پرش به محتوا

ادوار تاریخی فقه شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ ادوار تاریخی فقه شیعه را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به ادوار تاریخی فقه شیعه (مقاله) منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴: خط ۴:
== ویژگی‌های فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام): ==
== ویژگی‌های فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام): ==
فقه شیعه که همان فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است، از دامان رسالت برخاست و به دست اهل‌بیت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) رشد و نموّ یافت.
فقه شیعه که همان فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است، از دامان رسالت برخاست و به دست اهل‌بیت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) رشد و نموّ یافت.
مذهب فقهی فقهای اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، با تحوّلات گوناگونی روبه رو بوده است؛ به ویژه در عصر امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) گاه با توجّه به سخت گیری‌های حاکمان، دچار کندی می‌شد و گاه در فرصت‌های به دست آمده و فراهم شدن شرایط زمانی ـ به سبب درگیری حاکمان و زمامداران و فترت انتقال قدرت و تغییر حکومت‌ها ـ شتاب فزاینده‌ای می‌گرفت. در دوره‌های بعد از امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) نیز، فقه شیعه با حوادث گوناگونی مواجه بوده است که گاه سبب رکود علم فقه و گاه موجب شتاب و جهش و نوآوری آن می‌گردید.
مذهب فقهی فقهای اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، با تحوّلات گوناگونی روبه رو بوده است؛ به ویژه در عصر امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) گاه با توجّه به سخت‌گیری‌های حاکمان، دچار کندی می‌شد و گاه در فرصت‌های به دست آمده و فراهم شدن شرایط زمانی ـ به سبب درگیری حاکمان و زمامداران و فترت انتقال قدرت و تغییر حکومت‌ها ـ شتاب فزاینده‌ای می‌گرفت. در دوره‌های بعد از امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) نیز، فقه شیعه با حوادث گوناگونی مواجه بوده است که گاه سبب رکود علم فقه و گاه موجب شتاب و جهش و نوآوری آن می‌گردید.
در مجموع، فقه شیعه تا عصر حاضر ـ به سبب «انفتاح باب اجتهاد» ـ حرکت صعودی و رشد آن بسیار چشمگیر بوده است.
در مجموع، فقه شیعه تا عصر حاضر ـ به سبب «انفتاح باب اجتهاد» ـ حرکت صعودی و رشد آن بسیار چشمگیر بوده است.
== ویژگی‌های اصلی فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ==  
== ویژگی‌های اصلی فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ==  
=== 1. مجزی بودن عمل به آن ===
=== 1. مجزی بودن عمل به آن ===
به یقین عمل به فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) مجزی و سبب نجات مکلّفان خواهد بود که روشن ترین دلیل آن، حدیث متواتر و معروف ثقلین است.<ref>این حدیث با تعبیرات مختلف در کتب شیعه و سنّى آمده است؛ از کتب شیعه ر.ک: کافى، کلینى، ابوجعفر محمّد بن یعقوب، ج 1، ص 294؛ وسائل الشیعه، حرّ عاملى، محمّد بن حسن، ج 18، ص 19؛ بصائر الدّرجات، صفّار، محمّد بن حسن، ص 433؛ ارشاد، مفید، محمد بن محمد، ج 1، ص 233؛ امالى طوسى، طوسى، ابوجعفر محمّد بن حسن، ص 162؛ احتجاج، طبرسى، ابومنصور احمد بن على، ج 1، ص 146؛ بحارالانوار، مجلسى محمّدباقر، ج 23، ص 106-147. از منابع اهل سنّت نیز می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: صحیح مسلم، نیشابورى، ابوالحسین مسلم بن حجاج، ج 4، ص 1873؛ سنن ترمذى، ترمذى، محمّد بن عیسى، ج 5، ص 328؛ مسند احمد، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، ج 3، ص 59؛ سنن بیهقى، احمد بن حسین بیهقى، ج 10، ص 114؛ مستدرک الصحیحین، الحاکم نیشابورى، محمّد بن محمّد، ج 3، ص 110 و کنز العمّال، متّقى هندى، ج 14، ص 435. براى اطلاع بیشتر ر.ک: پیام قرآن، مکارم شیرازى ناصر و همکاران، ج 9، ص 62-71.</ref> محتوای این حدیث به خوبی می‌رساند که تمسّک به اهل‌بیت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) همانند تمسّک به کتاب خدا، سبب هدایت و نجات است.
به یقین عمل به فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) مجزی و سبب نجات مکلّفان خواهد بود که روشن‌ترین دلیل آن، حدیث متواتر و معروف ثقلین است.<ref>این حدیث با تعبیرات مختلف در کتب شیعه و سنّى آمده است؛ از کتب شیعه ر.ک: کافى، کلینى، ابوجعفر محمّد بن یعقوب، ج 1، ص 294؛ وسائل الشیعه، حرّ عاملى، محمّد بن حسن، ج 18، ص 19؛ بصائر الدّرجات، صفّار، محمّد بن حسن، ص 433؛ ارشاد، مفید، محمد بن محمد، ج 1، ص 233؛ امالى طوسى، طوسى، ابوجعفر محمّد بن حسن، ص 162؛ احتجاج، طبرسى، ابومنصور احمد بن على، ج 1، ص 146؛ بحارالانوار، مجلسى محمّدباقر، ج 23، ص 106-147. از منابع اهل سنّت نیز می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: صحیح مسلم، نیشابورى، ابوالحسین مسلم بن حجاج، ج 4، ص 1873؛ سنن ترمذى، ترمذى، محمّد بن عیسى، ج 5، ص 328؛ مسند احمد، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، ج 3، ص 59؛ سنن بیهقى، احمد بن حسین بیهقى، ج 10، ص 114؛ مستدرک الصحیحین، الحاکم نیشابورى، محمّد بن محمّد، ج 3، ص 110 و کنز العمّال، متّقى هندى، ج 14، ص 435. براى اطلاع بیشتر ر.ک: پیام قرآن، مکارم شیرازى ناصر و همکاران، ج 9، ص 62-71.</ref> محتوای این حدیث به خوبی می‌رساند که تمسّک به اهل‌بیت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) همانند تمسّک به کتاب خدا، سبب هدایت و نجات است.
جالب است بدانیم اخیراً مجموعه‌ای به نام «فقه السلف عترة و صحابة و تابعین» به قلم محمّد المنتصر الکتانی توسط دانشگاه «ام القری» مکّه منتشر شده که نویسنده، نخست در تعریف «فقه العترة» می‌گوید:
جالب است بدانیم اخیراً مجموعه‌ای به نام «فقه السلف عترة و صحابة و تابعین» به قلم محمّد المنتصر الکتانی توسط دانشگاه «ام القری» مکّه منتشر شده که نویسنده، نخست در تعریف «فقه العترة» می‌گوید:
«فقه عترت، شامل فقهی است که از جانب فاطمه دختر رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)، امیر مؤمنان علی، امام حسن، امام حسین تا امام صادق(علیهم‌السلام) به ما رسیده باشد».
«فقه عترت، شامل فقهی است که از جانب فاطمه دختر رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)، امیر مؤمنان علی، امام حسن، امام حسین تا امام صادق(علیهم‌السلام) به ما رسیده باشد».
خط ۳۲: خط ۳۲:
پس از رحلت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) با توجّه به اقبال مردم به اسلام و گسترش کشور اسلامی و پدید آمدن حوادث تازه و مسائل جدید، لازم بود به پرسش‌های تازه پاسخ داده شود. رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) پیشاپیش با معرّفی اهل‌بیت در کنار قرآن کریم به عنوان مرجع علمی مسلمین پس از خود، این نیاز را تدبیر فرمود.
پس از رحلت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) با توجّه به اقبال مردم به اسلام و گسترش کشور اسلامی و پدید آمدن حوادث تازه و مسائل جدید، لازم بود به پرسش‌های تازه پاسخ داده شود. رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) پیشاپیش با معرّفی اهل‌بیت در کنار قرآن کریم به عنوان مرجع علمی مسلمین پس از خود، این نیاز را تدبیر فرمود.
حدیث متواتر و معروف «ثقلین» این حدیث با تعبیرات مختلف در کتب شیعه و سنّی آمده است؛ <ref>از کتب شیعه ر.ک: کافى، کلینى، ابوجعفر محمّد بن یعقوب، ج 1، ص 294؛ وسائل الشیعه، حرّ عاملى، محمّد بن حسن، ج 18، ص 19؛ بصائر الدّرجات، صفّار، محمّد بن حسن، ص 433؛ ارشاد، مفید، محمد بن محمد، ج 1، ص 233؛ امالى طوسى، طوسى، ابوجعفر محمّد بن حسن، ص 162؛ احتجاج، طبرسى، ابومنصور احمد بن على، ج 1، ص 146؛ بحارالانوار، مجلسى محمّدباقر، ج 23، ص 106-147. از منابع اهل سنّت نیز می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: صحیح مسلم، نیشابورى، ابوالحسین مسلم بن حجاج، ج 4، ص 1873؛ سنن ترمذى، ترمذى، محمّد بن عیسى، ج 5، ص 328؛ مسند احمد، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، ج 3، ص 59؛ سنن بیهقى، احمد بن حسین بیهقى، ج 10، ص 114؛ مستدرک الصحیحین، الحاکم نیشابورى، محمّد بن محمّد، ج 3، ص 110 و کنز العمّال، متّقى هندى، ج 14، ص 435. براى اطلاع بیشتر ر.ک: پیام قرآن، مکارم شیرازى ناصر و همکاران، ج 9، ص 62-71.</ref>گویای این مطلب و دلیل بر آینده نگری رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) است. ائمّه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) هر زمان فرصتی دست می‌داد، برای تبیین احکام و معارف و حلّ مشکل امّت اسلامی و صیانت از شریعت، تلاش می‌کردند.
حدیث متواتر و معروف «ثقلین» این حدیث با تعبیرات مختلف در کتب شیعه و سنّی آمده است؛ <ref>از کتب شیعه ر.ک: کافى، کلینى، ابوجعفر محمّد بن یعقوب، ج 1، ص 294؛ وسائل الشیعه، حرّ عاملى، محمّد بن حسن، ج 18، ص 19؛ بصائر الدّرجات، صفّار، محمّد بن حسن، ص 433؛ ارشاد، مفید، محمد بن محمد، ج 1، ص 233؛ امالى طوسى، طوسى، ابوجعفر محمّد بن حسن، ص 162؛ احتجاج، طبرسى، ابومنصور احمد بن على، ج 1، ص 146؛ بحارالانوار، مجلسى محمّدباقر، ج 23، ص 106-147. از منابع اهل سنّت نیز می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: صحیح مسلم، نیشابورى، ابوالحسین مسلم بن حجاج، ج 4، ص 1873؛ سنن ترمذى، ترمذى، محمّد بن عیسى، ج 5، ص 328؛ مسند احمد، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، ج 3، ص 59؛ سنن بیهقى، احمد بن حسین بیهقى، ج 10، ص 114؛ مستدرک الصحیحین، الحاکم نیشابورى، محمّد بن محمّد، ج 3، ص 110 و کنز العمّال، متّقى هندى، ج 14، ص 435. براى اطلاع بیشتر ر.ک: پیام قرآن، مکارم شیرازى ناصر و همکاران، ج 9، ص 62-71.</ref>گویای این مطلب و دلیل بر آینده نگری رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) است. ائمّه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) هر زمان فرصتی دست می‌داد، برای تبیین احکام و معارف و حلّ مشکل امّت اسلامی و صیانت از شریعت، تلاش می‌کردند.
این تلاش‌ها را ـ که پس از رحلت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) (سال 11 هجری) آغاز و تا ابتدای غیبت صغری (سال 260) ادامه یافت ـ می‌توان در چند فصل پی گیری کرد:
این تلاش‌ها را ـ که پس از رحلت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) (سال 11 هجری) آغاز و تا ابتدای غیبت صغری (سال 260) ادامه یافت ـ می‌توان در چند فصل پی‌گیری کرد:


