پرش به محتوا

حزب وحدت اسلامی افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
اختلافات بین عبدالعلی مزاری و اکبری منجر به اولین انشعاب عمده در حزب شد. پس از انشعاب، هر دو رهبر سازمان‌های سیاسی و نظامی جداگانه‌ای تحت نام وحدت را حفظ کردند و عبدالعلی مزاری توانست بدنه اصلی حزب را حفظ کند. رقابت‌ها و تنش‌های روزافزون بین دو رهبر به شدت در تدارکات انتخابات رهبری حزب در سپتامبر ۱۹۹۴ نمایان شد. این انتخابات در میان رقابت شدید دو شخصیت رقیب برای رهبری حزب برگزار شده بود و سخت‌ترین مبارزه قدرت درون‌حزبی آن‌زمان را تشکیل می‌داد. هنگامی که رهبران حزب سعی در تعیین و بیان برنامه‌های سیاسی خود در کابل بودند، خطاهای جدید سیاسی در حال ظهور بود. هر دو طرف مصمم به‌پیروزی برای تسلط بر مواضع رهبری و در نتیجه تغییر جهت سیاسی حزب بودند. محل برگزاری انتخابات آینده نیز بحث‌انگیز بود. اکبری برای برگزاری انتخابات در بامیان در جایی که احساس قدرت می‌کرد، در تلاش بود. در مقابل، مزاری و هوادارانش برای انتخابات در کابل تلاش می‌کردند، جایی که او پایگاه پشتیبانی بیشتری را در میان هزاره‌های شهرنشین پرورش داده بود. با توجه به اختلافات سیاسی و رقابت‌های شخصی بین دو رهبر، اولین انتخابات دبیرکل حزب با جدال زیادی روبرو شد. همچنین با توجه به زمینه‌های جنگ داخلی در کابل، حساسیت ویژه‌ای وجود داشت که هر دو شخصیت جهت‌های سیاسی مختلفی را برای حزب پیشنهاد کنند، مثلاً اکبری امیدوار بود که از طریق انتخاب وی به عنوان دبیرکل حزب بتواند نقش حزب را در جنگ و درگیری در کابل به نفع دولت ربانی تغییر دهد<ref>Ibrahimi, Niamatullah. 2009. ‘The Dissipation of Political Capital among Afghanistan’s Hazaras: 2001-2009’, Crisis States Working Papers (Working Paper no.51) page 7, London: Crisis States Research Centre, LSE</ref>.
اختلافات بین عبدالعلی مزاری و اکبری منجر به اولین انشعاب عمده در حزب شد. پس از انشعاب، هر دو رهبر سازمان‌های سیاسی و نظامی جداگانه‌ای تحت نام وحدت را حفظ کردند و عبدالعلی مزاری توانست بدنه اصلی حزب را حفظ کند. رقابت‌ها و تنش‌های روزافزون بین دو رهبر به شدت در تدارکات انتخابات رهبری حزب در سپتامبر ۱۹۹۴ نمایان شد. این انتخابات در میان رقابت شدید دو شخصیت رقیب برای رهبری حزب برگزار شده بود و سخت‌ترین مبارزه قدرت درون‌حزبی آن‌زمان را تشکیل می‌داد. هنگامی که رهبران حزب سعی در تعیین و بیان برنامه‌های سیاسی خود در کابل بودند، خطاهای جدید سیاسی در حال ظهور بود. هر دو طرف مصمم به‌پیروزی برای تسلط بر مواضع رهبری و در نتیجه تغییر جهت سیاسی حزب بودند. محل برگزاری انتخابات آینده نیز بحث‌انگیز بود. اکبری برای برگزاری انتخابات در بامیان در جایی که احساس قدرت می‌کرد، در تلاش بود. در مقابل، مزاری و هوادارانش برای انتخابات در کابل تلاش می‌کردند، جایی که او پایگاه پشتیبانی بیشتری را در میان هزاره‌های شهرنشین پرورش داده بود. با توجه به اختلافات سیاسی و رقابت‌های شخصی بین دو رهبر، اولین انتخابات دبیرکل حزب با جدال زیادی روبرو شد. همچنین با توجه به زمینه‌های جنگ داخلی در کابل، حساسیت ویژه‌ای وجود داشت که هر دو شخصیت جهت‌های سیاسی مختلفی را برای حزب پیشنهاد کنند، مثلاً اکبری امیدوار بود که از طریق انتخاب وی به عنوان دبیرکل حزب بتواند نقش حزب را در جنگ و درگیری در کابل به نفع دولت ربانی تغییر دهد<ref>Ibrahimi, Niamatullah. 2009. ‘The Dissipation of Political Capital among Afghanistan’s Hazaras: 2001-2009’, Crisis States Working Papers (Working Paper no.51) page 7, London: Crisis States Research Centre, LSE</ref>.


