پرش به محتوا

معیارهای مشترک سندی رد و قبول حدیث از منظر فریقین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


1-شکی نیست که قرآن و سنت دو منیع اصلی در شناخت دین و معارف الهی است معارفی که تامین کننده سعادت حقیقی و نیازهای دنیوی و اخروی همه انسان‌هاست. سنت پیامبر ص نیز که مجموعه‌ای از کلمات، افعال و سیرت رسول اکرم ص بوده و در حقیقت تفسیر حقیقی قرآن را تشکیل می‌دهد از طریق محدثین و راویان دراختیار امت اسلامی قرار گرفته است که لزوم مراجعه به ان مورد اتفاق همه مسلمانان می‌باشد.
1-شکی نیست که قرآن و سنت دو منیع اصلی در شناخت دین و معارف الهی است معارفی که تامین کننده سعادت حقیقی و نیازهای دنیوی و اخروی همه انسان‌هاست. سنت پیامبر ص نیز که مجموعه‌ای از کلمات، افعال و سیرت رسول اکرم ص بوده و در حقیقت تفسیر حقیقی قرآن را تشکیل می‌دهد از طریق محدثین و راویان دراختیار امت اسلامی قرار گرفته است که لزوم مراجعه به ان مورد اتفاق همه مسلمانان می‌باشد.
 
2- به گواهی تاریخ، بعد از رحلت رسول اکرم ص توسط خلفا سیاست‌هائی در جامعه اسلامی اتخاذ گردید که نقش فراوانی در سرنوشت مسلمانان و پیدایش حوادث بعدی داشت که یکی از مهمترین آنها سیاست منع نقل حدیث بود.
2- به گواهی تاریخ، بعد از رحلت رسول اکرم ص توسط خلفا سیاست‌هائی در جامعه اسلامی اتخاذ گردید که نقش فراوانی در سرنوشت مسلمانان و پیدایش حوادث بعدی داشت که یکی از مهمترین آنها سیاست منع نقل حدیث بود.


خط ۱۶: خط ۱۴:


وقد بقی هذا الوضع إلى زمن أمیر المؤمنین حیث شجع علیه‌السلام المسلمین على کتابة الحدیث وتدوینه، وکان یستحلف کل من یروی حدیثا أنه سمعه من رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم. غیر أن هذا الأمر لم یدم طویلا، فلما قتل أمیر المؤمنین وانتقلت السلطة إلى بنی أمیة حتى بدأت حرکة وضع منظمة للحدیث النبوی وانتحاله على رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم)، وکان معاویة بن أبی سفیان هو أول الحکام الذین فتحوا الطریق أمام حرکة الوضع الواسعة هذه، إذ بادر إلى اغداق الأموال بلا حساب على الرواة والمحدثین الذین کانوا یضعون ما یشاء من الأحادیث والروایات التی یعتقد أنها تؤدی إلى تعزیز (الحق) الأموی فی السلطان من جهة، وإخفاء فضائل أهل البیت واجتثاث الولاء من نفوس محبیهم من جهة أخرى - انتهی –<ref>الامینی 1420 ص 13</ref>
وقد بقی هذا الوضع إلى زمن أمیر المؤمنین حیث شجع علیه‌السلام المسلمین على کتابة الحدیث وتدوینه، وکان یستحلف کل من یروی حدیثا أنه سمعه من رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم. غیر أن هذا الأمر لم یدم طویلا، فلما قتل أمیر المؤمنین وانتقلت السلطة إلى بنی أمیة حتى بدأت حرکة وضع منظمة للحدیث النبوی وانتحاله على رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم)، وکان معاویة بن أبی سفیان هو أول الحکام الذین فتحوا الطریق أمام حرکة الوضع الواسعة هذه، إذ بادر إلى اغداق الأموال بلا حساب على الرواة والمحدثین الذین کانوا یضعون ما یشاء من الأحادیث والروایات التی یعتقد أنها تؤدی إلى تعزیز (الحق) الأموی فی السلطان من جهة، وإخفاء فضائل أهل البیت واجتثاث الولاء من نفوس محبیهم من جهة أخرى - انتهی –<ref>الامینی 1420 ص 13</ref>
3- کثرت احادیث دروغین در منابع روائی


3- کثرت احادیث دروغین در منابع روائی
شیخ طوسی در کتاب العده الاصول ضمن پذیرش وجود روایات دروغ در کتب حدیثی و رد سخن ناصواب که همه روایات را صحیح و یا همه آنها را نادرست می‌دانند به ضرورت نقد احادیث و لزوم تمییز صحیح از فاسد ان پرداخته می‌نویسد:  
شیخ طوسی در کتاب العده الاصول ضمن پذیرش وجود روایات دروغ در کتب حدیثی و رد سخن ناصواب که همه روایات را صحیح و یا همه آنها را نادرست می‌دانند به ضرورت نقد احادیث و لزوم تمییز صحیح از فاسد ان پرداخته می‌نویسد:  
ولأجل ما قلنا حمل أصحاب الحدیث نفوسهم على نقد الحدیث، وتمییز الصحیح منها من الفاسد ولیس لأحد أن یقول: إن ما یتعلق بالدین إذا لم یقم به الحجة، وجب القطع على کذبه، کما نعلم کذب المدعی للنبوة إذا لم یظهر علیه المعجز، وذلک أنه لا یمتنع أن یتعبد بالخبر وإن لم تقم به الحجة، کما تعبد بالشهادات وإن لم تعلم صحتها.
ولأجل ما قلنا حمل أصحاب الحدیث نفوسهم على نقد الحدیث، وتمییز الصحیح منها من الفاسد ولیس لأحد أن یقول: إن ما یتعلق بالدین إذا لم یقم به الحجة، وجب القطع على کذبه، کما نعلم کذب المدعی للنبوة إذا لم یظهر علیه المعجز، وذلک أنه لا یمتنع أن یتعبد بالخبر وإن لم تقم به الحجة، کما تعبد بالشهادات وإن لم تعلم صحتها.
خط ۳۵: خط ۳۰:
عن یونس بن عبدالرحمن، ان بعض أصحابنا سأله وأنا حاضر، فقال له: یا أبا محمد ما أشدک فی الحدیث، وأکثر انکارک لما یرویه أصحابنا، فما الذی یحملک على رد الأحادیث؟ فقال: حدثنی هشام بن الحکم أنه سمع أبا عبدالله علیه‌السلام یقول: لا تقبلوا علینا حدیثا الا ما وافق القرآن والسنة، أو تجدون معه شاهدا من أحادیثنا المتقدمة، فان المغیرة بن سعید لعنه الله دس فی کتب أصحاب أبی أحادیث لم یحدث بها أبی، فاتقوا الله ولا تقبلوا علینا ما خالف قول ربنا تعالى وسنة نبینا صلى الله علیه وآله فانا إذا حدثنا، قلنا قال الله عز وجل، وقال رسول الله صلى الله علیه وآله..(<ref>الطوسی،، ج 2ص 489</ref>)  
عن یونس بن عبدالرحمن، ان بعض أصحابنا سأله وأنا حاضر، فقال له: یا أبا محمد ما أشدک فی الحدیث، وأکثر انکارک لما یرویه أصحابنا، فما الذی یحملک على رد الأحادیث؟ فقال: حدثنی هشام بن الحکم أنه سمع أبا عبدالله علیه‌السلام یقول: لا تقبلوا علینا حدیثا الا ما وافق القرآن والسنة، أو تجدون معه شاهدا من أحادیثنا المتقدمة، فان المغیرة بن سعید لعنه الله دس فی کتب أصحاب أبی أحادیث لم یحدث بها أبی، فاتقوا الله ولا تقبلوا علینا ما خالف قول ربنا تعالى وسنة نبینا صلى الله علیه وآله فانا إذا حدثنا، قلنا قال الله عز وجل، وقال رسول الله صلى الله علیه وآله..(<ref>الطوسی،، ج 2ص 489</ref>)  


سیوطی از علمای اهل سنت دراین رابطه می‌نویسد:
سیوطی از علمای اهل‌سنت دراین رابطه می‌نویسد:


کثیراً ما یکون الحدیث ضعیفاً أو واهِیاً، والإسناد صحیح مُرکّب علیه (<ref>البیضانی، ص 29</ref>.)  
کثیراً ما یکون الحدیث ضعیفاً أو واهِیاً، والإسناد صحیح مُرکّب علیه (<ref>البیضانی، ص 29</ref>.)  
خط ۵۱: خط ۴۶:
نتیجه:  
نتیجه:  


از مجموع مطالبی که نقل گردید بدست می‌آید که نقد روایات دردو محور متن و سند امر ی لازم و ضروری است. موضوع مقاله حاضر به بررسی معیارهای سندی رد و قبول حدیث از منظر فریقین اختصاص داشته و انشاء الله در اینده به تبیین و بررسی معیارهای متنی در رد و قبول حدیث خواهیم پرداخت.
از مجموع مطالبی که نقل گردید بدست می‌آید که نقد روایات دردو محور متن و سند امری لازم و ضروری است. موضوع مقاله حاضر به بررسی معیارهای سندی رد و قبول حدیث از منظر فریقین اختصاص داشته و انشاء الله در اینده به تبیین و بررسی معیارهای متنی در رد و قبول حدیث خواهیم پرداخت.