فصل اوّل: تدوین کتاب
فصل اوّل: تدوین کتاب
خط ۴۱: خط ۴۱:
بنابراین، آنچه در روایات معصومین از کتاب‌های امیرمؤمنان(علیه‌السلام) به نام‌های جامعه، کتاب علیّ و صحیفه یاد شده است، می‌تواند محصول همین مجالس ویژه درس رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) برای آن حضرت باشد.
بنابراین، آنچه در روایات معصومین از کتاب‌های امیرمؤمنان(علیه‌السلام) به نام‌های جامعه، کتاب علیّ و صحیفه یاد شده است، می‌تواند محصول همین مجالس ویژه درس رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) برای آن حضرت باشد.
نجاشی در شرح حال محمّد بن عذافر صیرفی می‌نویسد، وی از پدرش نقل می‌کند که: «من همراه حکم بن عتیبه به محضر امام باقر(علیه‌السلام) رسیدم. حَکَم از امام سؤالاتی کرد و حضرت پاسخ داد، تا اینکه در مسأله‌ای گفتگویی پیش آمد. امام(علیه‌السلام) به فرزندش فرمود: برخیز و کتاب علی(علیه‌السلام) را بیاور! فرزندش برخاست و کتاب بزرگی را که داخل پارچه‌ای پیچیده شده بود، حاضر کرد. امام(علیه‌السلام) به آن نگاه فرمود، تا مسأله مورد نظر را یافت، سپس فرمود: این کتاب، املای رسول خدا و به خط علی(علیه‌السلام) است. آنگاه حضرت رو به حَکَم کرد و فرمود: ای ابامحمّد! تو و سلمة بن کهیل و ابوالمقدام، هر جای زمین را خواستید، بپیمایید؛ اما به خدا سوگند! هرگز دانشی محکم تر و عالی تر از آنچه در میان این قوم ـ که جبرئیل بر آنان فرود می‌آمد ـ پیدا نخواهید کرد». <ref>رجال نجاشى، نجاشى، احمد بن على، شرح حال شماره 966.</ref> مرحوم شیخ صدوق <ref>در کتاب امالى، ابن بابویه، محمد بن على بن حسین، تحقیق: غفارى، على اکبر، مجلس 66،</ref> بخشی از روایاتی که از کتاب علی است، ذکر کرده است؛ این بخش مشتمل بر بسیاری از آداب و سنن و احکام حلال و حرام نزدیک به سیصد سطر است. مرحوم صدوق این بخش را به سندش از امام صادق(علیه‌السلام)، از پدران بزرگوارش(علیهم‌السلام) نقل کرده است. در پایان این روایت، امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: این مجموعه از احکام از کتابی که املای رسول خدا و به خط علی بن ابیطالب است، گرفته شده است.
نجاشی در شرح حال محمّد بن عذافر صیرفی می‌نویسد، وی از پدرش نقل می‌کند که: «من همراه حکم بن عتیبه به محضر امام باقر(علیه‌السلام) رسیدم. حَکَم از امام سؤالاتی کرد و حضرت پاسخ داد، تا اینکه در مسأله‌ای گفتگویی پیش آمد. امام(علیه‌السلام) به فرزندش فرمود: برخیز و کتاب علی(علیه‌السلام) را بیاور! فرزندش برخاست و کتاب بزرگی را که داخل پارچه‌ای پیچیده شده بود، حاضر کرد. امام(علیه‌السلام) به آن نگاه فرمود، تا مسأله مورد نظر را یافت، سپس فرمود: این کتاب، املای رسول خدا و به خط علی(علیه‌السلام) است. آنگاه حضرت رو به حَکَم کرد و فرمود: ای ابامحمّد! تو و سلمة بن کهیل و ابوالمقدام، هر جای زمین را خواستید، بپیمایید؛ اما به خدا سوگند! هرگز دانشی محکم تر و عالی تر از آنچه در میان این قوم ـ که جبرئیل بر آنان فرود می‌آمد ـ پیدا نخواهید کرد». <ref>رجال نجاشى، نجاشى، احمد بن على، شرح حال شماره 966.</ref> مرحوم شیخ صدوق <ref>در کتاب امالى، ابن بابویه، محمد بن على بن حسین، تحقیق: غفارى، على اکبر، مجلس 66،</ref> بخشی از روایاتی که از کتاب علی است، ذکر کرده است؛ این بخش مشتمل بر بسیاری از آداب و سنن و احکام حلال و حرام نزدیک به سیصد سطر است. مرحوم صدوق این بخش را به سندش از امام صادق(علیه‌السلام)، از پدران بزرگوارش(علیهم‌السلام) نقل کرده است. در پایان این روایت، امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: این مجموعه از احکام از کتابی که املای رسول خدا و به خط علی بن ابیطالب است، گرفته شده است.
همچنین کتاب دیگری از آن حضرت به نام صحیفه وجود داشت که مشتمل بر احکام فراوانی در قصاص و دیات بود. مرحوم آیة الله احمدی میانجی، نام‌های مختلف این کتاب و عناوین و محتوای آنها را جمع آوری کرده است. <ref>(مکاتیب الرسول، احمدى میانجى، على، ج 2، ص 5-302).</ref>
همچنین کتاب دیگری از آن حضرت به نام صحیفه وجود داشت که مشتمل بر احکام فراوانی در قصاص و دیات بود. مرحوم آیة‌الله احمدی میانجی، نام‌های مختلف این کتاب و عناوین و محتوای آنها را جمع آوری کرده است. <ref>(مکاتیب الرسول، احمدى میانجى، على، ج 2، ص 5-302).</ref>
بخاری نیز در صحیح خود، در باب «کتابت علم» از ابوجحیفه نقل می‌کند که گفت: «از علی(علیه‌السلام) پرسیدم آیا نزد شما کتابی وجود دارد؟ پاسخ داد: هرگز! مگر کتاب خدا، یا فهمی که به مسلمانی (برای تشخیص احکام الهی) داده شده، یا آنچه را که در این صحیفه وجود دارد. گفتم: در این صحیفه چه مسائلی وجود دارد؟
بخاری نیز در صحیح خود، در باب «کتابت علم» از ابوجحیفه نقل می‌کند که گفت: «از علی(علیه‌السلام) پرسیدم آیا نزد شما کتابی وجود دارد؟ پاسخ داد: هرگز! مگر کتاب خدا، یا فهمی که به مسلمانی (برای تشخیص احکام الهی) داده شده، یا آنچه را که در این صحیفه وجود دارد. گفتم: در این صحیفه چه مسائلی وجود دارد؟
فرمود: درباره عقل، نحوه آزاد کردن اسیر و اینکه مسلمان را برای کشتن کافر، به قتل نمی‌رسانند». <ref>صحیح بخارى، همان، ج 1، ص 36، باب کتابت علم، ح 1.</ref>
فرمود: درباره عقل، نحوه آزاد کردن اسیر و اینکه مسلمان را برای کشتن کافر، به قتل نمی‌رسانند». <ref>صحیح بخارى، همان، ج 1، ص 36، باب کتابت علم، ح 1.</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:
نجاشی به هنگام ذکر نخستین طبقه از مؤلّفان حدیث، آورده است که ربیعة بن سمیع، کتابی را از امیر مؤمنان(علیه‌السلام)درباره زکات گاو و شتر و گوسفند، جمع آوری کرده است. <ref>رجال نجاشى، همان، شماره 2.</ref>
نجاشی به هنگام ذکر نخستین طبقه از مؤلّفان حدیث، آورده است که ربیعة بن سمیع، کتابی را از امیر مؤمنان(علیه‌السلام)درباره زکات گاو و شتر و گوسفند، جمع آوری کرده است. <ref>رجال نجاشى، همان، شماره 2.</ref>


امامان بزرگوار پس از علی(علیه‌السلام) تا زمان امام باقر، تحت فشار و سخت گیری شدید قرار داشتند؛ از این رو، از آنان و اصحابشان، کتابی در فقه نقل نشده است؛ هر چند جمعی از یاران آن بزرگواران، روایاتی را در ارتباط با مسائل فقهی از آنان نقل کرده‌اند. با این حال از امام سجاد(علیه‌السلام) رساله حقوق به یادگار مانده است، که قسمتی از این مجموعه، مرتبط به مسائل فقهی و احکام شرعی است.
امامان بزرگوار پس از علی(علیه‌السلام) تا زمان امام باقر، تحت فشار و سخت‌گیری شدید قرار داشتند؛ از این رو، از آنان و اصحابشان، کتابی در فقه نقل نشده است؛ هر چند جمعی از یاران آن بزرگواران، روایاتی را در ارتباط با مسائل فقهی از آنان نقل کرده‌اند. با این حال از امام سجاد(علیه‌السلام) رساله حقوق به یادگار مانده است، که قسمتی از این مجموعه، مرتبط به مسائل فقهی و احکام شرعی است.
رساله حقوق آن حضرت را که حسن بن شعبه در تحف العقول آورده است، در بردارنده حدود پنجاه حق است که از جمله، حقوق خدا بر انسان و حقوق انسان بر خویش و حقوق عبادت‌هایی مانند نماز و روزه و حج بر انسان است.
رساله حقوق آن حضرت را که حسن بن شعبه در تحف العقول آورده است، در بردارنده حدود پنجاه حق است که از جمله، حقوق خدا بر انسان و حقوق انسان بر خویش و حقوق عبادت‌هایی مانند نماز و روزه و حج بر انسان است.
ولی از زمان امام باقر(علیه‌السلام) به بعد، کتاب‌های متعدّدی از اصحاب آن بزرگواران تدوین شده است.
ولی از زمان امام باقر(علیه‌السلام) به بعد، کتاب‌های متعدّدی از اصحاب آن بزرگواران تدوین شده است.
خط ۶۶: خط ۶۶:
البتّه، تجرید فقه از شکل روایی آن، به صورت رسمی و فراگیر به دست شیخ صدوق انجام شده که در تبیین دوره دوم فقه ذکر خواهد شد.
البتّه، تجرید فقه از شکل روایی آن، به صورت رسمی و فراگیر به دست شیخ صدوق انجام شده که در تبیین دوره دوم فقه ذکر خواهد شد.


==== فصل دوّم: برجسته ترین فقهای اهل‌بیت ====
==== فصل دوّم: برجسته‌ترین فقهای اهل‌بیت ====
===== الف) امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) =====
===== الف) امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) =====
امام علی(علیه‌السلام)
امام علی(علیه‌السلام)
سر سلسله فقیهان البتّه اطلاق فقها بر امامان اهل‌بیت، خالی از تسامح نیست و از باب هماهنگی با سایر نویسندگانی است که «دوره‌های فقه» را نوشته‌اند؛ زیرا سخنان امامان در نزد فقهای شیعه، خود از منابع استنباط احکام به شمار می‌آید. هر چند می‌توان به آنان از باب کارشناس و خبره کامل در دین، فقیه گفت. در برخی از روایات نیز، گاه به برخی از امامان، فقیه اطلاق شده، که از همین قسم است: تعبیر «کتب رجلٌ الی الفقیه(علیه‌السلام)...» <ref>(من لایحضره الفقیه، ابن بابویه قمى، أبو جعفر محمّد بن على بن حسین، ج3، ص238و258) و تعبیر «قال الفقیه العسکرى(علیه‌السلام)...» (تهذیب، طوسى، محمد بن حسن، ج 1، ص 131).</ref>بزرگ این عصر، علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) است، که بعد از رسول خدا، فقیه ترین مردم بود.
سر سلسله فقیهان البتّه اطلاق فقها بر امامان اهل‌بیت، خالی از تسامح نیست و از باب هماهنگی با سایر نویسندگانی است که «دوره‌های فقه» را نوشته‌اند؛ زیرا سخنان امامان در نزد فقهای شیعه، خود از منابع استنباط احکام به شمار می‌آید. هر چند می‌توان به آنان از باب کارشناس و خبره کامل در دین، فقیه گفت. در برخی از روایات نیز، گاه به برخی از امامان، فقیه اطلاق شده، که از همین قسم است: تعبیر «کتب رجلٌ الی الفقیه(علیه‌السلام)...» <ref>(من لایحضره الفقیه، ابن بابویه قمى، أبو جعفر محمّد بن على بن حسین، ج3، ص238و258) و تعبیر «قال الفقیه العسکرى(علیه‌السلام)...» (تهذیب، طوسى، محمد بن حسن، ج 1، ص 131).</ref>بزرگ این عصر، علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) است، که بعد از رسول خدا، فقیه‌ترین مردم بود.


آن حضرت آرایی فقهی داشت؛ آرایی که در مقام استفتا ابراز کرد، یا خود در مقام عمل آنها را نشان داد یا در ایّام خلافتش به دیگران، به ویژه کارگزارانش فرمان عمل به آنها را صادر کرد.
آن حضرت آرایی فقهی داشت؛ آرایی که در مقام استفتا ابراز کرد، یا خود در مقام عمل آنها را نشان داد یا در ایّام خلافتش به دیگران، به ویژه کارگزارانش فرمان عمل به آنها را صادر کرد.
خط ۹۳: خط ۹۳:


همچنین ابوحنیفه گفت: «لو لا السَّنَتان لهلک النّعمان»  <ref>الامام الصادق و المذاهب الاربعه، اسد حیدر، ج 1، ص 53، به نقل از تحفه اثنى عشریه آلوسى، ص 8 (الموسوعة الفقهیة المیسره، همان، ج 1، ص 34).</ref>
همچنین ابوحنیفه گفت: «لو لا السَّنَتان لهلک النّعمان»  <ref>الامام الصادق و المذاهب الاربعه، اسد حیدر، ج 1، ص 53، به نقل از تحفه اثنى عشریه آلوسى، ص 8 (الموسوعة الفقهیة المیسره، همان، ج 1، ص 34).</ref>
؛ (اگر آن دو سال [بهره گیری از محضر امام صادق(علیه‌السلام)] نبود، نعمان [نام ابوحنیفه است] هلاک می‌شد».
؛ (اگر آن دو سال [بهره‌گیری از محضر امام صادق (علیه‌السلام)] نبود، نعمان [نام ابوحنیفه است] هلاک می‌شد».
ابن حجر هیتمی درباره امام صادق(علیه‌السلام)می‌نویسد: «آن قدر مردم از علم و دانش [امام] جعفر صادق نقل کرده‌اند که سواران را برای رسیدن به خدمتش به حرکت درآورده، و آوازه اش در همه شهرها پیچیده؛ از وی پیشوایان بزرگی، مانند یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیانی‌ها [سفیان بن سعید ثوری و سفیان بن عیینه کوفی] ابوحنیفه، شعبة بن حجّاج بصری وایّوب سجستانی روایت کرده‌اند». <ref>الصواعق المحرقه، هیتمى مالکى، ابن حجر، ص 201</ref>  
ابن حجر هیتمی درباره امام صادق(علیه‌السلام)می‌نویسد: «آن قدر مردم از علم و دانش [امام] جعفر صادق نقل کرده‌اند که سواران را برای رسیدن به خدمتش به حرکت درآورده، و آوازه اش در همه شهرها پیچیده؛ از وی پیشوایان بزرگی، مانند یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیانی‌ها [سفیان بن سعید ثوری و سفیان بن عیینه کوفی] ابوحنیفه، شعبة بن حجّاج بصری وایّوب سجستانی روایت کرده‌اند». <ref>الصواعق المحرقه، هیتمى مالکى، ابن حجر، ص 201</ref>  


خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
ب)  
ب)  
==== فقهای عصر امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ====
==== فقهای عصر امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ====
این دوره از تاریخ فقه امامیّه، شاهد پرورش فقهایی به دست ائمّه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است که نقش ارزشمندی در رشد فقه اسلامی داشتند؛ و اینها غیر از فقهایی از اهل سنّت هستند که از مکتب اهل‌بیت بهره مند شده‌اند.
این دوره از تاریخ فقه امامیّه، شاهد پرورش فقهایی به دست ائمّه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است که نقش ارزشمندی در رشد فقه اسلامی داشتند؛ و اینها غیر از فقهایی از اهل سنّت هستند که از مکتب اهل‌بیت بهره‌مند شده‌اند.
در این بخش، نخست تشویق ائمّه به اجتهاد و فقاهت را ذکر کرده، سپس به تعدادی از فقها و محدّثانی که از محضر آنان بهره گرفته‌اند، اشاره می‌کنیم.  
در این بخش، نخست تشویق ائمّه به اجتهاد و فقاهت را ذکر کرده، سپس به تعدادی از فقها و محدّثانی که از محضر آنان بهره گرفته‌اند، اشاره می‌کنیم.  


خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
گاه نیز به برخی از شاگردان برجسته خود دستور می‌دادند برای مردم فتوا دهند. یکی از همین نمونه‌ها، دستور امیر مؤمنان علی(علیه‌السلام) به قُثّم بن عبّاس فرماندار آن حضرت در مکّه است که فرمود: «و اجلس لهم العصْریْن فأفتِ المستفتی و علِّم الجاهل و ذاکر العالم» <ref>نهج البلاغه، تحقیق: صبحی صالح، نامه 67.</ref>؛ (صبح و عصر برای رسیدگی به امور مردم، مجلسی فراهم ساز! به آنان که فتوا خواهند، فتوا ده، جاهلان را بیاموز و با دانشمندان به بحث و گفتگو بپرداز).
گاه نیز به برخی از شاگردان برجسته خود دستور می‌دادند برای مردم فتوا دهند. یکی از همین نمونه‌ها، دستور امیر مؤمنان علی(علیه‌السلام) به قُثّم بن عبّاس فرماندار آن حضرت در مکّه است که فرمود: «و اجلس لهم العصْریْن فأفتِ المستفتی و علِّم الجاهل و ذاکر العالم» <ref>نهج البلاغه، تحقیق: صبحی صالح، نامه 67.</ref>؛ (صبح و عصر برای رسیدگی به امور مردم، مجلسی فراهم ساز! به آنان که فتوا خواهند، فتوا ده، جاهلان را بیاموز و با دانشمندان به بحث و گفتگو بپرداز).
نمونه دیگر توصیه امام باقر(علیه‌السلام) به ابان بن تغلب است که فرمود: «اجلس فی مسجد المدینة و افت النّاس، فإنّی اُحبّ ان یُری فی شیعتی مثلک» <ref>رجال نجاشى، همان، ج 1، ص 73، شرح حال ابان بن تغلب؛ وسائل الشیعه، همان، ج 20، ص 116.</ref>؛ (در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده! زیرا من دوست دارم همانند تو در میان شیعیان دیده شود).
نمونه دیگر توصیه امام باقر(علیه‌السلام) به ابان بن تغلب است که فرمود: «اجلس فی مسجد المدینة و افت النّاس، فإنّی اُحبّ ان یُری فی شیعتی مثلک» <ref>رجال نجاشى، همان، ج 1، ص 73، شرح حال ابان بن تغلب؛ وسائل الشیعه، همان، ج 20، ص 116.</ref>؛ (در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده! زیرا من دوست دارم همانند تو در میان شیعیان دیده شود).
گاهی به مردم اجازه می‌دادند، مسائل دینی خود را از شاگردان شایسته و مورد اعتماد این مکتب فرا گیرند. همان گونه که امام رضا(علیه‌السلام) در پاسخ کسی که از آن حضرت سؤال کرد، به علت عدم دسترسی به امام(علیه‌السلام) می‌توانم مسائل دینی خود را از یونس بن عبدالرحمن بپرسم؟ امام(علیه‌السلام) فرمود: آری می‌توانی.  <ref>وسائل الشیعه، همان، ج 18، ص 107، باب 11 از ابواب صفات القاضى، ح 33.</ref>
گاهی به مردم اجازه می‌دادند، مسائل دینی خود را از شاگردان شایسته و مورد اعتماد این مکتب فرا‌گیرند. همان گونه که امام رضا(علیه‌السلام) در پاسخ کسی که از آن حضرت سؤال کرد، به علت عدم دسترسی به امام(علیه‌السلام) می‌توانم مسائل دینی خود را از یونس بن عبدالرحمن بپرسم؟ امام(علیه‌السلام) فرمود: آری می‌توانی.  <ref>وسائل الشیعه، همان، ج 18، ص 107، باب 11 از ابواب صفات القاضى، ح 33.</ref>
گاه نیز شیوه اجتهاد را به شاگردان خویش می‌آموختند که یکی از این نمونه‌ها پاسخ امام صادق(علیه‌السلام) به پرسش عبدالاعلی، درباره نحوه مسح بر ناخن پایی است که مجروح شده و پارچه‌ای بر آن گذاشته شده است. امام(علیه‌السلام)فرمود: «یُعرف هذا وأشباهه من کتاب الله، قال الله تعالی: (مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَج) <ref>حج، آیه 78</ref> امسح علیه» <ref>وسائل الشیعه، همان، ج 1، ص 327، باب 39 از ابواب الوضوء، ح 5</ref> (این مورد و همانند آن، از کتاب خدا فهمیده می‌شود. خداوند فرمود: [در دین اسلام خدا کار سنگین و سختی بر شما قرار نداد] بنابراین، بر همان پارچه [جبیره] مسح کن).  
گاه نیز شیوه اجتهاد را به شاگردان خویش می‌آموختند که یکی از این نمونه‌ها پاسخ امام صادق(علیه‌السلام) به پرسش عبدالاعلی، درباره نحوه مسح بر ناخن پایی است که مجروح شده و پارچه‌ای بر آن گذاشته شده است. امام(علیه‌السلام)فرمود: «یُعرف هذا وأشباهه من کتاب الله، قال الله تعالی: (مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَج) <ref>حج، آیه 78</ref> امسح علیه» <ref>وسائل الشیعه، همان، ج 1، ص 327، باب 39 از ابواب الوضوء، ح 5</ref> (این مورد و همانند آن، از کتاب خدا فهمیده می‌شود. خداوند فرمود: [در دین اسلام خدا کار سنگین و سختی بر شما قرار نداد] بنابراین، بر همان پارچه [جبیره] مسح کن).  


2. فراوانی شاگردان مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام)
2. فراوانی شاگردان مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام)
هر چند خلفای جور تلاش می‌کردند مردم را از دانش اهل‌بیت(علیهم‌السلام) بی بهره سازند و خلفای اموی و عبّاسی با تنگناهایی که برای امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ایجاد می‌کردند، فرصت کافی را برای ترویج دین و پرورش شاگردان این مکتب به آنان نمی‌دادند، امّا در همان فرصت‌های به دست آمده ـ به ویژه در عصر امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) ـ تعداد زیادی از طالبان دین و دانش از مکتب آن بزرگواران بهره‌ها گرفته‌اند.
هر چند خلفای جور تلاش می‌کردند مردم را از دانش اهل‌بیت(علیهم‌السلام) بی‌بهره سازند و خلفای اموی و عبّاسی با تنگناهایی که برای امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ایجاد می‌کردند، فرصت کافی را برای ترویج دین و پرورش شاگردان این مکتب به آنان نمی‌دادند، امّا در همان فرصت‌های به دست آمده ـ به ویژه در عصر امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) ـ تعداد زیادی از طالبان دین و دانش از مکتب آن بزرگواران بهره‌ها گرفته‌اند.
ذهبی (م 748) در میزان الاعتدال می‌نویسد: «مذهب تشیّع در میان تابعین و تابعین تابعین، گسترش داشت که همه آنان، متدیّن، اهل ورع و صدق بوده‌اند. از این رو، اگر احادیث آنان را رد کنیم و نپذیریم، تمامی آثار نبوی از بین خواهد رفت».<ref>میزان الاعتدال، ذهبى، ابوعبدالله محمّد بن احمد، ج 1، ص 5.</ref>
ذهبی (م 748) در میزان الاعتدال می‌نویسد: «مذهب تشیّع در میان تابعین و تابعین تابعین، گسترش داشت که همه آنان، متدیّن، اهل ورع و صدق بوده‌اند. از این رو، اگر احادیث آنان را رد کنیم و نپذیریم، تمامی آثار نبوی از بین خواهد رفت».<ref>میزان الاعتدال، ذهبى، ابوعبدالله محمّد بن احمد، ج 1، ص 5.</ref>
این سخن به خوبی گویای نقش محدّثان مکتب اهل‌بیت در میان یاران ائمّه(علیهم‌السلام) جهت بقای آثار نبوی و شریعت محمّدی است و در عین حال از گستردگی جمعیّت و پیروان اهل‌بیت در میان دانشمندان و محدّثان آن عصر حکایت می‌کند.  
این سخن به خوبی گویای نقش محدّثان مکتب اهل‌بیت در میان یاران ائمّه(علیهم‌السلام) جهت بقای آثار نبوی و شریعت محمّدی است و در عین حال از گستردگی جمعیّت و پیروان اهل‌بیت در میان دانشمندان و محدّثان آن عصر حکایت می‌کند.  
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
# عرضه کتب فقهی به صورت تبویب شده، امّا غالباً در محدوده روایات و با استفاده از الفاظ روایت.
# عرضه کتب فقهی به صورت تبویب شده، امّا غالباً در محدوده روایات و با استفاده از الفاظ روایت.
# اجتهاد در این دوره، بسیط و ساده بود و با توزیع روایات و عرضه آن بر ابواب فقهی، حکم آن بیان می‌شد و در استنتاج هم متن روایت ذکر می‌شد.
# اجتهاد در این دوره، بسیط و ساده بود و با توزیع روایات و عرضه آن بر ابواب فقهی، حکم آن بیان می‌شد و در استنتاج هم متن روایت ذکر می‌شد.
# این دوره آغاز تدوین اصول فقه به حساب می‌آید؛ نخست شیخ مفید رساله‌ای به نام التذکرة باصول الفقه نوشت، آنگاه شاگردش سیّد مرتضی کتاب مشروح تری در اصول فقه به نام الذریعة الی اصول الشریعه را تدوین کرد.
# این دوره آغاز تدوین اصول فقه به حساب می‌آید؛ نخست شیخ مفید رساله‌ای به نام التذکرة باصول الفقه نوشت، آنگاه شاگردش سیّد مرتضی کتاب مشروح‌تری در اصول فقه به نام الذریعة الی اصول الشریعه را تدوین کرد.
# این دوره آغاز تدوین فقه مقارن نیز محسوب می‌شود؛ به این صورت که موارد مورد اختلاف مسائل فقهی با مذاهب دیگر نیز ذکر می‌شد. در این ارتباط شیخ مفید کتاب الإعلام و سیّد مرتضی کتاب‌های الانتصار و الناصریات را تدوین کردند. <ref>موسوعة الفقه الاسلامى، جمال عبدالناصر ج 1، ص 49.</ref>
# این دوره آغاز تدوین فقه مقارن نیز محسوب می‌شود؛ به این صورت که موارد مورد اختلاف مسائل فقهی با مذاهب دیگر نیز ذکر می‌شد. در این ارتباط شیخ مفید کتاب الإعلام و سیّد مرتضی کتاب‌های الانتصار و الناصریات را تدوین کردند. <ref>موسوعة الفقه الاسلامى، جمال عبدالناصر ج 1، ص 49.</ref>


خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
==== ویژگی‌های دوره سوم: ====
==== ویژگی‌های دوره سوم: ====
# نگارش جدید مسائل فقهی. مرحوم شیخ طوسی، سنّت گذشتگان را در تدوین کتب فقهی کنار گذاشت و با استفاده از قواعد و اصول کلی به تفریع فروعات پرداخت و از تقیید به متن روایت (نه محتوای آن) در تدوین مسائل فقهی خارج شد و فصل تازه‌ای را در تدوین کتب فقهی امامیّه باز کرد.
# نگارش جدید مسائل فقهی. مرحوم شیخ طوسی، سنّت گذشتگان را در تدوین کتب فقهی کنار گذاشت و با استفاده از قواعد و اصول کلی به تفریع فروعات پرداخت و از تقیید به متن روایت (نه محتوای آن) در تدوین مسائل فقهی خارج شد و فصل تازه‌ای را در تدوین کتب فقهی امامیّه باز کرد.
# توجّه به مسأله فقه مقارن به صورت گسترده تر. هر چند پیش از شیخ طوسی کتاب‌هایی در فقه مقارن نوشته شده بود، ولی وی با نوشتن کتاب «خلاف» به طور گسترده تری وارد این عرصه شد و مسائل مورد اختلاف مذهب امامیّه و مذاهب اهل سنّت را مورد توجّه قرار داد.
# توجّه به مسأله فقه مقارن به صورت گسترده تر. هر چند پیش از شیخ طوسی کتاب‌هایی در فقه مقارن نوشته شده بود، ولی وی با نوشتن کتاب «خلاف» به طور گسترده‌تری وارد این عرصه شد و مسائل مورد اختلاف مذهب امامیّه و مذاهب اهل سنّت را مورد توجّه قرار داد.
# ورود «اجماع» به ادلّه فقه. تا زمان سیّد مرتضی، امامیّه در مسائل فقهی به اجماع استدلال نمی‌کرد و تنها اهل سنّت از آن بهره می‌گرفت؛ ولی از زمان سیّد مرتضی و مخصوصاً از عصر شیخ طوسی، نزد امامیّه به عنوان یکی از ادلّه مورد پذیرش قرار گرفت، هر چند حجیّت آن را از راه «لطف» و مانند آن می‌دانستند.
# ورود «اجماع» به ادلّه فقه. تا زمان سیّد مرتضی، امامیّه در مسائل فقهی به اجماع استدلال نمی‌کرد و تنها اهل سنّت از آن بهره می‌گرفت؛ ولی از زمان سیّد مرتضی و مخصوصاً از عصر شیخ طوسی، نزد امامیّه به عنوان یکی از ادلّه مورد پذیرش قرار گرفت، هر چند حجیّت آن را از راه «لطف» و مانند آن می‌دانستند.
# ورود گسترده «علم اصول فقه» به عرصه فقه. شیخ طوسی با نوشتن کتاب ارزشمند و مهم خود به نام عدّة الاصول عرصه جدیدی را در علم اصول گشود. این کتاب سال‌ها به عنوان کتاب درسی در حوزه‌های علمیّه امامیّه مورد استفاده قرار گرفت.مرحوم سیّد مهدی بحرالعلوم (م 1212) درباره این کتاب می‌نویسد: «این کتاب بهترین کتابی است که در علم اصول نوشته شده است». <ref>فوائد الرجالیه، بحرالعلوم، سیّد محمّدمهدى، ج 3، ص 231.</ref> از ثمرات مهم این اثر، اثبات حجیّت خبر واحد است؛ زیرا پیش از شیخ طوسی، ادعای اتّفاق می‌شد که جز به خبر قطعی نمی‌شود عمل کرد؛ ولی شیخ طوسی نخستین کسی است که اثبات کرد، اخبار آحاد ـ اگر راویانش افراد موثّقی باشند ـ حجیّت دارد و ادعا کرد که عمل اصحاب به روایات همین گونه بوده است.
# ورود گسترده «علم اصول فقه» به عرصه فقه. شیخ طوسی با نوشتن کتاب ارزشمند و مهم خود به نام عدّة الاصول عرصه جدیدی را در علم اصول گشود. این کتاب سال‌ها به عنوان کتاب درسی در حوزه‌های علمیّه امامیّه مورد استفاده قرار گرفت.مرحوم سیّد مهدی بحرالعلوم (م 1212) درباره این کتاب می‌نویسد: «این کتاب بهترین کتابی است که در علم اصول نوشته شده است». <ref>فوائد الرجالیه، بحرالعلوم، سیّد محمّدمهدى، ج 3، ص 231.</ref> از ثمرات مهم این اثر، اثبات حجیّت خبر واحد است؛ زیرا پیش از شیخ طوسی، ادعای اتّفاق می‌شد که جز به خبر قطعی نمی‌شود عمل کرد؛ ولی شیخ طوسی نخستین کسی است که اثبات کرد، اخبار آحاد ـ اگر راویانش افراد موثّقی باشند ـ حجیّت دارد و ادعا کرد که عمل اصحاب به روایات همین گونه بوده است.
خط ۲۴۱: خط ۲۴۱:
# فخر المحقّقین محمّد بن حسن حلّی(م 771). وی فرزند علاّمه حلّی و مؤلّف کتاب ایضاح الفوائد شرح کتاب قواعدِ پدر بزرگوارش علاّمه حلّی است. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 6، ص 330-339؛ اعیان الشیعه، همان، ج9،ص159.</ref>
# فخر المحقّقین محمّد بن حسن حلّی(م 771). وی فرزند علاّمه حلّی و مؤلّف کتاب ایضاح الفوائد شرح کتاب قواعدِ پدر بزرگوارش علاّمه حلّی است. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 6، ص 330-339؛ اعیان الشیعه، همان، ج9،ص159.</ref>
# محمّد بن مکّی عاملی، معروف به شهید اوّل (شهید در 786)او نیز از پیروان مکتب علاّمه حلّی به شمار می‌رود؛ و خود نیز عالمی محقّق و متبحّر در فقه اسلامی بود. کتاب معروف اللّمعة الدّمشقیة که متن کاملی از دوره فقه به شمار می‌رود، قرن‌هاست که با شرح شهید ثانی به نام الروضة البهیة فی شرح اللّمعة الدّمشقیة کتاب درسی حوزه‌های علمیّه امامیّه است. برخی دیگر از کتاب‌های معروف فقهی وی الذکری، الدروس فی فقه الامامیة و البیان نام دارد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 181-183؛ روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 3-21؛ اعیان الشیعه، همان، ج 10، ص 59-64.</ref>
# محمّد بن مکّی عاملی، معروف به شهید اوّل (شهید در 786)او نیز از پیروان مکتب علاّمه حلّی به شمار می‌رود؛ و خود نیز عالمی محقّق و متبحّر در فقه اسلامی بود. کتاب معروف اللّمعة الدّمشقیة که متن کاملی از دوره فقه به شمار می‌رود، قرن‌هاست که با شرح شهید ثانی به نام الروضة البهیة فی شرح اللّمعة الدّمشقیة کتاب درسی حوزه‌های علمیّه امامیّه است. برخی دیگر از کتاب‌های معروف فقهی وی الذکری، الدروس فی فقه الامامیة و البیان نام دارد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 181-183؛ روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 3-21؛ اعیان الشیعه، همان، ج 10، ص 59-64.</ref>
# جمال الدین مقداد بن عبدالله سیوری حلّی، معروف به «فاضل مقداد» (م 826)وی از فقهای بزرگ اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و جامع معقول و منقول و محدّث و متکلّم بود. مهم ترین کتاب وی در فقه التنقیح الرائع نام دارد که شرح مختصر النافع محقّق حلّی است و کتاب کنزالعرفان. <ref>ر.ک: ریاض العلماء، افندى اصفهانى، میرزا عبدالله، ج 5، ص 216؛ اعیان الشیعه، همان، ج 10، ص 134.</ref>
# جمال الدین مقداد بن عبدالله سیوری حلّی، معروف به «فاضل مقداد» (م 826)وی از فقهای بزرگ اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و جامع معقول و منقول و محدّث و متکلّم بود. مهم‌ترین کتاب وی در فقه التنقیح الرائع نام دارد که شرح مختصر النافع محقّق حلّی است و کتاب کنزالعرفان. <ref>ر.ک: ریاض العلماء، افندى اصفهانى، میرزا عبدالله، ج 5، ص 216؛ اعیان الشیعه، همان، ج 10، ص 134.</ref>
# احمد بن محمّد بن فهد حلّی، معروف به «ابن فهد حلّی» (م 841)،‌شیخ حرّ عاملی از وی با عنوان فاضل، دانشمند، موثّق، زاهد، عابد، پرهیزکار و دارای جلالت قدر یاد کرده است. مهمترین کتاب فقهی او المهذّب البارع نام دارد که شرح مختصر النافع محقّق حلّی است.<ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 29؛ روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 71-75؛ اعیان الشیعه، همان، ج 3، ص 147و148.</ref>
# احمد بن محمّد بن فهد حلّی، معروف به «ابن فهد حلّی» (م 841)،‌شیخ حرّ عاملی از وی با عنوان فاضل، دانشمند، موثّق، زاهد، عابد، پرهیزکار و دارای جلالت قدر یاد کرده است. مهمترین کتاب فقهی او المهذّب البارع نام دارد که شرح مختصر النافع محقّق حلّی است.<ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 29؛ روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 71-75؛ اعیان الشیعه، همان، ج 3، ص 147و148.</ref>
# علی بن الحسین عاملی کرکی (م 940)، وی به نام «محقّق ثانی» و «محقّق کرکی» معروف است. او دارای کتاب‌های فراوانی است که مهمترین کتاب فقهی او که بسیار مورد توجّه فقهاست جامع المقاصد فی شرح القواعد نام دارد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 121؛ روضات الجنات، همان، ج 4، ص 360-375؛ اعیان الشیعه، همان، ج 8، ص 208-212.</ref>
# علی بن الحسین عاملی کرکی (م 940)، وی به نام «محقّق ثانی» و «محقّق کرکی» معروف است. او دارای کتاب‌های فراوانی است که مهمترین کتاب فقهی او که بسیار مورد توجّه فقهاست جامع المقاصد فی شرح القواعد نام دارد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 121؛ روضات الجنات، همان، ج 4، ص 360-375؛ اعیان الشیعه، همان، ج 8، ص 208-212.</ref>
# زین الدّین بن علی بن احمد عاملی، معروف به شهید ثانی (شهید در 966).<nowiki></ref></nowiki>وی از بزرگان فقهای شیعه و معروف در علم و فضل و زهد و عبادت و تحقیق و جلالت قدر است؛ آن عالم بزرگ کتابهای فراوانی نوشته است که مشهورترین آنها در فقه مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام و الروضة البهیة فی شرح اللّمعة الدّمشقیه و روض الجنان است که شرح ارشاد الأذهان علاّمه حلّی است.<ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 85-91؛ روضات الجنّات، همان، ج 3، ص 352-387؛ اعیان الشیعه، همان، ج 7، ص 143-158.</ref>
# زین الدّین بن علی بن احمد عاملی، معروف به شهید ثانی (شهید در 966).<nowiki></ref></nowiki>وی از بزرگان فقهای شیعه و معروف در علم و فضل و زهد و عبادت و تحقیق و جلالت قدر است؛ آن عالم بزرگ کتابهای فراوانی نوشته است که مشهورترین آنها در فقه مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام و الروضة البهیة فی شرح اللّمعة الدّمشقیه و روض الجنان است که شرح ارشاد الأذهان علاّمه حلّی است.<ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 85-91؛ روضات الجنّات، همان، ج 3، ص 352-387؛ اعیان الشیعه، همان، ج 7، ص 143-158.</ref>
# احمد بن محمّد اردبیلی (م 993)،‌وی از سویی به جهت تحقیق و دقت علمی به «محقّق اردبیلی» و از سوی دیگر به سبب تقوا و قدس و زهد فراوانش به «مقدّس اردبیلی» شهرت یافت. از او دو اثر ارزشمند در فقه به یادگار مانده است که یکی از آنها مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان است که شرح کتاب ارشاد الاذهان علاّمه حلّی است و مشتمل بر دوره کامل فقهی همراه با دقّت و تحقیق است و دیگری «زبدة البیان فی احکام القرآن» است که در آن به بررسی آیات الاحکام پرداخته است<ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 23؛ روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 79-85 ؛ اعیان الشیعه، همان، ج 3، ص 80-82.</ref>
# احمد بن محمّد اردبیلی (م 993)،‌وی از سویی به جهت تحقیق و دقت علمی به «محقّق اردبیلی» و از سوی دیگر به سبب تقوا و قدس و زهد فراوانش به «مقدّس اردبیلی» شهرت یافت. از او دو اثر ارزشمند در فقه به یادگار مانده است که یکی از آنها مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان است که شرح کتاب ارشاد الاذهان علاّمه حلّی است و مشتمل بر دوره کامل فقهی همراه با دقّت و تحقیق است و دیگری «زبدة البیان فی احکام القرآن» است که در آن به بررسی آیات الاحکام پرداخته است<ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 23؛ روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 79-85 ؛ اعیان الشیعه، همان، ج 3، ص 80-82.</ref>
# محمّد بن علی بن حسین موسوی عاملی، معروف به صاحب مدارک (م 1009)،‌وی عالمی ارزشمند، محقّقی دقیق و جامع علوم مختلف بود. مهمترین کتاب فقهی وی مدارک الاحکام فی شرح شرایع الاسلام نام دارد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 167و168؛ روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 45-55؛ اعیان الشیعه، همان، ج 10، ص 6و7.</ref> «صاحب مدارک» و «صاحب معالم» (شیخ حسن بن زین الدّین (م1011) از پیروان مکتب محقّق اردبیلی به شمار می‌روند. این دو تن نیز همچون محقّق اردبیلی در تمسّک و استدلال به روایات، سخت گیر بودند و سند روایتی را می‌پذیرفتند که عدالت راوی آن، با دو شاهد عادل تأیید شده باشد و شهادت یک عادل و یا متخصّص رجالی را در عدالت او کافی نمی‌دانستند <ref>موسوعة الفقه الاسلامى طبقاً لمذهب اهل البیت(علیهم‌السلام)، همان، ج 1، ص 61.</ref>
# محمّد بن علی بن حسین موسوی عاملی، معروف به صاحب مدارک (م 1009)،‌وی عالمی ارزشمند، محقّقی دقیق و جامع علوم مختلف بود. مهمترین کتاب فقهی وی مدارک الاحکام فی شرح شرایع الاسلام نام دارد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 167و168؛ روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 45-55؛ اعیان الشیعه، همان، ج 10، ص 6و7.</ref> «صاحب مدارک» و «صاحب معالم» (شیخ حسن بن زین الدّین (م1011) از پیروان مکتب محقّق اردبیلی به شمار می‌روند. این دو تن نیز همچون محقّق اردبیلی در تمسّک و استدلال به روایات، سخت‌گیر بودند و سند روایتی را می‌پذیرفتند که عدالت راوی آن، با دو شاهد عادل تأیید شده باشد و شهادت یک عادل و یا متخصّص رجالی را در عدالت او کافی نمی‌دانستند <ref>موسوعة الفقه الاسلامى طبقاً لمذهب اهل البیت(علیهم‌السلام)، همان، ج 1، ص 61.</ref>
# محمّدباقر بن محمّد مؤمن سبزواری (م1090)،‌وی مؤلّف کتاب کفایة الاحکام و ذخیرة المعاد است و شیوه اجتهادی و فقاهتی او نیز متأثّر از محقّق اردبیلی است. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 250؛ روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 68-77؛ الکنى و الالقاب، قمى، شیخ عبّاس، ج 3، ص 159و160.</ref>
# محمّدباقر بن محمّد مؤمن سبزواری (م1090)،‌وی مؤلّف کتاب کفایة الاحکام و ذخیرة المعاد است و شیوه اجتهادی و فقاهتی او نیز متأثّر از محقّق اردبیلی است. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 250؛ روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 68-77؛ الکنى و الالقاب، قمى، شیخ عبّاس، ج 3، ص 159و160.</ref>


خط ۲۷۵: خط ۲۷۵:
در واقع از ابتدای قرن دهم، توجّه فقها از احکام و مسائل شخصی فراتر رفته و به فقه اجتماعی و حکومتی نیز معطوف گردید.
در واقع از ابتدای قرن دهم، توجّه فقها از احکام و مسائل شخصی فراتر رفته و به فقه اجتماعی و حکومتی نیز معطوف گردید.


=== دوره ششم: عصر پیدایش حرکت اخباری گری ===
=== دوره ششم: عصر پیدایش حرکت اخباری‌گری ===
این دوره، از اوایل قرن یازدهم آغاز و تا اواخر قرن دوازدهم ادامه یافت.
این دوره، از اوایل قرن یازدهم آغاز و تا اواخر قرن دوازدهم ادامه یافت.
پس از قرن‌ها رشد و بالندگی فقه امامیّه و بهره‌گیری از قدرت عقل در استنباط و پیشرفت علم اصول و استفاده از آن در فقه، حرکت اخباری‌گری و نادیده‌انگاشتن عقل در طریق استنباط آغاز شد.
پس از قرن‌ها رشد و بالندگی فقه امامیّه و بهره‌گیری از قدرت عقل در استنباط و پیشرفت علم اصول و استفاده از آن در فقه، حرکت اخباری‌گری و نادیده‌انگاشتن عقل در طریق استنباط آغاز شد.
این حرکت در حالی شکل گرفت که نقش عقل در استنباط احکام شرعی توسط جمعی از محقّقان، از جمله محقّق حلّی بسیار برجسته شد و توسط پیروانش؛ صاحب مدارک، محقّق سبزواری و صاحب معالم ادامه یافت.
این حرکت در حالی شکل گرفت که نقش عقل در استنباط احکام شرعی توسط جمعی از محقّقان، از جمله محقّق حلّی بسیار برجسته شد و توسط پیروانش؛ صاحب مدارک، محقّق سبزواری و صاحب معالم ادامه یافت.
اخباری گری با تاخت و تاز به عقل و علوم عقلی آغاز شد و برای عقل هیچ وزن و جایگاهی را ـ نه در علوم عقلی و نه در علوم نقلی ـ قائل نبود و بر اجتهاد و تقلید نیز خط بطلان کشید و راه آن را خطا شمرد.
اخباری‌گری با تاخت و تاز به عقل و علوم عقلی آغاز شد و برای عقل هیچ وزن و جایگاهی را ـ نه در علوم عقلی و نه در علوم نقلی ـ قائل نبود و بر اجتهاد و تقلید نیز خط بطلان کشید و راه آن را خطا شمرد.
پرچمدار این حرکت محمّدامین استرآبادی (م1033) بود که افکارش را در کتاب الفوائد المدنیّه ـ که به هنگام اقامتش در مدینه آن را تدوین کرد ـ گردآوری نمود. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 246؛ روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 120-139؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 137.</ref> نوشته‌اند که در عصر استرآبادیاشاعره و اهل حدیث بر حوزه‌های علمیّه حرمین شریفین سیطره داشتند و عقاید ظاهریون در حجاز رایج بود. آنان ظاهر روایات و احادیث را حجّت می‌دانستند و با اجتهاد و رأی و قیاس مخالف بودند. میرزا محمّد استرآبادی و شاگردش محمّد امین استرآبادی تحت تأثیر چنین جوّی قرار گرفتند و حرکت اخباری گری را در فرهنگ شیعه بنیان نهادند. <ref>(ر.ک: دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، حسن الامین، ج 2، ص 226).</ref> در حالی که اجتهاد در نظر اهل‌سنّت و شیعه تفاوت بسیار دارد و اخباریّون همانند مخالفت اهل حدیث از اهل سنّت، با اجتهاد مخالفت کردند.
پرچمدار این حرکت محمّدامین استرآبادی (م1033) بود که افکارش را در کتاب الفوائد المدنیّه ـ که به هنگام اقامتش در مدینه آن را تدوین کرد ـ گردآوری نمود. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 246؛ روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 120-139؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 137.</ref> نوشته‌اند که در عصر استرآبادیاشاعره و اهل حدیث بر حوزه‌های علمیّه حرمین شریفین سیطره داشتند و عقاید ظاهریون در حجاز رایج بود. آنان ظاهر روایات و احادیث را حجّت می‌دانستند و با اجتهاد و رأی و قیاس مخالف بودند. میرزا محمّد استرآبادی و شاگردش محمّد امین استرآبادی تحت تأثیر چنین جوّی قرار گرفتند و حرکت اخباری‌گری را در فرهنگ شیعه بنیان نهادند. <ref>(ر.ک: دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، حسن الامین، ج 2، ص 226).</ref> در حالی که اجتهاد در نظر اهل‌سنّت و شیعه تفاوت بسیار دارد و اخباریّون همانند مخالفت اهل حدیث از اهل سنّت، با اجتهاد مخالفت کردند.
خلاصه افکار او چنین است:
خلاصه افکار او چنین است:


خط ۲۹۳: خط ۲۹۳:
5. اگر در مورد موضوعی، مانند دخانیات حکمی از کتاب و سنّت وارد نشده باشد، در ارتباط با آن موضوع توقّف کرده و درباره آن حکمی صادر نمی‌کنیم؛ البتّه در مقام عمل به احتیاط روی می‌آوریم. <ref>موسوعة طبقات الفقهاء، همان، مقدّمه، ج 2، ص 385.</ref>
5. اگر در مورد موضوعی، مانند دخانیات حکمی از کتاب و سنّت وارد نشده باشد، در ارتباط با آن موضوع توقّف کرده و درباره آن حکمی صادر نمی‌کنیم؛ البتّه در مقام عمل به احتیاط روی می‌آوریم. <ref>موسوعة طبقات الفقهاء، همان، مقدّمه، ج 2، ص 385.</ref>
هر چند بنیانگذار مکتب اخباری را محمّدامین استرآبادی دانسته‌اند، ولی برخی معتقدند از سخنان وی برمی‌آید که او تحت تأثیر استادش میرزا محمّد استرآبادی (م1028) بود. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 281.</ref>
هر چند بنیانگذار مکتب اخباری را محمّدامین استرآبادی دانسته‌اند، ولی برخی معتقدند از سخنان وی برمی‌آید که او تحت تأثیر استادش میرزا محمّد استرآبادی (م1028) بود. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 281.</ref>
محمّدامین استرآبادی که داماد استادش نیز بود، در کتاب دانش نامه شاهی نسخه‌ای از این کتاب در کتابخانه آیة الله مرعشی در شهر قم موجود است. وی این کتاب را به زبان فارسی در مکّه مکرّمه نوشته است. می‌نویسد: «وقتی که من علم حدیث را نزد میرزا محمّد استرآبادی آموختم، به من گفت: طریقه اخباریون را اِحیا کن و شبهاتی را که در این روش وجود دارد، مرتفع ساز!»
محمّدامین استرآبادی که داماد استادش نیز بود، در کتاب دانش نامه شاهی نسخه‌ای از این کتاب در کتابخانه آیة‌الله مرعشی در شهر قم موجود است. وی این کتاب را به زبان فارسی در مکّه مکرّمه نوشته است. می‌نویسد: «وقتی که من علم حدیث را نزد میرزا محمّد استرآبادی آموختم، به من گفت: طریقه اخباریون را اِحیا کن و شبهاتی را که در این روش وجود دارد، مرتفع ساز!»
علّت پیدایش تفکّر اخباری‌گری:
علّت پیدایش تفکّر اخباری‌گری:
به نظر می‌رسد مهم ترین علّت پیدایش تفکّر اخباری گری، سخت گیری جمعی از فقها در امر حدیث و توجّه بیشتر به عقل و استدلالات عقلی بود. به واقع گرایش شدید به اخبار را می‌توان عکس العمل شدید در برابر عقل گرایی مرحوم محقّق اردبیلی و شاگردان و پیروانش دانست.
به نظر می‌رسد مهم‌ترین علّت پیدایش تفکّر اخباری‌گری، سخت‌گیری جمعی از فقها در امر حدیث و توجّه بیشتر به عقل و استدلالات عقلی بود. به واقع گرایش شدید به اخبار را می‌توان عکس العمل شدید در برابر عقل‌گرایی مرحوم محقّق اردبیلی و شاگردان و پیروانش دانست.
در گذشته جمعی از فقها در استنباطات خویش فقط به کتاب و سنّت توجّه داشتند و از ورود عقل به مباحث فقهی ـ برای دوری جستن از عمل به قیاس و رأی ـ اجتناب می‌کردند، ولی برخی دیگر از فقها، مانند عمّانی و اسکافی، از استنباط عقلی در مسائل شرعی و فقهی بهره‌ها می‌گرفتند، تا اینکه شیخ مفید و شیخ طوسی با بهره گیری از هر دو مکتب، تعادلی میان آن دو روش برقرار ساختند و این خط و مسیر، سال‌ها ادامه داشت، ولی در قرن دهم رویکرد تازه‌ای به عقل و سخت گیری در تمسّک به احادیث به وجود آمد که پرچمدار این نهضت محقّق اردبیلی بود.
در گذشته جمعی از فقها در استنباطات خویش فقط به کتاب و سنّت توجّه داشتند و از ورود عقل به مباحث فقهی ـ برای دوری جستن از عمل به قیاس و رأی ـ اجتناب می‌کردند، ولی برخی دیگر از فقها، مانند عمّانی و اسکافی، از استنباط عقلی در مسائل شرعی و فقهی بهره‌ها می‌گرفتند، تا اینکه شیخ مفید و شیخ طوسی با بهره‌گیری از هر دو مکتب، تعادلی میان آن دو روش برقرار ساختند و این خط و مسیر، سال‌ها ادامه داشت، ولی در قرن دهم رویکرد تازه‌ای به عقل و سخت‌گیری در تمسّک به احادیث به وجود آمد که پرچمدار این نهضت محقّق اردبیلی بود.
پس از وی، صاحب مدارک، صاحب معالم و محقّق سبزواری نیز، همین تفکّر را تقویت کردند. در چنین فضایی استرآبادی که در حجاز و در محیط حدیثی اقامت گزیده بود، تفکّر حدیثی و اخباری بر وی سلطه افکند و با تصلّب در اخبار، به نفی عقل گرایی پرداخت؛ که نتیجه آن مخالفت با شیوه اصولیین و عقل گرایان و ایجاد شیوه‌ای علمی در اخبارگری شد. <ref>ر.ک: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، هاشمی شاهرودی، محمود، ج 1، ص 39و40</ref> (برای آگاهی از دیگر عللی که برای پیدایش حرکت اخباری گری گفته شد، <ref>ر.ک: موسوعة طبقات الفقهاء، همان، مقدّمه، جزء2، ص 386-391).</ref>
پس از وی، صاحب مدارک، صاحب معالم و محقّق سبزواری نیز، همین تفکّر را تقویت کردند. در چنین فضایی استرآبادی که در حجاز و در محیط حدیثی اقامت گزیده بود، تفکّر حدیثی و اخباری بر وی سلطه افکند و با تصلّب در اخبار، به نفی عقل گرایی پرداخت؛ که نتیجه آن مخالفت با شیوه اصولیین و عقل گرایان و ایجاد شیوه‌ای علمی در اخبارگری شد. <ref>ر.ک: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، هاشمی شاهرودی، محمود، ج 1، ص 39و40</ref> (برای آگاهی از دیگر عللی که برای پیدایش حرکت اخباری‌گری گفته شد، <ref>ر.ک: موسوعة طبقات الفقهاء، همان، مقدّمه، جزء2، ص 386-391).</ref>
==== برخی از فقهای اخباری: ====
==== برخی از فقهای اخباری: ====
فقها و دانشمندان اخباری که پس از محمّدامین استرآبادی آمده‌اند، در شدت و تعصّب متفاوت بوده‌اند. افکار و عقاید بسیاری از فقها و دانشمندان اخباری با مرحوم استرآبادی تفاوت داشت، در نهایت صاحب حدائق فقیهی اخباری ولی در حد اعتدال و انصاف و محقّقی متتبّع بود و با همین اعتدال و انصافش، در واقع سبب به پایان رسیدن عصر اخباری گری شد.
فقها و دانشمندان اخباری که پس از محمّدامین استرآبادی آمده‌اند، در شدت و تعصّب متفاوت بوده‌اند. افکار و عقاید بسیاری از فقها و دانشمندان اخباری با مرحوم استرآبادی تفاوت داشت، در نهایت صاحب حدائق فقیهی اخباری ولی در حد اعتدال و انصاف و محقّقی متتبّع بود و با همین اعتدال و انصافش، در واقع سبب به پایان رسیدن عصر اخباری‌گری شد.
به هر حال، مهمترین فقهای اخباری عبارتند از:
به هر حال، مهمترین فقهای اخباری عبارتند از:
# ملا محمّدتقی مجلسی (م 1070)،ملا محمّدتقی مجلسی (مجلسی اوّل) مردی محقّق، عالم، زاهد، عابد و فقیهی متکلّم بود. از کتاب‌های معروف او روضة المتقین، از بهترین شرح‌ها بر کتاب من لایحضره الفقیه است که نشانگر مهارت و تخصّص او در ادبیات، رجال، فقه و حدیث است. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 252؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 192و193.</ref>
# ملا محمّدتقی مجلسی (م 1070)،ملا محمّدتقی مجلسی (مجلسی اوّل) مردی محقّق، عالم، زاهد، عابد و فقیهی متکلّم بود. از کتاب‌های معروف او روضة المتقین، از بهترین شرح‌ها بر کتاب من لایحضره الفقیه است که نشانگر مهارت و تخصّص او در ادبیات، رجال، فقه و حدیث است. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 252؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 192و193.</ref>
# ملامحسن فیض کاشانی (م 1091)،وی عارفی حکیم و محدّثی فقیه بود، احادیث کتب اربعه را در کتاب ارزشمند «الوافی» جمع آوری کرد و در فقه نیز کتابی به نام مفاتیح الشرایع ترتیب داد. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 6، ص 79-103؛ اعیان الشیعه، همان، ج10،ص 46.</ref>
# ملامحسن فیض کاشانی (م 1091)،وی عارفی حکیم و محدّثی فقیه بود، احادیث کتب اربعه را در کتاب ارزشمند «الوافی» جمع آوری کرد و در فقه نیز کتابی به نام مفاتیح الشرایع ترتیب داد. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 6، ص 79-103؛ اعیان الشیعه، همان، ج10،ص 46.</ref>
# محمّد بن حسن حرّ عاملی (م 1104)،عالم متبحّر و محدّث جلیل القدر، مرحوم حرّ عاملی، صاحب کتاب نفیس وسائل الشیعه است که احادیث کتب اربعه و دیگر کتب مهم شیعه را به شیوه‌ای نو، جمع آوری کرده است. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 141-145؛ روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 96-105؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 167-171.</ref>
# محمّد بن حسن حرّ عاملی (م 1104)،عالم متبحّر و محدّث جلیل القدر، مرحوم حرّ عاملی، صاحب کتاب نفیس وسائل الشیعه است که احادیث کتب اربعه و دیگر کتب مهم شیعه را به شیوه‌ای نو، جمع آوری کرده است. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 141-145؛ روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 96-105؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 167-171.</ref>
# علاّمه محمّدباقر مجلسی (م 1110)،علاّمه مجلسی در علم و دانش و زهد و تقوا و جامعیّت، برتر از آن است که نیاز به معرفی داشته باشد. از افتخارات او همین بس که دائرة المعارف وسیعی را به نام بحار الانوار برای امامیّه تألیف کرد که پیش از آن چنین کاری انجام نشده بود. کتاب مرآة العقول که شرح کتاب کافی است، از دیگر تألیفات ارزشمند اوست. وی کتب فراوانی نوشت و نخستین کسی است که به طور گسترده کتاب‌هایی را به زبان فارسی و در معارف دینی مطابق مذهب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) تدوین کرد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 248؛ روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 78-93؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 182-184؛ بحارالانوار، همان،ج 102، ص 105-165.</ref>
# علاّمه محمّدباقر مجلسی (م 1110)،علاّمه مجلسی در علم و دانش و زهد و تقوا و جامعیّت، برتر از آن است که نیاز به معرفی داشته باشد. از افتخارات او همین بس که دائرة المعارف وسیعی را به نام بحار الانوار برای امامیّه تألیف کرد که پیش از آن چنین کاری انجام نشده بود. کتاب مرآة العقول که شرح کتاب کافی است، از دیگر تألیفات ارزشمند اوست. وی کتب فراوانی نوشت و نخستین کسی است که به طور گسترده کتاب‌هایی را به زبان فارسی و در معارف دینی مطابق مذهب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تدوین کرد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 248؛ روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 78-93؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 182-184؛ بحارالانوار، همان،ج 102، ص 105-165.</ref>
# شیخ یوسف بحرانی (م 1186)، محدّث کبیر و فقیه ماهر، شیخ یوسف بحرانی از کسانی است که هم به فقه و هم به حدیث احاطه کامل داشت. وی کتاب‌های فراوانی را تألیف کرد، که مشهورترین آنها «الحدائق الناضرة» است و در 25 جلد انتشار یافته است. این کتاب، یک دوره فقه استدلالی، همراه با نقل اقوال و نصوص در هر مسأله است. <ref>ر.ک: روضات الجنات، همان، ج 8، ص 203-208؛ اعیان الشیعه، همان، ج10، ص 317؛ الحدائق الناضرة، بحرانى، شیخ یوسف، ج 1، (مقدّمه تحقیق جامعه مدرّسین).</ref>
# شیخ یوسف بحرانی (م 1186)، محدّث کبیر و فقیه ماهر، شیخ یوسف بحرانی از کسانی است که هم به فقه و هم به حدیث احاطه کامل داشت. وی کتاب‌های فراوانی را تألیف کرد، که مشهورترین آنها «الحدائق الناضرة» است و در 25 جلد انتشار یافته است. این کتاب، یک دوره فقه استدلالی، همراه با نقل اقوال و نصوص در هر مسأله است. <ref>ر.ک: روضات الجنات، همان، ج 8، ص 203-208؛ اعیان الشیعه، همان، ج10، ص 317؛ الحدائق الناضرة، بحرانى، شیخ یوسف، ج 1، (مقدّمه تحقیق جامعه مدرّسین).</ref>
هر چند شیخ یوسف بحرانی را اخباری می‌دانند، ولی او با میانه روی و دست کشیدن از بسیاری از مبانی اخباریها،حرکت آنها را متوقّف کرد. برای آگاهی از اعتدال و میانه روی، بلکه عدول شیخ یوسف بحرانی از بسیاری از مبانی اخباریون، به مقدّمه کتابش الحدائق الناضرة مخصوصاً مقدّمه دوازدهم مراجعه شود.
هر چند شیخ یوسف بحرانی را اخباری می‌دانند، ولی او با میانه‌روی و دست کشیدن از بسیاری از مبانی اخباری‌ها، حرکت آنها را متوقّف کرد. برای آگاهی از اعتدال و میانه روی، بلکه عدول شیخ یوسف بحرانی از بسیاری از مبانی اخباریون، به مقدّمه کتابش الحدائق الناضرة مخصوصاً مقدّمه دوازدهم مراجعه شود.
==== مجتهدان عصر اخباری گری ====
==== مجتهدان عصر اخباری‌گری ====
در عصر اخباری گری نیز که پرچمش را امین استرآبادی برافراشت و تا حدود یک و نیم قرن در اهتزاز بود و با ظهور علاّمه وحید بهبهانی ارکان آن در هم ریخت، دانشمندان و مجتهدانی بودند که در برابر موج اخباری گری سر خم نکردند و راه و رسم اجتهاد را ادامه دادند، هر چند تعدادشان اندک بود.
در عصر اخباری‌گری نیز که پرچمش را امین استرآبادی برافراشت و تا حدود یک و نیم قرن در اهتزاز بود و با ظهور علاّمه وحید بهبهانی ارکان آن در هم ریخت، دانشمندان و مجتهدانی بودند که در برابر موج اخباری‌گری سر خم نکردند و راه و رسم اجتهاد را ادامه دادند، هر چند تعدادشان اندک بود.
برخی از بزرگان این دوره، عبارتند از:
برخی از بزرگان این دوره، عبارتند از:


خط ۳۲۱: خط ۳۲۱:


==== ویژگی‌های دوره ششم: ====
==== ویژگی‌های دوره ششم: ====
حرکت اخباری گری که سبب فرو خفتن نشاط اجتهاد و گرایش به اخبار و احادیث گردید، برای خود آثار متفاوت منفی و مثبتی به جای گذاشت.
حرکت اخباری‌گری که سبب فرو خفتن نشاط اجتهاد و گرایش به اخبار و احادیث گردید، برای خود آثار متفاوت منفی و مثبتی به جای گذاشت.


الف) آثار منفی حرکت اخبارگری
الف) آثار منفی حرکت اخبارگری


1. تفرقه و تشتت فقها. جنبش اخباریون و پدید آمدن جوّ اخباری گری در فقه امامیّه، سبب انتقاد شدید علمای اخباری به مجتهدان اصولی شد. عالمان اخباری معتقد بودند که علمای اصولی از خود چیزی ندارند و سر سفره دیگران نشسته‌اند و از آن سو نیز اصولیین، اخباریون را متهم به جمود و رکود می‌کردند و همین موجب تفرقه و تشتّت میان فقهای امامیّه گردید.
1. تفرقه و تشتت فقها. جنبش اخباریون و پدید آمدن جوّ اخباری‌گری در فقه امامیّه، سبب انتقاد شدید علمای اخباری به مجتهدان اصولی شد. عالمان اخباری معتقد بودند که علمای اصولی از خود چیزی ندارند و سر سفره دیگران نشسته‌اند و از آن سو نیز اصولیین، اخباریون را متهم به جمود و رکود می‌کردند و همین موجب تفرقه و تشتّت میان فقهای امامیّه گردید.


2. کثرت مجادلات فقهی. حرکت اخباریون، با ظهور برخی از مسائل، زمینه مناظره و درگیری را ایجاد کرد. مثلا استفاده از دخانیات که پیش از آن سابقه نداشت، موضوع جدال و درگیری میان اخباری‌ها و اصولیین گردید. تا آنجا که مسأله تحریم «شرب تتن» (استعمال دخانیات) شعاری برای اخباریون گردید، همان گونه که جوازش، شعار اصولیین شد.
2. کثرت مجادلات فقهی. حرکت اخباریون، با ظهور برخی از مسائل، زمینه مناظره و درگیری را ایجاد کرد. مثلا استفاده از دخانیات که پیش از آن سابقه نداشت، موضوع جدال و درگیری میان اخباری‌ها و اصولیین گردید. تا آنجا که مسأله تحریم «شرب تتن» (استعمال دخانیات) شعاری برای اخباریون گردید، همان گونه که جوازش، شعار اصولیین شد.
خط ۳۳۴: خط ۳۳۴:
با توجّه به اینکه تنها مرجع استنباط نزد اخباریون کتاب و سنّت بود و عقل و اصول عقلی نزد آنان هیچ اعتباری نداشت، لذا اصول فقه مورد بی اعتنایی آنها قرار گرفت و در این دوران کتاب مستقلی ـ جز کتاب وافیه فاضل تونی ـ در علم اصول نوشته نشد و بیشتر تألیفات بر محور [[زبدة الاصول (کتاب)|زبدة‌الاصول]] [[شیخ بهایی]] دور می‌زد، که بر آن شرح و تعلیقه‌ها نوشته شد<ref>ر.ک: اعیان الشیعه، همان، ج 3، ص 222-224.</ref>
با توجّه به اینکه تنها مرجع استنباط نزد اخباریون کتاب و سنّت بود و عقل و اصول عقلی نزد آنان هیچ اعتباری نداشت، لذا اصول فقه مورد بی اعتنایی آنها قرار گرفت و در این دوران کتاب مستقلی ـ جز کتاب وافیه فاضل تونی ـ در علم اصول نوشته نشد و بیشتر تألیفات بر محور [[زبدة الاصول (کتاب)|زبدة‌الاصول]] [[شیخ بهایی]] دور می‌زد، که بر آن شرح و تعلیقه‌ها نوشته شد<ref>ر.ک: اعیان الشیعه، همان، ج 3، ص 222-224.</ref>


ب) آثار مثبت حرکت اخباری گری
ب) آثار مثبت حرکت اخباری‌گری


1. تألیف جوامع روایی
1. تألیف جوامع روایی
خط ۳۴۷: خط ۳۴۷:
در اواخر سلطه اخباریون، که دانشمندان آنان راه اعتدال را در پیش گرفته بودند، عالم محقّق و دانشمند ژرف‌اندیش، علاّمه وحید بهبهانی (م1206) در برابر تفکّر اخباری‌گری برخاست. وی از نجف اشرف به کربلا آمد که مرکز اخباریون بود و زعامت آنان را مرحوم شیخ یوسف بحرانی نویسنده کتاب الحدائق الناضرة برعهده داشت.
در اواخر سلطه اخباریون، که دانشمندان آنان راه اعتدال را در پیش گرفته بودند، عالم محقّق و دانشمند ژرف‌اندیش، علاّمه وحید بهبهانی (م1206) در برابر تفکّر اخباری‌گری برخاست. وی از نجف اشرف به کربلا آمد که مرکز اخباریون بود و زعامت آنان را مرحوم شیخ یوسف بحرانی نویسنده کتاب الحدائق الناضرة برعهده داشت.
محقّق بهبهانی، مبانی اخباریون را نقد کرد و به تقویت مبانی مجتهدان اصولی پرداخت. سرزمین عراق ـ مخصوصاً کربلا و نجف ـ که مرکز اخباریون بود، با نهضت فکری و علمی‌ محقّق بهبهانی از وجود چنین افرادی خالی شد.
محقّق بهبهانی، مبانی اخباریون را نقد کرد و به تقویت مبانی مجتهدان اصولی پرداخت. سرزمین عراق ـ مخصوصاً کربلا و نجف ـ که مرکز اخباریون بود، با نهضت فکری و علمی‌ محقّق بهبهانی از وجود چنین افرادی خالی شد.
اجمالی از مهم ترین پاسخ‌های دقیق و علمی علاّمه بهبهانی به مبانی اخباریون چنین بود:
اجمالی از مهم‌ترین پاسخ‌های دقیق و علمی علاّمه بهبهانی به مبانی اخباریون چنین بود:


1. اخباریان معتقد بودند که عمل به ظواهر قرآن تفسیر به رأی است (مگر آیاتی که توسط معصومین تفسیر شده باشد) و از این رو، مشمول روایات ناهیه از تفسیر به رأی می‌شود.
1. اخباریان معتقد بودند که عمل به ظواهر قرآن تفسیر به رأی است (مگر آیاتی که توسط معصومین تفسیر شده باشد) و از این رو، مشمول روایات ناهیه از تفسیر به رأی می‌شود.
خط ۳۶۲: خط ۳۶۲:
شاگردان محقّق بهبهانی:
شاگردان محقّق بهبهانی:


علاّمه وحید بهبهانی افزون بر پاسخ‌گویی و نقد مبانی اخباریون، شاگردان ارزشمند و بزرگی را تحویل جامعه اسلامی داد که پس از رحلت ایشان در سال 1206، خطّ فکری استاد را با مهارت تمام ادامه دادند که مهم ترین آنان عبارتند از:
علاّمه وحید بهبهانی افزون بر پاسخ‌گویی و نقد مبانی اخباریون، شاگردان ارزشمند و بزرگی را تحویل جامعه اسلامی داد که پس از رحلت ایشان در سال 1206، خطّ فکری استاد را با مهارت تمام ادامه دادند که مهم‌ترین آنان عبارتند از:


1. [[مهدی نراقی|ملاّ مهدی نراقی]] (م 1209) نویسنده کتاب معتمد الشیعة فی احکام الشریعة.  <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 7، ص200-203؛ اعیان الشیعه،همان، ج10،ص143.</ref>
1. [[مهدی نراقی|ملاّ مهدی نراقی]] (م 1209) نویسنده کتاب معتمد الشیعة فی احکام الشریعة.  <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 7، ص200-203؛ اعیان الشیعه،همان، ج10،ص143.</ref>
خط ۳۸۸: خط ۳۸۸:
2. شیخ محمّدحسن نجفی (معروف به صاحب جواهر) (م 1266) نویسنده موسوعه عظیم و بی نظیر فقهی جواهر الکلام که در 43 جلد منتشر شده است. <ref>ر.ک: طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 310-314؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 149و150؛ جواهرالکلام، نجفی محمد بن حسن، تحقیق: مظفر، شیخ محمّدرضا) ج1، (مقدّمه تحقیق).</ref>
2. شیخ محمّدحسن نجفی (معروف به صاحب جواهر) (م 1266) نویسنده موسوعه عظیم و بی نظیر فقهی جواهر الکلام که در 43 جلد منتشر شده است. <ref>ر.ک: طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 310-314؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 149و150؛ جواهرالکلام، نجفی محمد بن حسن، تحقیق: مظفر، شیخ محمّدرضا) ج1، (مقدّمه تحقیق).</ref>
==== ویژگی‌های دوره هفتم: ====
==== ویژگی‌های دوره هفتم: ====
مهم ترین آثار و ویژگی‌های این دوره از این قرار است:
مهم‌ترین آثار و ویژگی‌های این دوره از این قرار است:
1. ایجاد شور و شوق مجدد فقهی و شکست جمود و تحجّر و بازگشت عقل به میدان استدلال و استنباط فقهی.
1. ایجاد شور و شوق مجدد فقهی و شکست جمود و تحجّر و بازگشت عقل به میدان استدلال و استنباط فقهی.
2. پایان سلطه افکار اخباری‌گری به گونه‌ای که جز عده‌ای اندک از آنان در حوزه‌های علمی شیعه باقی نماندند و زعیم آنان در آن عصر، جناب شیخ یوسف بحرانی نیز اندک اندک به اصولیین نزدیک شد، و از دفاعیّاتش نسبت به مذهب اخباری‌ها دست برداشت و در مقدّمه دوازدهم کتاب الحدائق الناضرة بدان اعتراف نمود.
2. پایان سلطه افکار اخباری‌گری به گونه‌ای که جز عده‌ای اندک از آنان در حوزه‌های علمی شیعه باقی نماندند و زعیم آنان در آن عصر، جناب شیخ یوسف بحرانی نیز اندک اندک به اصولیین نزدیک شد، و از دفاعیّاتش نسبت به مذهب اخباری‌ها دست برداشت و در مقدّمه دوازدهم کتاب الحدائق الناضرة بدان اعتراف نمود.
خط ۴۰۲: خط ۴۰۲:
این کتاب از احکام کسب‌های حرام، احکام مختلف خرید و فروش، احکام خیارات، شرط شرعی و غیر شرعی و احکام قبض و نقد و نسیه بحث می‌کند. و در آن شیوه‌های تازه و بدیعی را در استنباط احکام فقهی به کار گرفت.
این کتاب از احکام کسب‌های حرام، احکام مختلف خرید و فروش، احکام خیارات، شرط شرعی و غیر شرعی و احکام قبض و نقد و نسیه بحث می‌کند. و در آن شیوه‌های تازه و بدیعی را در استنباط احکام فقهی به کار گرفت.
شاگردان شیخ انصاری:
شاگردان شیخ انصاری:
از مکتب شیخ انصاری نیز شاگردان توانمندی به جهان اسلام عرضه شد که مهم ترین آنها عبارتند از:
از مکتب شیخ انصاری نیز شاگردان توانمندی به جهان اسلام عرضه شد که مهم‌ترین آنها عبارتند از:


1. سیّد حسین کوه کمری (م 1299). <ref>همان، ج 6، ص 146- 148.</ref>
1. سیّد حسین کوه کمری (م 1299). <ref>همان، ج 6، ص 146- 148.</ref>
خط ۴۲۶: خط ۴۲۶:
1. سیّد محمّدکاظم یزدی (م1337) صاحب کتاب معروف [[العروة الوثقى (کتاب)|العروة الوثقی]] که از مراجع بزرگ زمان خود بود.
1. سیّد محمّدکاظم یزدی (م1337) صاحب کتاب معروف [[العروة الوثقى (کتاب)|العروة الوثقی]] که از مراجع بزرگ زمان خود بود.


2. شیخ عبدالکریم حائری (م1355) مؤسّس حوزه جدید علمیّه قم که شاگردان بزرگی پرورش داد مانند: [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]؛ آیة الله گلپایگانی و آیة الله اراکی(قدس سرهم).
2. شیخ عبدالکریم حائری (م1355) مؤسّس حوزه جدید علمیّه قم که شاگردان بزرگی پرورش داد مانند: [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]؛ آیة‌الله گلپایگانی و آیة‌الله اراکی(قدس سرهم).