در نتیجه، عبدالعلی مزاری با کسب ۴۳ رأی از ۸۲ عضو شورای مرکزی، دوباره به عنوان رهبر انتخاب شد و اکبری با کسب ۳۳ رأی به‌عنوان معاون اول وی انتخاب شد. به‌همین ترتیب، توافقاتی در مورد ۲۰ انتصاب کلیدی دیگر نیز حاصل گردید. جناح اکبری مناصب کمیته‌های فرهنگی و نظامی را به دست آورد. وی و طرفدارانش معتقد بودند که با تسلط بر کمیته‌های فرهنگی و نظامی می‌توانند ماشین جنگ و تبلیغات حزب را به نفع دولت ربانی، متحد خارجی خود، دستکاری کنند. کریم خلیلی، که بعداً رهبر حزب خواهد شد، به عنوان رئیس کمیته امور سیاسی آن انتخاب شد. همه اعضای سابق نصر در شورا به مزاری رأی دادند که از انسجام پایدار نصر به‌عنوان بلوک سیاسی در وحدت خبر می‌داد. در مقابل، بیشتر اعضای سابق پاسداران از اکبری حمایت می‌کردند، به‌همین ترتیب، بیشتر اعضای سابق حرکت و نهضات از پاسداران پیروی می‌کردند، درحالیکه بیشتر سازمان‌ها ی داوات و مستضعفین از مزاری حمایت می‌کردند<ref>Ibrahimi, Niamatullah. 2009. ‘The Dissipation of Political Capital among Afghanistan’s Hazaras: 2001-2009’, Crisis States Working Papers (Working Paper no.51) page 7-8, London: Crisis States Research Centre, LSE</ref>.
در نتیجه، عبدالعلی مزاری با کسب ۴۳ رأی از ۸۲ عضو شورای مرکزی، دوباره به عنوان رهبر انتخاب شد و اکبری با کسب ۳۳ رأی به‌عنوان معاون اول وی انتخاب شد. به‌همین ترتیب، توافقاتی در مورد ۲۰ انتصاب کلیدی دیگر نیز حاصل گردید. جناح اکبری مناصب کمیته‌های فرهنگی و نظامی را به دست آورد. وی و طرفدارانش معتقد بودند که با تسلط بر کمیته‌های فرهنگی و نظامی می‌توانند ماشین جنگ و تبلیغات حزب را به نفع دولت ربانی، متحد خارجی خود، دستکاری کنند. کریم خلیلی، که بعداً رهبر حزب خواهد شد، به عنوان رئیس کمیته امور سیاسی آن انتخاب شد. همه اعضای سابق نصر در شورا به مزاری رأی دادند که از انسجام پایدار نصر به‌عنوان بلوک سیاسی در وحدت خبر می‌داد. در مقابل، بیشتر اعضای سابق پاسداران از اکبری حمایت می‌کردند، به‌همین ترتیب، بیشتر اعضای سابق حرکت و نهضات از پاسداران پیروی می‌کردند، درحالیکه بیشتر سازمان‌های داوات و مستضعفین از مزاری حمایت می‌کردند<ref>Ibrahimi, Niamatullah. 2009. ‘The Dissipation of Political Capital among Afghanistan’s Hazaras: 2001-2009’, Crisis States Working Papers (Working Paper no.51) page 7-8, London: Crisis States Research Centre, LSE</ref>.


علاوه بر این، بی‌اعتمادی و سؤظن همچنان باعث تضعیف انتصابات جدید می‌شد. اعتقاد بر این است که دولت ربانی از طریق تماس‌هایش با اکبری برای تضعیف مزاری و تبدیل حزب وحدت به یک متحد تلاش کرده‌است. مزاری در واکنش به کودتای احتمالی اکبری، به نیروهای خود دستور حمله و بیرون راندن همه هواداران اکبری را از غرب کابل داد. در نتیجه، اکبری و متحدانش مجبور به فرار به مناطق تحت کنترل مسعود در شمال پایتخت شدند. در حالی که جزئیات دقیق این کودتا ناشناخته باقی ماند، اما مزاری ادعا کرد که قسیم فهیم، رئیس وقت اطلاعات ربانی، با اکبری کار می‌کرد و مسعود نیز قرار بو حدود ۲۰٬۰۰۰ نیرو را برای اکبری تأمین و مسلح کند<ref>Ibrahimi, Niamatullah. 2009. ‘The Dissipation of Political Capital among Afghanistan’s Hazaras: 2001-2009’, Crisis States Working Papers (Working Paper no.51) page 8, London: Crisis States Research Centre, LSE</ref>.
علاوه بر این، بی‌اعتمادی و سؤظن همچنان باعث تضعیف انتصابات جدید می‌شد. اعتقاد بر این است که دولت ربانی از طریق تماس‌هایش با اکبری برای تضعیف مزاری و تبدیل حزب وحدت به یک متحد تلاش کرده‌است. مزاری در واکنش به کودتای احتمالی اکبری، به نیروهای خود دستور حمله و بیرون راندن همه هواداران اکبری را از غرب کابل داد. در نتیجه، اکبری و متحدانش مجبور به فرار به مناطق تحت کنترل مسعود در شمال پایتخت شدند. در حالی که جزئیات دقیق این کودتا ناشناخته باقی ماند، اما مزاری ادعا کرد که قسیم فهیم، رئیس وقت اطلاعات ربانی، با اکبری کار می‌کرد و مسعود نیز قرار بو حدود ۲۰٬۰۰۰ نیرو را برای اکبری تأمین و مسلح کند<ref>Ibrahimi, Niamatullah. 2009. ‘The Dissipation of Political Capital among Afghanistan’s Hazaras: 2001-2009’, Crisis States Working Papers (Working Paper no.51) page 8, London: Crisis States Research Centre, LSE</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۱۸

ویرایش