== معیارهای سندی رد و قبول حدیث در دیدگاه فریقین ==
== معیارهای سندی رد و قبول حدیث در دیدگاه فریقین ==
خط ۵۸: خط ۵۳:
از منظر فریقین حدیث صحیح - که اولین نوع از اقسام چهارگانه حدیث می‌باشد - از معیارهای مشترک در قبول حدیث می‌باشد. اما مساله مهم در این مرحله ان است که بدانیم ایا علاوه بر اشتراک عنوانی اشتراک معنوی نیز بین آنان وجود دارد یا خیر؟ از اینرو نخست به تبیین مفهوم و معنای حدیث صحیح در نگاه فریقین پرداخته و آن‌گاه به بررسی تطبیقی ان دو می‌پردازیم:  
از منظر فریقین حدیث صحیح - که اولین نوع از اقسام چهارگانه حدیث می‌باشد - از معیارهای مشترک در قبول حدیث می‌باشد. اما مساله مهم در این مرحله ان است که بدانیم ایا علاوه بر اشتراک عنوانی اشتراک معنوی نیز بین آنان وجود دارد یا خیر؟ از اینرو نخست به تبیین مفهوم و معنای حدیث صحیح در نگاه فریقین پرداخته و آن‌گاه به بررسی تطبیقی ان دو می‌پردازیم:  


الف - حدیث صحیح در نگاه اهل سنت
الف - حدیث صحیح در نگاه اهل‌سنت


از منظر محدثان اهل سنت حدیث صحیح به حدیثی گفته می‌شود که از ویژگی‌های پنجگانه ذیل برخوردار باشد:
از منظر محدثان اهل‌سنت حدیث صحیح به حدیثی گفته می‌شود که از ویژگی‌های پنجگانه ذیل برخوردار باشد:
1-مسند باشد
1-مسند باشد
2- متصل باشد  
2- متصل باشد  
3-همه روات ان عادل باشند. باشد.  
3-همه روات ان عادل باشند. باشد.  
4-خالی از شذوذ باشد  
4-خالی از شذوذ باشد  
5- خالی از علت – ضعف - باشد  
5- خالی از علت – ضعف - باشد
 
 
در کتاب موسوعه علوم الحدیث الشریف–در تعریف حدیث صحیح امده است:  
در کتاب موسوعه علوم الحدیث الشریف–در تعریف حدیث صحیح امده است:  


هوالحدیث الذی توفرت فیه الشروط الخمسه التالیه 1-اتصال الاسناد 2-عداله الراوی 3-ضبط الرواه 4-السلامه من الشذوذ 5-السلامه عن العلل القادحه(<ref>حمدی زقزوق، 1426، ص 80-82</ref>)
هوالحدیث الذی توفرت فیه الشروط الخمسه التالیه 1-اتصال الاسناد 2-عداله الراوی 3-ضبط الرواه 4-السلامه من الشذوذ 5-السلامه عن العلل القادحه(<ref>حمدی زقزوق، 1426، ص 80-82</ref>)


در کتاب قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیث در تعریف حدیث صحیح امده است:  
در کتاب قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیث در تعریف حدیث صحیح امده است:  


خط ۸۰: خط ۷۲:
ونعنی بالمتصل ما لم یکن مقطوعًا بأی وجه کان فخرج المنقطع والمعضل والمرسل على رأی من لا یقبله وبالعدل من لم یکن مستور العدالة ولا مجروحًا فخرج ما نقله مجهول عینًا أو حالًا أو معروف بالضعیف وبالضابط من یکون حافظًا متیقظًا فخرج ما نقله مغفل کثیر الخطأ. وبالشذوذ ما یرویه الثقة مخالفًا لروایة الناس. وبالعلة ما فیه أسباب خفیة قادحة فخرج الشاذ والمعلل – انتهی –(<ref>الحلاق القاسمی، ج1ص79</ref>)  
ونعنی بالمتصل ما لم یکن مقطوعًا بأی وجه کان فخرج المنقطع والمعضل والمرسل على رأی من لا یقبله وبالعدل من لم یکن مستور العدالة ولا مجروحًا فخرج ما نقله مجهول عینًا أو حالًا أو معروف بالضعیف وبالضابط من یکون حافظًا متیقظًا فخرج ما نقله مغفل کثیر الخطأ. وبالشذوذ ما یرویه الثقة مخالفًا لروایة الناس. وبالعلة ما فیه أسباب خفیة قادحة فخرج الشاذ والمعلل – انتهی –(<ref>الحلاق القاسمی، ج1ص79</ref>)  


مولف کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در تعریفی جامع نسبت به حدیث صحیح از دیدگاه اهل سنت می‌گوید:  
مولف کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در تعریفی جامع نسبت به حدیث صحیح از دیدگاه اهل‌سنت می‌گوید:  


عرفوا الحدیث الصحیح بانه الحدیث المسند الذی یتصل اسناده بنقل العدل الضابط حتی ینتهی الی رسول الله ص او الی منتهاه من صحابی او من دونه ولا یکون شاذا و لا معللا – انتهی – (<ref>الصالح ،1977، ص 145</ref>)
عرفوا الحدیث الصحیح بانه الحدیث المسند الذی یتصل اسناده بنقل العدل الضابط حتی ینتهی الی رسول الله (صلی‌الله علیه و آله) او الی منتهاه من صحابی او من دونه ولا یکون شاذا و لا معللا – انتهی – (<ref>الصالح ،1977، ص 145</ref>)


ایشان د رتبیین بیشتر حدیث صحیح می‌نویسد:  
ایشان د رتبیین بیشتر حدیث صحیح می‌نویسد:  
خط ۹۰: خط ۸۲:
مولف کتاب منهج النقد فی علوم الحدیث نیز در تعریف حدیث صحیح می‌نویسد: الحدیث الصحیح: هو الحدیث الذی اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن العدل الضابط إلى منتهاه، ولا یکون شاذا ولا معلا.
مولف کتاب منهج النقد فی علوم الحدیث نیز در تعریف حدیث صحیح می‌نویسد: الحدیث الصحیح: هو الحدیث الذی اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن العدل الضابط إلى منتهاه، ولا یکون شاذا ولا معلا.


آن‌گاه در تبیین تعریف مذکور و قیودات اخذ شده در ان می‌گوید:  
آن‌گاه در تبیین تعریف مذکور و قیودات اخذ شده در ان می‌گوید:  


خط ۱۰۴: خط ۹۵:
5- عدم الإعلال: ومعناه سلامة الحدیث من علة تقدح فی صحته، أی خلوه من وصف خفی قادح فی صحة الحدیث والظاهر السلامة منه، فخرج بهذا الشرط الحدیث المعلل، فلا یکون صحیحا. ، - انتهی- عتر الحلبی 1418ص242 - 243  
5- عدم الإعلال: ومعناه سلامة الحدیث من علة تقدح فی صحته، أی خلوه من وصف خفی قادح فی صحة الحدیث والظاهر السلامة منه، فخرج بهذا الشرط الحدیث المعلل، فلا یکون صحیحا. ، - انتهی- عتر الحلبی 1418ص242 - 243  


بنابراین حدیث صحیح در نزد اهل سنت مشتمل بر سه شرط وجودی و دو شرط عدمی است: شروط وجودی ان عبارتند از: اتصال سند، عدالت راوی و ضابط بودن ان و دو شر ط عدمی که عبارتند از: شاذ نبودن و معلل نبودن حدیث
بنابراین حدیث صحیح در نزد اهل‌سنت مشتمل بر سه شرط وجودی و دو شرط عدمی است: شروط وجودی ان عبارتند از: اتصال سند، عدالت راوی و ضابط بودن ان و دو شر ط عدمی که عبارتند از: شاذ نبودن و معلل نبودن حدیث


بنابراین حدیثی که فاقد شروط پنجگانه فوق باشد اطلاق صحیح بر آن تمام نیست.  
بنابراین حدیثی که فاقد شروط پنجگانه فوق باشد اطلاق صحیح بر آن تمام نیست.  


خط ۱۲۷: خط ۱۱۷:
الصحیح: من اتصلت روایته إلى المعصوم بإمامی عادل -انتهی –(الموسوی الغریفی 1406،ص 24،)
الصحیح: من اتصلت روایته إلى المعصوم بإمامی عادل -انتهی –(الموسوی الغریفی 1406،ص 24،)


 
از مباحث ذکر شده استفاده می‌شود که تحقق حدیث صحیح از منظر امامیه مشروط به امور ذیل است:  
از مباحث ذکر شده استفاده می‌شود که تحقق حدیث صحیح از منظر امامیه مشروط به امور ذیل است:  


1-مروی عنه پیامبر ص و اهل بیت او باشند. بنابراین اطلاق حدیث صحیح به گفتار غیرآنان نظیر صحابه تمام نیست.  
1-مروی عنه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و اهل بیت او باشند. بنابراین اطلاق حدیث صحیح به گفتار غیرآنان نظیر صحابه تمام نیست.  
2-حدیث مسند باشد.  
2-حدیث مسند باشد.  
3-روات حدیث مسند در همه طبقات امامی‌باشند.  
3-روات حدیث مسند در همه طبقات امامی‌باشند.  
4-روات همه طبقات عادل باشند.  
4-روات همه طبقات عادل باشند.  


با تامل در دیدگاه فریقین نسبت به تعریف صحیح، موارد افتراق و اشتراک مشخص می‌شود:
با تامل در دیدگاه فریقین نسبت به تعریف صحیح، موارد افتراق و اشتراک مشخص می‌شود:


موارد اشتراک فریقین در تعریف حدیث صحیح:  
موارد اشتراک فریقین در تعریف حدیث صحیح:  


شروط مشترک بین فریقین در تعریف حدیث صحیح عبارتند از: 1-مسند بودن - 2-عدالت روات در همه طبقات 3-مروی عنه پیامبر ص باشد.  
شروط مشترک بین فریقین در تعریف حدیث صحیح عبارتند از: 1-مسند بودن - 2-عدالت روات در همه طبقات 3-مروی عنه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) باشد.  


لازم به ذکر است که عدالت گرچه شرط مشترک فریقین در تحقق حدیث صحیح می‌باشد اما در مفهوم و مصداقش بین آنان تفاوت وجود دارد بدین معنا که از منظربرخی اعلام اهل سنت پیروان مذهب امامیه اهل بدعت شمرده شده از اینرو نمی‌توان آن را از مصادیق عدل قرار داد چنانکه از منظربرخی از اعلام امامیه نیز روایات راویان اهل سنت بدلیل عدم عدالت مقبول نمی‌باشد.  
لازم به ذکر است که عدالت گرچه شرط مشترک فریقین در تحقق حدیث صحیح می‌باشد اما در مفهوم و مصداقش بین آنان تفاوت وجود دارد بدین معنا که از منظربرخی اعلام اهل‌سنت پیروان مذهب امامیه اهل بدعت شمرده شده از اینرو نمی‌توان آن را از مصادیق عدل قرار داد چنانکه از منظربرخی از اعلام امامیه نیز روایات راویان اهل‌سنت بدلیل عدم عدالت مقبول نمی‌باشد.  
    