3. [[محمد حسین نائینی|میرزا محمّدحسین نائینی]] (م 1355) که آثار فراوانی را به جامعه اسلامی اهل‌بیت(علیهم‌السلام)عرضه کرد. بسیاری از آثار وی به قلم شاگردانش نوشته شده، از جمله:
3. [[محمد حسین نائینی|میرزا محمّدحسین نائینی]] (م 1355) که آثار فراوانی را به جامعه اسلامی اهل‌بیت (علیهم‌السلام)عرضه کرد. بسیاری از آثار وی به قلم شاگردانش نوشته شده، از جمله:
- فوائد الاصول به قلم شیخ محمّدعلی کاظمی(م1365).
- فوائد الاصول به قلم شیخ محمّدعلی کاظمی(م1365).
- منیة الطالب فی احکام المکاسب، به قلم شیخ موسی خوانساری (م 1365).
- منیة الطالب فی احکام المکاسب، به قلم شیخ موسی خوانساری (م 1365).
- اجود التقریرات، به قلم فقیه توانا حضرت آیة الله خویی (م 1413).<ref>اعیان الشیعه، همان، ج 6، ص 54-56؛ نقباء البشر، همان، قسم دوم از جزء اوّل، ص 593-595.</ref>
- اجود التقریرات، به قلم فقیه توانا حضرت آیة‌الله خویی (م 1413).<ref>اعیان الشیعه، همان، ج 6، ص 54-56؛ نقباء البشر، همان، قسم دوم از جزء اوّل، ص 593-595.</ref>


4. شیخ ضیاء‌الدین عراقی (م 1361) که دارای شاگردان برجسته‌ای مانند آیة الله سیّد محسن حکیم (م 1390) است.
4. شیخ ضیاء‌الدین عراقی (م 1361) که دارای شاگردان برجسته‌ای مانند آیة‌الله سیّد محسن حکیم (م 1390) است.
5. شیخ محمّدحسین اصفهانی (م 1361).
5. شیخ محمّدحسین اصفهانی (م 1361).
وی نیز از شاگردان مرحوم [[آخوند خراسانی]] بود و شاگردان برجسته‌ای پرورش داد از جمله:
وی نیز از شاگردان مرحوم [[آخوند خراسانی]] بود و شاگردان برجسته‌ای پرورش داد از جمله:
خط ۴۳۹: خط ۴۳۹:
الف) شیخ محمّدرضا مظفر (م 1384) مؤلّف کتاب اصول فقه (معروف به اصول مظفر) که از کتاب‌های درسی حوزه‌های علمی شیعی است.
الف) شیخ محمّدرضا مظفر (م 1384) مؤلّف کتاب اصول فقه (معروف به اصول مظفر) که از کتاب‌های درسی حوزه‌های علمی شیعی است.


ب) آیة الله [[سید محمد هادی میلانی|سیّد محمّدهادی میلانی]] (م 1394) که مرجع و زعیم مسلمانان در منطقه خراسان بود.
ب) آیة‌الله [[سید محمد هادی میلانی|سیّد محمّدهادی میلانی]] (م 1394) که مرجع و زعیم مسلمانان در منطقه خراسان بود.


ج) علاّمه [[سید محمدحسین طباطبایی|سیّد محمّدحسین طباطبایی]](م 1401) صاحب تفسیر معروف و مشهور [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان فی تفسیر القرآن]] که در بیست جلد منتشر شده است.
ج) علاّمه [[سید محمدحسین طباطبایی|سیّد محمّدحسین طباطبایی]](م 1401) صاحب تفسیر معروف و مشهور [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان فی تفسیر القرآن]] که در بیست جلد منتشر شده است.


6. آیة الله سیّد ابوالحسن اصفهانی (م 1365).کتاب وسیلة النجاة وی یک دوره فقه است که همه کتب فقهی ـ جز قضا وشهادات وحدود ودیات ـ را در برمی گیرد. <ref>ر.ک: اعیان الشیعه، همان، ج 2، ص 331-335؛ نقباء البشر، همان، ج 1، ص 41.
6. آیة‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی (م 1365).کتاب وسیلة النجاة وی یک دوره فقه است که همه کتب فقهی ـ جز قضا وشهادات وحدود ودیات ـ را در برمی‌گیرد. <ref>ر.ک: اعیان الشیعه، همان، ج 2، ص 331-335؛ نقباء البشر، همان، ج 1، ص 41.
7. آیة الله سیّدحسین بروجردى (م 1380).</ref>
7. آیة الله سیّدحسین بروجردى (م 1380).</ref>
وی در سال 1364 قمری به قم آمد و زعامت حوزه‌های علمیّه و مرجعیت شیعیان را عهده دار گردید و سالها زعامت مطلق شیعیان را بر عهده داشت.  
وی در سال 1364 قمری به قم آمد و زعامت حوزه‌های علمیّه و مرجعیت شیعیان را عهده دار گردید و سالها زعامت مطلق شیعیان را بر عهده داشت.  


8. آیة الله سیّد احمد خوانساری (م 1405).
8. آیة‌الله سیّد احمد خوانساری (م 1405).
مهمترین اثر علمی او در فقه ـ که مورد توجّه محقّقان است ـ جامع المدارک فی شرح المختصر النافع نام دارد که در هفت جلد منتشر شده است. ر.ک: مجلّه نور علم، شماره هشتم، بهمن 1363، ص 12 به بعد.
مهمترین اثر علمی او در فقه ـ که مورد توجّه محقّقان است ـ جامع المدارک فی شرح المختصر النافع نام دارد که در هفت جلد منتشر شده است. ر.ک: مجلّه نور علم، شماره هشتم، بهمن 1363، ص 12 به بعد.


9. امام خمینی (م 1409).
9. امام خمینی (م 1409).
آیة الله سیّد روح الله فرزند سیّد مصطفی، معروف به «امام خمینی» پیشوای بزرگ و رهبر عالیقدر جهان اسلام که در تاریخ فقهای شیعه شخصیتی است کم نظیر.
آیة‌الله سیّد روح الله فرزند سیّد مصطفی، معروف به «امام خمینی» پیشوای بزرگ و رهبر عالیقدر جهان اسلام که در تاریخ فقهای شیعه شخصیتی است کم نظیر.


از امام خمینی آثار فقهی و اصولی ارزشمندی به یادگار مانده است که از جمله آنان است:
از امام خمینی آثار فقهی و اصولی ارزشمندی به یادگار مانده است که از جمله آنان است:
خط ۴۵۹: خط ۴۵۹:
ب) تحریر الوسیلة؛ که اصل آن از مرحوم سیّد ابوالحسن اصفهانی است و امام خمینی آن را به شیوه تازه‌ای تدوین و تکمیل و تحریر کرد.
ب) تحریر الوسیلة؛ که اصل آن از مرحوم سیّد ابوالحسن اصفهانی است و امام خمینی آن را به شیوه تازه‌ای تدوین و تکمیل و تحریر کرد.


ج) چند دوره اصول که به قلم خود ایشان و شاگردانش تدوین شده است و یکی از آنها تهذیب الاصول نام دارد که توسط آیة الله جعفر سبحانی تدوین گردیده است. <ref>ر.ک: سیماى فرزانگان، همان، ج 1، ص 607-629.
ج) چند دوره اصول که به قلم خود ایشان و شاگردانش تدوین شده است و یکی از آنها تهذیب الاصول نام دارد که توسط آیة‌الله جعفر سبحانی تدوین گردیده است. <ref>ر.ک: سیماى فرزانگان، همان، ج 1، ص 607-629.
10. آیة الله سیّد ابوالقاسم خویى (م 1413).</ref>
10. آیة الله سیّد ابوالقاسم خویى (م 1413).</ref>
آثار علمی فراوانی از او به یادگار مانده که برخی به قلم خود او و برخی دیگر به قلم شاگردانش فراهم آمده است. از جمله این آثار عبارتند از:
آثار علمی فراوانی از او به یادگار مانده که برخی به قلم خود او و برخی دیگر به قلم شاگردانش فراهم آمده است. از جمله این آثار عبارتند از:
خط ۴۶۵: خط ۴۶۵:
هم اکنون آثار فقهی و اصولی و تفسیری او تحت عنوان موسوعة الامام الخویی در 50 جلد و موسوعه گسترده رجالی او با نام معجم الرجال الحدیث در 23 جلد منتشر شده است. <ref>همان، ص 645-679 ؛ موسوعة الامام الخویى، خویی، سید ابو القاسم، ج 1، مقدّمه، ص 5-35.</ref>
هم اکنون آثار فقهی و اصولی و تفسیری او تحت عنوان موسوعة الامام الخویی در 50 جلد و موسوعه گسترده رجالی او با نام معجم الرجال الحدیث در 23 جلد منتشر شده است. <ref>همان، ص 645-679 ؛ موسوعة الامام الخویى، خویی، سید ابو القاسم، ج 1، مقدّمه، ص 5-35.</ref>


11. آیة الله سیّد محمّدرضا گلپایگانی (م1414).
11. آیة‌الله سیّد محمّدرضا گلپایگانی (م1414).
آیة الله گلپایگانی از شاگردان بزرگ آیة الله شیخ عبدالکریم حائری بود. از ایشان آثاری در فقه به جای مانده است از جمله: کتاب الحج، ولایة الفقیه، الدّر المنضود فی احکام الحدود، کتاب الطهارة. <ref>ر.ک: خورشید فقاهت (زندگى نامه آیة الله گلپایگانى)، کریمى جهرمى، على؛ سیماى فرزانگان، همان، ج 1، ص 691-712.</ref>
آیة‌الله گلپایگانی از شاگردان بزرگ آیة‌الله شیخ عبدالکریم حائری بود. از ایشان آثاری در فقه به جای مانده است از جمله: کتاب الحج، ولایة الفقیه، الدّر المنضود فی احکام الحدود، کتاب الطهارة. <ref>ر.ک: خورشید فقاهت (زندگى نامه آیة الله گلپایگانى)، کریمى جهرمى، على؛ سیماى فرزانگان، همان، ج 1، ص 691-712.</ref>
==== ویژگی‌های دوره هشتم ====
==== ویژگی‌های دوره هشتم ====
1. تنظیم ویژه مباحث اصولی
1. تنظیم ویژه مباحث اصولی
خط ۴۷۶: خط ۴۷۶:


3. اهتمام گسترده به عبادات و عقود
3. اهتمام گسترده به عبادات و عقود
هر چند فقه، ابواب متعددی مانند عبادات و عقود و ایقاعات و سیاسات دارد؛ ولی فقهای این دوره، بیشترین همّت خویش را صرف عبادات و عقود کرده‌اند. و این رویکرد در کتاب مکاسب شیخ انصاری (در بخش معاملات) و مصباح الفقیه محقّق همدانی و عروة الوثقی آیة الله سیّد محمّد کاظم یزدی(عمدتاً در بخش عبادات) و دیگر آثار این دوره نمود کامل دارد. فقهای این دوره غالباً در یکی از این دو باب و یا هر دو باب تألیفاتی دارند.
هر چند فقه، ابواب متعددی مانند عبادات و عقود و ایقاعات و سیاسات دارد؛ ولی فقهای این دوره، بیشترین همّت خویش را صرف عبادات و عقود کرده‌اند. و این رویکرد در کتاب مکاسب شیخ انصاری (در بخش معاملات) و مصباح الفقیه محقّق همدانی و عروة الوثقی آیة‌الله سیّد محمّد کاظم یزدی(عمدتاً در بخش عبادات) و دیگر آثار این دوره نمود کامل دارد. فقهای این دوره غالباً در یکی از این دو باب و یا هر دو باب تألیفاتی دارند.


4. پیدایش «تقریرات» در فقه و اصول
4. پیدایش «تقریرات» در فقه و اصول
هر چند «تقریرات» شبیه «امالی» در میان علمای پیشین است که استاد املا می‌کرد و شاگردان می‌نوشتند، ولی با دو تفاوت:
هر چند «تقریرات» شبیه «امالی» در میان علمای پیشین است که استاد املا می‌کرد و شاگردان می‌نوشتند، ولی با دو تفاوت:


الف) امالی استادان، در گذشته، به نام خود استاد منتشر می‌شد بدون آنکه نامی از شاگرد به میان آید؛ مثل امالی شیخ صدوق و امالی شیخ مفید؛ ولی در این عصر، تقریرات استادان به نام شاگردان منتشر می‌شود، هرچند نام استادان نیز ذکر می‌گردد، مانند اجود التقریرات که درس‌های آیة الله نائینی است، ولی به نام شاگردش آیة الله خویی منتشر شده است و ده‌ها تقریرات دیگر.
الف) امالی استادان، در گذشته، به نام خود استاد منتشر می‌شد بدون آنکه نامی از شاگرد به میان آید؛ مثل امالی شیخ صدوق و امالی شیخ مفید؛ ولی در این عصر، تقریرات استادان به نام شاگردان منتشر می‌شود، هرچند نام استادان نیز ذکر می‌گردد، مانند اجود التقریرات که درس‌های آیة‌الله نائینی است، ولی به نام شاگردش آیة‌الله خویی منتشر شده است و ده‌ها تقریرات دیگر.


ب) در «امالی» الفاظ و عبارات نیز از استاد بوده و شاگردان متن املای استاد را یادداشت و به نام استاد منتشر می‌ساختند؛ ولی در «تقریرات» محتوای کتاب از اساتید است، ولی شاگردان، آن محتوا را با عبارات و الفاظ و جمله بندی و تبویب مناسب با ذوق خود تهیه و منتشر می‌سازند.
ب) در «امالی» الفاظ و عبارات نیز از استاد بوده و شاگردان متن املای استاد را یادداشت و به نام استاد منتشر می‌ساختند؛ ولی در «تقریرات» محتوای کتاب از اساتید است، ولی شاگردان، آن محتوا را با عبارات و الفاظ و جمله بندی و تبویب مناسب با ذوق خود تهیه و منتشر می‌سازند.


