۸۷٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
محمد عبده همان دردهایی را که سیدجمال تشخیص داده بود احساس میکرد. چیزی که وی را از سیدجمال متمایز میسازد توجه خاص او به بحران اندیشه مذهبی مسلمانان در اثر برخورد با تمدن غربی و مقتضیات جدید جهان است که مسلمانان در اثر رکود چند ساله، آمادگی درستی برای مقابله با این بحران نداشتند. آن چه اندیشه او را پس از جدایی از سیدجمال آزار میداد، جست وجوی راه معتدلی بود که بین جمود فکری و قشری مآبی برخی علمای دینی و افراط کاریهای روشنفکران ناپخته وجود داشت. عبده بر خلاف سید جمال، آن نوع مسئولیتی را احساس میکرد که یک عالم دینی احساس میکند، از این رو عبده مسائلی را طرح کرد که سیدجمال مطرح نکرده بود; از قبیل فقه مقارن مذاهب چهارگانه، دخالت دادن مبانی فلسفه حقوقی در اجتهاد و ایجاد نظام حقوقی جدید در فقه که پاسخ گوی مسائل روز باشد. وی که مانند سیدجمال در پی وحدت دنیای اسلام بود و با تعصبهای فرقهای میانه خوشی نداشت، وقتی که به قول خودش نهجالبلاغه را کشف کرد، در شرح آن حتی وقتی به خطبههایی رسید که علیه خلفای صدر اسلام بود درنگ نکرد و در ستایش از سخنان بلیغ و بی مانند [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] خودداری ننمود.<ref>مرتضی مطهری، نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، ص 36.</ref> | محمد عبده همان دردهایی را که سیدجمال تشخیص داده بود احساس میکرد. چیزی که وی را از سیدجمال متمایز میسازد توجه خاص او به بحران اندیشه مذهبی مسلمانان در اثر برخورد با تمدن غربی و مقتضیات جدید جهان است که مسلمانان در اثر رکود چند ساله، آمادگی درستی برای مقابله با این بحران نداشتند. آن چه اندیشه او را پس از جدایی از سیدجمال آزار میداد، جست وجوی راه معتدلی بود که بین جمود فکری و قشری مآبی برخی علمای دینی و افراط کاریهای روشنفکران ناپخته وجود داشت. عبده بر خلاف سید جمال، آن نوع مسئولیتی را احساس میکرد که یک عالم دینی احساس میکند، از این رو عبده مسائلی را طرح کرد که سیدجمال مطرح نکرده بود; از قبیل فقه مقارن مذاهب چهارگانه، دخالت دادن مبانی فلسفه حقوقی در اجتهاد و ایجاد نظام حقوقی جدید در فقه که پاسخ گوی مسائل روز باشد. وی که مانند سیدجمال در پی وحدت دنیای اسلام بود و با تعصبهای فرقهای میانه خوشی نداشت، وقتی که به قول خودش نهجالبلاغه را کشف کرد، در شرح آن حتی وقتی به خطبههایی رسید که علیه خلفای صدر اسلام بود درنگ نکرد و در ستایش از سخنان بلیغ و بی مانند [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] خودداری ننمود.<ref>مرتضی مطهری، نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، ص 36.</ref> | ||
شیخ محمد عبده در رویایی با غرب عقیده داشت که باید به اسلام راستین بازگشت و اگر چنین شود تمام مشکلات جامعه اسلامی حل خواهد شد. وی دراینباره با «تولستوی» (از ادیبان روسی که کتاب معروف جنگ و صلح او به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است) اشتراک عقیده داشت. تولستوی که هم عصر عبده بود میگفت باید به مسیحیت اصیل بازگشت و تنها راه درمان جامعه مسیحیت را همین میدانست. در واقع اندیشه وحدت بین مذاهب اسلامی و حتی فراتر از آن ادیان الهی، جزء آرزوهای شیخ محمد عبده بود. این موضوع با توجه به این که وی در دوران میان سالی، آن هنگام که در بیروت به سر میبرد و کانونی به نام «جمعیه التقریب بین الادیان و المذاهب» ایجاد کرد، کاملاً هویدا است. | شیخ محمد عبده در رویایی با غرب عقیده داشت که باید به اسلام راستین بازگشت و اگر چنین شود تمام مشکلات جامعه اسلامی حل خواهد شد. وی دراینباره با «تولستوی» (از ادیبان روسی که کتاب معروف جنگ و صلح او به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است) اشتراک عقیده داشت. تولستوی که هم عصر عبده بود میگفت باید به مسیحیت اصیل بازگشت و تنها راه درمان جامعه مسیحیت را همین میدانست. در واقع اندیشه وحدت بین مذاهب اسلامی و حتی فراتر از آن ادیان الهی، جزء آرزوهای شیخ محمد عبده بود. این موضوع با توجه به این که وی در دوران میان سالی، آن هنگام که در بیروت به سر میبرد و کانونی به نام «جمعیه التقریب بین الادیان و المذاهب» ایجاد کرد، کاملاً هویدا است. عدهٔ زیادی از علما و ادبا در این کانون شرکت میکردند و مسیحیان نیز به این مجالس میآمدند. وی در این کانون درباره وحدت ادیان الهی سخن میگفت و عقیده داشت که پیروان سه دین مهم الهی (اسلام، مسیحیت و یهود) باید با هم برادر باشند. این مجالس تأثیر خود را گذاشت تا آن جا که «اسحاق تیلور» کشیش کلیسای انگلیس به این جمعیت پیوست و در لندن نیز مقالاتی درباره اسلام و تجلیل از آن نگاشت.<ref>الامام محمد عبده رائد الاجتهاد و التجدید فی العصر الحدیث، ص 206ـ207; عثمان امین، همان، ص 77.</ref> | ||
محمد عبده تا زمانی که سیدجمال در مصر میزیست چونان سازهای افکار او را پی میگرفت اما در شیوهها و نوع برخورد، با سیدجمال همگون نبود. در دوره حیات فکری، عبده خط سیری معتدل و اصلاحطلبانه را تعقیب میکرد، گرچه هرگاه درکنار سید قرار میگرفت، اسلوب و شیوه آتشین سید در او آثاری میآفرید و به بیان و قلمش، جان و حرارت تازه ای میبخشید. با این حال، نمیتوان محمد عبده را در فعالیتهای سیاسی که مد نظر سیدجمال بود، فردی محافظهکار دانست، زیرا وی اصلاح درونی و حرکت گام به گام را توصیه مینمود. | محمد عبده تا زمانی که سیدجمال در مصر میزیست چونان سازهای افکار او را پی میگرفت اما در شیوهها و نوع برخورد، با سیدجمال همگون نبود. در دوره حیات فکری، عبده خط سیری معتدل و اصلاحطلبانه را تعقیب میکرد، گرچه هرگاه درکنار سید قرار میگرفت، اسلوب و شیوه آتشین سید در او آثاری میآفرید و به بیان و قلمش، جان و حرارت تازه ای میبخشید. با این حال، نمیتوان محمد عبده را در فعالیتهای سیاسی که مد نظر سیدجمال بود، فردی محافظهکار دانست، زیرا وی اصلاح درونی و حرکت گام به گام را توصیه مینمود. |