    
=== موارد افتراق فریقین با یکدیگر در تعریف حدیث صحیح:===
=== موارد افتراق فریقین با یکدیگر در تعریف حدیث صحیح:===
خط ۱۴۹: خط ۱۳۶:
این موارد عبارتند از:
این موارد عبارتند از:


1- از منظر اهل سنت مروی عنه در حدیث اعم از پیامبر ص و صحابه و تابعین – طبق دیدگاه برخی ازاهل سنت – می‌ باشد در حالی که مروی عنه از منظر امامیه فقط پیامبر ص و اهل بیتش – امامان معصوم - می‌باشند.
1- از منظر اهل‌سنت مروی عنه در حدیث اعم از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و صحابه و تابعین – طبق دیدگاه برخی ازاهل‌سنت – می‌ باشد در حالی که مروی عنه از منظر امامیه فقط پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و اهل بیتش – امامان معصوم - می‌باشند.


2-از منظر اهل سنت عدالت راویان شرط صحت روایت است بدیهی است این امر پیروان همه مذاهب را شامل می‌شود - در صورتی که عادل باشند – در حالی که از منظر امامیه لازم است روات در همه طبقات عادل امامی مذهب باشند.  
2-از منظر اهل‌سنت عدالت راویان شرط صحت روایت است بدیهی است این امر پیروان همه مذاهب را شامل می‌شود - در صورتی که عادل باشند – در حالی که از منظر امامیه لازم است روات در همه طبقات عادل امامی مذهب باشند.  


3- از منظر اهل‌سنت شذوذ روائی و عدم العله از شرائط صحت حدیث می‌باشد در حالی که از منظر امامیه این‌دو شرط صحت نمی‌باشد. (<ref>جدیدی نژاد 1381ص 15</ref>)  
3- از منظر اهل سنت شذوذ روائی و عدم العله از شرائط صحت حدیث می‌باشد در حالی که از منظر امامیه این‌دو شرط صحت نمی‌باشد. (<ref>جدیدی نژاد 1381ص 15</ref>)  


==2-حدیث حسن ==  
==2-حدیث حسن ==  
خط ۱۶۰: خط ۱۴۶:
معیار دوم در قبول حدیث از منظر فریقین حدیث حسن است. قبل از بیان مقایسه دیدگاه فریقین در معیار بودن حسن در قبول حدیث لازم است معنای آن را از دیدگاه فریقین مورد بررسی قرار دهیم:
معیار دوم در قبول حدیث از منظر فریقین حدیث حسن است. قبل از بیان مقایسه دیدگاه فریقین در معیار بودن حسن در قبول حدیث لازم است معنای آن را از دیدگاه فریقین مورد بررسی قرار دهیم:


 
الف – معنای حدیث حسن از منظر اهل‌سنت
الف – معنای حدیث حسن از منظر اهل سنت


در بیانی جامع از موسوعه علوم الحدیث الشریف می‌خوانیم حدیث حسن ان است که مشتمل بر اوصاف پنجگانه ذیل باشد: 1- متصل بودن سند 2- عدالت روات 3- ضفیف بودن راوی درضبط و حافظه 4 – خالی بودن از شذوذ 5- خالی بودن از ضعف و علت:
در بیانی جامع از موسوعه علوم الحدیث الشریف می‌خوانیم حدیث حسن ان است که مشتمل بر اوصاف پنجگانه ذیل باشد: 1- متصل بودن سند 2- عدالت روات 3- ضفیف بودن راوی درضبط و حافظه 4 – خالی بودن از شذوذ 5- خالی بودن از ضعف و علت:
خط ۱۷۷: خط ۱۶۲:
ما اتصل سنده کذلک - أی: إلى المعصوم - بإمامی ممدوح، من غیر نص على عدالته مع تحقق ذلک فی جمیع مراتبه. ، أی، جمیع (مراتب) رواة طریقه أو تحقق ذلک فی بعضها: بأن کان فیهم واحدا " إمامی ممدوح غیر موثق، مع کون الباقی من الطریق من رجال الصحیح. ، فیوصف الطریق بالحسن، لأجل ذلک الواحد. (<ref>الجبلی العاملی 1408 ص 81</ref>)  
ما اتصل سنده کذلک - أی: إلى المعصوم - بإمامی ممدوح، من غیر نص على عدالته مع تحقق ذلک فی جمیع مراتبه. ، أی، جمیع (مراتب) رواة طریقه أو تحقق ذلک فی بعضها: بأن کان فیهم واحدا " إمامی ممدوح غیر موثق، مع کون الباقی من الطریق من رجال الصحیح. ، فیوصف الطریق بالحسن، لأجل ذلک الواحد. (<ref>الجبلی العاملی 1408 ص 81</ref>)  


مولف کتاب قواعد الحدیث نیز در تعریف حسن می‌نویسد:  
مولف کتاب قواعد الحدیث نیز در تعریف حسن می‌نویسد:  
الثانی: والحسن: ما اتصل سنده إلى المعصوم (ع) بإمامی ممدوح من غیر نص على عدالته، مع تحقق ذلک فی جمیع مراتبه أو فی بعضها، مع کون الباقی من رجال الصحیح. – انتهی – <ref>الموسوی الغریفی1406، ج اص 125</ref>  
الثانی: والحسن: ما اتصل سنده إلى المعصوم (ع) بإمامی ممدوح من غیر نص على عدالته، مع تحقق ذلک فی جمیع مراتبه أو فی بعضها، مع کون الباقی من رجال الصحیح. – انتهی – <ref>الموسوی الغریفی1406، ج اص 125</ref>  
خط ۱۸۵: خط ۱۶۹:
ج - مقایسه بین علمای فریقین در تعریف حدیث حسن  
ج - مقایسه بین علمای فریقین در تعریف حدیث حسن  


همانگونه که پیداست بین فریقین هر چند در تعریف حسن اشتراکاتی وجود دارد اما افتراقشان نیز جدی است بدین معنا که از منظر امامیه شرط لازم در حدیث حسن، امامی بودن روات است در حالی که در حسن از منظر اهل سنت فقط عدالت ذکر شده است که البته از منظر برخی از اهل سنت، امامیه از ان نظر که اهل بدعت و بعنوان روافض خوانده می‌شوند روایتشان حسن نخواهد بود.  
همانگونه که پیداست بین فریقین هر چند در تعریف حسن اشتراکاتی وجود دارد اما افتراقشان نیز جدی است بدین معنا که از منظر امامیه شرط لازم در حدیث حسن، امامی بودن روات است در حالی که در حسن از منظر اهل‌سنت فقط عدالت ذکر شده است که البته از منظر برخی از اهل‌سنت، امامیه از ان نظر که اهل بدعت و بعنوان روافض خوانده می‌شوند روایتشان حسن نخواهد بود.  
نتیجه آنکه از منظرفریقین گرچه حدیث حسن نزد آنان مقبول و از حجیت لازم برخوردار است اما در تعریف حسن بین آنان اختلافاتی نیز وجود دارد.  
نتیجه آنکه از منظرفریقین گرچه حدیث حسن نزد آنان مقبول و از حجیت لازم برخوردار است اما در تعریف حسن بین آنان اختلافاتی نیز وجود دارد.  


===3-حدیث موثق ===
===3-حدیث موثق ===
   
   
معیار سوم در قبول حدیث از جنبه سند، موثق بودن راوی ان است که فریقین فی‌الجمله در ان اتفاق نظر دارند اما نکته مهم ان است که هر یک از امامیه و اهل سنت گرچه قول موثق را حجت و معتبر می‌دانند اما از منظر برخی از آنان مرادشان از موثق بودن راوی، توثیق در بین مذهب خودشان است نه آنکه قول موثق را بصورت مطلق - گرچه موثق از افراد مذهب مخالف باشد – حجت بدانند.  
معیار سوم در قبول حدیث از جنبه سند، موثق بودن راوی ان است که فریقین فی‌الجمله در ان اتفاق نظر دارند اما نکته مهم ان است که هر یک از امامیه و اهل‌سنت گرچه قول موثق را حجت و معتبر می‌دانند اما از منظر برخی از آنان مرادشان از موثق بودن راوی، توثیق در بین مذهب خودشان است نه آنکه قول موثق را بصورت مطلق - گرچه موثق از افراد مذهب مخالف باشد – حجت بدانند.  