5. پیدایش رساله‌های عملیّه به شکل جدید
5. پیدایش رساله‌های عملیّه به شکل جدید
هر چند در میان فقهای گذشه رساله‌هایی برای عمل مقلّدان و مراجعان وجود داشت، که برخی از آنان تحت عنوان المسائل... تألیف شده است، مانند: المسائل الجیلانیّة و المسائل الرجبیّة از شیخ طوسی و جامع عبّاسی از شیخ بهایی و نجاة العباد فی یوم المعاد از صاحب جواهر؛ ولی به هر حال، کتاب‌هایی در محدوده معین و مختصر و گاه نیز تخصّصی و غیر قابل استفاده برای عموم بود. اما در این دوره، رساله‌های عملیّه که در بردارنده همه مسائل مورد نیاز مردم در مسائل فقهی است، بدون اشاره به ادّله فتوا تألیف شده است. از جمله این نوع کتابهاست: عروة الوثقی، اثر آیة الله سیّد محمّدکاظم یزدی، وسیلة النجاة، تألیف آیة الله سیّد ابوالحسن اصفهانی، منهاج الصالحین، نوشته آیة الله سیّد محسن حکیم، تحریر الوسیله، تألیف امام خمینی، منهاج الصالحین، نوشته آیة الله سیّد ابوالقاسم خویی و توضیح المسائل مراجع تقلید امروز.
هر چند در میان فقهای گذشه رساله‌هایی برای عمل مقلّدان و مراجعان وجود داشت، که برخی از آنان تحت عنوان المسائل... تألیف شده است، مانند: المسائل الجیلانیّة و المسائل الرجبیّة از شیخ طوسی و جامع عبّاسی از شیخ بهایی و نجاة العباد فی یوم المعاد از صاحب جواهر؛ ولی به هر حال، کتاب‌هایی در محدوده معین و مختصر و گاه نیز تخصّصی و غیر قابل استفاده برای عموم بود. اما در این دوره، رساله‌های عملیّه که در بردارنده همه مسائل مورد نیاز مردم در مسائل فقهی است، بدون اشاره به ادّله فتوا تألیف شده است. از جمله این نوع کتابهاست: عروة الوثقی، اثر آیة‌الله سیّد محمّدکاظم یزدی، وسیلة النجاة، تألیف آیة‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی، منهاج الصالحین، نوشته آیة‌الله سیّد محسن حکیم، تحریر الوسیله، تألیف امام خمینی، منهاج الصالحین، نوشته آیة‌الله سیّد ابوالقاسم خویی و توضیح المسائل مراجع تقلید امروز.


=== دوره نهم: عصر ورود فقه به عرصه‌های گوناگون اجتماعی ===
=== دوره نهم: عصر ورود فقه به عرصه‌های گوناگون اجتماعی ===
خط ۵۰۶: خط ۵۰۶:
1. تلاش استعمارگران برای تصرّف کشورهای اسلامی.
1. تلاش استعمارگران برای تصرّف کشورهای اسلامی.
2. تلاش استعمار نو برای سلطه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بر مسلمین به شیوه‌ای تازه توسّط ایّادی و وابستگان داخلی.
2. تلاش استعمار نو برای سلطه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بر مسلمین به شیوه‌ای تازه توسّط ایّادی و وابستگان داخلی.
در عرصه نخست حضور استعمارگران در ایران و عراق، سبب برخورد فقهای شیعه با آنان گردید و همین مسائل راه ورود فقهای شیعه را به عرصه مسائل اجتماعی باز کرد و موجب صدور فتواهای تاریخی و یا ورود به میدان مبارزه با استعمارگران گردید؛ که از این نمونه‌ها می‌توان به فتوای آیة الله میرزا محمّدتقی شیرازی (م1338) به جهاد بر ضدّ اشغالگری انگلستان و شرکت وی و دیگر فقها در جهاد علیه انگلیسی‌ها اشاره کرد. <ref>ر.ک: اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 192.</ref>
در عرصه نخست حضور استعمارگران در ایران و عراق، سبب برخورد فقهای شیعه با آنان گردید و همین مسائل راه ورود فقهای شیعه را به عرصه مسائل اجتماعی باز کرد و موجب صدور فتواهای تاریخی و یا ورود به میدان مبارزه با استعمارگران گردید؛ که از این نمونه‌ها می‌توان به فتوای آیة‌الله میرزا محمّدتقی شیرازی (م1338) به جهاد بر ضدّ اشغالگری انگلستان و شرکت وی و دیگر فقها در جهاد علیه انگلیسی‌ها اشاره کرد. <ref>ر.ک: اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 192.</ref>
در عرصه دوم نیز، می‌توان به فتوای میرزای بزرگ شیرازی (م 1312) در ارتباط با تحریم تنباکو، برای خلع ید انگلیس از ایران و همچنین حمایت آخوند خراسانی (م 1329) و میرزای نائینی (م1355) از مشروطه خواهان و مخالفت با استبداد قاجاری اشاره کرد. کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملّة» میرزای نائینی را که درباره ضرورت مشروطه و دستورالعمل آن نوشته شده، باید در همین راستا ارزیابی کرد.
در عرصه دوم نیز، می‌توان به فتوای میرزای بزرگ شیرازی (م 1312) در ارتباط با تحریم تنباکو، برای خلع ید انگلیس از ایران و همچنین حمایت آخوند خراسانی (م 1329) و میرزای نائینی (م1355) از مشروطه خواهان و مخالفت با استبداد قاجاری اشاره کرد. کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملّة» میرزای نائینی را که درباره ضرورت مشروطه و دستورالعمل آن نوشته شده، باید در همین راستا ارزیابی کرد.
در آخرین حلقه این سلسله از فقها، امام خمینی(قدس سره) قرار دارد که با طرح حکومت اسلامی و نظریه ولایت فقیه، مبارزه اش را برضد استبداد داخلی و استعمار خارجی آغاز کرد و به سقوط رژیم سلطنتی در ایران و تشکیل حکومت اسلامی گردید.
در آخرین حلقه این سلسله از فقها، امام خمینی(قدس سره) قرار دارد که با طرح حکومت اسلامی و نظریه ولایت فقیه، مبارزه اش را برضد استبداد داخلی و استعمار خارجی آغاز کرد و به سقوط رژیم سلطنتی در ایران و تشکیل حکومت اسلامی گردید.
خط ۵۱۲: خط ۵۱۲:
طرح مباحث حکومت اسلامی، ولایت فقیه، دموکراسی و حق انتخاب، مردم سالاری دینی، بیمه، بانک، پیوند اعضا، تلقیح، بانک خون، ارتباطات بین الملل، حق مالکیّت کشورها بر فضا و اعماق زمین و دریاها، مالکیت معنوی نسبت به اختراعات، اکتشافات و آثار علمی و هنری و مانند آنها مولود این تحوّلات و تعاملات است.
طرح مباحث حکومت اسلامی، ولایت فقیه، دموکراسی و حق انتخاب، مردم سالاری دینی، بیمه، بانک، پیوند اعضا، تلقیح، بانک خون، ارتباطات بین الملل، حق مالکیّت کشورها بر فضا و اعماق زمین و دریاها، مالکیت معنوی نسبت به اختراعات، اکتشافات و آثار علمی و هنری و مانند آنها مولود این تحوّلات و تعاملات است.
با تشکیل حکومت اسلامی در ایران براساس فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) این سلسله از مباحث و بحث‌های جدّی و تازه، به فقه شیعه رونق و نشاطی دوباره بخشید.
با تشکیل حکومت اسلامی در ایران براساس فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) این سلسله از مباحث و بحث‌های جدّی و تازه، به فقه شیعه رونق و نشاطی دوباره بخشید.
فقها و دانشمندانی همچون امام خمینی، شهید سیّد محمّدباقر صدر، علاّمه طباطبایی، آیة الله مکارم شیرازی، شهید مرتضی مطهّری را می‌توان از طلایه داران این عرصه نامید.
فقها و دانشمندانی همچون امام خمینی، شهید سیّد محمّدباقر صدر، علاّمه طباطبایی، آیة‌الله مکارم شیرازی، شهید مرتضی مطهّری را می‌توان از طلایه داران این عرصه نامید.
کتاب‌های «کشف الاسرار و «ولایت فقیهم از امام خمینی، «اقتصادنا» و «البنک اللاربوی» از آثار شهید سیّد محمّدباقر صدر، «تفسیر المیزان» از علاّمه طباطبایی، «تفسیر نمونه»، «مجله مکتب اسلام»، «طرح حکومت اسلامی» و «جلد دهم پیام قرآن» از آثار آیة الله ناصر مکارم شیرازی، «نظام حقوق زن در اسلام»، «مسأله حجاب»، «اسلام و مقتضیّات زمان» و... از علاّمه شهید مرتضی مطهّری نمونه‌های روشنی از توجّه به نیازهای اجتماعی و پاسخ به شبهات و کشاندن فقه اسلامی و معارف دینی به عرصه جامعه است، که در این رویکرد، به مسائل جدید، و پرسش‌های تازه توجّه خاصّی شده و «جامعه نگری» وزن و اعتبار ویژه‌ای به خود گرفت.
کتاب‌های «کشف الاسرار و «ولایت فقیهم از امام خمینی، «اقتصادنا» و «البنک اللاربوی» از آثار شهید سیّد محمّدباقر صدر، «تفسیر المیزان» از علاّمه طباطبایی، «تفسیر نمونه»، «مجله مکتب اسلام»، «طرح حکومت اسلامی» و «جلد دهم پیام قرآن» از آثار آیة‌الله ناصر مکارم شیرازی، «نظام حقوق زن در اسلام»، «مسأله حجاب»، «اسلام و مقتضیّات زمان» و... از علاّمه شهید مرتضی مطهّری نمونه‌های روشنی از توجّه به نیازهای اجتماعی و پاسخ به شبهات و کشاندن فقه اسلامی و معارف دینی به عرصه جامعه است، که در این رویکرد، به مسائل جدید، و پرسش‌های تازه توجّه خاصّی شده و «جامعه نگری» وزن و اعتبار ویژه‌ای به خود گرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل حکومت اسلامی، نگرش فقیهان و اندیشمندان مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به عرصه فقه اسلامی در زمینه سیاست و حکومت و مباحث تازه در ابواب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، عمیق تر گردید و سبب تدوین ده‌ها کتاب در این زمینه شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل حکومت اسلامی، نگرش فقیهان و اندیشمندان مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به عرصه فقه اسلامی در زمینه سیاست و حکومت و مباحث تازه در ابواب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، عمیق تر گردید و سبب تدوین ده‌ها کتاب در این زمینه شد.


خط ۵۳۷: خط ۵۳۷:
2. الموسوعة الفقهیة المیسّرة.  
2. الموسوعة الفقهیة المیسّرة.  


3. «دائرة المعارف فقه مقارن» تحت اشراف آیة الله مکارم شیرازی.
3. «دائرة المعارف فقه مقارن» تحت اشراف آیة‌الله مکارم شیرازی.


ویژگیهای «دائرة المعارف فقه مقارن» عبارت است از:
ویژگیهای «دائرة المعارف فقه مقارن» عبارت است از:
خط ۵۵۰: خط ۵۵۰:
یادآوری لازم
یادآوری لازم
در اینجا تذکر این نکته را لازم است که ورود فقه در عرصه حکومت و مسائل اجتماعی وابسته به آن، نباید سبب عرفی شدن احکام دینی گردد. به این معنا که ما سعی کنیم همه احکام را برخواسته‌های افراد، مخصوصاً غرب زده‌ها تطبیق دهیم و فقه در درجه اوّل سیاسی و در درجه بعد، دینی و اسلامی گردد یا به تعبیر دیگر: بسیاری از احکام فقهی را مربوط به زمان گذشته بدانیم و آنچه را امروز به گمان خود به مصلحت فرد و جامعه می‌بینیم جایگزین آن کنیم.
در اینجا تذکر این نکته را لازم است که ورود فقه در عرصه حکومت و مسائل اجتماعی وابسته به آن، نباید سبب عرفی شدن احکام دینی گردد. به این معنا که ما سعی کنیم همه احکام را برخواسته‌های افراد، مخصوصاً غرب زده‌ها تطبیق دهیم و فقه در درجه اوّل سیاسی و در درجه بعد، دینی و اسلامی گردد یا به تعبیر دیگر: بسیاری از احکام فقهی را مربوط به زمان گذشته بدانیم و آنچه را امروز به گمان خود به مصلحت فرد و جامعه می‌بینیم جایگزین آن کنیم.
متأسّفانه بعضی از دانشمندان عصر ما که در حدّ بالایی از آگاهی فقهی نیستند گرفتار این افراط گری شده‌اند و اصالت فقه اسلامی را مخدوش کرده‌اند. امام خمینی(قدس سره) پیش بینی چنین انحرافی را می‌کرد لذا کراراً تأکید داشت که فقه امروز نیز باید بر پایه فقه جواهری (اشاره به کتاب جواهرالکلام مرحوم شیخ محمّد حسن نجفی(رحمه الله)) بنا شود و اصول و قواعد محکم فقهی باید پا برجا بماند متن سخن امام خمینی(قدس سره) چنین است: «این جانب معتقد به فقه سنّتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلّف از آن را جایز نمی‌دانم». <ref>(صحیفه امام، همان، ج 21، ص 289).</ref> و دستخوش ذوق و سلیقه و استحسان و افکار غرب گرا و سیاست زده نگردد.
متأسّفانه بعضی از دانشمندان عصر ما که در حدّ بالایی از آگاهی فقهی نیستند گرفتار این افراط‌گری شده‌اند و اصالت فقه اسلامی را مخدوش کرده‌اند. امام خمینی(قدس سره) پیش‌بینی چنین انحرافی را می‌کرد لذا کراراً تأکید داشت که فقه امروز نیز باید بر پایه فقه جواهری (اشاره به کتاب جواهرالکلام مرحوم شیخ محمّد حسن نجفی(رحمه الله)) بنا شود و اصول و قواعد محکم فقهی باید پا برجا بماند متن سخن امام خمینی(قدس سره) چنین است: «این جانب معتقد به فقه سنّتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلّف از آن را جایز نمی‌دانم». <ref>(صحیفه امام، همان، ج 21، ص 289).</ref> و دستخوش ذوق و سلیقه و استحسان و افکار غرب گرا و سیاست زده نگردد.
وظیفه الهی تمام فقهای اسلامی این است که امروز فقه اصیل را حفظ کنند و در عین حال جوابگوی مسائل مستحدثه و نیازهای عصر و زمان باشند.
وظیفه الهی تمام فقهای اسلامی این است که امروز فقه اصیل را حفظ کنند و در عین حال جوابگوی مسائل مستحدثه و نیازهای عصر و زمان باشند.


خط ۶۳۲: خط ۶۳۲:
39. روضات الجنّات، خوانساری، محمّد بن باقر، چاپخانه حیدریّه، تهران، 1390 ق.
39. روضات الجنّات، خوانساری، محمّد بن باقر، چاپخانه حیدریّه، تهران، 1390 ق.


40. ریاض العلماء، افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، منشورات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1403 ق.
40. ریاض العلماء، افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، منشورات کتابخانه آیة‌الله مرعشی نجفی، قم، 1403 ق.


41. ریاض المسائل، طباطبایی، سیّد علی بن سیّد محمّد بن علی، مؤسّسه آل البیت، قم، 1418ق، چاپ اوّل.
41. ریاض المسائل، طباطبایی، سیّد علی بن سیّد محمّد بن علی، مؤسّسه آل البیت، قم، 1418ق، چاپ اوّل.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۵۶۷

ویرایش