، در سال 1033 ق از طرف شاه عباس به وزارت منصوب شد، در همان زمان پدر ایشان رفیع الدین نیز صاحب منصب صدرات بود و این دو بزرگوار هر کدام در مقام خود پاسخگوی مراجعات مردم بودند. سلطان العلماء  در زمان شاه عباس، علاوه بر اینکه حدود چهار تا پنج سال وزارت شاه عباس را به عهده داشت، در سال 1033 ق نیز با دختر او ازدواج کرد و داماد شاه نیز بود که حاصل این وصلت تولد چهار فرزند پسر به نام‌هاى سيد ابراهيم، سيد حسين، سيد رفيع الدين محمد و سيد ‏على  شد كه همه آنان  از  دانشمندان و بزرگان زمان خود و داراى مقام اجتهاد و استنباط بودند. وی پس از  
با رشد علمی سید حسین، وی مورد توجه و عنایت [[شاه عباس صفوی|شاه عباس اول]] واقع شد و پس از وفات سلمان خان وزیر وقت شاه، در سال 1033 ق از طرف شاه عباس به وزارت منصوب شد، در همان زمان پدر ایشان رفیع الدین نیز صاحب منصب صدرات بود و این دو بزرگوار هر کدام در مقام خود پاسخگوی مراجعات مردم بودند. سلطان العلماء  در زمان شاه عباس، علاوه بر اینکه حدود چهار تا پنج سال وزارت شاه عباس را به عهده داشت، در سال 1033 ق نیز با دختر او ازدواج کرد و داماد شاه نیز بود که حاصل این وصلت تولد چهار فرزند پسر به نام‌هاى سيد ابراهيم، سيد حسين، سيد رفيع الدين محمد و سيد ‏على  شد که همه آنان  از  دانشمندان و بزرگان زمان خود و داراى مقام اجتهاد و استنباط بودند. وی پس از  
وفات شاه عباس، به مدت دو سال وزارت شاه صفى را به عهده داشت و به دلیل درگیری با شاه در یکی از جنگ‌ها بين او و شاه صفى، در سال 1041 ق، توسط شاه از مقام وزارت عزل گردید و شاه دستور داد تا تمام فرزندانش كور شده و خودش نيز به [[قم]] تبعيد گشت. سید حسین بعد از تبعید به قم  بين ده تا پانزده سال مشغول به مطالعه و تدريس و تأليف بود كه كتاب ‏حاشيه بر معالم الدين را نيز در اين زمان نوشت. پس از مدتى شاه صفى او را به اصفهان فراخواند و دوباره به وزارت منصوب كرد. او برای فریضه [[حج]] به [[مكه |مكه مكرمه]] رفته بود که شاه صفى از دنيا رفت و شاه عباس دوم ‏به سلطنت رسيد و پس از قتل مير تقى خان در سال 1052، او را به وزارت منصوب كرد كه تا ‏آخر عمر شريفش در سال (1064 قمرى) ، مدت هشت سال و شش ماه وزارت شاه عباس دوم را به ‏عهده داشت‎.‎
وفات شاه عباس، به مدت دو سال وزارت شاه صفى را به عهده داشت و به دلیل درگیری با شاه در یکی از جنگ‌ها بين او و شاه صفى، در سال 1041 ق، توسط شاه از مقام وزارت عزل گردید و شاه دستور داد تا تمام فرزندانش کور شده و خودش نيز به [[قم]] تبعيد گشت. سید حسین بعد از تبعید به قم  بين ده تا پانزده سال مشغول به مطالعه و تدريس و تأليف بود که کتاب ‏حاشيه بر معالم الدين را نيز در اين زمان نوشت. پس از مدتى شاه صفى او را به اصفهان فراخواند و دوباره به وزارت منصوب کرد. او برای فریضه [[حج]] به [[مکه |مکه مکرمه]] رفته بود که شاه صفى از دنيا رفت و شاه عباس دوم ‏به سلطنت رسيد و پس از قتل مير تقى خان در سال 1052، او را به وزارت منصوب کرد که تا ‏آخر عمر شريفش در سال (1064 قمرى) ، مدت هشت سال و شش ماه وزارت شاه عباس دوم را به ‏عهده داشت‎.‎


==ویژگی‌های اخلاقی==
==ویژگی‌های اخلاقی==
خط ۸۳: خط ۸۳:


==فعالیت‌ها==
==فعالیت‌ها==
# سرپرستى بسيارى از علويون و فقرا و اهل علم و  توزیع غذا برای آنان در شب‌هاى تاريك  
# سرپرستى بسيارى از علويون و فقرا و اهل علم و  توزیع غذا برای آنان در شب‌هاى تاريک  
# اقامه [[نماز جمعه]] در [[اصفهان]] و دایر کردن دفاترى براى اوقاف   
# اقامه [[نماز جمعه]] در [[اصفهان]] و دایر کردن دفاترى براى اوقاف   
# تأسیس مدارس علميه   
# تأسیس مدارس علميه   
# تأسیس مراكز درمانى
# تأسیس مراکز درمانى


==درگذشت==  
==درگذشت==  
سلطان العلماء پس از برگشتن از فتح قندهار در سال 1064 ق، ‏در بهشهر مازندران وفات نمود و بدن مطهر او به [[نجف اشرف]] انتقال و در محلى بنام ‏كشوانيه، در جنوب شرقى حرم مطهر به خاك سپرده شد.
سلطان العلماء پس از برگشتن از فتح قندهار در سال 1064 ق، ‏در بهشهر مازندران وفات نمود و بدن مطهر او به [[نجف اشرف]] انتقال و در محلى بنام ‏کشوانيه، در جنوب شرقى حرم مطهر به خاک سپرده شد.


== پانویس ==
== پانویس ==