مباحث این قسمت- حدیث موثق - در چند مساله بیان می‌گردد:  
مباحث این قسمت- حدیث موثق - در چند مساله بیان می‌گردد:  


== الف – حدیث موثق درنگاه اهل سنت ==  
== الف – حدیث موثق درنگاه اهل‌سنت ==  
    
    
مولف کتاب المقنع فی علوم الحدیث از قول شافعی در زمینه قول ثقه می‌نویسد:  
مولف کتاب المقنع فی علوم الحدیث از قول شافعی در زمینه قول ثقه می‌نویسد:  
خط ۲۰۱: خط ۱۸۵:
خطیب قزوینی در ا لکفایه فی علم الدرایه تحت عنوان: باب ما جاء فی أن الحدیث عن رسول الله صلى الله علیه وسلم لا یقبل الا عن ثقة می‌نویسد:  
خطیب قزوینی در ا لکفایه فی علم الدرایه تحت عنوان: باب ما جاء فی أن الحدیث عن رسول الله صلى الله علیه وسلم لا یقبل الا عن ثقة می‌نویسد:  


عن عامر بن سعد عن عقبة بن نافع القرشی وکان استشهد بإفریقیة وانه أوصى ولده فقال لا تقبلوا الحدیث عن رسول الله صلى الله علیه وسلم الا عن ثقة ولا تدینوا وان لبستم العباء ولا یکتبن أحدکم شعرا یشغل قلبه عن القرآن...وقال سعد بن إبراهیم لا یحدث عن النبی صلى الله علیه وسلم الا الثقات – انتهی –<ref>خطیب البغدادی 1405ص 49</ref>)  
عن عامر بن سعد عن عقبة بن نافع القرشی وکان استشهد بإفریقیة وانه أوصى ولده فقال لا تقبلوا الحدیث عن رسول الله صلى الله علیه وسلم الا عن ثقة ولا تدینوا وان لبستم العباء ولا یکتبن أحدکم شعرا یشغل قلبه عن القرآن...وقال سعد بن إبراهیم لا یحدث عن النبی صلى الله علیه وسلم الا الثقات – انتهی –<ref>خطیب البغدادی 1405ص 49</ref>)  


خط ۲۰۸: خط ۱۹۱:
قال النووی رحمه الله تعالى فی شرح مقدمة مسلم:.....فالذی علیه جماهیر المسلمین من الصحابة والتابعین فمن بعدهم من المحدثین والفقهاء وأصحاب الأصول، أن خبر الواحد الثقة حجه من حجج الشرع یلزم العمل بها، ویفید الظن ولا یفید العلم؛ وأن وجوب العمل به عرفناه بالشرع لا بالعقل..انتهی – <ref>الحلاق القاسمی ص۱۶۴ -165</ref>  
قال النووی رحمه الله تعالى فی شرح مقدمة مسلم:.....فالذی علیه جماهیر المسلمین من الصحابة والتابعین فمن بعدهم من المحدثین والفقهاء وأصحاب الأصول، أن خبر الواحد الثقة حجه من حجج الشرع یلزم العمل بها، ویفید الظن ولا یفید العلم؛ وأن وجوب العمل به عرفناه بالشرع لا بالعقل..انتهی – <ref>الحلاق القاسمی ص۱۶۴ -165</ref>  


نتیجه آنکه از کلماتی که از اهل سنت بیان گردید حجیت فی‌الجمله حدیث ثقه ثابت شد.  
نتیجه آنکه از کلماتی که از اهل‌سنت بیان گردید حجیت فی‌الجمله حدیث ثقه ثابت شد.  
== ب- حدیث موثق از منظر امامیه ==  
== ب- حدیث موثق از منظر امامیه ==  


خط ۲۳۰: خط ۲۱۳:


ایشان بنقل از علامه نائینی می‌فرماید:  
ایشان بنقل از علامه نائینی می‌فرماید:  
یقول شیخنا النائینی: وأما طریقة العقلاء فهی عمدة أدلة الباب بحیث لو فرض أنه کان سبیل إلى المناقشة فی بقیة الأدلة فلا سبیل إلى المناقشة فی الطریقة العقلائیة القائمة على الاعتماد بخبر الثقة، والاتکال علیهم فی محاوراتهم، بل على ذلک یدور رحى نظامهم، ویمکن أن یکون ما ورد من الاخبار المتکفلة لبیان جواز العمل بخبر الثقة من الطوائف المتقدمة کلها إمضاء لما علیه بناء العقلاء ولیست فی مقام تأسیس جواز العمل به لما تقدم من أنه لیس للشارع فی تبلیغ أوامره طریق خاص بل طریق تبلیغها هو الطریق الجاری لدى الناس جمیعا، وهم یعتمدون أخبار الآحاد، ویرتبون علیها جمیع آثار العلم وإن لم تکن علما فی واقعها. وامتداد هذا البناء إلى زمن النبی صلى الله علیه وآله من الواضحات -
یقول شیخنا النائینی: وأما طریقة العقلاء فهی عمدة أدلة الباب بحیث لو فرض أنه کان سبیل إلى المناقشة فی بقیة الأدلة فلا سبیل إلى المناقشة فی الطریقة العقلائیة القائمة على الاعتماد بخبر الثقة، والاتکال علیهم فی محاوراتهم، بل على ذلک یدور رحى نظامهم، ویمکن أن یکون ما ورد من الاخبار المتکفلة لبیان جواز العمل بخبر الثقة من الطوائف المتقدمة کلها إمضاء لما علیه بناء العقلاء ولیست فی مقام تأسیس جواز العمل به لما تقدم من أنه لیس للشارع فی تبلیغ أوامره طریق خاص بل طریق تبلیغها هو الطریق الجاری لدى الناس جمیعا، وهم یعتمدون أخبار الآحاد، ویرتبون علیها جمیع آثار العلم وإن لم تکن علما فی واقعها. وامتداد هذا البناء إلى زمن النبی صلى الله علیه وآله من الواضحات.


ایشان در اینکه مدار حجیت درخبر واحد، وثاقت است می‌فرماید:  
ایشان در اینکه مدار حجیت درخبر واحد، وثاقت است می‌فرماید:  
وقد اختلفوا فی الشرائط المعتبرة للعمل بأخبار الآحاد، وفی مقدار اعتبارها، على أقوال قد لا یکون فی عرضها وتعدادها والاستدلال علیها أی جدوى ما دمنا قد انتهینا فی استدلالنا السابق إلى أن المدار فی الحجیة وعدمها هی وثاقة الراوی والاطمئنان بعدم کذبه، کما هو مقتضى ما یدل علیه بناء العقلاء، وبعض الأدلة اللفظیة التی تسأل عن وثاقة الراوی، ومناسبات الحکم والموضوع، وما سبق من إرجاع الأئمة إلى کتب بنی فضال.
وقد اختلفوا فی الشرائط المعتبرة للعمل بأخبار الآحاد، وفی مقدار اعتبارها، على أقوال قد لا یکون فی عرضها وتعدادها والاستدلال علیها أی جدوى ما دمنا قد انتهینا فی استدلالنا السابق إلى أن المدار فی الحجیة وعدمها هی وثاقة الراوی والاطمئنان بعدم کذبه، کما هو مقتضى ما یدل علیه بناء العقلاء، وبعض الأدلة اللفظیة التی تسأل عن وثاقة الراوی، ومناسبات الحکم والموضوع، وما سبق من إرجاع الأئمة إلى کتب بنی فضال.  


ایشان در زمینه کفایت وثاقت راوی در قبول خبر هر چند راوی مخالف مذهب امامی باشد می‌فرماید:
ایشان در زمینه کفایت وثاقت راوی در قبول خبر هر چند راوی مخالف مذهب امامی باشد می‌فرماید:


....وعلى هذا فافتقاد بعض شرائط العدالة فی الراوی وعلى الأخص فیما تختلف المذاهب فی اعتباره منها، لا یضر باعتماد الخبر إذا کان راویه من الثقات. واختلاف المذاهب فی الرواة إذا عرف من حالهم عدم التأثر والانفعال بمسبقات مذهبهم فی مجال النقل، لا یمنع من اعتماد خبرهم والاخذ به ما لم تکن هناک قرائن أخر توجب التوقف عن العمل به. ومن هنا اعتبر الشیعة الإمامیة - خلافا لما نقل عنهم من قبل بعض المتأخرین من الکتاب غیر المتورعین - أخبار مخالفیهم فی العقیدة حجة إذا ثبت أنهم من الثقات، وأسموا أخبارهم بالموثقات، وهی فی الحجیة کسائر الاخبار وقد طفحت بذلک جل کتب الدرایة لدیهم، فلتراجع فی مظانها المختلفة. انتهی- <ref>الحکیم 1979،ص 218-219</ref>  
....وعلى هذا فافتقاد بعض شرائط العدالة فی الراوی وعلى الأخص فیما تختلف المذاهب فی اعتباره منها، لا یضر باعتماد الخبر إذا کان راویه من الثقات. واختلاف المذاهب فی الرواة إذا عرف من حالهم عدم التأثر والانفعال بمسبقات مذهبهم فی مجال النقل، لا یمنع من اعتماد خبرهم والاخذ به ما لم تکن هناک قرائن أخر توجب التوقف عن العمل به. ومن هنا اعتبر الشیعة الإمامیة - خلافا لما نقل عنهم من قبل بعض المتأخرین من الکتاب غیر المتورعین - أخبار مخالفیهم فی العقیدة حجة إذا ثبت أنهم من الثقات، وأسموا أخبارهم بالموثقات، وهی فی الحجیة کسائر الاخبار وقد طفحت بذلک جل کتب الدرایة لدیهم، فلتراجع فی مظانها المختلفة. انتهی- <ref>الحکیم 1979،ص 218-219</ref>  


 
از مباحث ذکر شد ه می‌توان بدست اورد که: مشهوراز علمای امامیه وثاقت راوی را - بویژه متاخرین از آنان - سبب اعتبارخبر می‌دانند - هر چند مذهب راوی مخالف امامیه باشد – گرچه برخی از متقدمین نظیر شیخ طوسی بصورت مشروط بدان قائل بوده و امامی بودن را نیز شرط دیگر در اعتبار قول موثق می‌دانند.  
از مباحث ذکر شد ه می‌توان بدست اورد که: مشهوراز علمای امامیه وثاقت راوی را - بویژه متاخرین از آنان - سبب اعتبارخبر می‌دانند - هر چند مذهب راوی مخالف امامیه باشد – گرچه برخی از متقدمین نظیر شیخ طوسی بصورت مشروط بدان قائل بوده و امامی بودن را نیز شرط دیگر در اعتبار قول موثق می‌دانند.  


در بین علمای اهل سنت نیز نظیر اختلاف مذکور وجود دارد بدین معنا که متقدمین آنان وثاقت راوی را در بین پیروان مذاهب اهل سنت پذیرفته اما نسبت به ثقات مذهب امامیه مردود می‌دانند اما متاخرین از آنان نظیر محمد ابوزهره همانند برخی از متاخرین شیعه امامیه آن را مطلقا مقبول می‌دانند. (ابوزهره ص ؟)
در بین علمای اهل‌سنت نیز نظیر اختلاف مذکور وجود دارد بدین معنا که متقدمین آنان وثاقت راوی را در بین پیروان مذاهب اهل‌سنت پذیرفته اما نسبت به ثقات مذهب امامیه مردود می‌دانند اما متاخرین از آنان نظیر محمد ابوزهره همانند برخی از متاخرین شیعه امامیه آن را مطلقا مقبول می‌دانند.  
== ب- معیارهای رد سند حدیث از منظر فریقین ==  
== ب- معیارهای رد سند حدیث از منظر فریقین ==  
خط ۲۵۰: خط ۲۳۱:
=== حدیث ضعیف ===  
=== حدیث ضعیف ===  
   
   
===1- حدیث ضعیف از منظر اهل سنت:===  
===1- حدیث ضعیف از منظر اهل‌سنت:===  
در کتاب قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث به نقل از نووی در تعریف حدیث ضعیف امده است:  
در کتاب قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث به نقل از نووی در تعریف حدیث ضعیف امده است:  


قال النووی: "الضعیف ما لم یوجد فیه شروط الصحة، ولا شروط الحسن، وأنواعه کثیرة: منها الموضوع والمقلوب، والشاذ والمنکر، والمعلل، والمضطرب، وغیر ذلک"- انتهی- (الحلاق القاسمی ج1ص108)  
قال النووی: "الضعیف ما لم یوجد فیه شروط الصحة، ولا شروط الحسن، وأنواعه کثیرة: منها الموضوع والمقلوب، والشاذ والمنکر، والمعلل، والمضطرب، وغیر ذلک"- انتهی- (الحلاق القاسمی ج1ص108)  


صبحی الصالح دانشمند دیگر اهل‌سنت نیز در کتابش: علوم الحدیث و مصطلحه، تعریفی نظیرتعریف نووی را نسبت به حدیث ضعیف بیان می‌کند:
صبحی الصالح دانشمند دیگر اهل سنت نیز در کتابش: علوم الحدیث و مصطلحه، تعریفی نظیرتعریف نووی را نسبت به حدیث ضعیف بیان می‌کند:


هو ما لم یجتمع فیه صفات الصحیح و لا صفات الحسن (<ref>الصالح ص 1651977</ref>)  
هو ما لم یجتمع فیه صفات الصحیح و لا صفات الحسن (<ref>الصالح ص 1651977</ref>)  
در موسوعه علوم الحدیث الشریف نیز اینچنین به تعریف ضعیف پرداخته شده است:  
در موسوعه علوم الحدیث الشریف نیز اینچنین به تعریف ضعیف پرداخته شده است:  
الحدیث الضعیف هو ما فقد شرطا او اکثر من شروط الحدیث الحسن لذاته و یتفاوت ضعفه بحسب ما یفتقد فیه من تلک الشروط و ینقسم الی اقسام کثیره و مرجعها الی وجود سقط فی السند او طعن فی الروای - انتهی- <ref>حمدی زقزوق 1426ص 494</ref>)  
الحدیث الضعیف هو ما فقد شرطا او اکثر من شروط الحدیث الحسن لذاته و یتفاوت ضعفه بحسب ما یفتقد فیه من تلک الشروط و ینقسم الی اقسام کثیره و مرجعها الی وجود سقط فی السند او طعن فی الروای - انتهی- <ref>حمدی زقزوق 1426ص 494</ref>)  


 
نتیجه آنکه از منظراهل‌سنت حدیث ضعیف ان است که فاقد صفات و شروط حدیث صحیح و حسن باشد.
نتیجه آنکه از منظراهل سنت حدیث ضعیف ان است که فاقد صفات و شروط حدیث صحیح و حسن باشد.


===2-حدیث ضعیف از منظر امامیه:===  
===2-حدیث ضعیف از منظر امامیه:===  
   
   
باید گفت از منظر امامیه نیز حدیث ضعیف حدیثی است که شروط و صفات حدیث صحیح، حسن و موثق را دارا نیست:  
باید گفت از منظر امامیه نیز حدیث ضعیف حدیثی است که شروط و صفات حدیث صحیح، حسن و موثق را دارا نیست:  


خط ۳۱۷: خط ۲۹۴:
وهذه الأنواع العشرة التی سلکناها فی عداد الضعیف الخالص للضعف، لیست على درجة واحدة من الضعف، بل تتفاوت تَبَعًا لحال رواتها، فمن الضعیف أضعف، کما أن من الصحیح أصح. وقد ساق الحاکم أبو عبدالله تفصیلاً دقیقًا لأوهى أسانید الرجال والبلاد فی کتابه " معرفة علوم الحدیث "- انتهی – (<ref>الصالح 1977،ص166-207 </ref>
وهذه الأنواع العشرة التی سلکناها فی عداد الضعیف الخالص للضعف، لیست على درجة واحدة من الضعف، بل تتفاوت تَبَعًا لحال رواتها، فمن الضعیف أضعف، کما أن من الصحیح أصح. وقد ساق الحاکم أبو عبدالله تفصیلاً دقیقًا لأوهى أسانید الرجال والبلاد فی کتابه " معرفة علوم الحدیث "- انتهی – (<ref>الصالح 1977،ص166-207 </ref>
   
   
لکن در برخی از کتاب‌های اهل سنت انواع حدیث ضعیف بیش از موارد فوق بیان گردیده است. محمدبن محمدبن سویله ابوشهبه در کتاب الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث درزمینه انواع حدیث ضعیف می‌نویسد:  
لکن در برخی از کتاب‌های اهل‌سنت انواع حدیث ضعیف بیش از موارد فوق بیان گردیده است. محمدبن محمدبن سویله ابوشهبه در کتاب الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث درزمینه انواع حدیث ضعیف می‌نویسد:  


وینقسم الضعیف إلى أقسام کثیرة أوصلها بعضهم, بحسب القسمة العقلیة والتشقیقات النظریة إلى ثلاثمائة وإحدى وثمانین صورة، وأما بحسب القسمة الواقعیة فهی تسعة وأربعون نوعا کلها داخلة تحت هذا التعریف, کما قال أبو حاتم محمد بن حبان البستی المتوفى سنة أربع وخمسین وثلاثمائة.
وینقسم الضعیف إلى أقسام کثیرة أوصلها بعضهم, بحسب القسمة العقلیة والتشقیقات النظریة إلى ثلاثمائة وإحدى وثمانین صورة، وأما بحسب القسمة الواقعیة فهی تسعة وأربعون نوعا کلها داخلة تحت هذا التعریف, کما قال أبو حاتم محمد بن حبان البستی المتوفى سنة أربع وخمسین وثلاثمائة.
خط ۳۲۸: خط ۳۰۵:
بعد از بیان معنا انواع و اسباب حدیث ضعیف اینک به موضوع اصلی بحث که اعتبار یا عدم اعتبار حدیث ضعیف است می‌پردازیم در این قسمت در دو مرحله بحث می‌کنیم:
بعد از بیان معنا انواع و اسباب حدیث ضعیف اینک به موضوع اصلی بحث که اعتبار یا عدم اعتبار حدیث ضعیف است می‌پردازیم در این قسمت در دو مرحله بحث می‌کنیم:


الف – حکم حدیث ضعیف از منظر اهل‌سنت از کتب محدثین اهل‌سنت استفاده می‌شود که حدیث ضعیف در صورتی که واجد شرائط خاصی باشد مقبول و در غیر اینصورت مردود خواهد بود. در کتاب: قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث دیدگاه برخی از اعلام اهل‌سنت در زمینه شروطی پذیرش حدیث ضعیف اینچنین ذکر شده است:  
الف – حکم حدیث ضعیف از منظر اهل سنت از کتب محدثین اهل سنت استفاده می‌شود که حدیث ضعیف در صورتی که واجد شرائط خاصی باشد مقبول و در غیر اینصورت مردود خواهد بود. در کتاب: قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث دیدگاه برخی از اعلام اهل سنت در زمینه شروطی پذیرش حدیث ضعیف اینچنین ذکر شده است:  


قال السیوطی فی التدریب: "لم یذکر ابن الصلاح والنووی لقبوله سوى هذا الشرط کونه فی الفضائل ونحوها".
قال السیوطی فی التدریب: "لم یذکر ابن الصلاح والنووی لقبوله سوى هذا الشرط کونه فی الفضائل ونحوها".
خط ۳۳۸: خط ۳۱۴:
قال السیوطی: "ویعمل بالضعیف أیضًا فی الأحکام إذا کان فیه احتیاط"- الحلاق القاسمی ص 116  
قال السیوطی: "ویعمل بالضعیف أیضًا فی الأحکام إذا کان فیه احتیاط"- الحلاق القاسمی ص 116  


محمدبن محمدبن سویله ابوشهبه نیز در کتاب الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث تحت عنوان "حکم الحدیث الضعیف روایة وعملا" آراء محدثین اهل سنت را بیان می‌کند:  
محمدبن محمدبن سویله ابوشهبه نیز در کتاب الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث تحت عنوان "حکم الحدیث الضعیف روایة وعملا" آراء محدثین اهل‌سنت را بیان می‌کند:  


قال ابن الصلاح: یجوز روایة ما عدا الموضوع من أنواع الأحادیث الضعیفة، من غیر اهتمام ببیان ضعفها فیهما سوى صفات الله تعالى وأحکام الشریعة من الحلال والحرام وغیرهما, وذلک کالمواعظ والقصص، وفضائل الأعمال, وسائر فنون الترغیب والترهیب, وسائر ما لا تعلق له بالأحکام والعقائد  
قال ابن الصلاح: یجوز روایة ما عدا الموضوع من أنواع الأحادیث الضعیفة، من غیر اهتمام ببیان ضعفها فیهما سوى صفات الله تعالى وأحکام الشریعة من الحلال والحرام وغیرهما, وذلک کالمواعظ والقصص، وفضائل الأعمال, وسائر فنون الترغیب والترهیب, وسائر ما لا تعلق له بالأحکام والعقائد  
ایشان در ادامه می‌گوید:.... والمراد بفضائل الأعمال: الأعمال الفاضلة الثابتة قبلُ بالأحادیث الصحیحة, بمعنى أنه إذا ورد حدیث ضعیف دال على ثواب مخصوص من الأعمال الثابتة قبل, فإن أصل العمل ثابت استحبابا من دلیل آخر, ولم یثبت بالضعیف إلا الثواب المرتب على هذا العمل, وحینئذ لم یثبت حکم شرعی بالحدیث الضعیف. انتهی(<ref>ابوشهبه ص 277</ref>)
ایشان در ادامه می‌گوید:.... والمراد بفضائل الأعمال: الأعمال الفاضلة الثابتة قبلُ بالأحادیث الصحیحة, بمعنى أنه إذا ورد حدیث ضعیف دال على ثواب مخصوص من الأعمال الثابتة قبل, فإن أصل العمل ثابت استحبابا من دلیل آخر, ولم یثبت بالضعیف إلا الثواب المرتب على هذا العمل, وحینئذ لم یثبت حکم شرعی بالحدیث الضعیف. انتهی(<ref>ابوشهبه ص 277</ref>)


 
ایشان در جمعبندی آراء اهل‌سنت نسبت به حدیث ضعیف می‌گوید:  
ایشان در جمعبندی آراء اهل سنت نسبت به حدیث ضعیف می‌گوید:  
وقال الإمام ابن العربی المالکی: لا یعمل به مطلقا لا فی الحلال والحرام ولا فی الفضائل ونحوها.
وقال الإمام ابن العربی المالکی: لا یعمل به مطلقا لا فی الحلال والحرام ولا فی الفضائل ونحوها.
وأجاز بعض الأئمة روایة الضعیف من غیر بیان ضعفه والعمل به, ولکن بشروط:
وأجاز بعض الأئمة روایة الضعیف من غیر بیان ضعفه والعمل به, ولکن بشروط:
خط ۳۶۰: خط ۳۳۵:
== نقد و بررسی ==
== نقد و بررسی ==
   
   
برخی از اندیشمندان اهل سنت شرائط مذکور در مقبول بودن حدیث ضعیف را مورد نقد قرار داده‌اند:  
برخی از اندیشمندان اهل‌سنت شرائط مذکور در مقبول بودن حدیث ضعیف را مورد نقد قرار داده‌اند:  


چنانکه عبدالعزیز عبدالرحمن بن محمد العثیم در کتابش: تحقیق القول بالعمل بالحدیث الضعیف در رد شرط اول - ای کون الحدیث فی فضائل الاعمال -:  
چنانکه عبدالعزیز عبدالرحمن بن محمد العثیم در کتابش: تحقیق القول بالعمل بالحدیث الضعیف در رد شرط اول - ای کون الحدیث فی فضائل الاعمال -:  
خط ۳۷۲: خط ۳۴۷:


ب – آراء علمای امامیه در اعتبار یا عدم اعتبار حدیث ضعیف  
ب – آراء علمای امامیه در اعتبار یا عدم اعتبار حدیث ضعیف  
باید گفت آراء علمای امامیه نیز همانند علمای اهل سنت در زمینه حدیث ضعیف با یکدیگرمتفاوت است  
باید گفت آراء علمای امامیه نیز همانند علمای اهل‌سنت در زمینه حدیث ضعیف با یکدیگر متفاوت است  


بسیاری از آنان معتقدند که حدیث ضعیف مطلقا فاقد حجیت است اما عده‌ای نیرمعتقدند که برخی از انواع ان مقبول و برخی غیر مقبول است:  
بسیاری از آنان معتقدند که حدیث ضعیف مطلقا فاقد حجیت است اما عده‌ای نیز معتقدند که برخی از انواع ان مقبول و برخی غیر مقبول است:  


دکتر عبدالهادی الفضلی فی کتاب اصول الحدیث دراین رابطه - تقسیم حدیث ضعیف به مقبول و مردود می‌نویسد:  
دکتر عبدالهادی الفضلی فی کتاب اصول الحدیث دراین رابطه - تقسیم حدیث ضعیف به مقبول و مردود می‌نویسد:  
خط ۳۸۴: خط ۳۵۹:
وضعف هذه الروایة آت من وجود (محمد بن عیسى) و (داود بن الحصین فی سندها، ضعفهما الشهید الثانی فی (الدرایة)
وضعف هذه الروایة آت من وجود (محمد بن عیسى) و (داود بن الحصین فی سندها، ضعفهما الشهید الثانی فی (الدرایة)


آن‌گاه کلام شهید ثانی را در زمینه سیره اصحاب مبنی بر قبول روایت عمر بن حنظله برغم ضعف سندی اش اینچنین بیان می‌کند:
آن‌گاه کلام شهید ثانی را در زمینه سیره اصحاب مبنی بر قبول روایت عمر بن حنظله برغم ضعف سندی اش اینچنین بیان می‌کند:


خط ۳۹۷: خط ۳۷۱:
نتیجه آنکه در بین امامیه برخی عمل به احادیث ضعیف را در صورتی که مدلولش در زمینه امور مستحب و غیر الزامی باشد معتبر دانسته اما در امور الزامی آن را حرام می‌دانند و برخی نیر مطلقا قائل به عدم حجیت ان هستند از جهت آنکه عمل به چنین روایاتی را سبب تحریف و وهن دین می‌دانند.
نتیجه آنکه در بین امامیه برخی عمل به احادیث ضعیف را در صورتی که مدلولش در زمینه امور مستحب و غیر الزامی باشد معتبر دانسته اما در امور الزامی آن را حرام می‌دانند و برخی نیر مطلقا قائل به عدم حجیت ان هستند از جهت آنکه عمل به چنین روایاتی را سبب تحریف و وهن دین می‌دانند.


لازم به ذکر است که مبنای قول به پذیرش احادیث ضعیف در امور مستحب و غیر الزامی اخباری است که بعنوان اخبارمن بلغ مطرح در کتب روایی فریقین ذکر شده است این اخباراز گذشته تا کنون محل تضارب آراء عالمان دینی بوده برخی بدان معتقد و برخی نیز آن را مردود دانسته و پذیرش ان را توسط برخی از عالمان زمینه تحریف دین و پیدایش احادیث موضوعه می‌دانند.  
لازم به ذکر است که مبنای قول به پذیرش احادیث ضعیف در امور مستحب و غیر الزامی اخباری است که بعنوان اخبارمن بلغ مطرح در کتب روایی فریقین ذکر شده است این اخباراز گذشته تا کنون محل تضارب آراء عالمان دینی بوده برخی بدان معتقد و برخی نیز آن را مردود دانسته و پذیرش ان را توسط برخی از عالمان زمینه تحریف دین و پیدایش احادیث موضوعه می‌دانند.  


خط ۴۰۳: خط ۳۷۶:


حدیث مرسل گرچه یکی از اقسام حدیث ضعیف است اما بجهت آنکه برخی از مصادیق ان مورد قبول فریقین می‌باشد از اینرو بصورت مستقل از ان بحث می‌کنیم:
حدیث مرسل گرچه یکی از اقسام حدیث ضعیف است اما بجهت آنکه برخی از مصادیق ان مورد قبول فریقین می‌باشد از اینرو بصورت مستقل از ان بحث می‌کنیم:
==1-معنای حدیث مرسل از منظر اهل سنت ==  
==1-معنای حدیث مرسل از منظر اهل‌سنت ==  


حدیث مرسل از منظر اهل سنت به حدیثی گفته می‌شود که راوی ان بدون ذکر سند آن را مستقیما به پیامبر ص نسبت می‌دهد.
حدیث مرسل از منظر اهل‌سنت به حدیثی گفته می‌شود که راوی ان بدون ذکر سند آن را مستقیما به پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) نسبت می‌دهد.


دانشمند بزرگ اهل سنت صبحی الصالح در کتابش: علوم الحدیث و مصطلحه در تعریف حدیث مسند می‌نویسد:  
دانشمند بزرگ اهل‌سنت صبحی الصالح در کتابش: علوم الحدیث و مصطلحه در تعریف حدیث مسند می‌نویسد:  


المشهور فی تعریفه أنه ما سقط منه الصحابی کقول نافع: قَالَ رَسُولُ اللهِ - صَلََّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - کذا، أو فعل کذا، أو فُعِلَ بحضرته کذا، ونحو ذلک. فهو إذن مرفوع التابعی مطلقًا، صغیرًا کان أو کبیرًا. وسبب ضعفه فقد الاتصال فی السند، وإنما سُمَّیَ «مُرْسَلاً» لأن رَاوِیهِ أرسله وأطلقه فلم یُقَیِّدْهُ بالصحابی الذی تَحَمَّلَهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ - صَلََّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ -.انتهی- <ref>الصالح 1977،ص 166</ref>  
المشهور فی تعریفه أنه ما سقط منه الصحابی کقول نافع: قَالَ رَسُولُ اللهِ - صَلََّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - کذا، أو فعل کذا، أو فُعِلَ بحضرته کذا، ونحو ذلک. فهو إذن مرفوع التابعی مطلقًا، صغیرًا کان أو کبیرًا. وسبب ضعفه فقد الاتصال فی السند، وإنما سُمَّیَ «مُرْسَلاً» لأن رَاوِیهِ أرسله وأطلقه فلم یُقَیِّدْهُ بالصحابی الذی تَحَمَّلَهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ - صَلََّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ -.انتهی- <ref>الصالح 1977،ص 166</ref>  


دانشمند دیگر اهل‌سنت محمدبن محمدبن سویله ابوشهبه نیز در کتاب الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث در بیان دیدگاه مشهورعلمای اهل‌سنت نسبت به معنای اصطلاحی حدیث مرسل می‌نویسد:  
دانشمند دیگر اهل سنت محمدبن محمدبن سویله ابوشهبه نیز در کتاب الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث در بیان دیدگاه مشهورعلمای اهل سنت نسبت به معنای اصطلاحی حدیث مرسل می‌نویسد:  


تعریف جمهور المحدثین: هو ما رواه التابعی, سواء أکان کبیرا أم صغیرا عن النبی -صلى الله علیه وسلم- من قوله أو فعله أو تقریره، ولا بد من قید ذکره الحافظ ابن حجر, وهو أن یکون التابعی سمعه من غیر النبی -صلى الله علیه وسلم- فإن سمعه من النبی حال کفره, ثم أسلم بعد ذلک ورفع الحدیث فإن حدیثه یکون متصلا لا مرسلا …
تعریف جمهور المحدثین: هو ما رواه التابعی, سواء أکان کبیرا أم صغیرا عن النبی -صلى الله علیه وسلم- من قوله أو فعله أو تقریره، ولا بد من قید ذکره الحافظ ابن حجر, وهو أن یکون التابعی سمعه من غیر النبی -صلى الله علیه وسلم- فإن سمعه من النبی حال کفره, ثم أسلم بعد ذلک ورفع الحدیث فإن حدیثه یکون متصلا لا مرسلا …
خط ۴۲۲: خط ۳۹۴:
==2 – تعریف حدیث مرسل از منظر امامیه ==
==2 – تعریف حدیث مرسل از منظر امامیه ==


باید گفت مرسل در نزد امامیه نیز همانند مرسل در نگاه اهل سنت است بدین معنا که در نگاه امامیه مرسل حدیثی است که راویش آن را به امام معصوم نسبت می‌دهد در حالی که او را دیدار ننموده است. شهید ثانی در کتاب الرعایه فی علم الدرایه درتعریف مرسل می‌نویسد:  
باید گفت مرسل در نزد امامیه نیز همانند مرسل در نگاه اهل‌سنت است بدین معنا که در نگاه امامیه مرسل حدیثی است که راویش آن را به امام معصوم نسبت می‌دهد در حالی که او را دیدار ننموده است. شهید ثانی در کتاب الرعایه فی علم الدرایه درتعریف مرسل می‌نویسد:  


فی المرسل وهو: ما رواه عن المعصوم: من لم یدرکه –<ref>الجبلی العاملی 1408ص138</ref>)  
فی المرسل وهو: ما رواه عن المعصوم: من لم یدرکه –<ref>الجبلی العاملی 1408ص138</ref>)  
خط ۴۳۹: خط ۴۱۱:
==3-حکم حدیث مرسل از منظر فریقین ==  
==3-حکم حدیث مرسل از منظر فریقین ==  


=== الف – حکم حدیث مرسل از منظر اهل سنت:===
=== الف – حکم حدیث مرسل از منظر اهل‌سنت:===
   
   
دیدگاه اهل سند در ااعتبار حدیث مرسل و عدم اعتبار ان مختلف است بسیاری از آنان معتقدند اگر راوی مرسل بگونه باشد که جز از ثقه از کسی روایتی نقل نمی‌کند در اینصورت مرسل او قابل قبول است و اگر در روش خود چنین روشی نداشته باشد روایتش غیر مقبول است. سیوطی در تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی در بیان دیدگاه محدثین اهل سنت نسبت به حکم حدیث مرسل می‌نویسد:  
دیدگاه اهل سند در ااعتبار حدیث مرسل و عدم اعتبار ان مختلف است بسیاری از آنان معتقدند اگر راوی مرسل بگونه باشد که جز از ثقه از کسی روایتی نقل نمی‌کند در اینصورت مرسل او قابل قبول است و اگر در روش خود چنین روشی نداشته باشد روایتش غیر مقبول است. سیوطی در تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی در بیان دیدگاه محدثین اهل‌سنت نسبت به حکم حدیث مرسل می‌نویسد:  
(ثُمَّ الْمُرْسَلُ حَدِیثٌ ضَعِیفٌ)، لَا یُحْتَجُّ بِهِ (عِنْدَ جَمَاهِیرِ الْمُحَدِّثِینَ وَالشَّافِعِیِّ)، کَمَا حَکَاهُ عَنْهُمْ مُسْلِمٌ فِی صَدْرِ صَحِیحِهِ، وَابْنُ عَبْدِ الْبَرِّ فِی " التَّمْهِیدِ "، وَحَکَاهُ الْحَاکِمُ، عَنِ ابْنِ الْمُسَیَّبِ، وَمَالِکٍ، (وَکَثِیرٍ مِنَ الْفُقَهَاءِ وَأَصْحَابِالْأُصُولِ).
(ثُمَّ الْمُرْسَلُ حَدِیثٌ ضَعِیفٌ)، لَا یُحْتَجُّ بِهِ (عِنْدَ جَمَاهِیرِ الْمُحَدِّثِینَ وَالشَّافِعِیِّ)، کَمَا حَکَاهُ عَنْهُمْ مُسْلِمٌ فِی صَدْرِ صَحِیحِهِ، وَابْنُ عَبْدِ الْبَرِّ فِی " التَّمْهِیدِ "، وَحَکَاهُ الْحَاکِمُ، عَنِ ابْنِ الْمُسَیَّبِ، وَمَالِکٍ، (وَکَثِیرٍ مِنَ الْفُقَهَاءِ وَأَصْحَابِالْأُصُولِ).


خط ۴۵۷: خط ۴۲۹:
ایشان بعد از بیان عدم حجیت حدیث مرسل معتقد است – برغم عدم حجیت حدیث مرسل - اکثر اهل علم به مرسلات صحابه عمل می‌نمایند:
ایشان بعد از بیان عدم حجیت حدیث مرسل معتقد است – برغم عدم حجیت حدیث مرسل - اکثر اهل علم به مرسلات صحابه عمل می‌نمایند:


وأکثر أهل العلم یحتجون بمراسیل الصحابة، فلا یرونها ضعیفة، لأن الصحابی الذی یروی حدیثًا لم یتیسر له سماعه بنفسه مِنْ رَسُولِ اللهِ - صَلََّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - غالبًا ما تکون روایته عن صحابی آخر قد تحقق أَخْذُهُ عَنْ الرَّسُولِ - صَلََّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ -، فسقوط الصحابی الآخر من السند لا یضر کما أن جهل حاله لا یضعف الحدیث، فثبوت شرف الصحبة له کاف فی تعدیله - – انتهی – (الصالح 1977 ص166-167)  
وأکثر أهل العلم یحتجون بمراسیل الصحابة، فلا یرونها ضعیفة، لأن الصحابی الذی یروی حدیثًا لم یتیسر له سماعه بنفسه مِنْ رَسُولِ اللهِ - صَلََّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - غالبًا ما تکون روایته عن صحابی آخر قد تحقق أَخْذُهُ عَنْ الرَّسُولِ - صَلََّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ -، فسقوط الصحابی الآخر من السند لا یضر کما أن جهل حاله لا یضعف الحدیث، فثبوت شرف الصحبة له کاف فی تعدیله - – انتهی – (الصالح 1977 ص166-167)  
نتیجه آنکه از منظر اهل سنت حدیث مرسل فی‌الجمله معتبر و حجت است.  
نتیجه آنکه از منظر اهل‌سنت حدیث مرسل فی‌الجمله معتبر و حجت است.  


=== ب – حکم حدیث مرسل از منظر امامیه ===  
=== ب – حکم حدیث مرسل از منظر امامیه ===  
   
   
باید گفت حدیث مرسل از منظر بسیاری از اعلام امامیه نیز همانند دیدگاه اهل سنت حجت نیست هر چند برخی از آنان در صورتی که راوی، مراسیلش را از ثقه نقل کند آن را معتبر می‌دانند.
باید گفت حدیث مرسل از منظر بسیاری از اعلام امامیه نیز همانند دیدگاه اهل‌سنت حجت نیست هر چند برخی از آنان در صورتی که راوی، مراسیلش را از ثقه نقل کند آن را معتبر می‌دانند.
شیخ طوسی در العده الاصول در دوران امر بین راوی مسند و راوی مرسل معتقد است اگر راوی مرسل از کسانی بود که جز از ثقه روایت نقل نمی‌کنند در اینصورت حدیث مرسل با حدیث مسند در یک سطح قرار می‌گیرند:  
شیخ طوسی در العده الاصول در دوران امر بین راوی مسند و راوی مرسل معتقد است اگر راوی مرسل از کسانی بود که جز از ثقه روایت نقل نمی‌کنند در اینصورت حدیث مرسل با حدیث مسند در یک سطح قرار می‌گیرند:  


خط ۴۷۸: خط ۴۴۹:
....والمرسل لیس بحجة مطلقا ": سواء أرسله الصحابی أم غیره، وسواء أسقط منه واحد أم أکثر، وسواء کان المرسل جلیلا " أم لا فی الأصح من الأقوال للأصولیین و المحدثین. ، وذلک، للجهل بحال المحذوف، فیحتمل کونه ضعیفا- انتهی – <ref>الجبل العاملی 1408ص 137</ref>)
....والمرسل لیس بحجة مطلقا ": سواء أرسله الصحابی أم غیره، وسواء أسقط منه واحد أم أکثر، وسواء کان المرسل جلیلا " أم لا فی الأصح من الأقوال للأصولیین و المحدثین. ، وذلک، للجهل بحال المحذوف، فیحتمل کونه ضعیفا- انتهی – <ref>الجبل العاملی 1408ص 137</ref>)


نتیجه: از مباحثی که در بیان دیدگاه فریقین ذکر شد حجیت فی‌الجمله مرسل از منظر فریقین ثابت شد هر چند برخی از آنها مطلقا قائل به عدم حجیت مرسل هستند.  
نتیجه: از مباحثی که در بیان دیدگاه فریقین ذکر شد حجیت فی‌الجمله مرسل از منظر فریقین ثابت شد هر چند برخی از آنها مطلقا قائل به عدم حجیت مرسل هستند.  
   
   
خط ۴۸۷: خط ۴۵۷:
1- اغلب مباحث علم الحدیث و علم الدرایه و مسائل مرتبط با ان نظیر معیارهای رد و قبول حدیث، اموری اجتهادی و فرامذهبی بوده و بهمین دلیل بسیاری از مباحث ان اموری مشترک و موارد افتراق دران اندک می‌باشد.
1- اغلب مباحث علم الحدیث و علم الدرایه و مسائل مرتبط با ان نظیر معیارهای رد و قبول حدیث، اموری اجتهادی و فرامذهبی بوده و بهمین دلیل بسیاری از مباحث ان اموری مشترک و موارد افتراق دران اندک می‌باشد.


 
2- احادیث مقبول از نظر سند در نزد اهل‌سنت و امامیه عبارتند از: حدیث صحیح حدیث حسن و حدیث موثق و معیار در مردود بودن حدیث از جنبه سند ضعف ان می‌باشد. لازم به ذکر است که برخی از انواع حدیث ضعیف نظیر حدیث مرسل درنزد برخی از اعلام فریقین با شرائطی معتبر و حجت می‌باشد.  
2- احادیث مقبول از نظر سند در نزد اهل سنت و امامیه عبارتند از: حدیث صحیح حدیث حسن و حدیث موثق و معیار در مردود بودن حدیث از جنبه سند ضعف ان می‌باشد. لازم به ذکر است که برخی از انواع حدیث ضعیف نظیر حدیث مرسل درنزد برخی از اعلام فریقین با شرائطی معتبر و حجت می‌باشد.  


3- از موارد افتراق بین الفریقین در مباحث حدیثی، استعمال واژه حدیث است. بدین معنا که از منظر اهل سنت به روایاتی که مروی عنه آنها پیامبر ص، صحابه یا تابعین – بنابر نظر برخی از اهل سنت - باشد حدیث اطلاق می‌شود در حالی که از منظر امامیه حدیث فقط به روایاتی اطلاق می‌گردد که مروی عنه آنها پیامبر ص یا ائمه علیهم‌السلام باشند بنابراین به گفتار صحابه یا تابعین تا زمانی که به پیامبر یا ائمه منتهی نشود از منظر آنان عنوان حدیث منطبق نمی‌گردد.
3- از موارد افتراق بین الفریقین در مباحث حدیثی، استعمال واژه حدیث است. بدین معنا که از منظر اهل‌سنت به روایاتی که مروی عنه آنها پیامبر ص، صحابه یا تابعین – بنابر نظر برخی از اهل‌سنت - باشد حدیث اطلاق می‌شود در حالی که از منظر امامیه حدیث فقط به روایاتی اطلاق می‌گردد که مروی عنه آنها پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) یا ائمه علیهم‌السلام باشند بنابراین به گفتار صحابه یا تابعین تا زمانی که به پیامبر یا ائمه منتهی نشود از منظر آنان عنوان حدیث منطبق نمی‌گردد.
    
    
== فهرست منابع ==  
== فهرست منابع ==
 
1- البیضانی، قاسم، مبانی نقد متن الحدیث ص 29، رسالة ماجستیر الأستاذ المشرف: الدکتور رفیعی الأستاذ المساعد: کاظم ستایش
 
2- عترالحلبی نور الدین محمد منهج النقد فی علوم الحدیث، دار الفکر دمشق-سوریة، الطبعة الثالثة 1418هـ -1997م
 
3- ابوزهره محمد الامام الصادق حیاته و عصره -ارائه و فقهه
 
4- جدیدی نژاد، محمد رضا، دانش رجال از دیدگاه اهل سنت، دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1423-1381
 
5- الجبعی العاملی، زین الدین بن علی بن أحمد- الشهید الثانی - الرعایة فی علم الدرایة تحقیق عبدالحسین محمد علی بقال، مطبعة: بهمن، الناشر: مکتبة آیة الله العظمى المرعشی النجفی - قم، الطبعه الثانیه 1408
 
6- الموسوی الغریفی، محی الدین، قواعد الحدیث، دار الأضواء - بیروت – لبنان الطبعه الثانیه 1406 - 1986 م
 
7-حمدی، زقزوق محمود، موسوعه علوم الحدیث الشریف، وزاره الاوقاف، القاهره 1426، -2005
 
8-الامینی عبدالحسین، الوضاعون و احادیثهم الموضوعه، إعداد وتقدیم: السید رامی یوزبکی، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، الطبعه الاولی 1420-1999
 
9-الشافعی المصری، أبو حفص عمر بن علی بن أحمد، المقنع فی علوم الحدیث، عدد الأجزاء: 2
المحقق: عبدالله بن یوسف الجدیع، الناشر: دار فواز للنشر – السعودیة، الطبعة: الأولى، 1413هـ
 
10-الحلاق القاسمی، محمد جمال‌الدین بن محمد سعید بن قاسم (المتوفى: 1332هـ)، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، الناشر: دار الکتب العلمیة -بیروت- لبنان
 
11-العاملی، حسن بن زین الدین، معالم الدین و ملاذ المجتهدین، مؤسسة النشر الاسلامی " 959 - 1011 ه‍ "
 
الحکیم، محمد تقی، الاصول العامه للفقه المقارن، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام للطباعة والنشر، الطبعة الثانیة،1979
 
12-الصالح، صبحی، علوم الحدیث و مصطلحه، دارالعلم للملایین – بیروت – الطبعه التاسعه 1977
 
13-محمد بن محمد بن سویلم أبو شُهبة (المتوفى: 1403هـ)، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث الناشر: دار الفکر العربی
 
14-العثیم، عبدالعزیز عبدالرحمن بن محمد، تحقیق القول بالعمل بالحدیث الضعیف، الناشر: الجامعة الاسلامیة بالمدینة المنورة، الطبعة: 1405هـ.
 
15-حافظیان البابُلی، ابوالفضل، رسائل فی درایه الحدیث، قم: دار‌الحدیث، الطبعه الاولی 1423 ق = 1382.
 
16-الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، مؤسسة أم القرى للتحقیق والنشر الطبعه الثانیه 142116-
17-السیوطی عبدالرحمن بن أبی‌بکر، جلال‌الدین (المتوفى: 911هـ) تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی عدد الأجزاء: 2 حققه: أبو قتیبة نظر محمد الفاریابی الناشر: دار طیبة
 
18-الطوسی، أبی جعفر محمد بن الحسن، العده فی اصول الفقه تحقیق: محمد رضا الانصاری القمی، الطبعه الاولی، ستاره قم 1376-1417
 
19-الطوسی، أبى جعفر محمد بن الحسن، اختیار معرفة الرجال، تصحیح وتعلیق: میر داماد الأسترابادی / تحقیق: السید مهدی الرجائی


20- المحدث أبى أحمد بن علی -الخطیب البغدادی- الکفایه فی علم الروایه، تحقیق وتعلیق الدکتور أحمد عمر هاشم، الناشر: مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، الطبعه الاولی، سنة الطبع: 1405 - 1985
* البیضانی، قاسم، مبانی نقد متن الحدیث ص 29، رسالة ماجستیر الأستاذ المشرف: الدکتور رفیعی الأستاذ المساعد: کاظم ستایش
* عترالحلبی نور الدین محمد منهج النقد فی علوم الحدیث، دار الفکر دمشق-سوریة، الطبعة الثالثة 1418هـ -1997م
* ابوزهره محمد الامام الصادق حیاته و عصره -ارائه و فقهه
* جدیدی نژاد، محمد رضا، دانش رجال از دیدگاه اهل‌سنت، دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1423-1381
* الجبعی العاملی، زین الدین بن علی بن أحمد- الشهید الثانی - الرعایة فی علم الدرایة تحقیق عبدالحسین محمد علی بقال، مطبعة: بهمن، الناشر: مکتبة آیة الله العظمى المرعشی النجفی - قم، الطبعه الثانیه 1408
* الموسوی الغریفی، محی الدین، قواعد الحدیث، دار الأضواء - بیروت – لبنان الطبعه الثانیه 1406 - 1986 م
* حمدی، زقزوق محمود، موسوعه علوم الحدیث الشریف، وزاره الاوقاف، القاهره 1426، -2005
* الامینی عبدالحسین، الوضاعون و احادیثهم الموضوعه، إعداد وتقدیم: السید رامی یوزبکی، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، الطبعه الاولی 1420-1999
* الشافعی المصری، أبو حفص عمر بن علی بن أحمد، المقنع فی علوم الحدیث، عدد الأجزاء: 2  المحقق: عبدالله بن یوسف الجدیع، الناشر: دار فواز للنشر – السعودیة، الطبعة: الأولى، 1413هـ
* الحلاق القاسمی، محمد جمال‌الدین بن محمد سعید بن قاسم (المتوفى: 1332هـ)، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، الناشر: دار الکتب العلمیة -بیروت- لبنان
* العاملی، حسن بن زین الدین، معالم الدین و ملاذ المجتهدین، مؤسسة النشر الاسلامی " 959 - 1011 ه‍ "
* الحکیم، محمد تقی، الاصول العامه للفقه المقارن، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام للطباعة والنشر، الطبعة الثانیة،1979
* الصالح، صبحی، علوم الحدیث و مصطلحه، دارالعلم للملایین – بیروت – الطبعه التاسعه 1977
* محمد بن محمد بن سویلم أبو شُهبة (المتوفى: 1403هـ)، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث الناشر: دار الفکر العربی
* العثیم، عبدالعزیز عبدالرحمن بن محمد، تحقیق القول بالعمل بالحدیث الضعیف، الناشر: الجامعة الاسلامیة بالمدینة المنورة، الطبعة: 1405هـ.
* حافظیان البابُلی، ابوالفضل، رسائل فی درایه الحدیث، قم: دار‌الحدیث، الطبعه الاولی 1423 ق = 1382.
* الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، مؤسسة أم القرى للتحقیق والنشر الطبعه الثانیه 142116- 17-السیوطی عبدالرحمن بن أبی‌بکر، جلال‌الدین (المتوفى: 911هـ) تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی عدد الأجزاء: 2 حققه: أبو قتیبة نظر محمد الفاریابی الناشر: دار طیبة
* الطوسی، أبی جعفر محمد بن الحسن، العده فی اصول الفقه تحقیق: محمد رضا الانصاری القمی، الطبعه الاولی، ستاره قم 1376-1417
* الطوسی، أبى جعفر محمد بن الحسن، اختیار معرفة الرجال، تصحیح وتعلیق: میر داماد الأسترابادی / تحقیق: السید مهدی الرجائی
* المحدث أبى أحمد بن علی -الخطیب البغدادی- الکفایه فی علم الروایه، تحقیق وتعلیق الدکتور أحمد عمر هاشم، الناشر: مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، الطبعه الاولی، سنة الطبع: 1405 - 1985


پانویس  
پانویس  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش